دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

یاران حضرت مهدی(عج)

No image
یاران حضرت مهدی(عج) نویسنده: حسین اسحاقی
از دیگر صفت‌های یاوران مهدی (ع)، قلب قوی و پولادین آنهاست که از آنها در روایت‌های مختلف به پاره‌ای آهن یاد شده است: در زمان ظهور حضرت مهدی (ع) پرچم‌های سیاه از جانب شرق خواهد آمد که بر گرد آنها افرادی هستند با دل‌هایی همچون پاره‌های آهن سخت و محکم.

اشاره:
از مهم‌ترین شرایط ظهور امام عصر(ع) تربیت یاران جان بر کف و مجاهدی است که در کشاکش فتنه‌ها و حوادث ظهور به یاری امام بشتابند و فرماندهان سپاه حضرتش باشند. شناخت این یاران و ویژگی‌های شخصیتی‌شان موضوعی است که در مقالة حاضر، مورد توجه قرار گرفته است.
1. ایمان و اعتقاد یاوران مهدی (ع)
ایمان، از مهم‌ترین سرمایه‌های انسان خداجوست. پایداری، رشادت و فداکاری مؤمن ریشه در ایمان حقیقی وی دارد. یاران راستین مهدی از مؤمنانی هستند که ایمانشان آنها را به مرحله‌ای رسانده که هرگونه شک و شبهه‌ای را از دلشان زدوده است.1 همان کسانی که به نقل از روایت‌های بزرگان دین، ترنم روح‌بخش تلاوت قرآن و مناجات شبانه آنان، همچون صدای زنبوران عسل در هم می‌پیچید و از شب تا صبح به راز و نیاز با خدای خویش مشغولند.2 (آنان کسانی هستند که) خدا را با بصیرت درون شناخته‌اند و ایمان به خدا در اعماق جانشان نفوذ کرده است. در راه تقویت ایمان و اجرای دستورهای الهی از هیچ چیز هراس ندارند و از نکوهش هیچ سرزنش‌کننده‌ای بیم به دل راه نمی‌دهند. اینان مصداق این آیه قرآنی هستند که:
به زودی خداوند قومی را که آنها را دوست می‌دارد و آنها (نیز) او را دوست دارند و نسبت به مؤمنان فروتن و بر کافران سرافراز و مقتدرند، به نصرت اسلام برمی‌انگیزد.3
مؤمنان واقعی، کسانی هستند که تنها به خدا عشق می‌ورزند و جز به خشنودی او نمی‌اندیشند «یحبّهم و یحبّونه»، در برابر برادران دینی‌شان فروتن هستند «أذلّةً علی المؤمنین»، با کافران ستمگر و کج‌اندیش، سرسخت، خشن و در برابرشان سرافرازند «أعزّةً علی الکافرین»، برای بسط عدل و اجرای فرمان‌های الهی همواره در حال جهاد فی سبیل‌الله هستند «یجاهدون فی سبیل‌الله» و در جهت نابودی کافران و برچیدن بساط ستمگران، کوشا و از هیچ ملامتی پروا ندارند «و لا یخافون لومة لائمٍ»
همة این ویژگی‌ها در انسان مؤمن، از اعتقاد حقیقی او به خدا و ایمان به مقصد اصلی نشئت گرفته است. آنان به چنان شهامتی رسیده‌اند که از شکستن سنت‌‌های غلط و مخالفت و ایستادگی در مقابل باورهای نادرست محبط و هجوم افکار عوامانه و محافظه‌کاران منحرف هیچ‌گونه تردیدی به خود راه نمی‌دهند. آری بدست آوردن چنین موفقیتی افزون بر کوشش خود فرد، به سبب فضل خداوند است که به هر کس بخواهد و شایسته ببیند، عطا می‌کند «ذلک فضل‌الله یؤتیه من یشاء».
2. عبادت یاران مهدی (ع)
آنان پارسیان شب‌اند که تا بامدادان به ذکر و راز و نیاز و قیام و قعودند. آتش عشق به معشوق و معرفت به ذات باری تعالی، خواب را از دیدگان آنان ربوده است:
جز خم ابروی یارم، هیچ محرابی ندارم
جز غم هجران رویش من تب و تابی ندارم
گفتم اندر خواب بینم چهرة چون آفتابش
حسرت این خواب در دل ماند چون خوابی ندارم
سر نهم بر خاک کویش، جان دهم در یاد رویش
سر چه باشد، جان چه باشد، چیز نایابی ندارم4
مردانی که شب هنگام زمزمة تلاوت قرآن و ذکر مناجاتشان، همچون صدای زنبوران عسل در هم بپیچد و هیبت الهی، آنان را به قیام وا دارد و بامدادان سوار بر مرکب‌ها شوند، آنان راهبان شب‌اند و شیران روز.5
این همه، حاصل ایمان نهفته در قلب آنان است و هر چه درجة ایمان آنها بالا رود، اینگونه اعمال نیز در زندگی‌شان فزونی خواهد یافت و هیچ مانعی بر سر راه آنان نخواهد ماند. جهاد و کوشش، نه تنها آنها را از عبادت و راز و نیاز به درگاه الهی باز نمی‌دارد، بلکه سبب می‌شود تا حلاوت ایمان را بیشتر بچشند و همة کارها و رفتارهای خود را جلوة الهی دهند که چه رنگی بهتر از رنگ الهی!
رنگ الهی و چه رنگی نیکوتر از رنگ الهی؛ و ما او را پرستش می‌کنیم. 6
3. یاران مهدی (ع) آمران به‌معروف و ناهیان از منکر
رسالت حضرت مهدی (ع) و یاران باوفایش، احیای دین خدا و اتمام رسالت انبیا و اولیا و اصلاح زمین از بدعت‌ها و ظلم‌هایی است که ظالمان و فاسدان بر زمینیان تحمیل کرده‌اند. منتظران حقیقی مهدی می‌خواهند نقاب تزویر را از چهرة مزوّران برکشند و رسالتشان را در برپایی قسط و عدل می‌دانند: «یملأ الأرض قسطاً و عدلاً کما ملئت ظلماً و جوراً.»7
سیرة رسول گرامی اسلام و امامان معصوم (ع) مبتنی بر امر به معروف و نهی از منکر بود و از بدو دوران کودکی تا واپسین لحظه‌های حیات، همواره بر آن اساس رفتار کرده‌اند.
یعقوب سراح خدمت امام صادق (ع) می‌رسد، درحالی‌که حضرت در کنار گهوارة فرزندش حضرت موسی‌بن‌جعفر ایستاده بود و با او سخن می‌گفت. یعقوب می‌گوید من نشستم تا امام از سخن گفتن با فرزندش فارغ شد، پس برخاستم. امام صادق (ع) به من فرمود: «نزدیک سرورت بیا و او را سلام گوی». من نزدیک گهواره رفتم و به کودک سلام کردم. امام موسی‌بن‌جعفر (ع) از درون گهواره با زبانی فصیح و گویا، سلام را پاسخ گفت و فرمود:
برو و آن نام را که دیروز بر دخترت نهاده‌ای، تغیر ده، زیرا آن اسم را خدا دشمن می‌دارد.
آنگاه امام صادق(ع) فرمود: «به دستور فرزندم عمل کن تا هدایت یابی». من نیز به دستور آن حضرت عمل کردم و نام دختر یک روزه‌ام را تغییر دادم.8
بنابراین، یکی از صفت‌های برجستة یاران حجّت، امر به معروف و نهی از منکر است. امام صادق (ع) در تفسیر آیة:
الّذین إن مکّنّاهم فی الأرض أقاموا الصّلوة و اتوالزّکوة و أمروا بالمعروف و نهوا عن المنکر و لله عاقبة الامور.
می‌فرماید: برای آل محمد (ع)، مهدی و اصحاب او، خداوند متعال مشارق و مغارب زمین را به تصرف آنها درآورد و دین را آشکار سازد و خداوند متعال به وسیلة او و یارانش بدعت‌ها و باطل را از بین می‌برد، همچنانکه سفیهان، حق را بمیرانند تا جایی که اثری از ظلم دیده نشود و امر به معروف و نهی و از منکر خواهند کرد و عاقبت کارها به دست خداست.9
4. ولایت‌مداری اصحاب مهدی (ع)
امامت و رهبری، از ارکان دین اسلام و محور و اساس همة کارها، اعم از عبادی و غیرعبادی است. حضرت علی (ع) در این باره می‌فرماید:
و اوـ ابوبکرـ خوب می‌دانست من در گردش حکومت اسلامی، همچون محور سنگ‌های آسیابم ـ که بدون آن آسیاب نمی‌چرخد. 10
همة اعمال فردی و اجتماعی مردم باید تحت تأثیر امامت باشد. از این رو، ایمان به رهبری، زمینه‌ساز رستگاری مسلمانان است. مسلمانان صدر اسلام با ایمان و اطاعت از رهبری و پیامبر، در مدتی کم از حضیض ذلت به اوج عزت رسیدند، زیرا به فرمان خدا به آنچه پیامبر می‌فرمود، گردن می‌نهادند:
و ما آتاکم الرّسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا.11
بعد از رسول خدا (ع)، پیروان آن حضرت همان عقیده و ایمان را به ائمه اطهار (ع) داشته‌اند و یاران حجت (ع) نیز بیش از همه به امام زمان (ع) ارادت دارند که این عشق و ایمان، از وجود آن حضرت سرچشمه می‌گیرد.
آنان برای تبرک، دست خویش را به زین اسب امام می‌کشند و بدین‌سان تبرک می‌جویند. 12
انسان خداجو به واسطة عشق به امام، سر از پا نمی‌شناسد، برای اطاعت و اجرای فرمان‌های او شب و روز او را نمی‌شناسد و در راه فرمان‌برداری او مطیع‌تر از یک کنیز نسبت به مولایش است و در هنگام بروز خطر، برای دفاع از وجود او جانش را فدا می‌کند.13
کیست کاشفتة آن زلف چلیپا نشود
دیده‌ای نیست که بیند تو و شیدا نشود
ناز کن ناز که دل‌ها همه در بند تواند
غمزه کن غمزه که دلبر چو تو پیدا نشود
سر به خاک سر کوی تو نهد جان از دست
جان چه باشد که فدای رخ زیبا نشود 14
این عشق و علاقه میان امام و یارانش، به حدّی به هم گره خورده است که «آنچه شخص امام بدان وصف شده است، آنان نیز به آن توصیف گشته‌اند. هنگامی که به طرف مکانی حرکت می‌کنند، ترس از آنان، پیشاپیش در دل مردمان می‌افتد. آنان از شمشیر خود در پیکار با دشمنان دین، دست باز نمی‌گیرند تا آنکه خدای تعالی راضی شود و این همه، به سبب آن است که یاران مهدی(ع)، شیعة کاملی برای مولای خود هستند و افعال و صفاتشان مطابق افعال و صفات امام است».15
5. شجاعت یاران مهدی (ع) و آرزوی شهادت
ترس، از خصلت‌های ناپسند یک انسان، برگرفته از ضعف ایمان، سستی یقین و ناتوانی نفس است. 16
شخصی که به رحمت الهی و پاداش روز جزا یقین ندارد، همواره در نوعی بیم و هراس بسر می‌برد. ترس از آن دارد که هر لحظه دفتر عمرش بسته شود و از این دیار کوچ کند، اما شخص باایمان در دنیایی پر از امید به سر می‌برد و در همه مشکلات تکیه‌گاهش خداست و یقین دارد که «و لله العزة و لرسوله و للمؤمنین»17
با چنین اعتقادی، دلیلی ندارد که فرد احساس ضعف و ترس کند، بلکه ترس را عار و ننگ و نقصی برای خود می‌داند و برای دوری از آن می‌کوشد:
از ترس بپرهیزید که مایه ننگ و نقصان است.18
یاران مهدی که قلبشان لبریز از عشق به خدا و یقین به روز جزا و یاری پروردگار است، از هیچکس هراسی به دل ندارند.
یکی از محک‌هایی که خداوند با آن افراد راستگو و باایمان را از افراد دروغگو جدا می‌سازد، تمنای مرگ است.19 هر مؤمن دل‌سوخته و عاشق کوی یار، قرب الی‌الله و هم‌نشینی با اولیا را دوست دارد و همواره در تمنای مرگ است.
آتش به جانم افکند شوق لقای دلدار
از دست رفت صبرم ای ناقه پای بردار20
امیرالمؤمنین(ع) در وصف متقیان می‌فرمایند:
اگر نبود اجلی که برای آنها نوشته شده است، برای لحظه‌ای ارواحشان در کالبد جانشان آرام نمی‌گرفت، از شوق رسیدن به ثواب و ترس از عذاب الهی. 21
اصحاب حجت (ع) که امام خویش را با معرفت دریافته‌اند، هستی‌شان را در وجود وی فانی می‌بینند و عاشق شهادت در راه او هستند:
همواره شهادت و کشته شدن در راه خدا را آرزو می‌کنند و شعار آنان «یا لثارات الحسین؛ بیایید به طلب خون حسین» است. 22
و زبان حالشان این است:
مرگ اگر مرد است گو نزد من آی
تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ
من ز او جانی ستانم پر بها
او ز من دلقی23 ستاند رنگ رنگ
دل‌های پولادین اما نورانی
از دیگر صفت‌های یاوران مهدی (ع)، قلب قوی و پولادین آنهاست که از آنها در روایت‌های مختلف به پاره‌ای آهن یاد شده است:
در زمان ظهور حضرت مهدی (ع) پرچم‌های سیاه از جانب شرق خواهد آمد که بر گرد آنها افرادی هستند با دل‌هایی همچون پاره‌های آهن سخت و محکم.24
در روایتی دیگر هم می‌خوانیم که قلب‌های آنها حتی سخت‌تر از پاره‌های آهن است:
دل‌های آنها ـ یاران مهدی (ع) ـ از پاره‌های فولاد محکم‌تر است.25
آری پنجرة قلب‌های آنها رو به آسمان معنا گشوده است و دل‌های خویش را به ریسمان الهی پیوند داده‌اند. آنان خانه‌های دل خود را با قندیل‌های ایمان روشن کرده‌اند.26
اینان با پشتوانه‌‌ای بزرگ از ایمان واقعی به خدا و یقین به روز جزا و هدفی مقدس، همچون مشعل‌هایی فروزانند که دل‌های استوارشان بسان خدای خویش دل داده‌اند و تنها از او هراس دارند و قلبشان را به یاد او قوت بخشیده‌اند که « ألا بذکرالله تطمئنّ القلوب» 27.
قدرت جسمانی اصحاب مهدی (ع)
در بسیاری از روایت‌ها قدرت یاران مهدی(ع) را برابر با چهل مرد شمرده‌اند که این قدرت جسمانی آنها برگرفته از ایمان راسخ به خداوند، یقین به امامت و حقانیت هدف آنهاست. یاوران مهدی(ع) با چنین توانایی جسمی و روحیة عالی می‌توانند ظلم و جور را از صحنة گیتی براندازند.
با این اوصاف، آنها سدّی محکم، نیزه و شمشیری برنده و رکن رکینی هستند که حضرت لوط (ع) هنگام رویارویی با قوم کافر و منحرف خود، یارانی چون آنها را آرزو می‌کرد و می‌گفت:
ای کاش مرا قوتی و یا پناهگاهی امن و استوار می‌بود که از شرّ شما محفوظ می‌ماندم.
امام صادق (ع) در تبیین این گفتار فرمود:
این آرزویی است بر قدرت قائم، مهدی(ع) و استواری یارانش که همان ارکان محکم هستند. هر کدام از مردان و یاران مهدی(ع) دارای قدرت چهل مرد هستند. دل‌های آنها از پاره‌های فولاد محکم‌تر است. اگر بر کوه‌ها بگذرند، کوه‌ها در هم فرو می‌ریزند. دست از شمشیرهای خود برنمی‌گیرند تا آنکه خدای تعالی راضی شود.28
تشبیه قلب‌های آنان به پاره‌های آهن یا سنگ، برای تأکید بیشتر به استواری و شهامت آنان و نفی هر گونه ترس و وحشت از قلب‌ها و افکارشان است. بیان امام صادق (ع) به برابری نیروی هر یک با چهل مرد، به معنای محدود کردن این نیرو نیست، بلکه برای نشان دادن میزان بسیار بالای قدرت ایشان است و اشاره به اینکه هر کدام از توان و نیروی فراوانی برخوردارند.29
منبع:ماهنامه موعود شماره 86

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS