24 آبان 1393, 13:59
آقا محمد بیدآبادی فرزند آقا محمد رفیع است. پدرش اصالتاً از مازندران بوده که به اصفهان کوچ کرده است و در محلّۀ بیدآباد ساکن و به بیدآبادی مشهور گردیده است.
آقا محمد در محلۀ بیدآباد اصفهان چشم به جهان گشوده و هم در این شهر مراتب رشد و کمال را پیموده است.
این عالم وارسته به قدری پشتپا به هوا و هوس زده و زُهد پیشه کرده بود که أبداً به سلاطین زمان خویش (چه رسد به دیگران) اعتنایی نمیکرد، بلکه اظهار میداشت که از دیدار و ملاقات با آنان خوشش نمیآید. در صورتی که آنان وی را برای مقامات و کراماتش کاملاً تعظیم و تکریم میکردند. با همۀ اینها هیچگونه إبائی نداشت که بر الاغ برهنه سوار شود و جادههای طولانی را با آن بپیماید.
مولا أمیرالمؤمنین (ع) یکی از صفات پیامبر اکرم (ص) را همین أمر میشمارند:
«پیامبر اکرم (ص) بر روی زمین غذا میخورد و مانند بردگان مینشست و پارگی کفشش را به دست خود میدوخت و لباسش را خود به دست خود وصله میزد و بر الاغ بیپالان سوار میشد و گاهی کسی را هم بر ترک خود مینشاند». (نهجالبلاغه / خطبۀ 160)
آقا محمد بیدآبادی که از شاگردان شریف العلماء است به کتابهای علمی، زیاد احترام میگذاشت به طوری که تهذیب شیخ طوسی را مانند قرآن میبوسید و بالای سرمیگذاشت و میگفت: کتب احادیث و روایات مانند قرآن محترم است.
… آن چه در توان داری جانب خدای را آن چنان که در شأن اوست پاس دار و از او یاری بخواه و مجاهدت کن؛ اولاً در راه خدای و سپس برای خدا، چون جهاد برای خدا سبب رسیدن و نیل به مقصد میباشد همانطوری که خدای تعالی خود در قرآن فرمود:
«آنان که برای ما جهاد میکنند، آنان را بر راههای خودمان هدایت میکنیم» (عنکبوت/19)
امام زینالعابدین (ع) نیز به آن در این دعا اشاره فرمود:
«مَن وفا بعهدک و تعبَ نفسُه فی ذلک واجهدها فی مرضاتک فاهلٌ للبشارة»
«الهی آن که به عهد و پیمان تو کوشش نموده، سزاوار بشارت و پاداش است.»
و سرّ آن که جهاد برای خدا موجب نیلی به مرام و مقصد است، این است که بندۀ مخلص را بدون فنای تمامی وجود و تسلیم نمودن امور به ولیّ خود، راه نجات دیگری در این دنیای مادی متصور نیست.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان