اثر: حضرت آیتالله جوادی آملی
اشاره: معصومین(ع) مظهر فیض و رحمت الهی و مجرای نزول نعمتهای خداوند متعال بر زمین و زمینیان میباشند و این از مقامات شامخ و جایگاههای رفیع آنان در درگاه قرب الهی نشان دارد. زیرا حضرت پروردگار با اینکه آفریننده و بخشاینده همه نعمتها میباشد و هر چه هست از اوست، چنین اراده میکند که بر مبنای منزلت مقربان خاص درگاهش که پیامبر(ص) و امامان(ع) میباشند و نیز به منظور بزرگداشت معنویت زلال و مجاهدتهای سخت و رنجزا و مستمرشان نعمتهایش را به برکت وجود آن مطهران بر بندگان نازل کند. همین جا موضوع "توسل" به معصومین(ع) برای درخواست نعمتهای الهی معنی پیدا میکند و به عنوان عملی ارزشمند مورد توصیه قرار میگیرد.
حضرت علی(ع) مظهر اعطای نعمت خداوند است و همچون سایر ائمه اطهار(ع) مورد توجه ویژه خداوند تبارک و تعالی میباشد تا با درخواست و تقاضای او، ادعیه و توسلهای مسلمانان را پاسخ گوید و در صورت جمع آمدن همه شرایط لازم در داعیان و متوسلان، فیض و رحمتش را بر آنان نازل گرداند.
مرجع عالیقدر و فقیه اندیشمند حضرت آیتالله جوادی آملی این موضوع را به خوبی شرح و تبیین میکند.
"منعم" از اوصاف "فعلی" خداوند است و شکی نیست که تنها خدای سبحان منشا هر نعمتی است: "و ما بکم من نعمه فمن الله ..." [1]، خواه نعمت مادی باشد یا معنوی.
براساس این آیه، اعطای نعمت تنها به دست خداست و این مساله هیچ استثنایی بر نمیدارد و هیچ کس چیزی به دیگری نمیدهد، لیکن انسان کامل، مظهر این وصف الهی میشود و حضرت علی(ع) مظهر اتم این اسم شریف است.
از این رو، در زیارت جامعه در وصف معصومین(ع) چنین میخوانیم: "بکم فتحالله و بکم یختم و بکم ینزل الغیث و بکم یمسک السماء ان تقع علیالارض الا باذنه و بکم ینفس الهم و یکشف الضر"[2]، یعنی خدای سبحان به واسطه شما آفرینش را گشود و به شما نیز ختم میکند و به سبب شما باران را فرو میریزد و آسمان را از این که بر زمین قرار گیرد، نگه میدارد و به وسیله شما اندوه را برطرف میکند و زیان را از بین میبرد.
اشکال و جواب
به ظاهر، بین این که ائمه معصومین(ع) مظهر اعطای نعمت باشند، با محتوای برخی آیات قرآن کریم ناسازگاری وجود دارد، زیرا قرآن کریم کارهای فوق را منحصر در خداوند دانسته است، چنان که درباره امساک آسمانها و زمین میفرماید: "ان الله یمسک السموات والارض ان تزولا..."[3]، خداست که زمین و آسمانها را از زوال حفظ میکند. نیز درباره نزول باران میفرماید: "و هوالذی ینزل الغیث من بعد ما قنطوا..."[4]، خداوند نازل کننده باران است، بعد از آن که مردم از آمدن آن ناامید شدند. همچنین در مورد نفع و ضرر میفرماید: "... قل فمن یملک لکم من الله شیئا ان اراد بکم ضرا او ارادبکم نفعا..."[5]، به همگان بگو که اگر خدا بخواهد به شما زیانی یا سودی برساند، چه کسی در برابر او برای شما اختیار چیزی را دارد.
در دعاهایی مانند جوشن کبیر نیز تمامی اوصاف یاد شده، فقط برای خدای سبحان ذکر شده است. بنابراین، نمیتوان وصف اعطای نعمت را به ائمه معصومین(ع) اسناد داد.
جواب اشکال فوق این است که اگر فرشتگان میتوانند متصدی اموری از عالم شوند، "فالمدبرات امرا"[6]، چگونه انسان کامل مانند امیرالمومنین(ع) نتواند مظهر تدبیر اموری از عالم باشد، به طوری که وجود آن حضرت(ع) سبب نزول باران یا برطرف شدن بلاها و جلب منافع شود. هرگز این گونه مدح و ستایش غلو نیست و اگر کسی با این بینش، زیارت جامعه را بخواند، گرفتار غلو نمیشود و صد تکبیری هم که قبل از زیارت، خواندنش سفارش شده است، برای کاستن از حدت مدح و ثنای ائمه(ع) نیست.
قرآن کریم پیامبر اکرم (ص) را نیز این گونه وصف میکند که آن حضرت(ع) مظهر اغنای خدای سبحان است، "... اغنیهم الله و رسولا..."[7] بنابراین، رسول خدا(ص) طبق افاضه خاص خداوند، وسیله کامروا شدن مردم است.
تحلیل توسل
توسل مسلمانان به معصومین(ع) که برای جلب نعمتهای الهی صورت میگیرد، با توحید عبادی منافات ندارد، چنان که انسان تشنه برای رفع عطش به طرف چشمه سار میرود، و اگر بنشیند و عمدا به طرف آب نرود و دعا کند که تشنگی او برطرف گردد، سیراب نمیشود، زیرا تنها وسیله دفع تشنگی آب زلال است. پیامبراکرم(ص) و امیرالمومنین و سایر معصومین(ع) در رفع حوایج انسان، مجرای نعمت و فیض الهی هستند و رجوع به آنان مانند رجوع به آب زلال برای رفع عطش است.
از این رو، امیرالمومنین(ع) میفرماید: هنگام دعا ابتدا بر اهل بیت(ع) صلوات بفرستید تا در اثر ریزش نعمت و رحمت الهی بر آنان به شما نیز نعمت برسد، "اذا کانت لک الی الله سبحانه حاجه فابدا بمساله الصلوه علی رسوله(ص) ثم سل حاجتک فانالله اکرم من ان یسال حاجتین فیقضی احدا هما و یمنع الاخری"[8]. اگر توسل درست تحلیل شود، نه با توحید ناب مخالف است و نه مستلزم شرک یا محظور دیگر، چون خواستن از اهل بیت، یعنی درخواست از خدا از مسیر کسانی که مجرا و مظهر فیض اویند.
نیایشهای امام سجاد(ع) در "صحیفه سجادیه"، محفوف به صلوات بر اهلبیت(ع) است و این احترامی ساده و تادبی اعتباری یا نظیر ناقوس کلیسا نیست، بلکه ادبی دینی آمیخته با عقل و عجین با برهان است، زیرا اگر چه خدای سبحان به همه چیز محیط است، لیکن همگان این استعداد را ندارند که مستقیما از ذات ربوبی مستفیض شوند. از این رو، ذوات مقدس معصومین(ع) واسطه تنزل نعمت و رحمت الهی برای آنهایند.
تردیدی نیست که این گونه معارف برای اصحاب معارف، مفاتیح غیب است و برای گرفتاران حجاب غفلت و تعصب، مغالیق غیب است، چنان که کلید دو لبه دارد که با گرداندن آن به جهتی خاص، مفتاح است و در بسته را میگشاید و با چرخاندن آن به سوی دیگر، مغلاق است و در باز را میبندد.
آیات قرآن و روایات معتبر، برای مفسری که دارای قلبی طاهر و روشن است، کلید در گنجینههای معارف الهی است که به روی او گشوده خواهد شد، چون امام سجاد(ع) میفرماید: "آیات القرآن خزائن العلم فکلما فتحت خزانه فینبنغی لک ان تنظر فیها"[9]. اگر کلید فهم مطالب به جهت صحیح آن چرخانده شود، با هر آیهای در مخزنی از مخازن الهی گشوده میشود. بنابراین، معارفی چون مظهریت و توسل در پرتو برخورد صحیح با قرآن و با دلی پاک کاملا روشن است.