دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

چرا عقب نشینی از حجاب؟!

نیم نگاهی به قوانین سختگیرانه پوشش در برخی دانشگاههای جهان
چرا عقب نشینی از حجاب؟!
چرا عقب نشینی از حجاب؟!

نویسنده: حمید نوبهار -سید فرید میرلوحی

نیم نگاهی به قوانین سختگیرانه پوشش در برخی دانشگاههای جهان

وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنی‌ آدَم(الاسراء/70) و حقّا که ما فرزندان آدم را (به وراثت از پدر به وسیله نعمت‌های مادّی و معنوی) کرامت و شرافت بخشیدیم.

از مهمترین ویژگی‌های انسانی که معمولادر ابتدای مباحث انسان شناسی مطرح می‌شود کرامت و فضیلت او نسبت به سایر مخلوقات است، و همچنین از سوی دیگر بسیاری از معتبرات شرعیه و نوامیس الهی برگرفته از همین خصلت ذاتی اوست. نیز در مقابله با گناهان این ویژگی‌اش را متذکر می‌شود و می‌فرماید: وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراماً (فرقان/72) و” هنگامی که با لغو و بیهوده مواجه می‌شوند بزرگوارانه عبور می‌کنند”. به تعبیر دیگر بزرگی او موجب مصونیت وی از اباحه گری و تنزل رتبه‌اش می‌شود.

چگونگی پررنگ کردن این کرامت نیز در نزد خدای متعال بر اساس تقویت خودِعالی انسان و تضعیف خودِدانی می‌باشد. شاید بهترین کلمه‌ای که بتواند شامل این تقویت و تضعیف شود «تقوا» باشد. با جستاری کوتاه در آیات بزرگ کتاب آسمانی نیز این موضوع تائید می‌شود که با کرامت‌ترین‌ها ، همان اتقایانند. إِنَّ اَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ اَتْقاکُمْ(الحجرات/13) . این مقدمه را نیز می‌دانیم که هر انسانی می‌خواهد در جهت سعادت، کمال و پرکردن توشه کریمانه خود حرکت کند، حتی در تصور یک شیطان پرست نیز حرکت در جهت شقاوت مطرح نیست و وی نیز بر این باور است که کار درست را انجام می‌دهد اما به واقع راه را گم کرده است، راه صحیح همان «تقواپیشگی» است. استاد شهید مرتضی مطهری(ره) در کتاب آشنایی با قرآن در مورد معنی تقوا می‌فرمایند:« تقوا از ماده “وَقْی” است. وقی یعنی نگهداری. تقوای از معاصی در واقع معنایش “خود نگهداری” است. متقی باش یعنی خودنگهدار باش. خود این، یک حالت روحی و معنوی است که از آن تعبیر به “تسلط بر نفس” می‌کنند.» پس زینت‌های مادی از هر رنگ و بو که باشند – به خودی خود و بالذات - هیچگاه در راستای آن کرامت ذاتی نخواهند بود.

از اینجا می‌توان نقطه انطلاق و عزیمت ما به مبحث اصلی را برگزید. انسان کریم و بزرگوار هیچگاه در این صدد نیست که بخواهد بوسیله پوشش و ظاهر خود بر این کرامت بیفزاید و برای خود جایگاه و منزلتی کسب کند. البته همان طور که گذشت، تاکید می‌شود که منظور آن است که پوشش و ظاهر فرد بالذات نمی‌تواند در فرهنگ اسلامی موجب بزرگی و آزادگی و تقویت آنها شود، بلکه حرکت در مسیر تقوا و کرامت ذاتی انسان مستلزماتی از خصلت‌های باطنی و ظاهری دارد که از جمله آنها وضع ظاهر و پوشش است. تا آنجا که احادیث و روایات بسیاری در مورد کیفیت آداب لباس، حجاب و عفاف در مجموعه‌های روایی یافت می‌شود. به طور خلاصه، کریم کریمانه ملبس می‌شود و لئیم، لئیمانه می‌پوشد.

همانطور که از مبانی مذکور پیداست، مسائل فوق، جنسیت نمی‌شناسد و هر زن و مردی ، بی تردید خود را مکلف به انتخاب پوشش مناسب می‌بیند. منحصر کردن مسئله عفاف در بانوان ، بی تردید امری است ساده انگارانه و غیر منصفانه. پسر یا دختری که می‌خواهد در شئون مختلف اجتماعی حضور پیدا کند فرقی نمی‌کند، هر دو ارزش‌های ناب اسلامی را در تمامی زندگی اجرایی می‌بینند و دون شان خود می‌دانند تا همانند سائلی بینوا چشمشان به شبکه‌ها و ماهواره‌های غربی بوده و فشن ها! را جامه خود گزینند. جوان آگاه می‌داند که این تمدن غنی اسلامی بوده است که در همه اعصار ندای آزادی و آزادگی را بلندتر از هر تمدن دیگر پراکنده است و بر مبنای اصول واقعی آن‌ها را تعریف نموده است نه آنکه زنجیر شهوات و امیال نفسانی را برتن کند و آن را آزادی نام نهد. از سوی دیگر توجه دارد که در اسلام رهبانیت نیست و اسلام مخالف خوش پوشی و داشتن ظاهر مناسب نیست ، بلکه آن را ارزش می‌داند و نه تنها اسلام هر دین الهی اینگونه است. اما شارع مقدس بر مبنای تکوینیات انسانی و دلائل متعدد عقلی – خواهی نخواهی - ضوابطی را معین فرموده است و نتیجه همه این ضوابط تکریم انسان است. چنانکه آنچه امروزه از محافل ضد دینی می‌بینیم تبلیغ انفجارگونه برهنگی و تنزل انسان به درجه حیوانات و تقویت خودِدانی است. آیا انسان فقط شامل همین جسم مادی و امیال شهوت پرستانه است؟ آیا آنچه موجب فراهم آمدن یک جامعه آزاد است شیوع جسم پرستی و نفی عفاف است؟ آیا امنیت روانی خانواده و یا بالاتر از آن خود کانون خانواده تحت تاثیر این بی عفتی نبوده است؟ وقت آن نرسیده است که هر زن و مردی وجدان و فطرت خود را قاضی کند و به بهانه محدودیت آفرینی به این مبارزه پایان دهد؟ که «و انّ الحساب حق»!(زیارت آل یس- مفاتیح الجنان) اگر بخواهیم به طور خاص در مورد زن و دلائل اهمیت خاص اسلام به حجاب و عفاف او بپردازیم به ذکر یک نکته بسنده می‌کنیم و آن اینکه: آنچه ما مسلمانان به عنوان یکی از اصول دین باید به آن معتقد باشیم مسئله عدل است. این که خداوند نظام و قوانین او را براساس عدل، خلق و اداره می‌کند. به تعبیر واضح‌تر اینکه ضوابط دقیقتری برای زنان مقرر گشته نه از باب تبعیض است بلکه عین عدالت الهی؛ به هر نحو این امر که ساختار فیزیولوژیکی و روحی عاطفی زنان با مردان متفاوت است بر هیچ فرد آگاهی پوشیده نیست. لطافت و ظرافت زن که امتیاز بسیار برجسته اوست و ساختار ضعیفتر بدنی وی نسبت به مردان موجب این شده است که خداوند متعال تکالیف دیگری برای وی معین کند و این بلاشک عین عدالت است، تاکید می‌شود عین عدالت چون عدالت به معنای مساوات نیست و به تعبیر امیر بیان علی(علیه السلام) به معنای «وضع الشیء موضعه» “قرار دادن شی در جای خودش” می‌باشد. و اتفاقا اینکه ما زن را پا به پای مرد در شئون مختلف اجتماعی دخیل بدانیم عین ظلم است؛ ظلم هم به زن و هم به مرد. بسیار عجیب است که گاهی محافل دینی نیز در صحنه‌های مهم و سرنوشت سازی به این موضوع با تساهل و تسامح می‌نگرند و از ترس اینکه مورد هجوم فمینیست‌ها قرار بگیرند مواضع اسلام را نا شفاف و عقب نشینی شده از آنچه هست توصیف می‌کنند. ما از آنها سئوال می‌کنیم، در کجای دین آمده است که زن باید همتای مردان به کارهای سخت و خسته کننده همچون کارهای عمرانی بپردازد؟ کدام اسوه و الگوی والای دینی از زنان برگزیده خدا اینگونه بود؟ مثل این ماجرا که همسایه مسیحی خانه حضرت زهرا سلام الله علیها
می‌گوید: من در این 11 یا 13 سال که همسایه این بزرگوار بودم وی را ندیدم یا اینکه وقتی مهمان کوری مشرف به منزل امیرالمومنین علیه السلام
می‌شود سیده نساء عالم می‌رود و از او رو می‌گیرد، وقتی علی علیه السلام دلیل را جویا می‌شود حضرت صدیقه سلام الله علیها می‌فرمایند : من که او را می‌بینم!( استاد مطهری چندی از این تفاوتها – ونه تبعیض‌ها – را در کتاب فاخر و ارزشمند حقوق زن در اسلام احصاء می‌کنند که در این جا مجال تفصیل نیست و خوانندگان ارجمند را توصیه اکید به حداقل تورق این کتاب می‌نماییم)

به راستی این حقیقتی است که آنچه در سیره بزرگ زنان مسلمان بوده است ، حضور حداقلی و بالضرور در صحنه‌های مختلط اجتماعی است. گاهی استناد می‌شود به خطب حضرت زهرا یا حضرت زینب علیهما صلوات الله و می‌گویند ببینید این حضور در اجتماع ایشان است! بی توجه به آنکه وضعیت را در نظر بگیرند، زمانی که دست بسته حجت خدا را بر زمین می‌کشند و چهره‌های منافق سکوت کرده‌اند و زمانی که صحنه خونین کربلا به وجود می‌آید و هیچ مردی از مردان خدا را زنده نگذاشته‌اند، از پشت پرده برای آنها سخن می‌گویند و عتاب می‌کنند؛ نه آنکه هر روز در هر شانی میان مردان ، حضور پیدا کند و ارتباط مستقیم داشته باشند. و همه این‌ها هرگز نافی نقش بسیار مهم و جایگاه متعالی زن نیست. اولا نقش زن در کانون خانواده بحث کمی نیست که به آن به چشم حقارت و وظیفه دست دومی نگاه شود.چرا که دو وجهه خطیر و مهم مادری و همسری را به همراه دارد. اگر یک مربی دلسوز همانند مادر در این فضای پرتنش و آماج حمله و شبیخون فرهنگی پاسبان ذهن و اندیشه فرزند نباشد و آن را تعالی ندهد احدی این دلسوزی را ندارد، همچنین مدرسه نمی‌تواند این نقش را ایفا کند و اگر برای پدر خانواده که در بیرون از خانه به علت صعوبت و چالش برانگیز بودن کارها ، در منزل مامن و ملجا امین وجود نداشته باشد کسب انرژی و آرامش روانی و جنسی به محافلی دیگر واگذار می‌شود و همین طور فساد گسترش می‌یابد. اگر زن خود نیز دچار خستگی‌های روانی و بی حوصلگی‌های ناشی از کار و حضور در بیرون را به منزل بیاورد آنگاه است که باید واژه خانواده را از فرهنگ لغات بیرون کشید و روبه روی آن نوشت کاروانسرا... اما زن در عین حال می‌تواند همانند فرزانگان سلف و بانوان محترمه دانشمند به کسب فیوضات علمی غیرمغایر با ساختار خلقتش همچون معارف دینی و علوم نظری فارغ از مداخلات با نامحرم را برای خود ارزشی بس عظیم تلقی کند و در راه آن قدم بردارند.

نکته گذشته علاوه بر فوایدی که برای خود زن دارد، ثمرات مهم و سرنوشت سازی را در جامعه به همراه دارد. وقتی پسر جوانی در خیابان قدم بر می‌دارد و دغدغه‌های خود را مرور می‌کند آن هنگام که کمتر با چشم خود با اندام نازک و ظریف زن برخورد کند و مزه تلذذ چشم را کمتر بچشد مسلما بیشتر دل در گرو فعالیتهای مفید علمی و غیر علمی خود می‌بندد. اما زمانی که نگاه‌ها و روابط شکل می‌گیرد غریزه طبیعی شهوت نیز بیشتر فعال شده و کنجکاوی‌های جنسی بیشتری برای او پیش می‌آید و این روند موجب عدم تمرکز احوال او بر دغدغه‌های ارزشمند می‌شود. جای توجه است که دقت کنیم بنا بر روایت تیرهای زهرآلود شیطان همین نگاه هاست و اولین لغزشگاه می‌باشد و حضور حداقلی زن در جامعه تامین کننده آرامش جنسی برای اعضای آن جامعه است.

مسئله دیگر که از مغفولات تاسف بار جامعه‌ی مذهبی ماست، مسئله ترک امر به معروف و نهی از منکر است. کانّ انگار نه انگار که از یقینیات فروعات دهگانه دین است. چه بلایی بر سر قشر خداترس ما آمده است که فراموش کرده‌ایم دیگران را به نیکی آمر و از بدی ناهی باشیم؟ مگر حدیث حضرت زهرا سلام الله علیها را فراموش کرده‌ایم که این فرع از دین را از همه مهمتر بر می‌شمرند و مگر به خاطر نمی‌آوریم که مولایمان حضرت اباعبدالله علیه السلام اولین دلیل قیام خود را امر به معروف و نهی از منکر بر می‌شمرند؟ نباید از سرزنش سرزنش کنندگان و از تمسخر‌های آنها ترسید؛ از ویژگی‌های مردان خداست که: « لایخافُونَ لَوْمَةَ لائِم‌» (المائده/54). از سنت‌های الهی است که اگر جامعه‌ای خود درصدد تغییر بر نیاید خدا نیز دست آنها را برای اصلاح نمی گیرد:« إِنَّ اللَّهَ لایغَیرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّی یغَیرُوا ما بِاَنْفُسِهِمْ»(الرعد/11) پس نباید منتظر ظهور فرشته‌ای از آسمان بود تا او بیاید و از منکرات نهی کند. هر کدام از ما وظیفه داریم تا در مقابل بی عفتی‌ها بایستیم. امروزه در قسمت‌های قلیلی ازجامعه –به سبب ترک این مهم-وضع به گونه‌ای درآمده است که دختر جوان که می‌خواهد پا در جامعه بگذارد هر چه در اطراف خود می‌بیند وضع نامناسب حجاب است و تصور می‌کند این عرف مقبول است و کسی برای او توضیح نداده که حجاب از قطعیات احکام است و این جوان بیچاره ناآگاهانه و مقلدانه هنجار شرعی را زیر پا می‌گذارد و حجاب کامل را مستحب و بلکه بدتر از آن رهبانیت می‌پندارد. طبیعی است که این روند اگر ادامه یابد و طلسم سنگین سکوت متشرعان نشکند مبلغین شیطانی از رادیو و تلویزیون گرفته تا وبلاگ‌ها و بلوتوث‌ها از فساد و فحشا پر می‌شود و کوچکترین فرزندانمان هم تجربه‌های جنسی پیدا می‌کنند تا آنجا که خبرهای اسفناک و بسیار دردآور از مدارس هر ساعت در تلکس‌های اطلاعاتی فقط ذخیره می‌شود و مسکوت می‌ماند. اما این فقط گوشه‌ای از مضرات ترک این دستور است. در لوای مهمانی‌های شبانه و خوشگذرانی‌های جوانانه!! فرقه‌های انحرافی و گروهک‌های مخرب به افکار جوانان رسوخ و گذشته از مال و اموال، دین و اعتقاد آن‌ها را می‌ربایند. نمونه بارز فعالیت آنها خانه‌های تیمی شیطان پرستان است. به عنوان آخرین مطلب مناسب است در اینجا اشاره‌ای به مسئله حجاب و ضوابط پوشش در دانشگاه‌ها داشته باشیم. همانطور که می‌دانیم به تعبیر به جای مقام معظم رهبری «دام عزه» دانشگاه‌ها در دایره قرمز نقشه دشمنان اسلام و انقلاب قرار دارند و برنامه ویژه‌ای در همه سطوح برای آنها ریخته شده است. بدین ترتیب توجه عمیقتر و دقیقتر ما به این کانون علمی فرهنگی لازم می‌نماید.

لذا شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال 1366 و 1374 قوانینی برای تنظیم روابط بین زن و مرد و چگونگی آراستگی آن دو به طور مختصر و نسبتا کلی به تصویب رسانده است. به طور مثال در ماده 13 قانون سال 1366 می‌خوانیم: زنان در محیط کار و تحصیل باید از پوشش اسلامی استفاده کنند و از پوشیدن لباس‌های تنگ و زننده و آرایش و تبرج(خودنمایی) پرهیز کنند و مردان نیز نباید از لباس‌های زننده استفاده کنند. اما نباید فقط به این کلیات بسنده کرد و باید حداقل معاشرات دختر و پسر جوان را فراهم نمود. تجربه‌های موفقی چون دانشگاه امام صادق علیه السلام می‌تواند به عنوان الگوی مناسبی کانون توجه مسئولین قرار گیرند. توجه به مسئله پوشش مناسب در دانشگاه‌ها امری نیست که فقط در ایران و یا فقط در دانشگاه‌های اسلامی مد نظر باشد بلکه در بسیاری از کشورهای لائیک و حتی در آمریکا نیز قواعد نسبتا سختگیرانه‌ای برای چگونگی ظاهر دانشجویان مضبوط و عملیاتی است. محقق ارجمند خانم نیره قوی در کتابی تحت عنوان “نیم نگاهی به ضوابط پوشش در دانشگاههای جهان” به بررسی قواعد پوشش در بیش از 40 دانشگاه غربی پرداخته‌اند که برخی از آنها بدین قرار است:

-دانشگاه گرین ویل(امریکا): در مقدمه این قانون آمده است که موادی که ذیلا می‌آیند قاطعانه اعمال خواهند شد که در آن به عدم جواز لباس‌هایی که شکم و ناف را می‌نمایاند اشاره می‌کند و لباس‌های حریر و تور را ممنوع می‌خواند. در قسمتی از این قانون آمده است: لباسی که به صورت نا مناسب اندام‌ها را نشان بدهد مجاز نمی‌باشد و جالب آنکه حتی رنگ کردن مو در این دانشگاه ممنوع است.

-دانشگاه آکسفورد (انگلیس): مردان باید ظاهر مناسب و تمیز داشته باشند. لباس باز و بدن نما نا‌مناسب است. مو باید رنگ طبیعی داشته باشد و از مدل‌های افراطی پرهیز شود. ریش بزی، گوشواره و دیگر موارد مشابه غیر قابل پذیرش است.

-کالج رابرت (ترکیه): پوشش‌های مجاز دانشجویان در کالج رابرت کشور ترکیه عبارتند از: شلوارهای رسمی مشکی، سرمه‌ای، نوک مدادی یا قهوه‌ای تیره برای پسران و برای دختران، دامن‌هایی با قد متوسط به رنگ‌ها‌ی مشکی ، سرمه ای،نوک مدادی و قهوه ای تیره. پوشیدن شلوارهای غیر رسمی از قبیل شلوارهای مارک کارگو، شلوارهای جین و یا بادگیر(شلوارهایی که جیبهای زیادی دارند) قابل قبول نمی‌باشد. دگمه‌های پیراهن باید بسته باشند. و بسیاری نمونه‌های دیگر که نشان می‌دهد اهمیت رعایت پوشش مناسب و عفاف در دانشگاه‌های غربی هم بسیار مهم است.

    روزنامه رسالت، شماره 7097، 11/7/89، صفحه 14

مقاله

نویسنده حمید نوبهار -سید فرید میرلوحی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
Powered by TayaCMS