در آداب اکل
قال الصّادق علیه السّلام: قلّة الاکل محمود فی کلّ قوم، لانّ فیه مصلحةالباطن و الظّاهر.
حضرت امام صادق علیه السّلام مىفرماید که: کم خورى، خصلتى است بس نیکو و صفتى است بس رفیع و ارجمند، در هر حال و نزد هر قوم، چرا که کم خوردن موجب صلاح باطن و ظاهر است. امّا ظاهر به واسطه محفوظ ماندن از اسقام و امراض، و امّا باطن به واسطه نزدیک شدن نفس به سبب سبکى معده و گرسنگى به خضوع و خشوع، که منشأ اتّصاف به اکثر صفات محموده است و قابلیّت از براى فیضان علوم و إدراکات از مبادى عالیه.
روایت است که: «صلوة الشّبعان کتملّق السّکران».
و المحمود من المأکولات أربع، ضرورة، و عدّة، و فتوح، و قوت، فالاکل الضّرورىّ للاصفیاء، و العدّة للقوّام الاتقیاء، و الفتوح للمتوکّلین، و القوت للمؤمنین.
مىفرماید: خوردن محمود که مذموم نیست، نه به حسب عقل و نه به حسب شرع، چهار است:
یکى- اکل ضرورى است که به قدر سدّ رمق است و این خورش اصفیا است.مثل پیغمبران و أوصیاء.
دوم- عدّه است. یعنى: حلال و بى شبهه، هر چند زاید بر سدّ رمق باشد و این قوت اتقیا است.
سوم- فتوح است که به در توکّل نشسته، نه از تنگى غضبانند و نه از وسعت شادان، و به هر چه مىرسد راضى هستند، آن را صرف مىکنند و شکر الهى بجا مىآرند.
چهارم- قوت است و این خورش مؤمنان است که هر چه را علم به حرمت ندارند، هر چند مشتبه باشد، تناول مىکنند.
و لیس شیء اضرّ على قلب المؤمن من کثرة الاکل، و هی مورثةلشیئین، قسوة القلب و هیجان الشّهوة.
یعنى: نیست هیچ ضرر رسانندهتر، بر دل مؤمن از خوردن بسیار و دو خصلت بد از خوردن بسیار، ناشى مىشود:
یکى- قساوت قلب.
دوم- تحریک شهوت.
و الجوع ادام المؤمنین، و غذاء للرّوح، و طعام للقلب، و صحّة للبدن.
مىفرماید که: گرسنگى، نانخورش مؤمنان است، و غذاى روح است. یعنى: به سبب گرسنگى، روح قوّت مىگیرد، و نیز گرسنگى قوت دل است. و لفظ قلب مشترک است میان جسمانى و روحانى و اینجا مراد روحانى است. و نیز گرسنگى موجب صحّت بدن است، چنانکه معلوم است.
قال النّبیّ، صلّى الله علیه و آله: ما ملا ابن ادم وعاء أشرّ من بطنه.
پیغمبر اکرم صلّى الله علیه و آله فرموده: آدمى هیچ ظرفى را پر نکرده است بدتر از شکم خود. یعنى: پرى در هیچ چیز مبغوضتر و بدتر از پرى شکم آدمى نیست و بدى پرى شکم بر همه بدیهاى پرى در عالم، مىچربد.
و قال داود علیه السّلام: ترک لقمة مع الضّرورة إلیها، احبّ إلىّ من قیام عشرین لیلة.
حضرت داود «على نبیّنا و آله و علیه السّلام»، مىفرماید که: ترک لقمهاى از طعام با وجود میل و رغبت به آن، دوست داشتنی تر است نزد من از قیام بیست شب به نماز و عبادت.
و قال النّبیّ صلّى الله علیه و آله: المؤمن یأکل فی معا واحد، و المنافق فی سبعة أمعاء.
حضرت پیغمبر صلّى الله علیه و آله مىفرماید که: مؤمن مىخورد به یک روده و منافق مىخورد به قدر هفت روده و این ترغیب است بر مؤمنین به کم خوردن. و این فقره نظر به مؤمن، خبر است و به معنى انشاء، و نظر به منافق، خبر است و احتمال انشا هم دارد، به سبیل تهکم و استهزا.
و قال النّبیّ صلّى الله علیه و آله: ویل للنّاس من القبقبین، قیل: و ما هما یا رسول الله؟! قال: البطن و الفرج.
و نیز از آن حضرت مروى است که فرمود: واى به حال مردمان از قبقبین، پرسیدند که: قبقبین کدام است؟ فرمود که: بطن و فرج.
و قال عیسى بن مریم علیهما السّلام: ما مرض قلب اشدّ من القسوة، و ما اعتلّت نفس بأصعب من بغض الجوع، و هما زماما الطّرد و الخذلان.
حضرت عیسى بن مریم علیهما السلام فرموده است که: نیست هیچ مرضى از براى دل، دشوارتر و صعبتر از قساوت و نیست هیچ علّتى دشوارتر از براى نفس، از بغض گرسنگى.
و این دو علّت که قساوت قلب باشد و بغض گرسنگى، دو مهار هستند از براى دور شدن از رحمت الهى و نزدیک شدن به خذلان و شقاوت. یعنى: مهار این دو چیز، به دست این دو صفت است، وجودا و عدما.[1]
منبع : شرح(ترجمه) مصباح الشریعة، عبد الرزاق گیلانى، انتشارات پیام حق، تهران، 1377 هجرى شمسى
پی نوشت:
-
[1] . ترجمه مصباح الشریعة، ص: 268- 272