13 دی 1389, 0:0
تبلور پيام حسيني در قيام خميني(ره)
یعقوب نعمتی وروجنی
قیام حضرت امام حسین(ع) علیه حکومتی فاسد، جائر و ستم پیشه که مدعی جانشینی پیامبر اکرم (ص) را بود، علی رغم شکست ظاهری آن و شهادت تمام یاران اندک آن حضرت، در تاریخ و به طور مشخص در تاریخ اسلام و تشیع به مثابه الگویی برای مقابله با ظلم و فساد باقی ماند و از همان آغازین روزهای پس از قیام کربلا تا امروز الهام بخش قیام ها، خیزشها و نهضتهای اصیلی شده است که هدف آنها مبارزه با ظلم، فساد، تبعیض، استعمار، استثمار و هر گونه بیداد ظالم علیه مظلوم بوده. اگر تاریخ را ورق زده قیامهای بیشماری را خواهیم دید که پس از قیام امام حسین(ع) به خون خواهی ایشان و در دفاع از اهداف و آرمانهایی که آن حضرت در قیام خود به دنبال آن بودند شکل گرفته است. اما در برههای از زمان هدف اصلی قیام امام و پیام واقعی آن اندکی مورد غفلت قرار گرفته و شیعهای که در طول تاریخ - فریاد بر سر ستمکاران بوده، از خواسته اصلی سید الشهدا فاصله گرفت. این رویه دیری نپاییده تا اینکه مردی از تبار امام حسین(ع) به پا خاسته با ارائه باز تفسیری از مفهوم واقعی عاشورا و بیان اهداف اصلی امام حسین(ع) مجددا شیعه را به جایگاه واقعی خود بازگرداند. در این مقال ضمن مروری خلاصه وار بر سیر تحول مفهوم عاشورا در تاریخ و فرهنگ سیاسی شیعه به بیان نقش امام خمینی در ارائه باز تفسیر از این مفهوم عمیق پرداخته خواهد شد.
همان گونه که اشاره شد تشیع که با تشبث به عملکرد بزرگان و پیشوایان خود و با الگو قرار دادن آنان بویژه قیام امام حسین (ع)، در طول تاریخ همواره به عنوان جریانی ظلم ستیز حضوری موثر داشت در برههای از تاریخ اندکی از مسیر اصلی خویش غافل شد. در این باره دکتر سید جعفر شهیدی مینویسد: «تشیع که در آغاز از یک سو، نهضتی بر ضد بیداد گران بود از سوی دیگر اندیشهای پیشرفته داشت، در قرنهای اخیر تغییر جهت داد و سیر تکاملی آن متوقف شد و نهضت شیعی که همچون سلاحی برنده برای مبارزه با ستمکاران به کار افتاد، در طول قرنها از تاریخ، پناهگاهی برای حکومتهای ستمکار گردید.»
در این برهه شیعه به جای توجه به ابعاد سیاسی- اجتماعی مفهوم عاشورا و قیام کربلا مسائل دیگری را مورد توجه قرار داد که لبه تیز شمشیر ظلم ستیز شیعه را اندکی کُند میکرد. در این دوران آب و تشنگی، گفتمان محوری در قرائت شیعه از واقعه کربلا شد که آشکارا رنگ غیر سیاسی داشت. در این نگاه به واقعه کربلا و مفهوم عاشورا به جای آنکه شهادت امام حسین (ع) و ستم وارده بر ایشان به دشمن عینی و آشکار یعنی یزید و یزیدیان نسبت داده شود، همه عتاب و خطابهای متوجه روزگار و چرخ سفله و ... گردید.
همچنین سنت و مراسم مذهبی اصیلی چون تعزیه که نمایشی است از قیام امام علیه دستگاه ظلم جور و عدم تسلیم ایشان در مقابل لشکری که از نظر کمیت چندین برابر عده قلیل یاران امام بود و صحنه هایی از کربلا را برای ایجاد روح همبستگی و انسجام هویت مشترک در میان شیعیان به نمایش میگذارد، در برههای از زمان حالتی شفاعت طلبانه محض به خود گرفت.
در دوره قاجار برخی حکام و سلاطین که خود را طرفدار تشیع نشان داده و حتی در هنگام محرم در تکیهای مخصوص به سوگواری میپرداختند، برای حفظ حکومت خویش به شدت طرفدار این رویکرد غیر سیاسی به مفهوم عاشورا و قیام کربلا بودند، آنان در واقع تلاش میکردند به برجسته سازی آن ابعادی از مذهب باشند که در تعارض با مبانی و ماهیت قدرت شان نباشد.
روی کار آمدن حکومت پهلوی با رویهای متفاوتتر از حکومتهای پیشین با تمام ظلم و جوری که در حق مردم نمودند و تمام تلاشی که برای محو مذهب از زندگی اجتماعی مردم کردند نتیجهای عکس بخشید. رضاخان که قبل از به دست گرفتن قدرت تظاهر به د ینداری نموده در مراسمهای مذهبی شرکت میکرد و در ایام سوگواری ابا عبدالله حسین(ع) گِل بر سر مینهاد و بر سر و سینه خود میکوفت پس از آنکه زمام قدرت را به دست گرفته و بر سریر سلطنت تکیه زد رویهای کاملا متفاوت در پیش گرفت؛ تعزیه و نمایشهای مذهبی را ممنوع کرد، مراسم عزاداری را با محدودیتهای فراوانی رو به رو کرد، علما، وعاظ و روحانیون را تحت شدیدترین فشارها قرار داد، خلاصه به هر حربه چنگ زد تا دین و مذهب را از زندگی اجتماعی مردم بیرون نماید. رویه دین ستیزی رضاخان در دوران محمد رضا به اشکال مختلفی به اجرا در آمد هر چند محمد رضا به ظاهر به تندی شیوهای که رضا شاه به انجام اقدامات دین ستیزانه پرداخته بود، نپرداخت اما برنامه هایی را پیش گرفت که به مراتب دین ستیز تر از برنامههای آشکار رضا شاه بود. وی با انجام اقدامات و برنامههای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی رویه دین ستیزانه پدرش را ادامه داد و تمام تلاش خود را بر سکولاریزه کردن جامعه به کار گرفت.
نگارنده معتقد است قبل از حکومت پهلوی، پادشاهان به شیوهای معاویه گونه به جنگ دین رفته بودند، یعنی اینکه آنان به ظاهر به آداب و مناسک دینی پایبند بودند، هر چند رویهای ظالمانه در مقابل مردم داشتند. اما در دوران حکومت پهلوی دین ستیزی، ظلم، فساد و فحشا نقاب از رخ برداشته و حاکمان یزید وار به حکومت پرداختند. در چنین برههای بود که مردی از تبار حضرت سید الشهدا(ع) پرچم جد خویش را دست گرفته با ارائه باز تفسیری از مفهوم عاشورا و قیام کربلا علیه یزید زمان به پا خاست.
حضرت امام خمینی (ره) در جریان مبارزات نهضت اسلامی باز تفسیری از فرهنگ عاشورا و پیام قیام امام حسین (ع) ارائه نمودند. در طول نهضت اسلامی امام خمینی (ره) به عنوان رهبر نهضت پس از آنکه مدتی این مفاهیم دچار نوعی نگرش سطحی شده بودند با استفاده از دو شیوه از نهاد عاشوار برای بسیج سیاسی مردم و قیام علیه یزید زمان بهره بردند. امام ابتدا با طرح و بیان فلسفه قیام عاشورا و نهضت امام حسین (ع) و زدودن غبار تفاسیر کهن که رنگ و صبغه ای انفعالی به آن بخشیده بود، به زنده کردن و روزآمد نمودن آن همت گماشتند. سپس با قیاس شرایط سیاسی دوران نهضت انقلابی مردم ایران با شرایط نهضت امام حسین (ع)، هوشمندانه نتایج آن قیام بزرگ را بر شرایط و مقتضیات زمانه خود پیوند زدند و موجب بر انگیخته شدن احساسات مذهبی تودههای مردم شدند.
ایشان در یکی از سخنرانیهای خود چنین فرمودند: «بدانند آنچه دستور ائمه علیهم السلام برای بزرگداشت این حماسه تاریخی اسلام است و آنچه لعن و نفرین ستمکاران آل بیت است، تمام فریاد قهرمانانه ملتها است بر سردمداران ستم پیشه در طول تاریخ الی الابد و میدانید که لعن و نفرین و فریاد از بیداد بنی امیه لعنت الله علیهم ـ با آنکه آنان منقرض و به جهنم رهسپار شده اند ـ فریاد بر [سر] ستمکاران جهان و زنده نگه داشتن این فریاد ستم شکن است. و این فریاد و پرخاش باید زنده بماند.»امام خمینی (ره) در جای دیگری با بیانی دیگر درباره فلسفه عزاداری و گریستن برای سید الشهدا (ع)، بر خلاف تفاسیر سنتی مرسوم که فلسفه عزا داری را منحصر در «کسب شفاعت امام حسین (ع) و آمرزش گناهان» تلقی میکردند، میفرمایند: «گریه کردن بر شهید، زنده نگه داشتن نهضت است. اینکه در روایت هست که کسی که گریه کند یا بگریاند یا به صورت گریهدار خودش را بکند، این جزایش بهشت است، این برای آن است که حتی آنی که به صورت گریهدار یک حال حزن به خودش میدهد و صورت گریه دار به خودش میدهد، این نهضت امام حسین (ع) را حفظ میکند.» همچنین حضرت امام خمینی (ع) درباره کارکرد سیاسی و بسیج گری قیام عاشورا فرمودند: «ما تا ابد هم اگر برای سید الشهدا گریه بکنیم، برای سید الشهدا نفعی ندارد بلکه برای ما نفع دارد. همین نفع دنیاییش را حساب کنید و همین جهت روانی مطلب را که قلوب را چگونه به هم پیوند میدهد.» امام خمینی (ره) پس از زدودن غبار از روی تفاسیری که موجب انفعالی جلوه کردن قیام و نمادهای عاشورا و نهاد محرم و نهضت حضرت سید الشهدا (ع) شده بودند، با فراست منحصر به فردشان تمام این مفاهیم و آموزهها را با ضرورتهای زمان خویش پیوند داده و در معرفی نمونه امروزی آن فرمودند: «سلطنت و ولایتعهدی، همان است که اسلام بر آن خط بطلان کشیده و بساط آن را در صدر اسلام در ایران و روم شرقی و مصر و یمن بر انداخته است. سلطنت و ولایتعهدی همان طرز حکومت شوم و باطلی است که حضرت سید الشهدا علیه السلام برای جلوگیری از برقراری آن قیام فرموده و شهید شد. برای اینکه زیر بار ولایتعهدی یزید نرود و سلطنت او را به رسمیت نشناسد، قیام فرمودند و همه مسلمانان را به قیام دعوت کردند.»
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان