1 شهریور 1397, 0:0
همانگونه که در یادداشت قبل اشاره شد، فضیلتگرایی دارای شاخصهها و ویژگیهایی است که موجب تمایز این رویکرد از نگرشهای رقیبی نظیر وظیفه گرایی، سودگرایی و قراردادگرایی میگردد. در نوشتار پیشین، به برخی از این شاخصهها اشاره شد. اینک ادامه بحث.
1. یکی دیگر از شاخصههای فضیلت گرایی اخلاقی را میتوان تاکید بر اسوهها و الگوهای اخلاقی دانست. الگوی اخلاقی همواره مورد نظر فضیلت گرایان اخلاقی بوده است. ارسطو نیز معتقد بود که عقل عملی نمیتواند در همه موارد راه حل داده و حد وسط را گزینش کند و تشخیص رفتار مناسب از ناحیه صاحبان فضایل است. همانگونه که در مهارت نجاری نیاز به استاد است، در کسب فضایل نیز به الگوی اخلاقی نیازمندیم.فرانکنا نیز الگوهای اخلاقی را راههای بودن میداند و نه عمل کردن و از این طریق این مسئله را با اخلاق فضیلت مرتبط میداند. داشتن اسوة اخلاقی به معنای این است که درصدد برآییم تا اشخاصی با ویژگیهای اسوه اخلاقی شویم. توجه به همین مسئله، نقش مهمی در تعلیم و تربیت اخلاقی نیز ایفا میکند. در نگاه ارسطویی، الگوهای اخلاقی همان افراد حکیمی هستند که در موقعیتها و شرایط مختلف، به دلیل برخورداری از فضایل اخلاقی و در سایه حکمت عملی، تشخیص آنان صواب است.
2. آخرین ویژگی را که برای اخلاق فضیلت بر میشماریم، تاکید بر عینی بودن فضایل اخلاقی در نظریه فضیلت گرایی است. میتوان مدعی شد که اغلب فضیلت گرایان اخلاقی، به عینیت فضایل اخلاقی اعتقاد دارند. عینی بودن فضایل اخلاقی به این معناست که خوبی آنها مرتبط با امیال آدمی نیست و بر وضعیت ذهنی افراد یا میل و سلیقه آنها مبتنی نمی باشد. برخی در این باره خاستگاه فضایل اخلاقی را قانون طبیعی و یا سرشت انسانی میدانند. نظریه «قانون طبیعی» معتقد است: الگویی از رفتار عمومی یا نظامی از آنچه باید انجام شود یا نشود، وجود دارد که از طبیعت عالم و طبیعت انسان نشات میگیرد. میتوان سعادت گرایی ارسطویی را نیز نوعی عینی گرایی در فضایل بر مبنای قانون طبیعی و سرشت انسانی دانست. خوبی فضایل اخلاقی در ارتباط با ویژگیهای ذاتی انسانی است و طبیعت انسان طبیعتی هنجاری است. فضیلتها کیفیات عینی مَنِشی هستند. به بیان دیگر، فضایل جنبههای عینی منش و رفتار انسان و ضروری برای شکوفایی وی هستند، بدون اینکه ترجیحات شخصی یا وابستگیهای فرهنگی محلی در آنها لحاظ شده باشد. همان گونه که گزیدن لازمة زنبور است، فضیلت لازمة انسان است. به بیان دیگر، چنان که نیش عقرب از طبیعت و نه از کینهورزی او نشات مییابد، فضیلتجویی در انسان امری طبیعی است. البته تفاوتی که انسان با سایر حیوانات زنده دارد، این است که بر خلاف آنها انسان جبر زیستی ندارد و میتواند به عنوان موجودی عاقل انتخاب کند. برخی نیز سرآغاز علاقه به اخلاق فضیلت پس از جنگ جهانی دوم را هم از طبیعتگرایی اخلاقی جدیدی میدانند که در واکنش به عاطفهگرایی و توصیهگرایی برانگیخته شده بود.
از مجموع آنچه تاکنون بیان شد میتوان نتیجه گرفت که اخلاق فضیلت، نظریه ای هنجاری است که به دلیل تاکید خاص بر فضایل اخلاقی، خود را رقیب سایر نظریههای اخلاقی نظیر وظیفه گرایی، سودگرایی و قرارداد گرایی میداند. در این نظریه، بر رشد اخلاقی یا شکوفایی انسان بیش از هر چیز دیگر تاکید میشود. بسیاری از طرفداران این نظریه معتقدند که هرچند سلامت اخلاقی فاعل در اولویت قرار دارد، ولی نمیتوان از عمل اخلاقی نیز غفلت کرد. البته تاکید اخلاق فضیلت بر چگونه بودن انسان و ویژگیهای فاعل اخلاقی است. ولی همان گونه که ملاحظه شد، برخی از انواع اخلاق فضیلت علاوه بر ویژگیهای فاعل اخلاقی به ویژگیهای فعل اخلاقی هم توجه کردهاند. این مسئله، خصوصاً در مورد برخی تقریرهای اخلاق فضیلت به وضوح مشاهده میشود. تقریرهای سعادت گرایانه از اخلاق فضیلت، که علاوه بر ارزیابی فاعل اخلاقی به ارزش ذاتی فعل نیز باور دارند را میتوان از این گروه دانست. این گروه، علاوه بر توجه به فعل و رفتار توجه به غایت اخلاقی را نیز مهم میدانند. از این جهت، نظریههای اخلاقی ارسطویی به سعادت گرایی و غایت گرایی شناخته میشوند. در این نوع رویکردها، زندگی مطابق با فضایل، غایت رفتارهای اخلاقی دانسته میشود و فضایل علاوه بر برخورداری از ارزش ذاتی، ابزار دستیابی به سعادت محسوب میشوند. ارسطو با تحلیل فضیلت، نظریه حد وسط را مطرح میکند که طبق آن، هر فضیلتی حد میانه دو رذیلت و یا حد میانه افراط و تفریط است. شاید مهم ترین مسئله در اینباره ماهیت فضیلت، چگونگی کسب فضایل و بررسی انواع فضایل است. مطابق نظریه فضیلتگرایی اخلاقی، فضیلت در ارتباط مستقیم با منش و شخصیت افراد است. راه کسب فضایل نیز مطابق دیدگاه ارسطو رعایت حد وسط و ایجاد تعادل در قوای نفسانی است. در خصوص انواع فضایل نیز برخی مانند پینکافس دیدگاهی تکثرگرا و غیرتحویل گرایانه را اختیار کرده و معتقدند که نمی توان این ادعا را قبول کرد که هر کس یک فضیلت را دارد، صاحب همه فضایل است و یا برخی فضایل را به عنوان اصلی ترین فضایل نام برده و سایر فضایل را صورتی از آنها دانست.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان