دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

عارضه ای ضد اخلاق

دروغ‌گویی صفت و عارضه‌ای غیراخلاقی و ضداخلاقی است،اما از آنجا که به سرعت جنبه اجتماعی پیدا می‌کند ضدنظم هم هست و مناسبات درست اجتماعی را فرومی‌ریزد و روابط میان انسان‌ها و گروه‌ها را مخدوش و متزلزل می‌کند.
عارضه ای ضد اخلاق
عارضه ای ضد اخلاق

دروغ‌گویی صفت و عارضه‌ای غیراخلاقی و ضداخلاقی است،اما از آنجا که به سرعت جنبه اجتماعی پیدا می‌کند ضدنظم هم هست و مناسبات درست اجتماعی را فرومی‌ریزد و روابط میان انسان‌ها و گروه‌ها را مخدوش و متزلزل می‌کند. لذا نه فقط اخلاق‌گرایان و دین‌مداران واقعی از آن نهی می‌کنندکه دلسوزان و جامعه‌شناسان و میهن‌دوستان و نظم‌گرایان هم دروغ و رواج و حاکمیت آن را برنمی‌تابند و مبارزه با دورویی و خلاف‌نمایی را لازمه جامعه‌ای آرام و رو به ترقی و توسعه‌یافته می‌دانند. اما دروغ شقوق مختلف دارد و از سرچشمه‌های گوناگون نشأت می‌گیرد و عوارض متفاوت به بار می‌آورد که با همه بحث و نقلی که پیرامونش شده هنوز هم نیازمند تحقیقات مفصل و امعان نظر بیشتر است. در این زمینه سایت سیمرغ با واقع‌نگری بیشتری به موضوع می‌پردازد و می‌نویسد:

گاهی حتی بدون اینکه فکر کنیم دروغ می‌گوییم و خودمان نیز نمی‌دانیم که چرا الان و در رابطه با این موضوع دروغ گفتیم. چرا دروغ یکی از عادت‌های روزمره همه ما شده است؟ آیا برای رسیدن به هدف خاصی دروغ می‌گوییم یا نه؟ آیا بدون دروغ هم می‌توان زندگی کرد؟ دروغ چه فرقی با دروغ بافی دارد؟ دروغ چیست؟ آیا تا کنون فکر کرده‌اید که دروغ چیست و چه معنایی می‌تواند داشته باشد! در توصیف و تعریف شخصی که دروغ می‌گوید می‌توانیم بگوییم فردی است که برای اینکه دیگری را در رابطه با موضوعی فریب دهد متوسل به دروغ می‌شود یا می‌خواهد کسی را به‌وسیله دروغی که می‌گوید شیفته و جذب خود کند. یا گاهی بدون اینکه هیچ‌گونه قصد و نیتی داشته باشیم این کار را انجام می‌دهیم. فرد دروغ‌گو حقیقت و درستی موضوعی را می‌داند و می‌تواند بین گفتن حقیقت یا نگفتن آن یکی را انتخاب کند.

در دروغ و دروغ گفتن دو رفتار متفاوت را می‌توان تشخیص داد:

فردی که از روی حسادت و برای بالابردن مقام خود دروغ می‌گوید و فردی که بدون هیچ‌گونه غرضی دروغ می‌گوید و به‌قول ما ایرانی‌ها از نوع مصلحتی است.

اول دروغی که از روی خود خواهی و غیظ است این دروغ را در موارد زیر به‌کار می‌بریم:

* زمانی که می‌خواهیم یک تصویر خوب و عالی و دروغین از خود در برابر مخاطبمان بسازیم. اما چگونه این کار را انجام می‌دهیم؟ در گفتن استعدادها، توانایی‌های مالی حقیقت را نمی‌گوییم یا عیب‌های خود را به خوبی‌ها تبدیل می‌کنیم و راجع به آنها با افتخار صحبت می‌کنیم.

*برای به دست آوردن یک پست یا شغل ادعای کذب می‌کنیم یا برای فروختن مالی که به ما تعلق دارد توضیحاتی را ذکر می‌کنیم که حقیقت ندارد. فقط برای اینکه جنس خود را به قیمت بالاتری بفروشیم این کار را انجام می‌دهیم.

* بخاطر کاری که انجام داده ایم و برای اینکه مجازات نشویم دروغ می‌گوییم. این دروغ بیشتر بین بچه‌های کوچک و نوجوانان باب است.

نوع دوم، دروغی است که به نیت و قصد بدی نیست و می‌توان گفت بیشتر از نوع ‌دوستانه است، و در موارد زیر به کار می‌رود:

* این دروغ را زمانی می‌گوییم که می‌خواهیم کسی را ناراحت نکنیم مثلاً وقتی کسی نظر ما را درباره لباس جدیدش یا مدل کوتاهی مو‌هایش می‌پرسد شاید این مدل و این لباس به او نیاید اما برای اینکه او را ناراحت نکنیم از دروغ استفاده می‌کنیم چون مسلما هر کسی سلیقه خود را دارد و نباید سلیقه خود را به کسی تحمیل کنیم. یا اینکه در شرایط خاص خبر بدی را تبدیل به خبر خوب کنیم و کسی را الکی و به خاطر شنیدن این دروغ خوشحال کنیم. روان‌شناسان در علم روان شناسی این دروغ را «دروغ دفاعی» می‌نامند. اما چرا دفاعی؟ چون در نهایت، هدف ما از این دروغ این است که رابطه خود را با دیگران حفظ کنیم و این رابطه از بین نرود. این دروغ را می‌گوییم چون می‌ترسیم از طرف دیگران مورد بی مهری قرار بگیریم و آنها دیگر ما را دوست نداشته باشند و برای ادامه داشتن ارتباطاتمان با دیگران نظرات خود را پنهان می‌کنیم تا هم چنان مثل همیشه باشیم.

اما چرا اغلب دروغ می‌گوییم؟ بر اساس تحقیقی که در آمریکا انجام شده است، متوجه شده‌اند که همه آدمها در روز بیش از دو بار دروغ می‌گویند... و البته با توجه به شغل و مسئولیتی که هر کسی دارد تعداد این دروغ‌ها کم یا زیاد می‌شود و بیشتر این دروغ‌ها بخاطر طفره رفتن از جواب دادن به سؤالات است.

به خاطر چه هدفی دروغ می‌گوییم؟ با این هدف که یک تصویر خوب از خود ارائه دهیم و دیگران ما را بهتر از شخصیتی که داریم ببینند. که این بحث را در علم روان‌شناسی «خواستگاه و جایگاه دلخواه اجتماعی می‌نامند.»

آیا واقعاً دروغ لازم است؟ بعضی‌‌ها به راحتی و بدون هیچ گونه تفکری پاسخ می‌دهند: بله، چون بدون دروغ هیچ‌کس نمی‌تواند زندگی کند. دروغ برای زندگی در اجتماع کنونی لازم است! مثلا برای رابطه داشتن با دیگران، شما مجبورید که دروغ بگویید، یا در زندگی‌های زناشویی، زن و شوهر دروغ‌های زیادی را به یکدیگر می‌گویند. و در این میان دروغ‌های خطرناک زیادی نیز گفته می‌شود که اهدافی شیطانی را دربر دارند.

آیا برای اینکه رابطه بهتری با دیگران داشته باشیم دروغ می‌گوییم؟ بیشتر دروغ‌هایی که می‌گوییم بازتاب و انعکاس غریزی اعمال روزانه ما است. دروغ بخشی از ارتباط اجتماعی ما با دیگران است. برای مثال، در احتراماتی که به یکدیگر می‌گذاریم، ممکن است ما از شخصی متنفر باشیم و اصلاً مایل به ارتباط داشتن با او نباشیم، اما بخاطر حفظ ظاهر اجتماعی خود یا بخاطر مقام و منصب شخص مقابل مجبور به اظهار احترامات دروغین در برابر او هستیم. دروغ در زندگی زناشویی و در روابطی که با جنس مخالف داریم: اکثر انسان‌ها در ابتدا و شروع روابط عاشقانه به طرز افراطی دروغ می‌گویند. در این مرحله از زندگی نیز باز برای ساختن تصویری مناسب از خود دروغ می‌گوییم، مخصوصاً زمانی که پای جنس مخالف به این بحث باز شود، دروغ نیز خود به خود وارد می‌شود. اما هنگامی که افراد ازدواج می‌کنند این دروغ‌ها به نسبت دوران نامزدی یا دوستی کمتر می‌شود.

دروغ از چه سنی شروع می‌شود؟ در این جا می‌خواهیم دروغ را بین سنین مختلف بررسی کنیم، دروغ از دوران کودکی شروع می‌شود و به نوعی مرحله ای از شکل گیری شخصیت کودک است.

دروغ بین سنین 3 تا 4 سال چگونه است؟ در این سن است که کودک دروغ گفتن را شروع می‌کند. این موضوع بیان گر این نکته است که شخصیت انسان از همان ابتدا حتی نزد پدر و مادرش نیز شفاف نیست و هیچ‌کس قادر به شناخت کلی طرف مقابلش نیست. دروغ گفتن بچه‌ها در این سن، فقط به عنوان یک سرگرمی و امتحان کردن پدر و مادر است، زیرا هنگامی که بچه‌های این سن دروغی را می‌گویند و والدین متوجه دروغ‌شان می‌شوند برای آنها مانند یک تفریح است.

دروغ در سنین 7 سالگی به بعد چگونه است؟ در این سن بچه‌ها در دروغ گفتن پیشرفت زیادی می‌کنند و یاد می‌گیرند همه فکر‌هایی را که دارند و یا تمام کارهایی را که انجام می‌دهند را نباید به پدر و مادر خود بگویند و برای آنها توضیح بدهند. اما آنها هنوز در دروغ گفتن نوپا هستند و از تغییر صدا و رنگ صورتشان می‌توان فهمید که دروغ می‌گویند. و مهم‌تر از همه تربیت خانواده‌ها و رفتاری که والدین در برابر بچه‌ها با یکدیگر دارند نقشی بسزا در این امر دارد. گاهی والدین خودشان به فرزندانشان دروغ گفتن را یاد می‌دهند برای مثال: «مادر یا پدر به فرزندش می‌گوید این مطلب را به کسی نگویی یا اگر کسی از شما چیزی پرسید یک دروغی بگو» ما خودمان فرزندانمان را به دروغ تشویق می‌کنیم و بعد که آنها در این کار خبره می‌شوند و به راحتی دروغ می‌گویند از آنها گله می‌کنیم...از دروغ گویی تا افسانه‌بافی راه زیادی نیست!!

اجازه ندهیم فرزندانمان به اینجا برسند!؟ وقتی که از دروغ و دروغ گفتن صحبت می‌کنیم به جایی می‌رسیم که دیگر کار از دروغ گذشته و به حد افراطی آن یعنی افسانه‌بافی رسیده است، دیگر جلوی این افراد را نمی‌توان گرفت.. علت و دلیل افسانه‌بافی افراد یک شوک شدید روحی، شکست در زندگی شخصی یا اجتماعی یا هر واقعه و رخدادی که به شخص دیدی منفی نسبت به دنیای بیرون می‌دهد و برای دور شدن و دفاع از خود به دنیای خیالی و افسانه‌ای پناهنده می‌شوند. این شخص از دنیای واقعی فرار می‌کند، دنیایی که به او سختی‌های بسیاری را تحمیل کرده است و ساکن دنیای خیالی می‌شود، زیرا در آنجا آرامش بیشتری را احساس می‌کند. افسانه‌بافی در افراد یک مشکل روانی نیست. این مشکل بستگی به اطرافیان فرد دارد، و برای فائق آمدن بر مشکل این افراد باید آنها را نزد یک مشاور و متخصص برد.

اما دروغ و دروغگویی متاسفانه در میان خانواده‌ها هم شیوع پیدا کرده تا آنجا که هریک از اعضای خانواده به تناسب موقعیت خود گاهی مجبور به اعمال چنین رفتاری می‌شوند و گاهی به علت تربیت نادرستی که شده‌اند و همان را انتقال می‌دهند به خلاف‌گویی کشیده می‌شوند در این رابطه سایت عصر ایران می‌نویسد:

بعضی‌ از مردها معتقدند که‌ نباید به‌ همسرشان‌حقیقت‌ را ابراز کنند و تصور می‌کنند با دروغ‌گویی‌ می‌توانند همسر خود را قانع‌ کرده‌ و به‌ قول‌ معروف‌ گول‌ بزنند. اما در بیشتر موارد این ‌مسأله‌ به‌ نتیجه‌ مطلوب‌ نمی‌رسد و سبب‌اختلافات‌ شدید خانوادگی‌ می‌شود. زیرا مردان آن‌قدر با ظرافت‌ دروغ‌ نمی‌گویند که ‌دروغ‌شان‌ برای‌ همیشه‌ پنهان‌ بماند. زنان‌ نیز به‌خاطر دروغ‌ گفته‌ شده‌ از سوی‌ همسرشان‌ دلخور می‌شوند. از طرفی ‌زنان‌ به‌ دلیل‌ احساسات‌ لطیف‌شان‌ زودرنج‌تر از مردان‌ هستند آنان‌ با تلنگری‌ کوچک‌ روحیه‌شان ‌به‌ هم‌ ریخته‌ می‌شود و حالت‌ افسردگی‌ و اضطراب‌ در چهره‌شان‌ به‌ خوبی‌ مشاهده‌ خواهدشد. لذا مردان‌ برای‌ گفتن‌ بیاناتشان‌ باید دقت ‌بیشتری‌ داشته‌ باشند. به‌ دروغ‌های‌ مردان‌ که‌ به ‌همسرانشان‌ می‌گویند توجه‌ کنید:

1) بسیاری‌ از مردان‌ از این‌ که‌ احساس‌می‌کنند زنان‌ تحمل‌ شنیدن دروغ‌ را ندارند، به‌سادگی‌ دروغ‌ می‌گویند. شاید دروغ‌گویی‌ آنهافقط به‌ خاطر ناراحت‌ نکردن‌ همسرشان‌ باشد. اما این‌ را بدانند که‌ هر چقدر هم‌ که‌ همسران‌شان‌ از بیان‌ حقیقت‌ نگران‌ و مشوش‌ می‌شود اما بهتر ازگفتن‌ دروغ‌ است. زیرا روزی‌ حقیقت‌ در نزد زن‌ فاش‌ شده‌ و آن‌ زمان‌ است‌ که‌ دنیا در برابرچشمان‌ زن‌ و شوهر سیاه‌ خواهد شد و کار به جاهای‌ باریک‌ خواهد کشید. پس‌ اجازه‌ ندهید چنین‌ شود.

و اما یک‌ توصیه‌ به‌ زنان؛ در صورتی‌ که‌ احساس‌کردید همسرتان‌ به‌ دلیل‌ مصلحت‌ زندگی‌اش‌ به‌شما دروغ‌ گفته‌ و این‌ دروغ‌ تاثیر چندانی‌ در وضعیت‌ زندگی‌ زناشویی‌ و عشق‌ و محبت‌ میان‌تان ‌ندارد. پس‌ بهتر است‌ به‌ روی‌ خود نیاورید و ازکنار آن‌ بگذرید. مطمئن‌ باشید همسرتان‌ خواهدفهمید و شرمنده‌ شما خواهد شد.

2) تعریف‌ و تمجید را به‌ پای‌ دروغ‌ نزنید. بعضی‌ از مردان‌ تصور می‌کنند اگر از همسرشان‌ تعریف‌ کنند دچار دروغ‌گویی‌ شده‌اند. اگر این‌مسئله‌ را دروغ‌گویی‌ فرض‌ می‌کنید، بهتر است‌ به‌این‌ دروغ‌گویی‌ ادامه‌ دهید. زیرا همسر شما ازتشویق‌ و تحسین‌ شما خشنود شده‌ و به‌ زندگی‌امیدوارتر خواهد شد و با نیرو و انرژی‌ بیشتری‌ به‌زندگی‌ ادامه‌ می‌دهد.

3) بعضی‌ از مردان‌ سیاست‌ خوبی‌ را از زندگی‌شان‌ دارند. آنان‌ بدون‌ این‌که‌ خود را خسته‌ کار خانه‌ کنند به‌ نحوی‌ با همسرشان‌ برخورد دارند و خود را درگیر کمک‌ به‌ وی‌ می‌کنندکه‌ او واقعاً احساس‌ می‌کند همسرش‌ در کارهای‌ خانه‌ او را همراهی‌ کرده‌ است‌. البته‌ بد نیست‌ که‌ همسرتان‌را کمک‌ کنید و دست‌ یاری‌ به‌ او بدهید.

4) بعضی‌ از مردان‌ در برابر غر زدن‌ زنان‌شان ‌مجبور به‌ گفتن‌ دروغ‌هایی‌ می‌شوند که‌ در انجام‌ و برآورده‌ ساختن‌ آن‌ ناتوان‌ هستند. به این‌ چنین ‌زنان‌ باید گفت‌ که‌ هیچ‌‌گاه‌ همسر خود را تحت ‌فشار نگذارید و از او درخواست‌های‌ ناشدنی‌ نخواهید. مردی‌ که‌ زیر بار فشار سخن‌های ‌همسرش‌ باشد، دست‌ به‌ دروغ‌ گویی‌ می‌زند و به‌ همسرش‌ وعده‌هایی‌ می‌دهد که‌ خودش‌ هم‌ می‌داند از عهده‌ آن‌ بر نمی‌آید اما به‌ خاطر ساکت‌کردن‌ همسرش‌ و جلوگیری‌ از کشمکش‌ و جنگ ‌اعصاب‌ مجبور به‌ دروغ‌‌گویی‌ می‌شود!

5) مردان‌ برای‌ این‌ که‌ در برابر همسر خود به‌قول‌ معروف‌ کم‌ نیاورند، سعی‌ می‌کنند دروغ ‌بگویند. بعضی‌ از زنان‌ عادت‌ دارند مزایای‌ مردان ‌دیگر را به‌ رخ‌ همسر خود بکشند. برای‌ مثال‌می‌گویند شوهر دوستم‌ مرد بسیار شجاعی‌ است‌ و یا این‌ که‌ بسیار دست‌ و دلباز است‌ و همه‌ مال‌ و اموالش‌ را در اختیار همسرش‌ گذاشته‌ است‌.

مردان‌ به‌ این‌ مسئله‌ حساسیت‌ نشان‌ می‌دهند و آنان‌ دوست‌ ندارند همسرشان‌ مرد دیگری‌ را برتر از او ببیند شاید یک‌ حس‌ حسادت‌ ناخودآگاه ‌باشد که‌ زنان‌ باید به‌ این‌ حس‌ توجه‌ کنند.ولی شیوع این صفت نابجا و برهم زننده تعادل خانواده و جامعه عده‌ای را بر آن داشته که تشخیص راست از دروغ را ملموس‌تر کنند تا امنیت دروغگویان کمتر شود. تبیان در رابطه با تشخیص دروغ از راست از روی حرکات افراد می‌نویسد:

ارتباط چشمی کسی که دروغ می‌گوید، خیلی کم است یا به هیچ‌وجه وجود ندارد.

حرکت‌های بدنی، از جمله حرکت‌های دست، کم می‌شوند و همین حرکت‌های محدود هم، خشک و ساختگی به نظر می‌رسند. دست و پاها به‌طور تقریبی به بدن می‌چسبند و فرد، فضای کمتری را اشغال می‌کند.

اگر بخواهد وانمود کند که جواب‌هایش، لحظه‌ای و بدون نقشه قبلی‌اند، ممکن است کمی شانه‌اش را بالا بیندازد.

میان حرکت‌ها و کلمه‌ها، فاصله می‌افتد.

سرتکان دادن‌ها، ساختگی است.

حرکت‌ها، با پیام کلامی، هم‌خوانی ندارند.

مدت زمان بروز حرکت‌های احساسی، طولانی می‌شود.

وقتی که فرد به حس ویژه‌ای مانند شادی، تعجب، ترس و... تظاهر می‌کند، حالت‌های چهره فقط به اطراف دهان محدود می‌شود.حرکت دروغ‌گو، در جهت دور شدن از کسی است که او را متهم می‌کند و به احتمال زیاد به سمت در خروجی است.

دروغ‌گو دوست ندارد رودرروی کسی که او را متهم می‌کند، بایستد و ممکن است سر یا بدنش را به سمت دیگری بچرخاند و از او دور شود.

کسی که دارد دروغ می‌گوید، به احتمال زیاد قوز می‌کند؛ احتمال اینکه صاف بایستد و دست‌هایش کشیده و باز، در دو طرف بدنش قرار بگیرند؛ خیلی ضعیف است.

با انگشت، به طرف مقابل صحبتش اشاره نمی‌کند.

ممکن است بین خودش و طرف مقابل، یک مانع فیزیکی قرار دهد.

دروغ‌گو، برای بیان مقصودش از کلمه‌های «خودتان» استفاده می‌کند.

آنقدر به دادن اطلاعات اضافی ادامه می‌دهد تا مطمئن شود که با داستانش حسابی سرتان را کلاه گذاشته است.

در حالی که می‌گوید به طور کامل متوجه موضوع است، از جواب دادن طفره می‌رود تا نگذارد شما موقعیتش را زیر سوال ببرید.

در مورد سخن راست و دروغ گفته‌ها و اشارات نغزفراوانی در دسترس است که هر کدام به طریقی خلاف‌گویی را مذمت و صداقت را ستوده‌اند و نکته‌ای از این معانی را بازشکفته‌اند نکات زیر از وبلاگ نوشته‌های زیبا این گزارش را به پایان می‌برد:

کسی که سخنانش نه راست است و نه دروغ، فیلسوف است.

کسی که راست و دروغ برای او یکی است متملق و چاپلوس است.

کسی که پول می‌گیرد تا دروغ بگوید دلال است.

کسی که دروغ می‌گوید تا پول بگیرد گداست.

کسی که پول می‌گیرد تا راست و دروغ را تشخیص دهد قاضی است.

کسی که جز راست چیزی نمی گوید بچه است.

کسی که به خودش هم دروغ می‌گوید متکبر و خود پسند است.

کسی که دروغ خودش را باور می‌کند ابله است.

کسی که سخنان دروغش شیرین است شاعر است.

کسی که اصلا دروغ نمی‌گوید مرده است.

کسی که دروغ می‌گوید و قسم هم می‌خورد بازاری است.

کسی که دروغ می‌گوید و خودش هم نمی فهمد پر حرف است.

کسی که مردم سخنان دروغ او را راست می‌پندارند سیاستمدار است.

کسی که مردم سخنان راست او را دروغ می‌پندارند و به او می‌خندند دیوانه است.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
Powered by TayaCMS