21 اسفند 1396, 16:18
محوریت حوزههای متفاوت فکری در اندیشه علامه جعفری «بشر» است
جامعه شناسی فقط محدود به پوزیتیویسم منطقی نیست. کاری که در فلسفه اجتماعی، روش شناسی و مابعدالطبیعه انجام میشود نیز جامعه شناسی است.
آخرین سخنرانی آذرماه پژوهشکده علوم اجتماعی پژوهشگاه علوم انسانی با عنوان اندیشههای اجتماعی علامه جعفری(ره) برگزار شد. دکتر سیدجواد میری در این نشست به زوایای پنهانی از اندیشههای مرحوم علامه جعفری، نوری تاباند و علاقه مندان را هر چه بیشتر از وسعت گستره فکری این اندیشمند فقید آگاه کرد.
گفته میشود علامه جعفری(ره) بیشتر مفسر نهج البلاغه و مولوی شناس بوده است تا صاحب نظریات اجتماعی. دکتر میری با بیان این سخن گفت: برخی علامه را بیشتر فقیه میدانند تا متفکر، اما حقیقت این است که به عنوان مثال تنها دستنوشتههای منتشر نشده علامه بیش از 10 میلیون کلمه در حوزههای مختلف و مشخصا در حوزه علوم اجتماعی در مورد متفکرانی مثل ماکس وبر و دورکیم است. این نوشتهها شامل نظریات علامه در مورد اجتماع خوب نیز است که هنوز چاپ نشده است. به گفته این جامعه شناس، علامه در بین سالهای 50 تا 52 نیز درس گفتارهایی با موضوع انسان و جامعه شناسی برگزار کرده که دراین دوره کاملابه جامعه شناسی پرداخته است؛ بنابراین به فعالیتهای علامه در این زمینه باید از منظری دیگر نگریست.
دکتر میری با اشاره به تمایل اسلامی کردن علوم انسانی، در بیان پیشینه این بحث اشاره کرد: باید دید در جامعه شناسی به عنوان یک علم آکادمیک در این زمینهها چه کارهایی انجام شده است. جفری ـ سی ـ الکساندر کتابی 3 جلدی به نام منطق جامعه شناسی دارد که در آن درباره مفروضات علوم بحث کرده است که خواسته ناخواسته تاثیرات خود را بر علم میگذارد. این پژوهشگر حوزه علوم اجتماعی در توضیح پژوهش خود در این زمینه افزود: طبق این تحقیق اقالیم هفتگانه ای پیرامون علوم اجتماعی وجود دارند. اقلیم اول پژوهش اجتماعی، اقلیم دوم نظریه جامعه شناختی، سومین اقلیم نظریه اجتماعی، اقلیم چهارم فلسفه اجتماعی و اقلیم پنجم فرانظریه و ششم مابعدالطبیعه و هفتم منطقه الفراغ است که نام این اقلیم از اندیشههای شهید صدر به عاریه گرفته شده است.
منظور دکتر سیدجواد میری از پژوهش اجتماعی، جنبه ای از مطالعات اجتماعی است که در آن عالم اجتماعی عمدتا دغدغه مسائل روش شناختی را دارد و مهم ترین زمینه پژوهشی مدنظر وی پرسشهای تجربی است که قابل ارزیابی کمّی است و هیچ ارتباط ساختارمندی با ابعاد عقلانی وجود ندارد. در این اقلیم از هرگونه انتزاع پرهیز میشود و هیچ گونه ارزش تحلیلی برای آن در نظر گرفته نمی شود و دغدغههای عقل گرایانه و فوق عقلانی به دیده تردید نگریسته میشود. به طور خلاصه مساله کاربرد، کلیدواژه این اقلیم است. در اقلیم نظریه جامعه شناختی، عالم اجتماعی از کاستیهای تجربه گرایی افراطی آگاه است، چرا که خود ایده جامعه قابل تصریح تجربی نیست و کسانی که بر اثبات تجربی امر اجتماعی اصرار میورزند با چالشهای جدی مواجهند. از این رو محققان با جدی گرفتن چالشهای دیالکتیکی کل گرایی تیزبین شدهاند و آنها را بر آن داشته تا پرسشهای جهانشمول و عمدتا مهم طرح کنند، در حالی که انتقادات جزیی را مد نظر قرار میدهند. در این اقلیم به واسطه بسط گستره خیال از دادههای حسی به دادههای عقلانی در نردبان پالایش انتزاعی، اندکی حرکت به بالاانجام میشود.
به گفته دکتر میری در اقلیم نظریه اجتماعی شاهد یک دگرگونی بنیادین هستیم. به طوری که پرسش محوری یک اندیشه رشته ای، به طریق غیررشته ای مورد بحث قرار میگیرد. محقق در این اقلیم به انتزاعی ترین طریق ممکن به نظریه پردازی مبادرت میورزد به طوری که توجهی به رویکردهای جزء نگرانه به واقعیت نمیشود. از نظر هستی شناختی محقق در بند آرمان عقل گرایی است بدون این که حتی گامی به سوی ساحتهای عقلانی خیال برداشته باشد. به عنوان مثال هابرماس، مدرنیته را بهترین پروژه میداند و تصریح میکند این پروژه هنوز تمام نشده است. به گفته دکتر میری، هابرماس در این اظهارنظر به پژوهش اجتماعی نمیپردازد بلکه از ایده جهانشمول صحبت میکند. دکتر سید جواد میری تاکید میکند در کشورهای غیرغربی از جمله ایران، برداشتی از جامعه شناسی وجود دارد که بر پایه آن جامعه شناسی، علمی روشمند و دارای جهتگیریهای بسیار کمّی دانسته شده در حالی که در غرب، وقتی صحبت از جامعه شناسی میشود وسعت مشرب بسیار بیشتر است. دکتر میری در توضیح اقلیم فلسفه اجتماعی گفت: در این اقلیم اخلاق سقراطی جایگزین پرسش از منش علمی میشود و نفس مساله شناخت به شیوه اگزیستانسیالیستی مورد امعان نظر قرار داده شده و به جای آن که به طریق فنی به آن پرداخته شود که در چارچوب رشته رشته کردن دانش و جزءجزء کردن شناخت و تجربه هستی معنا یابد به طور کلی به آن پرداخته میشود. اما در اقلیم فرا نظریه، محقق از تخیل معقول هنوز به این نتیجه نرسیده است که وجود انسانی نه تنها معنای امکانی دارد بلکه ابعاد ضروری و پایدار نقشی حیاتی در ساختار خود و جامعه ایفا میکنند؛ بنابراین هر مطالعه ای در باب امر اجتماعی هر دو جنبه را جدی میگیرد بدون این که تمایل نابجا به کی به بهای نادیده گرفتن دیگری تمام شود. با این حال محققانی که در این اقلیم فعالیت میکنند بخوبی از تاثیر مفاهیم فرا عقلانی بر تشکیل مفاهیم عقلانی آگاهند. از نظر دکتر میری اقلیم متافیزیک، زمینهای است که در آن تمام ابعاد واقعیت و قوای ادراکی انسانی به نحوی نظاممند در نظر گرفته میشود. به این معنا که ابعاد حسی، عقلانی و معقول همگی به عنوان اجزای واقعیت انسانی مورد تصدیق قرار میگیرند، اما در منطقهالفراغ که کرکگارد، نیچه و داستایوفسکی از آن به نحوی استفاده کردهاند و بعدها نیز رالف هارپر در بیان بی خانمانی روح بشری آن را توصیف کرده است، قانونمندی وجود ندارد. ممکن است در نهاد خود قانونمند باشد، اما در علم و حتی روان شناسی و روانکاوی هنوز قانونی برای آن کشف نشده است. در این منطقه اتفاقاتی میافتد که روی مناطق و اقلیمهای دیگر تاثیر میگذارد.
در نهایت به گفته دکتر سیدجواد میری به نظر میرسد نظریه پردازی علامه جعفری(ره) بیشتر از عقل متافوریک (یعنی استعاری) که مبتنی بر استدلال تمثیلی است بهره میبرد، اما خالی از دیافوریک یا تمایز مبتنی بر استدلال تحلیلی نیست. اما به این معنا نیست که علامه جعفری(ره) بر تمام اقالیم هفتگانه معرفی شده، احاطه داشته است. علامه، شهرهای بزرگ را برای پیدایش انسان خوب جای مناسبی نمیداند، اما طبعا در این زمینه پژوهش اجتماعی انجام نداده است. دیدگاه اجتماعی علامه بیشتر به اقالیم بالای پیرامون علوم اجتماعی چون متاتئوری و متافیزیک متعلق است؛ اما برای به روز کردن یا بازخوانی عقاید اجتماعی علامه میتوان از روشهای مقایسه ای و تطبیقی استفاده کرد. به عنوان مثال علامه بحثی در مورد جوامعی که «چیزها را به کس» و «کسها را به چیز» تبدیل میکند، دارد. در تفکر انتقادی و رادیکال جامعه شناسی نیز بحثی همچون بیگانگی انسان مطرح است که نتیجه نظام سرمایه داری یا صنعتی است و میتوان این دو را به شکل تطبیقی مقایسه کرد. علامه فیلسوفی است که در چارچوب دوگانه اصالت وجود و ماهیت نمی گنجد و انسان است که مرکز نظام فکری اوست. علامه جعفری(ره) در محور مدیریت را نیز «انسان» میداند. مدیریت از نظر او فرآیندی است که بتوان در آن از من متورم یک من متبلور بسازد. او درباره ویژگی سازمان هایی که میتوانند این فضا را ایجاد کنند، بحث میکند.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان