17 مهر 1396, 11:38
... و اى فرزندم محمد، بدان که اگر خداوند (جل جلاله) با ما به عدل خود رفتار نماید هرگز براى ما بقائى نخواهد بود و کار ما به هلاکت و دمار خواهد کشید؛ زیرا که وفاى به حق حضرتش ننموده، و در حضور جنابش به آن اندازه که از دیگران رعایت کنیم رعایت نمىنمائیم، و به قدرى که از بندگان او که سر تا پا به وى محتاجند تعظیم و تجلیل مىنمائیم تجلیل و تعظیم او نمىکنیم، و در آن حال هم نیستیم که بیش از بندگان ذلیلش از او (جل جلاله) تعظیم و تکریم نمائیم و چه بسا که به آنان متوجه و مشغول شده و از او (جل جلاله) اعراض نمائیم، و به ظاهر و زبان به او متوجه شده و به باطن و قلب به غیر او متوجه هستیم.
پس اگر روح ما را قبض نماید، و آنچه به ما احسان فرموده و عنایت نموده است از ما سلب نماید، و نان و آب ما را قطع کند، و در گرداب غضبش قرارمان دهد، هر آینه ـ به حق خودش قسم ـ مستحق آن هستیم.
چگونه چنین نباشد؟ و حال آنکه با عقل و سایر قواى خود که از مواهب او است آنگونه بهره بردهایم که خود را در معرض مؤاخذه و سخط و غضب او (جل جلاله) در آوردهایم و قدم در ساحت قدس حضرتش نهادهایم در حالتى که به حرمت و عظمت او (جل جلاله) استخفافکننده هستیم.
پس بر حذر باش از اینکه این امور را خوار و حقیر شمرده و به آنها اهمیت ندهى، که کار جاهلان و غافلان است، و هرگز بایشان تاسى مکن و از آنان پیروى منما که خداوند (جل جلاله) میفرماید:
« و لن ینفعکم الیوم اذ ظلمتم انکم فى العذاب مشترکون» (زخرف/ 38) [1]
ولى امروز دیگر این حرفها ]آرزوی دوری از رفیق سوء[ سودى به حالتان ندارد، چون ستم کردید، و همه شما در عذاب شریکید.
1- سالک آنچه را که خالق یکتا ارزانی داشته است در راه وصال او به کار میگیرد. بدینسان هر چه دارد توشه راه است:
جاهلان را در چــــــراگه دام هســت و دانه نی
عاشقان را باز در ره دانه هست و دام و نیست[2]
2- باید پناه برد به فضل الهی و عرضه داشت آنچه گناه میکنم از روی جهل و غفلت است نه به جهت کوچک شمردن عظمت و سلطه او.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان