29 مهر 1386, 0:0
عبدالله بن سنان مىگوید: مردی از آشنایان ، در وضو گرفتن و نماز خواندن، وسوسه داشت، و با اینکه چندین بار اعضاء وضو را مىشست، ولى باز به دلش نمىچسبید و آن را نادرست مىپنداشت و دوباره تکرار مىکرد.
روزی در حضور امام صادق که درود و سلام خدا برو و خاندام پاکش باد بودم که او به خاطرم آمد. به امام عرض کرد: با اینکه او یک مرد عاقلی است، اما در وضو وسواس دارد.
امام صادق (ع) فرمود: این چه عقلى است که در او وجود دارد؟ و چه عاقلی است که از شیطان پیروى مىکند؟
شگفت زده پرسیدم: چگونه از شیطان پیروى مىکند؟
امام فرمود: از خود او بپرس که این وسوسه کارى، از کجا به سراغ او میآید؟، خودش جواب خواهد داد که :از کار شیطان است.
چرا که او به خوبی مىداند که وسوسه و سستی در اراده، از القائات شیطان است، زیرا خداوند مى فرماید: "من شر الوسواس الخناس - الذى یوسوس فى صدور الناس؛ پناه مى برم از شر وسوسههاى شیطان مرموز، که در سینههاى انسانها وسوسه مىکند"(سوره ناس آیه 4، 5)
ولى او هنگام عمل بر اثر ضعف اراده، قادر بر جلوگیرى از اطاعت شیطان نیست.
آنچه از کلام والای امام میتوان استخراج کرد این است که: عقل باید تقویت کنندهی اراده وموجب تشخیص درست از نادرست و درک وسوسههای شیطانی از الهامات ربّانی باشد.
و کسی را میتوان عاقل شمرد که: راه را بشناسد و در آن استوار و مصمم پای نهد، بی آنکه اضلالات شیطانی او را به یمین و یسار کشاند، یا آنکه به سستی از راه بازش دارد.
و دستآویز عاقلِ اینچنینی، در این مسیر؛ پناهندگی به خدای بزرگ و دستگیر است،
هماگونه که خود آموخته: قل اعوذ بربّ ...
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان