24 آبان 1393, 14:3
كلمات كليدي : کل، کلي، جزء، جزئي
نویسنده : مهدي افضلي
در علوم مختلف اصطلاحاتی وجود دارد که از جهات مختلف با یکدیگر شباهت دارند، ولی در حقیقت مختلف میباشند. گاه توجه نکردن به تفاوتهای موجود میان آنها موجب میشود ذهن انسان سرگردان شود. از جمله میتوان به دو اصطلاح "کل" و "کلی" اشاره کرد، که گاه موجب اشتباه میشوند. در تعریف کل، آنرا به یک شیء مرکب از اجزا تعریف کردهاند، که در مقابل آن جزء قرار دارد، جزء یک شیء به گونهای است که خود دیگر دارای اجزا نمیباشد. در مرکبات طبیعی و صناعی موارد بسیاری وجود دارد که یک شیء دارای اجزای مختلف میباشد. البته باید توجه داشت که در تحلیل یک شیء به اجزاء ممکن است چیزی که تحلیل میشود به لحاظ فلسفی خود مرکب باشد، ولی آنچه مهم است نگریستن به آن از دریچة فهم متعارف است. به لحاظ فهم متعارف درخت، یک کل است که به اجزای مختلف ریشه، تنه، شاخه، برگ و مانند آن تقسیم میشود؛ یا ماشین به بدنه، چرخها، فرمان، کلاج، ترمز، دنده و مانند آن تقسیم میشود.
در کنار کل، کلی قرار دارد که عبارت از مفهومی است که افراد متعدد را شامل میشود و در تحت آن افراد مندرج است. مانند انسان که یک مفهوم کلی است و شامل محسن و سعید و مریم و پروین میشود. اهل فن برای هر یک از کلی و کل ویژگیهایی را برشمردهاند که با توجه به آنها از اشتباه ایمن خواهیم ماند:
1. کلی بر افراد خود قابل حمل است، ولی کل بر اجزاء خود قابل حمل نیست، از باب نمونه میتوان گفت: "سعید انسان است"، اما نمیتوان گفت: "ریشه درخت است".
2. کلی ممکن است در خارج فرد و مصداقی نداشته باشد، بلکه صرفا در ظرف ذهن محقق باشد، مانند "کوه طلا"، "دریای عسل" و مانند آن، ولی "کل" بدون اجزاء امکان تحقق ندارد، نمیتوان درختی را فرض کرد که ریشه نداشته باشد، یا خانهای که سقف نداشته باشد نیز به معنای متعارف خانه نیست.
3. کلی با از بین رفتن برخی یا تمام افرادش از کلی بودن نمیافتد، مفهوم کلی انسان با نابود شدن تمام انسانها باز هم کلی است، ولی کل با از دست دادن چند جزء خود دیگر کل نیست، از باب نمونه اگر بر اثر زلزله سقف و دیوار خانه فرو ریزد دیگر نمیتوان به آن کل مشتمل بر اجزایی به نام خانه اطلاق کرد.
4. وجود کلی در خارج از ذهن منشأ اختلاف است، پیروان افلاطون معتقدند انواع طبیعی جوهری در خارج به صورت کلی تحقق دارند، که از آن اصطلاحا به رب النوع یا مثل افلاطونی یاد میشود، ولی پیروان ارسطو و از جمله اکثر فیلسوفان و منطقدانان مسلمان وجود کلی را در خارج منکرند، به نظر این طایفه کلی در خارج صرفا در ضمن افراد خود وجود دارد، اما به نحو مستقل هیچگونه تحققی ندارد. اما وجود کل در خارج از ذهن مورد اختلاف هیچکس نیست، کل اگر بخواهد تحقق پیدا کند موطن آن صرفا خارج خواهد بود، یک ساختمان اگر بخواهد به معنای حقیقی کلمه تحقق داشته باشد حتما در خارج خواهد بود، ساختمان ذهنی و خیالی هیچ اثری ندارد، نمیتواند انسان را از گرما و سرما محفوظ نگهدارد و نه میتواند اثر دیگری داشته باشد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان