كلمات كليدي : تورات،تورات سامري، اسفار خمسه، نسخههاي تورات، متون سامري، نقادي كتاب مقدس
نویسنده : محمد بخارائي (رفايي)
این عنوان در مورد نسخهای از پنج سفر[1] اول کتاب مقدس یهودیان (که به آن "اسفار پنجگانه" نیز گفته میشود) به کار میرود که مورد استفاده یهودیان سامری بوده است.
تورات سامری از پنج "سِفر" تشکیل شده است که عبارت است از همان پنج سفر معروف:
برشیت בראשית (پیدایش)
شموت שמות (خروج)
وییقرا ויקרא (لاویان)
بمدیبار במדבר (اعداد)
دواریم דברים (تثنیه)
اولین نسخه از این تورات برای اولین بار توسط شخصی به نام "پیترو دلا" در سال 1616 به دست دانشمندان کتاب مقدس رسید. دلا این نسخه را از دمشق خریداری کرده بود. بعد از آن افراد دیگری نسخههای دیگری از آن و نیز کتاب معروف به "تارگوم"[2] (ترجم) و کتبی در مورد ادبیات سامری را به اروپا منتقل کردند.[3]
در مجموع، امروزه ما سه نسخهی مشهور و متفاوت را از تورات میبینیم که نسخههای دیگر، از این سه نسخه اصلی منشعب و چاپ و منتشر میشوند. نسخه عبری، سامری و یونانی.
انتشار تورات سامری
تورات سامری اولین بار در سال 1629 و سپس در سال 1657 پاریس به چاپ رسید. از این زمان به بعد در میان دانشمندان بحث زیادی در مورد نقادی نسخههای تورات در گرفت. از جمله تحقیقات شخصی به نام جسنیوس[4] در سال 1815 برای بسیاری حائز اهمیت و پایان جدل بود. بعد از او تا نزدیک یک قرن عقیده و نظر وی مبنی بر اولویتداشتن متن "ماسوری" بر "سامری" حکم فرما بود اما بعد از آن به نظرات وی خدشههای جدی وارد شد. این شخص نزدیک به شش هزار اختلاف میان متن ماسوری و سامری را فهرست و مورد تحلیل قرار داد.[5]
او این اختلافات را در 8 بخش مختلف قرار داده بود.
یک: اصلاح قواعدی توسط سامریها
دو: شرح و تفسیر اضافه شده به متن
سه: اصلاح کلمات
چهار: قرائت تصحیح شده و یا اضافه شده بر روی متون یکسان
پنج: الحاقات
شش: اصلاح نام مکانها
هفت: تغییر شکل اصطلاحات به فرم عبری رایج در شمال
هشت: اصلاح افعال[6]
در نهایت او اکثر تغییرات تورات سامری را به بیدقتی در کتابت وابسته دانسته است.[7]
سامریها
بعد از دنیا رفتن حضرت سلیمان (علیهالسلام) بنیاسرائیل به دو فرقه تقسیم شدند. فرقهی نخست، دو سبط یهودا و بنیامین بودند و فرقهی دوم نیز بقیه بنیاسرائیل را شامل میشدند.
سامریها ادعا میکنند که آنها از نسل پادشاهی اسرائیل در شمال هستند و از نسل یوسف و لاوی که پس از مرگ سلیمان از پادشاهی یهودا در جنوب اسرائیل جدا شده بود (اول پادشاهان 12). یهودیان هیچگاه این مطلب را در مورد ریشه سامریها قبول نکردهاند.
سرانجام پادشاهی شمالی توسط آشوریان فتح شد، و جنوب توسط بابلیها. آنها نام خود را از کلمه "سامریم[8]" در کتاب مقدس که به معنای "نگهدارنده قانون" است، اخذ کردهاند.[9]
مشهور است که به فرقه نخست یهودیان عبرانی میگویند و به فرقه دوم یهودیان سامری و هر دو ادعا میکنند دین صحیح در اختیار ایشان است.
سامریها "تلمود" را قبول ندارند و سنتهای شفاهی خاص مربوط به خود را دارند. اعمال سامریها بر اساس همین نسخهای از پنج کتاب موسی است که آنها در اختیار دارند، و کمی متفاوت از متن ماسوری یا متون یونانی سپتواجینت میباشد. در این میان، برخی از اختلافات جزئی است، مانند سن افراد مختلف که در سلسلهشناسی ذکر شده است، در حالی که اختلافات دیگری نیز وجود دارد که جزئی و ناچیز نیستند.
تاریخچه تورات سامری
بسیاری بر این باور و عقیده هستند که نسخه سامری، در قرن سوم پیش از میلاد وجود داشته یعنی کمی بعد (و یا شاید هم کمی قبل از عزرا) و نسخه یونانی نیز در قرن سوم پیش از میلاد بوجود آمده است. فیفر[10] از این دیدگاه بسیار حمایت میکند و میگوید: "می توان گفت جامعه سامری پس از شکلگیری در حدود 400 قبل از میلاد اسفار خمسه را به عنوان کتاب مقدس پذیرفت و ما شواهدی داریم که نسخه سامری مانند ماسوری در آن زمان وجود داشته و میتوان گفت از همان ابتدا سامریان آن را به عنوان کتاب خود برگزیدهاند". یکی از مهمترین شواهد موجود، نسخههای قمران است که در سال 1947 یافت شد.[11] در یافتههای قمران، دستخطهای زیادی وجود دارند که دارای بافت نوشتاری مانند نسخه سامری هستند[12] که حاکی از وجود این نسخه در آن دوران قبل از میلاد میباشد."[13] از جمله شباهتهای نسخههای قمران با سامری عبارتند از :
خروج(7:16) در نسخه سامری و قمران هر دو اشاره شده به اینکه اجرای فرمان الهی به دست موسی و هارون بود. همچنین شبیه به همین در خروج 8:19 و 9:5 و 9:19 و 11:2 نیز مشاهده میشود. در خروج 17:13 نیز در نسخه سامری و قمران، جملهی : "و او آنها را سرکوب کرد" وجود دارد بخلاف ماسوری. در جملات 29:21 و 30:1 نیز در هر دو نسخه جملاتی نسبت به ماسوری وجود ندارد. البته باید گفت به همین صورت یافتههای قمران گاهی با نسخه ماسوری و یا سپتواجینت موافق است.[14]
نسخههای خطی
بهترین نسخهای که از تورات سامری در دست است نسخهای است معروف به "کتیبه آبیشا[15]" (אבישע).[16]
سامریها از قرون وسطی ادعا میکنند که این کتیبهها دارای قدمت فراوانی است. قدیمیترین بخش این متن در سال 1959 توسط شخصی به نام "پرز کاسترو[17]" ویرایش شد. وی چنین مینگارد: «توسط آبیشا فرزند پینهاس، نوه بزرگ موسی، سیزده سال پس از حکومت اسرائیل بر سرزمین کنعان نوشته شده است. اما نگارش خود این نسخه حداکثر در قرن دوازده میلادی انجام شده است. یکی از این نسخه ها که در 1227 پس از میلاد نوشته شده به حروف طلایی نوشته شده و دور استوانههای سیلور پیچیده شده است. متن نسخه در ستونهای متعدد نوشته شده که یکی عبری ، یکی آرامی (تارگوم) و در بعضی نسخهها دارای ترجمه عربی است.[18]
در این نسخهها هیچ نشانی از علامات صدادار وجود ندارد اما متون به جملات و پاراگراف (קצים (Kizẓịm = تقسیم شده است که بعضی دارای 964 و بعضی دارای 966 پاراگراف میباشد.[19]
ترجمه
به نظر میرسد نسخهای از ترجمه یونانی تورات سامری وجود داشته است که نام آن (Samareitikon) بوده است. این نسخه پس از سپتواجینت ترجمه شده بوده و لذا تحت تاثیر آن قرار گرفته بوده است و البته این قبل از زمان اوریگنس واقع شده که اشاراتی به آن میکند. ریشه این ترجمه مشخص نیست.
نسخهای از تورات سامری به آرامی که معروف به ترجمTargum است برای اولین بار در سال 1616 توسط پیترو دلا به اروپا آورده شد[20] که در کنار آن متن عبری هم نوشته شده بود. سامریها معتقد هستند این نسخه توسط مارکا[21] که در نیمه دوم قرن چهارم میزیسته تالیف شده است و البته بسیاری او را شاعری معرفی میکنند[22] که به آرامی شعر میگفته است.[23]
اما سامریهای همان عصر معتقد بودهاند آن نسخه تالیف شخصی به نام نتانل (נתנאל)[24] است که در قرن اول میزیسته است،
به هر حال از آنجا که در همان قرن چهارم، کشیشی به همین نام وجود داشته، لذا هویت مولف در نهایت مبهم است.[25]
این نسخه در حال حاضر از جهات مختلف قابل قبول نیست، و نمونههای بسیار معدودی هستند که کامل باشند تا بتوان آنها را برای مقایسه مورد استفاده قرار داد. ویرایش "پیترمن ولرز" (1872) تنها نسخه کامل است که از نسخههای خطی مختلفی گرفته شده و شامل ترجمه عربی نیز میباشد.[26]
ترجمه عربی موجود در این نسخه در قرن سیزدهم توسط شخصی به نام کاهن سامری أبی سعید بن أبی الحسین بن أبی سعید سامری یا ابوالحسن صوری در قرن یازدهم میلادی صورت گرفته است.[27]
ابوسعید در مقدمه ترجمهاش میگوید که ترجمه نسخهای از تورات را از یکی از دوستان خود به دست اورده که منسوب به "شیخ ابوالحسن صوری" است. وی میگوید اما این ترجمه در حقیقت متعلق به دانشمند یهودی به نام فیومی است.
کاهن سامری به دلیل ارزشمندی این نسخه، اقدام به ترجمه تورات سامری که از زبان عبری و سریانی است به عربی نموده است. وی شرح هایی هم بر حاشیه کتاب نوشته است که موارد پیچیده را توضیح داده است.
این ترجمه عربی در نسخههای متعددی موجود است و از لحاظ ادبی، ترجمهی قابل قبولی است.[28]
ریشه مشترک تورات سامری و عبرانی و منشا اختلاف این دو
وقتی که ما سخن از تورات سامری و عبرانی به میان میآوریم، به این معنا نیست که این دو به دو زبان مستقل هستند بلکه باید توجه داشت که این دو نسخه هر دو به زبان عبری نوشته شدهاند.
لذا منشا اختلاف بین این دو ناشی از ترجمه نیست. بلکه در محتوا با یکدیگر اختلافاتی جوهری دارند.
میدانیم که خداوند متعال تورات را بر حضرت موسی به زبان قومش یعنی زبان عبری نازل فرمود. حضرت موسی نیز از میان اسباط دوازدهگانه بنیاسرائیل سبط لاوی را مامور به حفظ تورات نمود. آنان نیز کوتاهی نکردند و حتی یک حرف از این کتاب آسمانی را نیز تغییر ندادند. اما پس از گذشت سالهای متمادی در دوران اسارت بابلی به بعد این تغییر و تحریفها توسط علمای بنیاسرائیل وارد تورات گردید.
سپس قوم یهود دوران اسارت را که پشت سر گذاشتند و به آزادی رسیدند، عبرانیها در شهرهای خودشان سکنی گزیدند و سامریها نیز در شهرهای مختص خودشان. در این زمان اختلاف و درگیریهای شدیدی بین این دو نژاد یهود در گرفته بود. عبرانیها میگفتند ما بر حقیم و سامریها نیز خود را بر حق میدانستند. لذا هر یک مبانی خود را در توراتهای خود وارد نمودند و مجددا تغییراتی در آنها صورت گرفت.
در اینجا بود که سامریها انگشت اتهام تحریف تورات را به سوی عبرانیها گرفتند و برای اثبات اتهام تحریف، حقیقت وقوع آن به صورت عمدی در نگارش مجدد تورات توسط عزرا، را بر ملا نمودند.
دشمنی این دو گروه نژادی یهود با یکدیگر ادامه داشت تا این که حضرت مسیح ظهور کرد. در این دوران نیز یهودیان عبرانی با یهودیان سامری نه تجارت میکردند نه تعامل اجتماعی داشتند. به گونه ای که وقتی میخواستند شخصی را تحقیر کنند به او لقب سامری میدادند و با واژه سامری در حقیقت دشنام میدادند.
به عنوان مثال در انجیل یوحنا فصل هشتم برای تحقیر مسیح در نقل قولی که شده ، آمده است: "۴۸ پس یهودیان در جواب او گفتند: «آیا ما خوب نگفتیم که تو سامری هستی و دیو داری؟ عیسی جواب داد که «من دیو ندارم، لکن پدر خود را حرمت میدارم و شما مرا بیحرمت میسازید."
تورات مورد پذیرش مسیحیان ، عبرانی یا سامری؟
از آنجایی که مسیحیان معتقدند عیسای مسیح خود از عبرانیان بود لذا تورات عبرانی را مورد تأیید میدانند و به تورات سامری توجهی نشان نمیدهند. لذا امروزه میبینیم که مسیحیان در چاپ و نشر تورات، تورات عبرانی را منتشر میکنند در حالی که در دنیای مسیحیت شما نام و ترجمه و آوازهای از تورات سامری نمییابید.
اختلافات توراتهای عبرانی ، سامری و یونانی
کتب پنجگانه عهد عتیق سامری بوسیله الفبای سامری نوشته شده است، که متفاوت از الفبای عبری است. این الفبا پیش از فتح آن منطقه توسط بابلیها مورد استفاده عموم بوده است.
به طور کلی آنچه در این اختلافات مشهود است این است که تورات عبرانی سعی بر این دارد که برخی فعالیتهای مادی و جسمانی را به ساحت ربوبی با نگاه جسمانیت منتسب کند اما تورات سامری رویکردی کاملا مخالف و موحدانه دارد. به عنوان مثال به آیات بنگرید:
(پیدایش11:5) در تورات عبرانی: "و خداوند نزول نمود تا شهر و برجی را که بنی آدم بنا میکردند ملاحظه نماید"، ولی در نسخه سامری آمده است: "پس فرشته خدا آمد تا شهر و برج را بنگرد".
(پیدایش 1:2) در نسخه عبرانی گفته شده: "روح خدا سطح آبها را فرو گرفت"، اما در تورات سامری آمده" بادهای خدا بر روی آب میوزد".
(پیدایش 1:27) در نسخه عبرانی آمده: "پس خداوند آدم را به صورت خود آفرید. او را به صورت خدا آفرید. ایشان را نر وماده آفرید" اما در نسخه سامری آمده: "خداوند انسان را با قدرت خویش آفرید. به صورت فرشتگان آفریدشان، مذکر و مونث".
(سفر خروج12.40) در نسخه سپتواجینت و سامری آمده: " و توقف بنیاسرائیل و پدرانشان، که در سرزمین کنعان و مصر سکنی گزیده بودند چهار صد و سی سال بود"، اما این فراز در نسخه ماسوری متفاوت میباشد: " و توقف بنی اسرائیل، که در مصر سکنی گزیدند، چهار صد و سی سال بود.[29]
اگر این سه نسخه اصلی را با یکدیگر مقایسه شوند، میبینید که اختلافها و تفاوتهایی اساسی و فاحش با یکدیگر دارند که به طور عمده میتوان گفت:
الف: اختلاف در تعداد اسفار: تعداد کتابها و سفرهای این سه نسخه با هم متفاوتند.
نسخه عبری: سی و نه سِفر دارد و یهودیان و مسیحیان پروتستان، اسفار بیشتری که برای این نسخه ذکر شده است را مقدس نمیدانند و آنها را "اپوکریفا" میخوانند.
نسخه یونانی: از نسخه عبری، هفت سِفر بیشتر دارد که کاتولیکها و ارتدوکسها این هفت سفر اضافه را مقدس و قانونی به حساب میآورند.
نسخه سامری: این نسخه فقط اسفار پنجگانه تورات را شامل میشود و بس. گاهی هم سفر یوشع را در زمره آن به شمار میآورند اما غیر از این شش سفر، هیچ سِفر یا کتاب دیگری از تورات را نه مقدس میدانند و نه معتبر.
ب: اختلاف محتوایی بین اسفار مشترک از نسخههای سه گانه فوق:
گذشته از تفاوتهای اساسی که این نسخهها در تعداد اسفار با یکدیگر دارند، حتی در سِفرهای مشترک نیز با هم مختلف و متناقضند.
به عنوان مثال اگر نگاهی به تاریخ تولد نسل آدم علیه السلام تا زمان حضرت نوح بیندازیم میبینیم که طول عمر افرادی که در این دورهها از آنان نام برده میشود،بسیار متفاوت است. برای مثال از جمله اختلافات میتوان به این موارد اشاره نمود:
عمر حضرت آدم: در نسخه عبری و سامری 130سال، در نسخه یونانی 230 سال
عمر شیث: در نسخه عبری و سامری 105 سال، در نسخه یونانی 205 سال
عمر آنوش: در نسخه عبری و سامری 90 سال، درنسخه یونانی 190 سال
عمر قینان: درنسخه عبری و سامری 70 سال، در نسخه یونانی 170 سال
عمر یارد: درنسخه عبری 162 سال، نسخه سامری 62 سال، نسخه یونانی 262 سال
عمر متوشالح: درنسخه عبری 187 سال، نسخه سامری 67 سال، نسخه یونانی 187 سال
عمر لامک: درنسخه عبری 182 سال، نسخه سامری 53 سال، نسخه یونانی 188 سال
عمر دنیا از هنگام خلقت آدم تا طوفان نوح: در نسخه عبری 1656 سال، نسخه سامری 1307 سال، نسخه یونانی 2262 سال
اختلاف زمان از طوفان نوح تا تولد ابراهیم علیه السلام: در نسخه عبری ۲۹۲ سال، در نسخه یونانی ۱۰۷۲ سال، در نسخه سامری ۹۴۲ سال
اختلاف مدت از زمان آفرینش آدم تا تولد عیسای مسیح علیه السلام: در نسخه عبری ۴۰۰۴ سال، در نسخه یونانی ۵۸۷۲ سال، در نسخه سامری ۴۷۰۰ سال
نام کوهی که موسی توصیه کرد روی آن هیکل را بنا کنند: در نسخه عبری: کوه عیبال ، کوه لعن، کوه خشک و عاری از برکت. در نسخه سامری: کوه جرزیم، کوه با برکت و پر از آب. در نسخه یونانی : کوه عیبال، کوه برکت و همان کوهی که قربانگاه خداوند بر آن بنا شده است. (تثنیه ۲۷ : ۴)
ده فرمان: در نسخه عبری و یونانی ده فرمان است اما در نسخه سامری یازده فرمان.
آمار بنیاسرائیل و فرزندانش هنگام ورود به سرزمین مصر: در نسخه سامری ۷۵ ذکر شده اما در نسخه یونانی۷۰ آمده است.
روز قیامت: در عبری و یونانی اصلا هیچ ذکری از قیامت به میان نیامده است ولی در نسخه سامری، موسی علیهالسلام صراحتا از قیامت سخن میگوید.
از جمله اختلافات مهم دیگر میتوان به دو مورد ذیل اشاره کرد:
یهودیان سامری، کوه جرزیم در فلسطین را مقدس میدانند و یهودیان عبرانی کوه صهیون را .
سامریها معتقدند که مسیح علیهالسلام در آخرالزمان ظهور میکند اما از خاندان یوسف خواهد بود. عبرانیها نیز معتقدند که مسیح در آخرالزمان ظهور میکند اما از نسل و خاندان داود خواهد بود.