دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

جهان بینی اسلامی و علم مدرن/ بخش دوم

No image
جهان بینی اسلامی و علم مدرن/ بخش دوم

جهان بيني اسلامي و علم مدرن/ بخش دوم

دكترسیدحسین نصر - ترجمه مرضیه سلیمانی

‌ مسئله جذب علم مدرن غربی

به مدت بیش از یک قرن، رهبران مسلمان، چه دینی و چه سیاسی، از گونه‌ای جذب سریع و تمام عیار تکنولوژی و علم مدرن غربی دفاع کرده‌اند و گاه این سخن را به حمایت‌های خود افزوده‌اند که این عمل باید با حفظ اخلاق اسلامی همراه باشد؛ اما نمی‌توان علم مدرن را کورکورانه جذب کرد و از عواقب منفی و عمیق آن بر جامعه اسلامی مصون ماند.

البته می‌توانیم به جای یک انتخاب خردمندانه، به اخذ و اقتباسی روی آوریم که براساس تقلید کور صورت می‌گیرد. این انتخاب خردمندانه که بدون تلاش برای پذیرش کل علم مدرن صورت گرفته، به خلاقیت‌ها و فعالیت‌های علمی معتنابهی منجر گردیده که به طور خاص اسلامی هستند و نه ادغام کامل علوم مدرن در جهان‌بینی اسلامی. و ما امروزه در بسیاری از کشورهای اسلامی شاهد این گزینش هستیم. در بهترین حالت، این انتخاب به همکاری‌های زنان و مردان مسلمان با علم مدرن رایج منتهی شده است؛ اما مسلمان بودن آنها با علمی که ارائه کرده‌اند، رابطه چندانی ندارد. ولی اگر گونه‌ای ادغام کلی و موفقیت‌آمیز واقعیات علم مدرن در جهان‌بینی اسلامی وجود داشته باشد، اثر آن بر بافت جامعه اسلامی بسیار بیشتر از آن چیزی خواهد بود که امروزه شاهدش هستیم: یعنی وضعیت اسفناکی که دقیقاً از عدم توفیق فعلی در اجرای این فرآیند ناشی می‌شود.‌

‌اخذ غیرانتقادی علم مدرن تنها با جذب جهان‌بینی این علم به صورت کامل محقق می‌گردد. جهان‌بینی‌ای که در آن، پیامدهای نظرگاه اسلامی پیرامون واقعیت ـ چه کیهانی و چه ‌فراکیهانی ـ مصیبت‌‌بار خواهد بود. وضعیت ادیان دیگر نیز غیر از این نبوده است. کسانی که مورد ژاپن را یادآور می‌شوند، نباید تنها توفیقات آن کشور در زمینه علمی و تکنولوژیکی را مدنظر قرار دهند، در حالی که برخی از نهادهای سنتی آن، مثلاً نهاد امپراتوری، محفوظ مانده و مردم به پوشیدن کیمونو و استفاده از چوب غذاخوری ادامه می‌دهند.

در این ملاحظه باید بودیسم، آیین شینتو و ویرانی‌های معنوی سنت‌های دینی ژاپن را نیز مورد نظر قرار داد؛ مسائلی که به یک بحران اجتماعی عظیم منجر شده تا ‌آنجا که اکنون در ژاپن، برخی از «دوباره آسیایی ‌کردن» کشور سخن می‌گویند. پس چه باید کرد؟ هضم و جذب هرگونه ماده خارجی، برای هر موجود زنده، هم متضمن جذب است و هم دفع. اگر همه آنچه را که می‌خوریم جذب کنیم، بدون آنکه بخشی از آن را دفع نماییم، در زمانی کوتاه خواهیم مرد. تمدن نیز همین گونه است و مبادا فراموش کنیم اسلام هنوز دینی زنده و پرحرارت است و حتی تمدن بزرگی که از آن در وجود آمده ـ به‌‌رغم تخریبهایی که نه تنها به دست اروپایی‌ها، بلکه توسط خود مسلمانان مدرن بدان وارد آمده ـ‌ هرگز نمرده است. اسلام و تمدن اسلامی نمی‌تواند بدون دفع و جذب، به گونه‌ای جدی به اقتباس علم مدرن بپردازد. ‌

ما می‌توانیم این نوع جذب را اخذ و اقتباس خردمندانه‌ای بنامیم که بر شالوده اصول و سرشت واقعیت زنده اسلام و سنت عقلانی آن صورت گرفته و عمل اخذ و جذب نیز در درون همین سنت صورت می‌پذیرد. اگر برای این ادعای بدیهی به دنبال دلیل هستید، تنها کافی است به تاریخ جهان اسلامی در طی قرن گذشته نظر بیفکنید. مدرنیسم دیوانه‌وار، ستایش کور و تقلید علم مدرن، مطمئناً در جهان اسلامی به یک رنسانس‌ علمی عظیم منجر نشده است. گونه‌ای علم‌باوری سطحی، در کشورهای اسلامی پدیدآمدن تعداد زیادی دانشمند و به ویژه مهندس را در پی داشته است؛ اما از فعالیت‌های گسترده علمی که از قلب خود تمدن اسلامی ناشی شده باشد، خبری نیست. تمدنی که بسیاری از دانشجویان مسلمانی که در غرب پرورش یافته‌اند و علم مدرن خوانده‌اند، خویشتن را با آن بیگانه احساس می‌کنند. کسانی که به زهد و دینداری شخصی پایبندند، به موهبت بزرگ ایمان پناه می‌برند و به برپایی نماز و قرائت قرآن ادامه می‌دهند؛ اما به لحاظ عقلی احساس می‌کنند که از جهان فکری سنتی اسلامی تبعید شده‌اند. پس این جهان را به عنوان پدیده‌ای که به راستی اسلامی نیست، به نقد می‌کشند و بدین‌سان در جهان فکری اسلام شکاف ایجاد می‌کنند؛ شکافی که امروزه در بسیاری از کشورهای اسلامی کاملاً آشکار است.

به علاوه این رویکرد نسبت به علم غربی، به انهدام بخش اعظم علوم انسانی اسلامی یاری رسانده و در نتیجه، خلأیی منجر شده که پیامدهایش در بسیاری از بخش‌های دارالاسلام قابل مشاهده است. آنچه موردنیاز است، فرایند کشف دوباره و تدوین دوباره زبان امروزی جهان‌ بینی اسلامی است که تنها در چارچوب آن می‌توان هرگونه مجموعه بیگانه‌ای از علم و معرفت، مثل علم مدرن را مطالعه کرد، آن را به نقد کشید، جذب کرد و عناصر بیگانه با آن جهان‌بینی را رد و دفع نمود.

وانگهی این جهان‌بینی، تا آنجا که به کیهان و مسئله کلی معرفت‌شناسی‌های علمی گوناگون مربوط می‌شود، به سادگی از قانون مقدس یا شریعت (که متضمن اراده خدا برای اعمال ما در این جهان است) و یا حتی از کلام (که همواره دژ ایمان را از حملات عقل باورانه حفظ کرده) و نیز از فقه (که بیشتر در معنای امروزی آن به فهم درمی‌آید تا مفهوم اصیل قرآنی‌اش) استخراج نمی‌گردد. برعکس، این جهان‌بینی را باید از حقیقتی استخراج کرد که در قلب قرآن‌کریم و حدیث ـ آن‌گونه که از سوی مفسران سنتی تدوین و تبیین شده است ـ و متافیزیک، کیهان‌شناسی، وجوه عقلانی و آیینی تصوف و خود علوم قرآنی قرار گرفته است.‌

تنها در این سنت عقلانی‌ که هم از مدرنیست‌ها فاصله گرفته و هم از بسیاری از به اصطلاح بنیادگراها، می‌توان به کشف دوباره جهان‌بینی معتبر اسلامی ـ تا آنجا که به شناخت طبیعت و در واقع کل مسأله سطوح معرفت مربوط می‌شود ـ نایل شد. مسلمانان تنها با یاری این جهان‌بینی به راستی می‌توانند مجموعه بیگانه دانش خود را داشته باشند و آنگاه بدون آنکه در این فرآیند نابود شوند و یا مقلد و شبیه‌ساز صرف باقی بمانند، می‌توانند مدعی شوند که این مجموعه با برخی وجوه واقعیت تطابق دارد. تاریخ جهان اسلامی در طی دو قرن گذشته حاوی درسهای زیادی است، اگر تنها با دیدگانی به مطالعه آن بپردازیم که از قوه باصره سالم برخوردار است و این همان چیزی است که قرآن کریم «بصیرت» ‌نامیده است.‌

‌ گام‌هایی در تولید علم معتبر اسلامی

جاده‌ای که به تحقق علم موثق اسلامی منتهی می‌گردد، طولانی است؛2 اما مسیری است که اگر جهان اسلامی می‌خواهد اسلامی باقی بماند و اگر می‌خواهد به تولید علمی بپردازد که با فرهنگ و خصایل خویش در تطابق است، باید پیموده شود. چنان‌که دوازده قرن پیش نیز چنین کرد. پس بیایید تعدادی از مسافت نماهای این سفر طولانی و دشوار را مشخص نماییم:‌

نخستین گام ضروری،‌ توقف رویکرد پرستش‌گونه علم و تکنولوژی مدرن است که امروزه در بخش اعظم جهان اسلامی رایج است. در این جهان می‌توان گونه‌ای علم‌باوری احمقانه را تشخیص داد که دیرزمانی است از سوی بسیاری از فیزیکدانان و فیلسوفان برجسته علم در خود غرب رد شده است.

این امر نه تنها در میان مسلمانان مدرنیست، که در بین برخی از محافظه‌کارترین عناصر جامعه اسلامی نیز آشکار است. اینان در حالی که هرگونه استفاده از عقل و دلیل در درون اندیشه اسلامی را رد می‌کنند، علم‌باوری را تقریباً بدون هرگونه پرسشی می‌پذیرند. در واقع، حمله این گروهها به سنت عقلانی اسلام، در طی دو قرن گذشته، بیشتر به ایجاد خلأیی منجر گردیده که بلافاصله با علم‌باوری و پوزیتیویسم پر شده، در حالی که فیمابین دینداری ظاهری و تسلیم شدن به علم‌باوری نیز تنش‌هایی ایجاد کرده است. و این تنش‌ها مستعد آن هستند که در آینده ـ نسبت به آنچه امروز شاهدش هستیم ـ حتی عواقب فاجعه‌آمیزتری به بار آورند.‌

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

در تقابل ایران با اسرائیل و آمریکا، همیشه گزینه حمله اتمی چالش‌برانگیز بوده و هست. عده‌ای می‌گویند: وقتی آمریکا و اسرائیل به عنوان دشمن اصلی ما سلاح اتمی دارند و تجربه نشان‌داده، اگر لازم شود هیچ تعارفی در استفاده از آن ندارند، پس ما هم باید سلاح اتمی داشته باشیم.
باغ خسروشاهی

باغ خسروشاهی

کی از شبهاتی که در سال‌های اخیر سبب تحریف امام در ذهن نسل جوان شده است این ادعا است که برخی می‌گویند امام در باغ‌های بزرگ و مجلل اطراف جماران زندگی می‌کردند و بااین‌وجود در رسانه‌ها به مردم یک‌خانه کوچک و ساده به‌عنوان محیط زندگی ایشان نمایش داده می‌شد
دوگانه نهضت و نظام

دوگانه نهضت و نظام

برخی دوگانه‌ها را ابتدا درک نمی‌کنیم ولی به مرور که مشغول کاری علمی می‌شویم یا طرحی عملی را به پیش می‌بریم متوجه آن می‌شویم و بعد بر سر آن دو راهی به انتخابی خاص دست می‌زنیم.
چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

شهید سلیمانی بی‌شک در زمره شخصیت‌هایی است که جامعه ایرانی بشدت از وی متأثر خواهد بود. احتمالاً در طول تاریخ هیچ بدرقه‌ای به میزان تشییع پیکر او شکوهمند نبوده است.
آب و برق مجانی می‌شود!

آب و برق مجانی می‌شود!

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

شهید سلیمانی بی‌شک در زمره شخصیت‌هایی است که جامعه ایرانی بشدت از وی متأثر خواهد بود. احتمالاً در طول تاریخ هیچ بدرقه‌ای به میزان تشییع پیکر او شکوهمند نبوده است.
Powered by TayaCMS