4 اردیبهشت 1397, 14:23
آنچه ذیلا بیان میشود بخشی از مواعظ و نصایح پیامبر اکرم(ص) به ابوذر غفاری است: «یا اباذر ان الرجل لیعمل الحسنه فیتکل علیها و یعمل المحقرات حتی یاتی الله و هو علیه غضبان و ان الرجل لیعمل السیئه فیفرق منها فیاتی الله عز و جل آمنا یوم القیامه؛ ای ابوذر مردی کاری نیک انجام میدهد و با اعتماد بر آن گناهانی مرتکب میگردد و در برابر کردار نیک خویش گناه را سهل میانگارد چنین کسی هنگامی که نزد خداوند میرود بر خشم میگیرد در مقابل مردی گناهی مرتکب میشود ولی از عقوبت آن هراسان است چنین کسی در روز قیامت خاطر آسوده خواهد داشت».
ملاک پذیرش و عدم پذیرش اعمال را نمیتوان با معیارهای ظاهری سنجید بلکه پذیرش و عدم پذیرش اعمال به شرایطی بستگی دارد که چه بسا انسان نتواند همه آنها را احصا کند. بنابراین هیچ کس نمی تواند به قبولی اعمال خویش مطمئن گردد. به علاوه اطمینان به قبولی اعمال، باعث غرور انسان میگردد تا جایی که ممکن است خود را به ارتکاب گناهان صغیره بیالاید؛ به این بهانه که گناهان صغیره در برابر اعمال نیکی که انجام داده ناچیز است. غافل از اینکه اولا اطمینان او به پذیرش اعمال نیکش بیجا بوده، چه بسا اعمال او پذیرفته نشده باشد، ثانیاً بیتوجهی به ارتکاب گناهان صغیره و اصرار بر آنها خود از گناهان کبیره است.
همین که انسان با توجه به اعمال نیکی که انجام داده، احساس امنیت و خاطر جمعی کند و با اعتماد بر عبادتهای خود گناهی را حقیر شمرده مرتکب شدنش را مهم نشمرد، مورد غضب خداوند قرار میگیرد. در مقابل این گروه، برخی وقتی گناهی مرتکب میشوند ترسان و مضطرب میگردند و همیشه نگرانند. این دسته اگر همت زیادی هم بر انجام برخی عبادتها نداشته باشند، به جهت بیم و ترس از گناه، در قیامت از عذاب خداوند نجات مییابند و آنجا در آسایش و امنیت خواهند بود. غرض پیامبر(ص)، توجه دادن ابوذر به اهمیت حالات قلبی است و اینکه چقدر ترس از گناه موثر است، تا آنجا که اگر انسان به گناه مبتلا شد شفقت قلبی و اضطراب و نگرانی اش موجب آمرزش او میشود. در مقابل اگر فراوان عبادت کرد اما نسبت به گناه کوچکی احساس بی خیالی و امنیت داشت، به دلیل اینکه گناه را سبک شمرده است و توجه ندارد با چه کسی مخالفت میکند به غضب و قهر الهی گرفتار میآید. پس باید هیچ گناهی را کوچک نشماریم و همواره سعی کنیم حالت خشیت و خوف از خداوند را در خود حفظ کنیم تا مغرور نگردیم و شیطان ما را فریب ندهد.
«یا اباذر ان العبد لیذنب فیدخل به الجنه فقلت و کیف ذلک بابی انت و امی یا رسول الله؟ قال یکون ذلک الذنب نصب عینیه تائبا منه فاراً الی الله عز و جل حتی یدخل الجنه؛ ای ابوذر بنده خداوند گناهی میکند و به سبب آن به بهشت میرود. گفتم یا رسول الله پدر و مادرم فدایت باد این چگونه ممکن است؟ حضرت فرمودند: او گناه را پیوسته پیش چشمانش قرار میدهد و از آن توبه کرده بر خداوند پناه میبرد تا آن گاه که وارد بهشت میشود».
گاهی بنده مرتکب گناهی میشود و در نتیجه آن، نگران و مضطرب میگردد و همین خوف و هراس باعث توبه و پناه آوردن به خداوند و گریز از دام شیطان میشود. در نهایت از غفلت و هواهای نفسانی نجات یافته دیگر مرتکب گناه نمی شود و در نتیجه وارد بهشت میگردد. شاید اگر آن گناه از او سر نمی زد این حالت برایش رخ نمی داد. البته سبب قریب توجه به خداوند و گریز از شیطان همان توبه، خوف و ترس از خداوند است و گناه سبب بعید است ولی به هر جهت آن نیز سبب شده است. این بیان حضرت برای ترغیب انسان به این نکته است که احساس نفسانی خوف و ترس از خداوند را در خود پدید آورد. خوفی که پس از ارتکاب گناه موجب شود گناهان گذشته جبران گردد و شخص وارد بهشت شود کم ارزش نیست، پس باید برای تحصیل آن تلاش کرد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان