29 دی 1395, 8:46
خداوند هدیهای به نام صداقت را خلق کرد تا زندگی زیبا و امن باشد. یکی از ابواب بهشت نیز صداقت است و خانوادهای بهشتی است که صداقت رأس آن باشد.بارها در زندگی با كسانی مواجه شدهایم كه اعضای یك خانواده هستند اما برای رسیدن به خواستههای دنیوی، بیارزشترینترین رفتارها و روابط را با همدیگر دارند. با همدیگر، حیله گرانه برخورد میكنند و انواع دروغ ها را به هم تحویل میدهند تا به آنچه كه خود میخواهند دست یابند. این افراد در ظاهر به گونهای و در باطن به گونهای دیگر رفتار میكنند. رفتارهای آنها با همدیگر مثل رفتار دشمنان كینهتوز است. در میان آنها، از رحم و شفقت خبری نیست و حتی در شرایط بحرانی، روابط آنها با همدیگر به حدی میرسد که نسبت به هم پرخاش میکنند. سرچشمه بسیاری از این رفتارها ، بیصداقتی است.اگر در گفتههای دانشمندان و خردمندان هم جستوجو کنیم بسیار در ارزش صداقت سخن راندهاند، مثلا: ماهاتماگاندی میگوید: اگر چیزی را باور کنیم ولی به آن عمل نکنیم، این بیصداقتی است. [1] و یا اینکه توماس جفرسون میگوید که صداقت اولین بخش کتاب خرد است[2] و هزاران مطلب مختلف دیگر.خداوند هدیهای به نام صداقت را خلق کرد تا زندگی زیبا و امن باشد. در دین اسلام صداقت ارزش و جایگاه ویژهای دارد تا آنجا که خداوند در سوره مبارکه نساء، آیه 87 میفرماید:اللّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ لَیَجْمَعَنَّکُمْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ لاَ رَیْبَ فِیهِ وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللّهِ حَدِیثاً (جز الله معبودی نیست. حتما شما را در روزی که شکی در آن نیست گرد میآورد و چه کسی از خدا راستگوتر است).در این آیه حد اعلای صفت راستگویی برای خداوند بیان شده است و ارزش صداقت و راستگویی را بیشتر از قبل جلوه گر میکند. این ارزش در کلام و رفتار معصومین (علیهمالسلام) نیز نمود پیدا کرده است. حضرت علی (ع) میفرماید: النجاه فی الصدق؛ یعنی نجات و رستگاری در صداقت و راستگویی است. در واقع امام میفرمایند انسانهایی که میخواهند به نجات در معنای سعادتمند شدن برسند، باید بر محور صداقت حرکت کنند.در آیات قرآن خداوند امر به صداقت کرده است. «کونوامع الصادقین»[3] یعنی با انسان های صادق همراهی کنید یا در ویژگی های انسان هایی که به رضوان نوید داده شده اند آمده «الصابرین و الصادقین»[4] یعنی صبر و صدق با هم قرین است و یا اینکه در آیات مختلفی به مذمت دروغگویان پرداخته است و میفرماید:«تنها کسانی دروغ پردازی میکنند که به آیات خدا ایمان ندارند و آنان خود دروغگویانند.»[5] به این ترتیب رأس هرم امنیت فرد و جامعه را صداقت تشکیل میدهد.صداقت تا آنجا اهمیت دارد که در تاریخ زندگی پیامبر اکرم(ص) میبینیم، حضرت خدیجه(س) به خاطر امانت داری و صداقت حضرت با وی ازدواج کرد[6]. زوج های جوان نیز باید از این رفتار الگو گرفته و در ابتدای امر و مجلس خواستگاری با یکدیگر صادق بوده و جلوی مشکلات بعدی را بگیرند. علاوه بر آن والدین اولین الگوهایی هستند که میتوانند با رفتار و گفتار خود صداقت را به فرزندان آموزش دهند. سپس در محیط های آموزشی بچه ها با مفهوم صداقت بیشتر آشنا میشوند و در گردهمایی ها و نشست های خانوادگی و فامیلی صداقت سنجیده میشود و کودکان از بزرگترها الگو میگیرند.فراموش نکنیم که تاثیرگذارترین فرد در تربیت صداقت، مادر است پس لطفا تا آنجا که میتوانیم دروغ نگوییم. مادر از همان ابتدای تشکیل نطفه و سپس تبدیل آن به جنین و پس از تولد به طور مستقیم با روح و روان کودک در ارتباط است. بچه ها راستگویی را از والدین یاد میگیرند و اگر والدین الگوی صحیحی پیش روی فرزندان بگذارند، قطعا فرزندان سالم و صالح و صادق تربیت خواهند شد. حتی در روایات آمده اگر والدین با خلاف واقع گویی فرزند روبه رو شدند هرگز نگویند تو دروغ میگویی بلکه بگویند اگر راستش را بگویی بهتر است؛ یعنی در آموزش صداقت حتی به کاربردن عبارت ها تاثیر خود را خواهد داشت. در زندگی مشترک نیز صداقت جایگاه بسیار بلندی دارد. معمولا در خانواده های پرتنش، پرچالش و مضطرب صداقت وجود ندارد یا کم رنگ است، اگر بخواهیم یک بار دیگر به اهمیت صداقت در زندگی خانوادگی تاکید کنیم باید بگوییم همان گفته حضرت علی(ع) محور است که نجات است به عبارتی سعادت در صدق و راستی است.مشاهده شده که متاسفانه 25 درصد طلاقها در ایران به علت کاهش صداقت (دروغگویی، فریبکاری و وفادار نبودن در روابط زناشویی) است.[7] صداقت فقط راستگویی زبانی نیست، بلکه افکار صادقانه و نگاههای پاک از رفتارهای ضروری روابط زناشویی به حساب میآید. دروغ در روابط زناشویی باعث تضعیف اعتماد زوجین به هم میشود و ضمن ایجاد وسواس فکری، آنان را نسبت به روابط عاطفی بدبین میکند. البته این صداقت باید در تمامی مراحل زندگی وجود داشته باشد زیرا که عدم صداقت زن و مرد نتایج و اثرات بدی را در زندگی به دنبال خواهد داشت. در پایان باید گفت که صداقت در تمامی ابعاد زندگی انسان تاثیر گذار است و گفتار و کردار او را تحت الشعاع قرار میدهد. صداقت در وهله اول نفعش به خود فرد میرسد و سپس اطرافیان و جامعه را بهره مند میکند. صداقت گفتار و کردار انسان را در بر میگیرد و تعامل سالم در سایه صداقت امکان پذیر است. وظیفه خانواده ها این است که صداقت را به صورت یک شیوه و مدل زندگی به فرزندان خود بیاموزند زیرا پایه های اصلی صداقت و یا هر رفتار خوبی در خانواده گذاشته میشود البته بهترین نوع ترویج صداقت، صادق بودن است نه پند و اندرز دادن.پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: آن روز که صداقت از بین رود، منتظر برپایی قیامت شوید.[8]
امیرمؤمنان(ع) میفرماید: کَثْرَهُ الثّناءِ مَلَقٌ یَحْدُثُ الزَّهْدَ و یُدْنی مِنَ الْعِزَّهِ. بسیار ستایش کردن از افراد، چاپلوسی است که تکبر را سبب میشود و شخص را از عزت دور میسازد. بنابراین، از یک سو، ستایششونده را به فخرفروشی و کبرورزی وامیدارد و از سویی دیگر، عزت نفس را از گوینده میگیرد. این مساله از عقده حقارت و پایین بودن اعتماد به نفس ناشی میشود. از آنجا که فرد متملق، در خود احساس بیارزشی میکند، برای جلب توجه، به چاپلوسی دیگران پناه میآورد. چنین شخصی به برخی افراد این فرصت را میدهد که از تملق و ستایش دیگران لذت ببرند و در مقابل، آنان را به رنج از عقده حقارت نیز میاندازد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان