دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

بررسی اهمیت نگاه تاریخی به روان شناسی نوین

No image
بررسی اهمیت نگاه تاریخی به روان شناسی نوین

تاريخ، روان شناسي، نوين

محمدمهدی میرلو

2 رویکرد اصلی در تاریخ روان شناسی

در رویکرد تاریخ گرایی آگاهی از ذهنیت و پیشفرض‌های روان شناسان دوران گذشته امری ضروری برای فهم روان شناسی آن زمان است. در مقابل، رویکرد حال گرایی به این نکته تاکید می‌کند که از گذشته روان شناسی باید بر حسب دانش و معیارهای امروزی آگاه شد.

تاریخ نگاری

به اعتقاد بسیاری از روان شناسان و محققان، اغلب مسائل مطرح شده در روان شناسی نوین قدمتی به درازای تاریخ اندیشه بشری دارند. هرچند امروزه برخی از مورخان روان شناسی شروع این علم را از قرن نوزدهم در نظر می‌گیرند و معتقدند که دراین قرن روان شناسی به عنوان علمی مجزا مطرح شده، ولی افرادی همچون بی، آر. هرگنهان با چنین برداشتی مخالفند. هرگنهان در کتاب تاریخ روان شناسی علت مخالفت خود را چنین بیان می‌کند:

«این روزها معمولاتاریخ روان شناسی را از نقطه ای آغاز می‌کنند که علم مجزایی شد. این رویکرد به 2 دلیل رضایت بخش نیست:

1 ـ این رویکرد میراث فلسفی عظیمی که روان شناسی را در نهایت به صوت علم درآورد، نادیده می‌گیرد.

2 ـ این رویکرد، جنبه‌های مهمی از روان شناسی که خارج از قلمرو علم قرار دارند را حذف می‌کند.

با این که درست است روان شناسی در اواسط قرن بیستم از روش علمی تبعیت کرده است اما شماری از روان شناسان بانفوذ احساس نمی کنند که مجبورند از احکام روش علمی پیروی کنند. کار آنها را نمی توان نادیده گرفت. (هرگنهان، 1389، ص 2و3) در بررسی تاریخ روان شناسی می‌توان یکی از 2 رویکرد رایج را انتخاب کرد که استاکینک(Stocking) تحت عنوان تاریخ گرایی در مقابل حال گرایی نامیده است. در تاریخ گرایی گذشته روان شناسی را بدون بررسی رابطه آن با حال می‌توان مورد توجه قرار داد. به تعبیر دیگر در رویکرد تاریخ گرایی آگاهی از ذهنیت و پیشفرض‌های روان شناسان دوران گذشته امری ضروری برای فهم روان شناسی آن زمان است. کاپلستون از مورخان مطرح در تاریخ فلسفه در توصیف رویکرد تاریخ گرایی در فلسفه عبارت دقیقی را به کار برده است:

«اگر کسی بخواهد از فلسفه دوره خاصی آگاه شود، باید بکوشد از ذهنیت و پیش پنداشت‌های افرادی که در آن دوره زندگی می‌کردند مطلع شود، صرف نظر از این که در آن ذهنیت و پیش پنداشت‌ها سهیم باشد یا نباشد». (نقل از هرگنهان،1389،3)

در مقابل، رویکرد حال گرایی به این نکته تاکید می‌کند که از گذشته روان شناسی باید بر حسب دانش و معیارهای امروزی آگاه شد. در چنین رویکردی، روان شناسی نوین بیانگر عالی ترین مرحله رشد روان شناسی است که مراحل پیشین مقدمات آن را فراهم آورده اند. مطابق این دیدگاه، جدیدترین، بهترین نیز محسوب می‌شود و به همین دلیل روان شناسی فعلی لزوماً بهترین روان شناسی نیز هست.

به نظر می‌رسد که تاکید صرف بر یکی از 2 رویکرد تاریخ گرایی یا حال گرایی و نادیده انگاشتن دیگری مطلوب نخواهد بود. به اعتقاد محققینی همچون هرگنهان و لاوت (Lovett) هرچند تاریخ گرایی، رویکردی مناسب تر ازحال گرایی را برای آگاهی از تاریخ روان شناسی فراهم می‌کند، اما به طور کامل نمی توان حال گرایی را نادیده گرفت. در بررسی منشا یک اندیشه یا مفهوم روان شناسی همواره این امکان وجود دارد که گرفتار یک جستجوی بی انتها شویم. این بدان معناست که به ندرت می‌توان روان شناسی را یافت که به تنهایی بانی یک اندیشه یا مفهوم باشد بلکه همواره افراد تحت تاثیر دیدگاه‌های گذشتگان خود بوده اند. به همین دلیل هنگامی که از بزرگان روان شناسی سخن به میان می‌آید در واقع اشاره به کسانی است که اندیشه‌ها و مفاهیم مبهم و پراکنده را در قالب یک نظام منسجم و روشن ارائه می‌دهند. برای مثال نظریه تکامل همواره با نام چارلز داروین تداعی می‌شود در حالی که این نظریه قدمتی هزارساله دارد. ماندگاری نام داروین در کنار نظریه تکامل نه به دلیل مطرح کردن آن توسط وی بلکه به دلیل مستند کردن و رواج دادن این نظریه است. چنین مساله ای در مورد فروید و مفهوم انگیزش ناهشیار نیز صدق می‌کند.

هر مورخ تاریخ روان شناسی در نگارش تاریخ این علم ناچار است یکی از 3 رویکرد رایج مطرح شده را انتخاب کند:

1ـ رویکرد روح زمانه(Zeitgeist) : دراین رویکرد برعوامل غیرروان شناختی همانند انقلاب‌ها و تحولات علوم دیگر، فضای سیاسی حاکم، شرایط اقتصادی و... که بر شکل گیری اندیشه‌های روان شناسی تاثیرگذار بوده اند تاکید می‌شود. در این رویکرد مقصود از روح زمانه مجموعه عوامل اشاره شده در یک مقطع تاریخی است.

نکته: یکی از فواید مطالعه تاریخ هر علم بویژه روان شناسی پی بردن به عقایدی است که در مقطعی از تاریخ مطرح ولی با اقبال عمومی مواجه نشدند و با گذشت زمان دوباره در کانون توجه قرار گرفتند. تبیین چنین امری صرفا با مفهوم روح زمانه از تاریخ امکان پذیر است

2ـ رویکرد فرد بزرگ: دراین رویکرد افراد و دانشمندان مطرح ملاک قرار می‌گیرند. طرفداران این رویکرد معتقدند که تاریخ روان شناسی چیزی جز زندگینامه تعدادی از دانشمندان و روان شناسان مانند ارسطو، دکارت، داروین یا فروید نیست.

3ـ رویکرد تحول تاریخی: در چنین رویکردی نحوه تحول و تغییر در یک مفهوم مورد بررسی قرار می‌گیرد. برای مثال این که چگونه مفهوم بیماری روانی در طول تاریخ توسط افراد یا رویدادهای مختلف تغییر کرده است.

آنچه امروزه مورد توجه قرار می‌گیرد رویکرد التقاطی درمطالعه تاریخ روان شناسی است که در واقع ترکیبی از رویکردهای روح زمانه، فرد بزرگ و تحول تاریخی است.

چرایی مطالعه تاریخ روان شناسی

هرگنهان در کتاب تاریخ روان شناسی، 6 دلیل را برای اهمیت مطالعه تاریخ روان شناسی ذکر می‌کند که عبارتند از:

1 ـ چشم انداز: در نظر گرفتن عقاید و مفاهیم روان شناسی در بستر تاریخی، موجب شکل گیری چشم انداز تاریخی و فهم نظامند و منسجم آنها می‌شود. در واقع داشتن چشم انداز تاریخی از موضوعات روان شناسی به پژوهشگر و خواننده کمک می‌کند که نحوه شکل گیری اندیشه‌ها و رشد و بسط آنها را در کانون توجه خود قرار دهد.

2 ـ آگاهی عمیق تر: پیامد چشم انداز تاریخی، آگاهی عمیق تر از صورت مساله‌های روان شناسی امروز است. در واقع اهمیت مسائل و ایده‌های مطرح در روان شناسی امروز هنگامی قابل درک خواهد بود که به سیر پیدایش و تطور آنها آگاهی داشته باشیم.

