10 مهر 1386, 0:0
در سال هشتم هجرت قریشیان پیمان صلحی را که در سال ششم با مسلمانان بسته بودند شکستند و شبانگاه بر طایفه ای که با مسلمانان هم پیمان بودند هجوم بردند. بدین سبب پیامبر(ص) با سپاهی انبوه قصد مکه کرد و شب هنگام بیرون مکه اردو زد. ابوسفیان، بزرگ مشرکان به شفاعت عباس عموی پیامبر نزد آن حضرت آمد و اظهار اسلام کرد. با اینکه ابوسفیان در طول بیست سال، بزرگترین ضربه ها را بر اسلام و مسلمانان وارد ساخته بود، پیامبر (ص) خانه او را جایگاه امن قرار داد.
بدین سان پیامبر چنان که خود می خواست بدون خونریزی مکه را فتح نمود.
با آنکه قریش و مکیان ظلم و ستم های فراوانی به شخص حضرت رسول اکرم ، خانواده ایشان و مسلمین روا داشته بودند و پیامبربارها شاهد پیمان شکنی هایی از سوی آنان بود، پس از فتح مکه به دنبال انتقام از آنان بر نیامد وهمگان را بخشید:
"شما مردم هموطنان بسیار نامناسبی بودید. رسالت مرا تکذیب کردید، و مرا از خانه ام بیرون ساختید، و در دورترین نقطه که من به آنجا پناهنده شده بودم با من به نبرد برخاستید. ولی من با وجود این جرائم همه شما رابخشیده و بند بردگی از پای شما باز می کنم و اعلام می نمایم که: "اذهبوا فانتم الطلقاء"- بروید همه شما آزادید.-"
اجتماع عظیم و باشکوهی در مسجد الحرام ، گرد خانه خدا پدید آمده بود. مسلمان و مشرک، دوست و دشمن درکنار هم قرار داشتند، و هاله ای از عظمت اسلام و بزرگواری پیامبر، محوطه مسجد را فرا گرفته بود پیامبر گفتار خویش را که تقریباً بیست سال پیش آغاز نموده و بر اثر شرارت مشرکان به اتمام آن موفق نشده بود، آغاز نمود.
موضوع تفاخر به فامیل و خانواده و قبیله، از دردهای ریشه دار جامعه عرب بود. پیامبر برای براندختن این اصل موهوم چنین فرمود:ای مردم ! خداوند در پرتو اسلام افتخارات دوران جاهلیت و مباهات به وسیله انساب را از میان شما برداشت. همگی از آدم به وجود آمده اید، و او نیز از گل آفریده شده است. بهترین مردم کسی است که از گناه و نافرمانی چشم بپوشد.
حضرت رسول می دانست که این ملت، عرب بودن و انتساب به این نژاد را یکی از مفاخر بزرگ خود می دانند پس فرمود: مردم ! عرب بودن جزء ذات شما نیست، بلکه آن تنها زبانی گویا است، و هرکس در انجام وظیفه خود کوتاهی کند، افتخارات پدری، او را به جایی نمی رساند و کمبود کار او را جبران نمی کند.
منادی حقیقی آزادی، برای تحکیم تساوی انسانها و جامعه ها فرمود: همه مردم در روزگار گذشته و حال، مانند دانه های شانه مساوی و برابرند و عرب برعجم و سرخ بر سیاه برتری ندارند. ملاک فضیلت، تقوا و پرهیزگاری است.
ملل عرب بر اثر جنگ های داخلی و خونریزی های متوالی به صورت ملت پر کینه ای درآمده بودند. ایشان برای حفظ آرامش منطقه اسلام، لازم بود هر چه زودتر این درد را دوا نماید. برای رسیدن به چنین مقصدی فرمود: من تمام دعاوی مربوط به جان و مال و همه افتخارات موهوم دوران گذشته را زیر دو پای خود نهاده و تمام آنها را بی اساس اعلام می نمایم.
فرازی از سخنان پیامبراکرم در آن روز مربوط به اتحاد مسلمانان و حقوقی که آنان برگردن یکدیگر دارند می باشد. در این جا می فرماید: مسلمان برادر مسلمان است و همه مسلمانان برادر یکدیگرند و در برابراجانب، حکم یک دست را دارند. خون هر یک با دیگری برابر است، کوچکترین آنها از طرف مسلمانان می تواند تعهد نماید.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان