دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

اهمیت حیاتی تعیین هدف در آموزش و پرورش/بخش دوم و پایانی

No image
اهمیت حیاتی تعیین هدف در آموزش و پرورش/بخش دوم و پایانی

تعيين هدف، آموزش و پرورش

علی پورعلیرضا توتکله

اشاره: در شماره قبل این گزارش ضرورت توجه به تعیین اهداف در برنامه‌های آموزش و پرورش برای پیشگیری از معضلات آینده جامعه از جمله بیکاری فارغ‌التحصیلان دبیرستان‌ها و دانشگاه‌ها تبیین و راهکارهایی برای رسیدن آموزش و پرورش کشور به اهداف و مقاصد خود ارائه شد، اینک ادامه گزارش از نظر خوانندگان گرامی می‌گذرد.

‌4ـ رعایت شرایط زمانی و مکانی

اهداف آموزش و پرورش پیوسته باید براساس ارزش‌های فردی و اجتماعی، آداب و رسوم افکار و عقاید مردم و سنت‌های رایج جامعه وضع شوند. از آنجا که ارزش‌های فردی و اجتماعی از زمان و مکان تبعیت می‌کنند، لذا با یکدیگر متفاوت هستند، از این‌رو اهداف آموزش و پرورش نیز باید بنا بر شرایط زمانی و مکانی متغیر باشند. در تعیین اهداف هر جامعه باید شرایط جغرافیایی، تاریخی، فرهنگی، اقتصادی، آداب و سنن ملی و مذهبی و غیره را در نظر گرفت. با توجه به اینکه جوامع مختلف، شرایط طبیعی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و سنت‌های گوناگون دارند، لذا نمی‌توانند هدف‌های واحدی داشته باشند. اهداف تعلیم و تربیت حتی در یک جامعه نیز باید نسبت به زمان‌های مختلف و مکان‌های متفاوت، متغیر باشند. بزرگترین نقص اهداف تعلیم و تربیت، نارسایی آن است. این نارسایی ممکن است بر اثر تقلید نابجا و غیرمعقول از برنامه‌های تعلیماتی کشورهای دیگر ایجاد شده باشد. زیرا کشورهای مختلف از جهات گوناگون با هم فرق دارند و تقلید کورکورانه باعث می‌شود که دانش‌آموزان فریفته ظواهر تمدن و تجدد شوند و نسبت به سنن ملی و مذهبی، آداب و رسوم و ارزش‌های جامعه خود بی‌اعتنا گردند. بعنوان مثال نظام تعلیم و تربیت کشور ما در گذشته نه چندان دور در اقتباس از تمدن و فرهنگ مغرب زمین، به تقلید از روش‌های تعلیماتی رایج در فرانسه پرداخت و به شکلی دانش‌آموزان را پایبند تقلید کرد که هنوز هم آثار بد آن در نظام تعلیم و تربیت ما کاملاً محو نشده است، که از نتایج آن می‌توان به گرایش مدارس ایران به سوی تعلیمات نظری و ارائه دروس تئوری، یادگیری از طریق حفظ کردن مطالب و از راه فشار و تحمیل به حافظه دانش آموز اشاره کرد. این شیوه تعلیم وتربیت که اساس آن برپایه تقلید استوار بود، سبب شد دانش آموختگان آن به دلیل نداشتن مهارت و کارایی لازم نتوانند نیازهای جامعه را برآورده کنند، لذا به خیل بیکاران جامعه پیوستند و هر سال نیز بر میزان فارغ‌التحصیلان بیکار افزوده شد. بنابراین هدف‌های تعلیم و تربیت باید کامل، رسا و پر محتوا بوده و با فرهنگ و تمدن جامعه و نیازها و خواست‌های افراد سازگار باشد تا بتواند جامعه را به سوی خوشبختی و سعادت هدایت کند. در حال حاضر نیز ارزشیابی توصیفی در دوره ابتدایی به کار گرفته شده و هم اکنون تا پایه دوم ابتدایی به مرحله اجرا در آمده است. این کار را می‌توان یکی از نقاط قوت نظام آموزشی کشور، در رسیدن به اهداف آموزش و پرورش به حساب آورد. زیرا امروزه در تعلیم و تربیت، اندوختن معلومات و گسترش پاسخ‌های معین مد نظر نیست، بلکه مهارت‌های حل مسأله و تفکر نقاد که به نوعی مهارت‌های اجتماعی و زندگی را مطرح می‌کنند، مورد توجه است. در شرایط کنونی ارائه و یاددهی صرف قوانین، نظریه‌های خشک، فرمول‌های بی‌جان و محفوظات علمی را باید به بوته فراموشی سپرد. در حین آموزش باید ارزشیابی کرد و ارزشیابی سئوال محور را بر ارزشیابی پاسخ محور ترجیح داد، زیرا شوق به دانستن و کشف مجهولات را در فرا گیرندگان افزایش می‌دهد. ارزشیابی باید به حیطه نگرش و عواطف دانش‌آموزان نیز توجه داشته باشد و شیوه‌های کاربردی در سنجش و ارزیابی آنها را در این ابعاد نیز به خوبی فراهم کند. یکی دیگر از کاربردهای مهم ارزشیابی گرفتن بازخورد میان معلم، دانش‌آموز و والدین است که تمامی این موارد را می‌توان در ارزشیابی توصیفی جستجو کرد. اما طرح ارزشیابی توصیفی در روند اجرای خود با مشکلاتی نیز مواجه است که از جمله می‌توان به عدم آموزش کامل معلمان، نبود امکانات لازم، زیاد بودن دانش آموزان در برخی از کلاس‌ها، کلاس‌های چند پایه و بویژه به کژتابی‌های ذهنی در مورد ارزشیابی توصیفی اشاره کرد. اگر این موارد از سوی مسئولان ذیربط مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار نگیرند و راه‌حل‌ها و راهکارهای لازم برای رفع مشکلات و برداشتن موانع ارائه نشود، ارزشیابی توصیفی به شکل واقعی خود اجرا نخواهد شد.‌

‌5ـ رعایت اصول اخلاقی

در تعیین اهداف آموزش و پرورش باید اصول و موازین اخلاقی، اعتقادات مردم، آداب و رسوم و فرهنگ حاکم بر جامعه کاملاً رعایت شود. در انتخاب هدف‌ها باید به این نکته توجه کرد که دستورات اخلاقی و تکالیف و وظایفی که برای مردم وضع می‌شود، با توانایی و شرایط زندگی آنها انطباق و هماهنگی داشته باشد، زیرا اگر فرامین، دستورات و موازین اخلاقی تعیین شده، بیش از توان و خارج از قدرت و توانایی مردم باشد، اجرای آن برای مردم سخت و طاقت فرسا است و باعث می‌شود که مردم در انجام وظایف خود کوتاهی کنند. برای اینکه مردم با چنین مشکلاتی مواجه نشوند و راحت‌تر بتوانند به انجام وظایف خود بپردازند، لازم است که در تعیین هدف‌های آموزش و پرورش به تمامی مظاهر زندگی اجتماعی، ارزش‌های اخلاقی، آداب و رسوم و اعتقادات مردم به طور دقیق توجه شود و با توجه به امکانات جامعه و ظرفیت و توانایی مردم، تکالیف و دستورات اخلاقی، احساس تعهد، مسئولیت پذیری و امثال آن در قالب اهداف تربیتی در هدف‌های آموزش و پرورش گنجانده شود. البته باید در این راه نهایت دقت بعمل آید، تا فقط آن دسته اهدافی را که شایسته گسترش در بین مردم هستند، انتخاب شوند. گاهی اوقات در میان مردم یک جامعه برخی از عادات غلط و ناشایست وجود دارد که باید فراموش شوند یا زندگی برخی از افراد شایسته و شرافتمندانه نیست، مانند افرادی که به طور نامشروع و از طریق انجام کارهای ضد اخلاقی امرار معاش می‌کنند. بنابراین در تعیین هدف‌های آموزش و پرورش باید زمینه و موجباتی فراهم شود، تا پستی و زشتی عادات ناپسند شیوه‌های نامعقول زندگی، برای دانش‌آموزان آشکار و در مقابل راه‌های مناسبی برای از بین بردن عادات ناپسند، آگاهی از روش‌های صحیح زندگی و کسب معیشت و درآمد بطریق معقول و پسندیده به آنها ارائه شود.

مسئولان و دست‌اندرکاران نظام تربیتی باید به این مسئله توجه کنند، که بطور کلی هدف از تعلیم و تربیت، تزکیه نفس، پرورش ذوق و استعداد، احساسات، عواطف و مهمتر از همه اعتلای مقام و منزلت انسان است. این امر ممکن و میسر نمی‌شود مگر آنکه هدف‌های تعلیم و تربیت مناسبی را انتخاب کنند، برنامه‌های دقیق و راهکارهای صحیحی برای رسیدن به هدف‌ها تنظیم شوند و روش‌های آسان و معینی برای اجرای برنامه‌ها ارائه دهند.

6ـ توجه به روانشناسی یادگیری و تربیتی

برای دستیابی به اهداف تعلیم و تربیت، استفاده از دانش، اصول، قواعد و نتایج حاصل از روانشناسی یادگیری و تربیتی بسیار لازم و ضروری است. بطورکلی هدف از تعلیم و تربیت، ایجاد تغییرات مطلوب در رفتار فراگیرندگان است. این هدف زمانی می‌تواند تحقق یابد، که تعلیم و تربیت به روش مناسب و براساس اصول و قواعد صحیحی انجام شود. معلم برای کسب موفقیت در تدریس، باید درباره نظریه‌های نوین آموزشی و روانشناسی یادگیری و تربیتی، اطلاعات و آگاهی لازم را داشته باشد. اگر معلمی خواهان آن است که کارایی و موفقیت بیشتری در تدریس داشته باشد، باید ضمن تسلط کافی بر محتوای درسی به نکات ظریف و حساس روانشناسی (یادگیری و تربیتی) به طور دقیق توجه کند. از آنجا که فراگیرندگان در هر یک از دوره‌های آموزشی نیازهای ویژه‌ای دارند، آشنایی معلمان با خصوصیات رشد فراگیرندگان در هر دوره تحصیلی، می‌تواند در پیشرفت درسی و تکامل شخصیت آنها بسیار موثر باشد. برای تحقق چنین امری، معلم باید ضمن آشنایی کامل با ویژگی‌های شخصیتی دانش آموزان، از ضرورت به کارگیری روانشناسی در تدریس نیز آگاه باشد. نتایج و محاسن استفاده از روانشناسی تربیتی در تعلیم و تربیت بر هیچ کسی پوشیده نیست. از زمانی که جامعه تعلیم و تربیت صحیح کودکان را مد نظر خود قرار داد، نیاز به روانشناسی تربیتی نیز به میزان بسیار زیادی احساس شد. امروزه دیگر مؤسسات تربیتی نمی‌توانند منحصراً به یاد دادن آموزش پاره‌ای از معلومات و دانستنی‌ها به دانش آموزان اکتفا و مانند گذشته ذهن آنها را با فرمول‌های خشک و بی‌جان، تئوری‌ها و محفوظات علمی انباشته کنند. در شرایط کنونی هدف تعلیم و تربیت، پرورش استعدادها، توانایی‌ها و قابلیت‌های کودکان به نحو مطلوب و همچنین تقویت تفکر و اندیشه، تلطیف ذوق و عواطف و احساسات و تمایلات آنها است. علاوه بر این تعلیم و تربیت باید کودکان را به گونه‌ای بار آورد، که ضمن کسب عادات مفید و مهارت‌های لازم، قادر باشند که مشکلات زندگی آینده خود را که در این جهان پیچیده، دائماً در حال تغییر است، حل و فصل کنند. بنابراین اگر هدف‌های تعلیم و تربیت یک جامعه براساس اصول، قواعد و نظریه‌های روانشناسی تربیتی تدوین شود، نظام آموزشی آن جامعه نیز موظف می‌شود، تا به استعدادها و قابلیت‌های دانش‌آموزان توجه کند، توانایی‌های آنها را در نظر بگیرد، نیازها و خواست‌هایشان را برآورده سازد و با توجه به ویژگی‌های رشد و تکامل کودکان در ابعاد مختلف، آنها را در انتخاب رشته تحصیلی برای کسب شغل و حرفه مناسب راهنمایی و هدایت کند. همچنین توجه به روانشناسی تربیتی در تعیین اهداف تعلیم و تربیت، برای متصدیان امور، زمینه و امکاناتی را فراهم می‌کند تا آنها بتوانند در تدوین و تدارک برنامه‌های آموزش و پرورش، قدرت، استعداد و توانایی‌های دانش آموزان را در نظر بگیرند و مواد برنامه و موضوعات درسی را از لحاظ کمی و کیفی متناسب با رشد جسمانی عقلانی و روانی آنها تنظیم کنند. در نهایت می‌توان گفت که توجه به روانشناسی تربیتی و استفاده از اصول و نتایج آن در تعیین اهداف تعلیم و تربیت، زمینه مناسبی را مهیا می‌کند که براساس آن معلم قادرخواهد بود، تا شاگردان خود را خوب بشناسد، حالات عاطفی و روانی آنها را در یابد، توانایی، ذوق و استعدادشان را در نظر بگیرد و مطابق با نیازها و خواست‌های آنان عمل کند. بدین ترتیب روابط معلم و شاگرد بر پایه همدردی، رفاقت و تعامل استوار و دانش‌آموزان از تعلیم و تربیت مطلوب و صحیحی برخوردار می‌شوند. در نتیجه آموزش و پرورش، افرادی شایسته و کاردان به جامعه تحویل می‌دهد که می‌توانند در راه پیشرفت و ترقی آن گام‌های مثبت و مفیدی بردارند.

7ـ هماهنگی اهداف با عناصر آموزش و پرورش

هدف‌های آموزش و پرورش هر قدر هم مطلوب و مناسب باشند، باز هم به خودی خود نمی‌توانند مفید و مؤثر واقع شوند.اهمیت اهداف زمانی معلوم می‌شود که به خوبی اجرا شوند. تحقق یافتن اهداف بستگی به عوامل دیگری نیز دارد،که عناصر اصلی و اساسی آموزش و پرورش نامیده می‌شوند. عوامل و عناصر آموزش و پرورش با یکدیگر ارتباط کامل و بسیار محکمی دارند و به ترتیبی که در زیر گفته می‌شود، همدیگر را کمک و همراهی می‌کنند.

ـ هدف باید از قبل تعیین و روشن شود.

ـ برای وصل به هدف باید برنامه‌ای تنظیم شود.‌

ـ اجرای برنامه به نحو مطلوب فقط زمانی ممکن می‌شود، که معلمان کاردان، ماهر و وارد آن را اجرا کنند.‌

ـ معلمان باید روش‌های مناسبی در تدریس برای خود برگزینند.‌

ـ اجرای برنامه‌ آموزشی مستلزم داشتن وقت معینی است. بنابراین باید دوره و زمان مشخصی برای اجرای آن اختصاص داده شود.‌

ـ انجام برنامه آموزشی باید با روشی که انتخاب می‌‌شود و همچنین با زمان اجرای آن متناسب باشد. ‌

ـ معلم برای انجام و اجرای برنامه آموزشی نیاز به استفاده از وسایل و امکاناتی دارد که باید در اختیار او گذاشته شود.‌

عواملی که در بالا ذکر شد، هر کدام در دستیابی به اهداف تعلیم و تربیت نقش بسیار مهمی دارند، که اگر در یکی از آنها نقص و عیبی بوجود آید، رسیدن به هدف نه فقط مشکل، بلکه غیرممکن می‌شود و این امر نشان می‌دهد که اهداف و عناصر تعلیم و تربیت تا چه اندازه با هم هماهنگی و همبستگی دارند. بنابراین عوامل و عناصر تعلیم و تربیت لازم و ملزوم یکدیگرند. یعنی تا تمامی آنها موجودیت پیدا نکنند و با هم هماهنگ و متناسب نشوند، هدف‌های آموزش و پرورش نیز تحقق نخواهد یافت.

8ـ هماهنگی اهداف با شرایط آینده جامعه

یکی از مسایل اصلی در تعیین اهداف آموزش و پرورش، آینده نگری است. جهان پیوسته در حال تغییر و دگرگونی است. دامنه علم ودانش روز بروز گسترش می‌یابد. هر روز اختراعات و اکتشافات جدیدی صورت می‌گیرد و بشر به کشف مجهولات بیشتری توفیق می‌یابد. شناخت و معرفت‌های امروزی بشر نمی‌تواند برای فردای جامعه کافی و معتبر باشد. به هر اندازه که سطح فرهنگ جامعه بالا می‌رود و پیچیدگی و وسعت تمدن بشری بیشتر می‌شود، به همان اندازه هم نیازهای جامعه جهانی و افراد بشر افزایش می‌یابد. بنابراین کودکان امروز باید طوری تربیت شوند که بتوانند خود را با شرایط دنیای متغیر آینده هماهنگ کنند. کودکان امروز جوانان فردا هستند و فعالیت‌های جامعه در آینده بدست آنها خواهد افتاد.

بنابراین در تربیت آنان نباید منحصراً وضع موجود جامعه، ملاک و معیار قرار گیرد، زیرا در این صورت نه فقط برای اداره جامعه آماده نمی‌شوند، بلکه افرادی ضعیف و بی‌اراده بار خواهند آمد، که حتی قادر به حل مشکلات خود هم نخواهند بود. حضرت علی(ع) می‌فرماید: «فرزندان خویش را طبق آداب و رسومی که خود بدان پایبند و معتقد هستید، تربیت نکنید، زیرا آنها برای زمانی غیر از زمان شما خلق شده‌اند». از این‌رو باید شرایط جامعه فردا را در نظر گرفت، نیازهای آن را مورد مطالعه و بررسی قرار داد و براساس آن ویژگی‌های را که افراد باید واجد آن شوند، کاملاً مشخص نمود. سپسس کودکان و نوجوانان کشور را طبق نیازهای جامعه در آینده تربیت کرد. برای این منظور باید نیازها و آرمان‌های آینده جامعه را در اهداف آموزش و پرورش امروز که مسئولیت تربیت کودکان و نوجوانان را به عهده دارد، پیش‌بینی کرد. همچنین باید شرایط آینده کشور را از لحاظ اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، آموزشی و تربیتی، هنر، صنعت و دیگر شئونات زندگی مورد بررسی دقیق و همه جانبه قرار داد، نیازهای جامعه را درآینده از نظر تأمین نیروی انسانی در نظر گرفت، مشاغل و حرفه‌هایی را که باید رواج و گسترش یابند، معلوم کرد و سپس به تربیت افراد مورد نیاز جامعه برای کسب مهارت‌های لازم و احراز مشاغل گوناگون، اقدام کرد.

اگر امور و فعالیت‌های کشور به صورت سنجیده و از روی برنامه‌ریزی صحیح و دقیق انجام شود، جامعه در آینده از لحاظ تأمین نیروی انسانی و ایجاد مشاغل مختلف، نه فقط با کمبود نیرو مواجه نخواهد بود، بلکه هیچ نیروی بیکار و مازادی هم وجود نخواهد داشت.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
Powered by TayaCMS