3 ـ تشخیص دادن امیال گذرا و مدهای روز: یکی از پیامدهای مطالعه عمیق تاریخ روان شناسی پی بردن به این نکته است که حذف و کنار گذاشتن یک دیدگاه همواره به دلیل نادرست بودن آن صورت نمی گیرد، بلکه گاهی دیدگاهی به دلیل از دست دادن محبوبیت کنار گذاشته می‌شود. برای مثال در آغاز هنگامی که روان شناسی به عنوان یک علم مطرح شد «علم ناب» و به عبارتی «کسب آگاهی بدون هرگونه نگرانی درباره سودمندی آن» در کانون توجه روان شناسان قرار گرفت، اما چنین رویکردی چندان دوام نیافت و با رواج نظریه داروین و سپس رشد تکنولوژی کامپیوتر، مفهوم علم ناب کنار گذاشته شد. گوردون آلپورت، نظریه پرداز برجسته شخصیت در این باب می‌نویسد:

«حرفه ما هرازگاهی تحت مهمیز مد روز پیشرفت می‌کند... به نظر می‌رسد که هرگز مسائل خود را حل نمی کنیم یا از مفاهیم خود کوفته نمی شویم، فقط از آنها خسته می‌شویم». (نقل از هرگنهان،1389،7)

با توجه به مطالب بیان شده می‌توان چنین نتیجه گرفت که نمی توان واقعیت مندی را تنها متغیر تعیین کننده برای پذیرفته شدن یا عدم پذیرفته شدن یک عقیده درنظر گرفت. به تعبیر هرگنهان چنین برداشتی به محقق و خواننده این امکان را می‌دهد که به این نکته مهم پی ببرد که فرآیند مهم یا درست تلقی کردن دانشی خاص حداقل تا اندازه ای ذهنی و دلبخواهی است. هر چند نباید از نقش روح زمانه در مد روز شدن موضوعات پژوهشی در روان شناسی غافل شد.

4 ـ اجتناب از تکرار اشتباهات: جمله آموزنده جورج سانتایانا (Georg Santayana) مبنی بر این که «کسانی که نمی توانند گذشته را به یاد آورند محکوم به تکرار آن هستند» نشان از اهمیت نگاه تاریخی و مطالعات تاریخی است. بدون شک روان شناسی در سیر پیدایش و رشد خود با اشتباهات و بن بست‌های بسیاری مواجه شده است. برای مثال پذیرش جمجمه شناسی روانی (Phrenlogy) به عنوان این که می‌توان از بررسی برآمدگی‌ها و تورفتگی‌های جمجمه پی به خصوصیات شخصیت فرد برد از اشتباهات بزرگ در تاریخ روان شناسی به حساب می‌آید. از سوی دیگر مکتب ساخت گرایی و تلاش اعضای آن در استفاده از روش درون نگری برای بررسی عناصر فکر از بن بست‌های روان شناسی به حساب می‌آید.

نفس شکل گیری و رخ دادن چنین بن بست‌ها و اشتباهات از آن جهت حائز اهمیت است که آیندگان را از تکرار آنها باز می‌دارد و به عدم مفید بودن آنها رهنمون می‌سازد.

5 ـ منابع عقاید ارزشمند: یکی از فواید مطالعه تاریخ هر علم بویژه روان شناسی پی بردن به عقایدی است که در مقطعی از تاریخ مطرح ولی با اقبال عمومی مواجه نشده اند و با گذشت زمانی کوتاه یا طولانی، دوباره در کانون توجه قرار گرفته اند. به تعبیر هرگنهان تبیین چنین امری صرفا با مفهوم روح زمانه از تاریخ امکان پذیر است. این به آن معناست که برای پذیرش یک عقیده برخی از شرایط مطلوب تر از شرایط دیگراست. برای نمونه مفاهیم تکامل، انگیزش ناهشیار و پاسخ‌های شرطی پیش از رایج شدن بارها مطرح شده بودند، ولی به دلیل عدم وجود فضایی برای ارزیابی نقادانه چندان مورد توجه قرار نگرفته بودند. نمونه بارز دیگر، مفهوم جانبی شدن(lateralization) عملکرد مغز ـ فرآیندی که به وسیله آن اعمال و فرآیندهای مختلف به یکی از نیمکره‌های مغز نسبت داده می‌شود ـ است. بسیاری تصور می‌کنند که چنین عقیده ای از قدمت چندانی برخوردار نیست در حالی که براون ـ سکوارد (Brown – Sequard) بیش از 100 سال پیش در مقاله ای تحت عنوان «آیا ما 2 مغز داریم یا یک مغز؟» به این مساله اشاره کرده است.

6 ـ کنجکاوی: حس کنجکاوی و تمایل به دانستن و آگاهی یافتن از یک موضوع و اندیشه امری طبیعی است و مسلما روان شناسی نیز از این امر مستثنی نیست.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
Powered by TayaCMS