نویسنده: محمد هادی معرفت
ارزشهایی که قرآن، مبنای تعالیم خود قرار داده است، عبارتند از:
1ـ فطرت سلیم (نهاد پاک انسانی )
2ـ عقل رشید (خرد و اندیشه تابناک )
3ـ علم تکامل یافته (دانش پیشرفته )
قرآن، تمامی تعالیم عالیه خود را بر این سه استوار کرده است .
از فطرت دم میزند و تعالیم خود را با فطرت پاک انسانی، دمساز و همساز میداند، فطره اللّه التی فطر الناس علیها.
خـرد تـابناک انسان را شاهد میگیرد، او را به قضاوت میخواند و راه اندیشه و تعقل را به انسانها گوشزد میکند، فما لکم کیف تحکمون.
بـعلاوه، برای علم و عالمان ارزش فراوان قائل است. دعوت خود را به آنان متوجه میکند و آنان را یگانه پاسخ دهنده مثبت قرآن، به شمار میآورد، زیرا تمامی تعالیم و دستورات خود را که با حکمت آمـیـخـته است، صرفا برای دانشمندان قابل پذیرش میداند، و ما یعقلها الا العالمون. عالمان نیز، متقابلا قرآن را ارج نهاده، پیوسته آن را مورد عنایت خود قرار داده است و همسوی فطرت و عقل، از آن بهره های کافی بردهاند و میبرند.
اینک نمونه هایی در این زمینه:
1ـ فطرت اساس دین است؛ در سوره روم آیه 30 چنین میخوانیم: فـاقم و جهک للدین حنیفا فطره اللّه التی فطر الناس علیها لا تبدیل لخلق اللّه ذلک الدین القیم و لکن اکثر الناس لایعلمون .
(بـا تـمـام وجود، خود را آماده پذیرش دین و آیینی کن که کاملا پاک و منزه از آلودگیهاو پیرایههـاسـت و برخواسته از فطرت پاک انسانهاست که خداوند آنان را بر چنان فطرتی آفریده و هرگز بـرآنچه خدا آفریده تغییر و تبدیلی نیست )، کنایه از آن که هر گونه تحریف و تبدیل در آیین الهی، برخلاف فطرت عمل کردن است .
این است دین استوار الهی، گرچه بیشتر مردمان آن ناآگاهند. امام ششم، جعفر بن محمد صادق ـ علیه السلام ـ پیرامون آیه میفرماید: فطرت الهی همانا توحید است
. امـام پنجم، محمد بن علی باقر ـ علیه السلام ـ میفرماید: شریعتی که نوح آورد بر آن بود که خدا را به یگانگی و اخلاص پرستش کنند، و از هر گونه شرک دوری گزینند، و این همان فطرتی است که خداوند مردم را بر آن آفریده .
هـمـچنین میفرماید: خداوند مردمان را بر شناخت پروردگار خویش آفریده است واگر چنین نـبـود، هـیـچ کـس نمیدانست که پروردگارش و روزی دهندهاش کیست
حدیث معروف کل مـولـود یولد علی الفطره نیز در همین زمینه وارد شده است .
امام باقر(ع ) میفرماید: یعنی علی المعرفة بان اللّه خالقه .
اصـل حدیث از پیغمبر اکرم ـ صلی اللّه علیه و آله و سلم ـ وارد شده است یعنی :هرکس که زاییده میشود، بر فطرت پاک زاییده میشود، که همان شناخت خدا به پاکی است .
علامه طباطبایی در این زمینه تحقیقی متین و فراگیر دارد (1).
2ـ حاکمیت عقل در پذیرش حق؛ قـرآن پـیـوسته عقل را حکم قرار داده، مردم را به پیروی از خرد، رهنمون میسازد و به اندیشه و تفکر ترغیب میکند.
جـمـلـه افلا تعقلون (چرا نمیاندیشید) مکررا در قرآن آمده است و همچنین جملههای لعلکم تـعـقـلـون (باشد که بیندیشید)، لقوم یعقلون (برای مردمی که بیندیشد)، و ان کنتم تعقلون (اگر بیندیشید).
قـرآن پـیـوسته عقل را حکم قرار داده، مردم را به پیروی از خرد، رهنمون میسازد و به اندیشه و تفکر ترغیب میکند در سوره حج، ایه 46 آمده است: افلم یسیروا فی الارض فتکون لهم قلوب یعقلون بها. (چرا در پهنای زمین به حرکت در نمی آیند تا دارای عقل و اندیشه گردند).
همچنین در سوره ق ایه 50 آمده است: ان فی ذلک لذکری لمن کان له قلب او القی السمع و هو شهید.
(در این بیانات، یاد آوری است برای کسانی که دارای تعقل باشند یا گوش و هوش خود را فرا داده، حـضور به هم رسانیده باشند) یعنی خود را برای پذیرش مطالب آماده درست کرده باشند و حاضر مجلس بوده باشند.
حضرت امام علی ـ علیه السلام ـ در زمینه انگیزه بعثت انبیا چنین میگوید:
و واتر الیهم انبیاه لیستادوهم میثاق فطرته، و یذکروهم منسی نعمته، و یحتجواعلیهم بالتبلیغ، و یثیروا لم دفائن العقول ...(2).
(پیامبران را پیاپی بر مردم فرستاد تا پیمان فطرت را از آنان دریافت کند و نعمتهای فراموش شده را یادآور شود و بر آنان حجت را تمام کند که آنچه باید به آنان گوشزد کند، کرده باشد و نیز آنچه را که در نهان خردشان نهفته است، برانگیزد و برملاسازد). لـذا امام صادق ـ علیه السلام ـ عقل را حجت خدا، بلکه یک حجت اصیل و پیامبر درونی انسانها به شمار میآورد که پیامبران به یاری آن شتافتهاند.
بـه هـشـام بـن الحکم (یکی از دانشمندان و از اصحاب وی ) میفرماید:
یا هشام ان للّه علی الناس حـجـتـیـن: حـجـة ظـاهـره و حـجـة بـاطنة، فاما الظاهره فالرسل والانبیا والائمة، و اما الباطنة فالعقول (3).
(بـرای خـداونـد بر مردم دو حجت است، یکی برونی و دیگری درونی، برونی انبیا و یشوایان دین میباشند و درونی خرد انسانها است ).
قـرآن کـسانی که در حجاب ظلمت قرار گرفته و از تعقل و اندیشه دور شدهاند را شدیدا نکوهش میکند: افلا یتدبرون القرآن ام علی قلوب اقفالها.
(آیا در قرآن نمی اندیشند یا آن که بر دلهای آنان قفلهای غفلت زده شده است آمحمد / 24) جایی دیگر میگوید: فانها لا تعمی الابصار و لکن تعمی القلوب التی فی الصدور (هـمـانا کوری و نابینایی نه آن است که در چشمهایش فراآید بلکه کوری و نابینایی آن است که بر دلهای در سینه نهفته آنان فرو آمده است ـ حج / 26).
بـالاخـره، قـرآن در تشخیص حق از باطل و شناخت راه راست از راههای انحرافی، عقل انسانی را حکم قرار داده است تا وی چگونه بیندیشد: افمن یهدی الی الحق احق ان یتبع ام من لا یهدی الا ان یهدی فمالکم کیف تحکمون (آیـا آن کـس که به حق رهنمون است، به پیروی سزاوارتر است یا آن که خود راه به جایی نمیبرد، مگر آن که او را راه نمایند. شما را چه میشود. چگونه قضاوت میکنید.
ـ یونس /35)، یعنی اندیشه و خرد خود را به کار گیرد. نـیز میفرماید: خداوند، موقعی که عقل را آفرید، آن را مورد آزمایش قرار داد ودستور فرمود: برو، رفـت .بـیا، آمد. آنگاه فرمود: قسم به عزت و جلال خویش، هیچ خلقی را بهتر و مورد پسندتر از تو نیافریدهام. هرکس بیشتر مورد عنایت ما باشد،کاملترین عقلها را به او مرحمت میکنیم. آن گاه خطاب به عقل فرمود: اما انی ایاک آمر، و ایاک انهی، و ایاک اعاقب، و ایاک اثیب (مر تو را مورد تکلیف، امر و نهی، و عقاب و ثواب، قرار میدهم ) از همین جاست که مساله حسن و قبح عقلی نشات میگیرد (4).
3ـ ارزش علم در بینش دینی: قرآن، در بینش دینی یگانه ارزش را از آن دانشمندان میداند و بس، و تلک الامثال نضربها للناس، و مـا یـعـقـلـهـا الا الـعالمون (مثلهای پندآموز را که برای مردم میآوریم، جز دانایان آن را درک نمی کنند ـ عنکبوت / 430). یعنی: دانشمندانند که به حقیقت و هدف آن پی میبرند و صرفا به ظاهر مثال بسنده نمی کنند.
امام صادق ـ علیه السلام ـ پیرامون آیه میفرماید: عقل و علم به هم پیوستهاند (5).
در جای دیگر، راسخین در علم را شایسته پی بردن به راز درونی قرآن میداند، و مایعلم تاویله الا للّه والراسخون فی العلم، (راسخین در علم، کسانی هستند که سابقه علمی آنان روشن است و پیوسته درپژوهشهای علمی خویش استوار میباشند ـ ال عمران / 7). لذا در سوره نسا آیه 162 میگوید: لکن الراسخون فی العلم والمومنون یومنون بما انزل الیک، (کـسـانی که بر دانش خود استوار هستند و نیز مومنان راستین، به آنچه بر تو نازل گردیده است ایمان میآورند).
و یری الذین اوتوا العلم الذی انزل الیک من ربک هوالحق (دارندگان علم، بینش آن را دارند که تشخیص دهند آنچه برتو فرو فرستاده شده حق است ـ سبا/ 6).
راسـخین در علم، کسانی هستند که سابقه علمی آنان روشن است وپیوسته در پژوهشهای علمی خویش استوار میباشند در سوره فاطر آیه 35 در وصف دانشمندان چنین میخوانیم: انما یخشی اللّه من عباده العلما (تنها دانایانند که از خدا پروا دارند)، زیرا به راز هستی پی بردهاند و مبدا و معاد را باور دارند.
قرآن، از این روی، بالاترین و والاترین مقام را برای دانش و دانشمندان قائل میباشد: یـرفـع اللّه الـذیـن آمـنـوا منکم والذین اوتوا العلم درجات، (مومنان راستین، و پویندگان علم، پیوسته، نزد پروردگار، بر درجات آنان افزوده میشود ـ مجادله /11). چنین است که قرآن، دانشمندان را در ردیف فرشتگان مقرب، از شهادت دهندگان به توحید ذات جـلال و جـمال گرفته است: شهد اللّه انه لا اله الا هو والملائکه واولوا العلم ...(ال عمران / 18).