15 فروردین 1397, 17:33
برای واژه «تربیت» معانی مختلفی در میان اقوال اندیشمندان و کتب آنان ذکر گشته است. تربیت در عبارتی موجز و مختصر به معنای به فعلیت رساندن استعدادهای بالقوه و ارزشهای نهفته در وجود هر موجودی باتوجه به سرشت ویژه وی میباشد. از این دیدگاه فراهم کردن شرایط و زمینههای لازم برای بروز استعدادهای نهانی و به تکامل رسانیدن آن، تربیت نامیده میشود. با این تعبیر در وجود هر موجودی یک سری ارزشها و تواناییهای ذاتی به ودیعه گذاشته شده است که فعلیت یافتن آن نیازمند مراقبت و تربیت ویژه و منحصر به فرد خود میباشد که اگر این تواناییهای نهفته شده به فعلیت و ظهور نرسند، ممکن است این استعدادها بی ارزش و بی بهره مانده و در مسیری ناصحیح رشد و نمو یابند.
امیر مومنان علی(ع) میفرمایند: «به سخن مردِ خدا و مربی الهی خویش گوش فرا دهید و دلهای خود را در پیشگاه او حاضر سازید و هنگامی که به خاطر احساس خطر فریاد میکشد، بیدار شوید». لذا هر انسانی برای شکوفایی و ظهور صحیح قابلیتهای جوهری خویش نیازمند حضور مستمر یک مربی دلسوز و آگاه میباشد. بی تردید چنین مربی دارای ویژگیها و شایستگی هایی میباشد که بدون آن خصوصیات نمیتوان به کمال خویش امیدوار گشت. حضرت علی(ع) میفرمایند: «کسی که خود را در مقام پیشوایی و امامت قرار میدهد باید پیش از آنکه به تعلیم دیگران بپردازد، به تعلیم خویش پرداخته و باید تادیب او به عملش پیش از تادیب او به زبانش باشد. کسی که معلم و ادب کننده خویش است به احترام سزاوارتر است از کسی که معلم و مربی دیگران است». امام صادق(ع) نیز فرمودهاند: «عالِم کسی است که عملش، گفتارش را تصدیق کند و هر کس عملش گفتارش را تصدیق نکند؛ عالم نیست». از این رو است که در برخی تعبیرات، عالم بی عمل به درخت بدون ثمر و میوه و ابر بی باران تشبیه گشته است.بنابراین پر واضح است که داشتن مربی صالح از الزامات تفکیک ناپذیر سیر صحیح تربیت و ارشاد است. و هر کسی به صرف بهره مند بودن از دانشی مختصر شایسته اعطای مقام شامخ مربی و مرشد نمی باشد. بی تردید انبیای الهی و امامان معصوم راهنمایان و مربیان انسان در مسیر زندگی است که با تدبّر و غور در سیره و روش زندگی آنان و پیروی از دستورات و فرامین روشنگر آن بزرگواران میتوان راه هدایت را در پیش روی هر انسانی گشوده و با آرامش خاطر به تحکیم مبانی اعتقادی و اجتماعی زندگی خویش همت گماشت.حضرت علی (ع) در خطبه 105 نهج البلاغه فرموده اند: «ای مردم چراغ دل را از شعله گفتار گویندگان با عمل روشن سازید و ظرفهای خویش را از آب زلال چشمه هایی که از آلودگی پاک است پر کنید. امام غیر از آنچه که از جانب خداوند مامور است وظیفه ای ندارد. امام وظیفه دارد: 1. با پند و اندرز فرمان خدا را ابلاغ نماید 2. در خیر خواهی مردم کوشش نماید 3. احیای سنت و رفتار بر طبق روش پیامبر نماید و 4. بر مستحقان اقامه کیفر نموده و حق مظلومان را به آنها بازگرداند».همچنین والدین هر انسانی نیز مسئولیت تربیت فرزندان خویش را برعهده دارند. تا بدانجا که تکلیف به تربیت صحیح فرزندان جزء حقوق فرزندان بر ذمه پدر و مادر خویش میباشد. از این رو است که امام علی(ع) نیز یادآوری نموده اند: «حق فرزند بر پدر این است که: نام نیک برایش انتخاب کند. او را خوب تربیت نماید. و به او قرآن یاد دهد». البته باید اذعان داشت هر انسانی نیز میبایست برای تربیت صحیح و اسلامی خویش تلاش نموده و دل از زنگار بیماریهای اغواکننده پاک نموده و اسیر وسوسههای گمراه کننده نگردد و در مسیر شناسایی مربی و مرشد شایسته و صالح به ورطه گمراهی و کج اندیشی سقوط و تنزل نیابد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان