29 خرداد 1397, 0:0
مهمترین مولفههای جامعه دینی و اجتماع مسلمانان، تقوا پیشگی و خودنگهداری است، زیرا جامعه دینی، جامعه هدایت یافته است و هدایت واقعی، که در پرتو قرآن تحقق مییابد در گرو تقوا پیشگی است؛ «ذلک الکتب لاریب فیه هدی للمتقین». تقوا و پرهیزکاری انسان از اعمال ناشایست و تمایلات نفسانی باعث هدایت انسان در صراط مستقیم میگردد. فرد متقی خود را لذت ها و تمایلات دنیوی محروم ساخته و در پیشه ساختن صبر و تقوا میتواند به سلاحی معنوی مجهز گردد که هرگز از مسیر راستی و درستی منحرف نگردد. در قرآن کریم برترین بندگان در نزد خداوند با صفت تقوا شناخته میشود، بنابراین در جامعه اسلامی که تمام افراد با یکدیگر برابر و برادرند، کسی که تقوا و پرهیزکاری اش از دیگر افراد افزون تر باشد در نزد خداوند عزیز و برتر است.
مفهوم تقوا: تقوای دینی و الهی، یعنی اینکه انسان خود را از آنچه از نظر دین و اصولی که دین در زندگی معین کرده، خطا و گناه و پلیدی و زشتی شناخته شده، حفظ و صیانت کند و مرتکب آنها نشود. تقوا به معنای عام کلمه لازمه زندگی هر فردی است که میخواهد انسان باشد و تحت فرمان عقل زندگی کند و از اصول معینی پیروی نماید.
انسان اگر بخواهد دارای اصولی در زندگی باشد و از آنها پیروی کند خواه آن اصولی را از دین و مذهب گرفته باشد یا از منبع دیگری به ناچار باید خط مشی معینی داشته باشد و از هرج و مرج در کارهایش پروا کند. لازمه خط مشی معین داشتن و اهل مسلک و مرام و عقیده ای بودن، این است که انسان به سوی یک هدف و جهت حرکت کند و از اموری که مغایر اهداف و اصول پذیرفته شده اوست ولی با تمایلات و غرایز او هماهنگ است، خود نگهداری کند.
حقیقت تقوی: در سوره بقره آمده است: «ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتّقین». این کتاب که تردیدی در آن نیست راهنمایی است برای پرهیزکاران. یعنی در عین حال که قرآن برای همه حجت و راهنماست ولی انسان به اندازه تقوایش از قرآن استفاده میکند. آیات قرآن که تلاوت میشوند بعضی آیات فقط حجت را تمام میکنند ولی آن شخصی که متصف به صفت تقوی است هر چه مقدار تقوایش زیاد باشد، به همان اندازه آیات قرآن، او را به عالم ملکوت برده و با ذات مقدس احدیت و ائمه اطهار رابطه اش را زیاد تر میکند، پس بنابراین اگر بخواهیم از قرآن کریم استفاده نماییم میبایست که تقوی داشته باشیم.
در روایت آمده وقتی رسول اکرم(ص) آیات قرآن را که نازل میشد در مسجد برای جماعت تلاوت میکردند افراد بسیاری در مسجد بودند از جمله حضرت علی (ع)، سلمان فارسی، ابوذر، مقداد، عمار و دیگران، لذا به اندازه ایمان هر کس اشک از چشمانش سرازیر میشد و لرزه بر بدنشان میافتاد. بنابراین استفاده از قرآن یعنی استفاده حقیقی که انسان را هم از مهالک دنیا نجات میدهد و هم در آخرت به عزت می رساند موقوف به تقوی است.
فضیلت تقوا: در بینش اسلامی، جامعه و افراد تقوا پیشه از جایگاه بلندی برخوردارند؛ آنان محبوبان خدا، گرامی ترین افراد نزد او و نجات یافتگان رستگاری هستند که خداوند ولی آنها و در همه حال با آنهاست و گناهانشان را میآمرزد. امام علی (ع) که بیش از هر کس دیگری در آموزههای خود روی معنای تقوا تکیه کرده و آدمی را به آن ترغیب نموده است، سخنان فراوانی درباره فضیلت تقوا فرموده اند که تنها سه مورد از آنها را یاد آوری میکنیم:
«اعلموا عباد الله انّ التّقوی دار حصنٍ عزیزٍ و الفجور دار حصنٍ ذلیل لایمنع اهله و لایحرز من لجا الیه.» ای بندگان خدا بدانید که تقوا سرای حصار دار شکست ناپذیری است، و گناه خانه حصار دار خواری است که از ساکنان خود دفاع نخواهد کرد و کسی که بدان پناه برد در امان نخواهد بود. «انّ تقوی الله حمّت اولیاء الله محارمه و الزمت قلوبهم مخافته حتی اسهرت لیالیهم و اظمات هواجرهم.» همانا تقوای الهی دوستان خدا را در حمایت خود قرار داده، آنها را از تجاوز به حریم محرمات الهی نگه داشته و خوف خدا را ملازم دلهای آنها قرار داده است تا آنکه شبهای آنان را زنده و بیدار نگه داشته و روزهایشان را قرین تشنگی کرده است. «لایهلک علی التّقوی سنخ اصلٍ و لایظما علیها زرع قومٍ.» آنچه بر اساس تقوا پایه گذاری شود، از بین نخواهد رفت و کشتزاری که با تقوا آبیاری شود، تشنگی نخواهد داشت. نشانههای تقوا پیشگان: انسانهای پرهیزکار و متقی ویژگیها و خصوصیاتی دارند که آنها را از دیگر افراد متمایز میسازد، در اینجا از سخنان گهربار حضرت علی (ع) از نهج البلاغه، خطبه 193 استفاده میشود. امام متقیان تقوا پیشگان را چنین توصیف میکند: «نشانههای یکی از پرهیزکاران این است که او را میبینی، در دینداری نیرومند، در نرمی و خوش خویی، دوراندیش و در ایمان، با یقین و حریص در کسب دانش است، با داشتن علم بردبار، در توانگری میانه رو، در عبادت فروتن، در تهیدستی آراسته، در سختیها شکیبا، در جستجوی کسب حلال، در راه هدایت، شادمان و پرهیزکننده از طمع ورزی است.
اعمال نیکو انجام میدهد ولی ترسان است. روز را به شب میرساند با سپاسگزاری از نعمتهای خداوند و شب را به روز میآورد با یاد خدا. شب میخوابد اما ترسان و صبح بر میخیزد شادمان؛ ترس برای این که دچار غفلت نشود و شادمانی برای فضل و رحمتی که به او رسیده است. اگر نفس او آنچه دشوار است فرمان نبرد، از آنچه دوست دارد محرومش میکند. روشنی چشم تقوا پیشه در چیزی قرار دارد که جاودانه است و بی رغبتی اش در چیزی است که پایدار نیست. شکیبایی را با علم و سخن را با عمل در میآمیزد.
پرهیزگار را میبینی که آرزوهایش کوتاه، لغزشهایش اندک، قلبش فروتن، نفسش قانع، خوارکش کم، کارش آسان، دینش حفظ شده و خشمش فروخورده است. مردم به خیرش امیدوار و از آزارش در امانند. اگر در جمع مردم غافل باشد، نامش در گروه یادآوران خدا ثبت میگردد و اگر در میان ذاکران است، نامش در گروه غافلان نوشته نمیشود.»
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان