24 آذر 1396, 23:52
گاهی نیز اقرار، خبر دادن به ارتکاب جرمی از جانب خود شخص مقر است. در اصطلاح عوام گفته میشود که متهم به جرمش اعتراف کرد. اقرار یا اعتراف باید به صورت روشن و بدون هیچگونه ابهامی صورت پذیرد و قابل ذکر است که اقرار نمیتواند مشروط، وابسته یا معلق به امری باشد؛ مانند آنکه شخص بگوید «من فلان ماشین را به سرقت بردهام به شرطی که فلانی به این جلسه احضار شود.» این نشان میدهد که میتوان به اقرار در همان حین استناد کرد.
مطمئناً در دنیای پرتلاطم امروزی، یکی از موضوعاتی که می تواند جوامع بشری را از اختلافات شخصی و جمعی در امان بدارد، «آشنایی با حقوق متقابل افراد با یکدیگر و قانون» است که مهمترین اثر این آشنایی و آگاهی را می توان در پیشگیری از وقوع بسیاری از مشکلات حقوقی دانست؛ بنابراین، امروز تلاش داریم تا موضوع «شرایط اقرار» را بررسی کنیم.
اقرار، اسناد کتبی، شهادت، اَمارات، سوگند و علم قاضی از جمله ادلهی اثبات دعاوی و جرایم به شمار میروند. در تعریف اقرار آوردهاند که اقرار عبارت است از اینکه شخصی به حقی برای دیگری خبر دهد که به ضرر خودش تمام شود. به شخصی که به ضرر خود خبر میدهد «مُقِر» و به شخصی که به نفعش خبری داده شده است «مقرلَه» میگویند. غالباً اقرار با لفظ انجام میشود اما میتواند با اشاره کردن، نوشتن و حتی عمل کردن هم صورت گیرد.
شخص مقر باید بالغ، عاقل، مختار و قاصد باشد. بلوغ برای پسران ۱۵ سال تمام قمری و برای دختران ۹ سال تمام قمری است. اقرار شخص مجنون، در حالتی که جنون (دیوانگی) بر او مستولی شود، شخص مجبور که از روی اکراه یا زور و شکنجه، اقرار میکند و شخص هازل (شوخیکننده) که به خبر دادن موضوعی قصد نداشته باشد و تنها بر مزاح چیزی بگوید، باطل است و اثری نخواهد داشت. در مقابل لازم نیست تا مقرله (شخصی که به نفع او خبری داده میشود) بالغ، عاقل، مختار و قاصد باشد؛ ایشان تنها باید بتواند آنچه را که به نفعش اقرار شده است، دارا شود. برای مثال جنین تا زمانی که زنده متولد نشود، نمیتواند ملکی را تملک کند. حال اگر شخصی اقرار کند که منزلی که در تصرف اوست، ملک جنین میباشد، چون جنین در این حالت نمیتواند مالک شود، بنابراین این اقرار هم نمیتواند صحیح باشد.
از طرف دیگر اقرار باید پیرامون موضوعی باشد که عقلاً و طبیعتاً بتواند اتفاق بیفتد. مثل اینکه در دعوای تشخیص نسب فردی (اثبات رابطه پدری و فرزندی)، شخص ۲۰ سالهای ادعای پدری برای شخص ۲۵ سالهای را داشته باشد، که قاعدتاً امکان چنین امری وجود ندارد.
گاهی نیز اقرار، خبر دادن به ارتکاب جرمی از جانب خود شخص مقر است. در اصطلاح عوام گفته میشود که متهم به جرمش اعتراف کرد. اقرار یا اعتراف باید به صورت روشن و بدون هیچگونه ابهامی صورت پذیرد و قابل ذکر است که اقرار نمیتواند مشروط، وابسته یا معلق به امری باشد؛ مانند آنکه شخص بگوید «من فلان ماشین را به سرقت بردهام به شرطی که فلانی به این جلسه احضار شود.» این نشان میدهد که میتوان به اقرار در همان حین استناد کرد.
در کلیهی جرایم، قانونگذار یک بار اقرار را کافی میداند. اما در برخی از جرایم شخص اقرارکننده باید چند دفعه به صورت متوالی یا متناوب (در یک جلسهی دادگاه یا چند جلسه) اقرار به ارتکاب جرم کند. مثلاً برای اثبات زنا و لواط، چهار بار اقرار لازم است یا در جرایمی مانند شرب خمر (نوشیدن مشروبات الکلی) و قذف (نسبت دادن زنا یا لواط به یک شخص، مانند اینکه به فردی بگوید تو زنازادهای) و نوعی از سرقت، مقر باید دوبار به جرم خود اقرار کند. هدف قانونگذار از لازم دانستن تعدد اقرار برای برخی از جرایم حساسیت حیثیتی و حق الهی بودن آن جرایم است و با این کار احتمال دارد که متهم شرم و توبه کند و از اقرارهای بعدی پرهیز نماید. مانند مأجرای اقرار کردن زن زناکار در پیشگاه حضرت علی(ع) که آن حضرت ۳ بار به بهانههای مختلف، زن را از اقرار کردن برحذر میداشت تا شاید آن زن پشیمان شود و توبه کند و از اقرارهای بعدی دست بردارد لیکن باز هم زن اقرار کرد و در دفعهی چهارم برای حضرت راهی جز اجرای مجازات وجود نداشت.
نکتهی قابل توجه این است که هرچند که در امور حقوقی، شخصی که اقرار میکند باید به آن ملزم باشد و نمیتواند از آن عدول کند یا بگوید من آنچه را گفتم، قبول ندارم اما اگر نادرست بودن اقرار برای قاضی ثابت شود یا مقر ادعا کند که اقرار او فاسد بوده است، مثلاً از روی اکراه و شکنجه صورت گرفته است یا اینکه اشتباهاً اقرار کرده است و عذری بیاورد، در صورت اثبات فساد یا اشتباه، اقرار او باطل و بیاثر میشود. اما در امور کیفری انکار کردن بعد از اقرار، از بین رفتن مجازات را باعث نمیشود؛ به جز در اقرار به جرمی که مجازات آن سنگسار (برای مثال زنای زن شوهردار که شوهر او سالم و در دسترس باشد) یا حد قتل (برخی جرایم حق الهی است که به آنها حدود و به مجازات آنها حد گفته میشود. در مورد جرم زنایی که از روی اجبار صورت گرفته باشد یا همان زنای به عنف، مجرم به قتل میرسد) باشد؛ در هر مرحله از دادرسی ولو درحین اجرا، مجازات تعیین شده ساقط شده و به جای آن صد ضربه شلاق و در مواردی حبس اجرا میشود.
سایت تابناک
تاریخ: یکشنبه 14 آبان ماه 1396
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان