نویسنده: شادی محمدی
از جمله لغاتی که از زبان عربی به زبان فارسی راه یافته اند دو لغت «توکل» و «توسل» میباشند. به دلیل کاربردی که هر دوی این لغات دارند توانستهاند جایگاه ویژه ای را در فارسی به خود اختصاص دهند. با وجود شباهت معنایی بین این دو عبارت، تفاوت هایی نیز وجود دارد که به بررسی دقیق تر نیاز دارد.
توسل در اصل به معنای آن است که به وسیله چیزی به کسی نزدیکی بجوییم. یا به عبارتی «وسیله قرار دادن» و «دست به دامن شدن» است. توکل نیز به معنای «به دیگری اعتماد کردن» و « واگذاشتن کار به وکیل» است. در اغلب اوقات هدف از استفاده از توکل «کار را به خدا واگذاشتن و به امید خدا بودن» است که از معانی این لغت است. از این تعاریف پیداست که در توسل تنها کمک گرفتن و واسطه قرار دادن مورد نظر بوده در حالی که در هنگام توکل اعتماد مطلق مطرح است. مانند زمانی که شخص برای انجام کاری کسی را وکیل قرار میدهد، وکیل همچون خود او از تمام اعتباراتش برخوردار است.
هر فرد در جهت بلوغ و کمال باید به رشد طبیعی، برزخی، روحانی و عقلانی برسد. این مسائل که از مباحث انسان شناسی به شمار میروند در سایه علوم و اطلاعاتی حاصل میشود که جامع تمامی ابعاد و ظرافتهای وجودی انسان باشند. دین و بخصوص اسلام با در نظر گرفتن تمامی این ابعاد به رشد و تعالی او توجه کرده است به گونه ای که آموزههای آنها سرشار از معارفی است که هر کدام به یکی از جنبههای انسانی پرداختهاند. امام خمینی(ره) تامل و تعمق در ارزشهای دینی را یکی از وجه تمایزهایی دانسته اند که بین اسلام و دیگر ادیان وجود دارد. ایشان توکل را از مهم ترین این ارزشها و از نتایج معرفت صحیح دینی میدانند و آن را حقیقت خفیه دین اسلام و اصل بی بدیل فلسفه این دین میخوانند.
کتاب «المیزان» نیز به بررسی کلمه توکل پرداخته است و آن را این گونه تعریف میکند: « التوکل، هو توجیه الثقه و الاعتماد الی الله، الذی بمشیته یدور رحی الاسباب عامه : توکل این است که اعتماد انسان به خدا باشد، خدایی که همه اسباب به مشیت او عمل میکنند.»2 در بحارالانوار نیز از امام جعفر صادق (ع) روایتی در توصیف توکل آمده است. ایشان میفرمایند: «التوکل کاس مختوم یختم الله فلایشرب بها و لایقض ختامها الاالمتوکل: توکل جام میاست، جامی که خدا آن را مهر و موم کرده است، پس از آن جام کسی نمی نوشد و مهر آن را نمی شکند جز متوکل»
امام خمینی(ره) نیز در بیان تعریفی از توکل فرمودهاند:
« بدان که از برای توکل معانی مقاربه ای با تعبیرات مختلفه نمودهاند. چنانچه صاحب منازل السائرین میفرماید: التوکل کله الامر کله الی مالکه و التعویل علی وکالته: توکل واگذار نمودن تمام امور است به صاحب آن و اعتماد نمودن است بر وکالت او. همچنین آمده است: توکل بر خدا بریدن بنده است تمام آرزوهای خود را از مخلوق و پیوستن به حق است از آنها.» امام(ره) با اعتماد به نفس و شجاعتی که در برابر هر مشکلی داشتند، خود مصداق کاملی از این امر میباشند. از نظر ایشان تنها عامل موثر در جهان توکل است و آیه «ایاک نعبد و ایاک نستعین» که چندین مرتبه در هر شبانه روز توسط مسلمانان قرائت میشود نمود بارزی از این عبارت در زندگی هر فرد است. کسی که خدا را صاحب هر امری و عالم به آن میداند هرگز دست نیاز به سوی دیگر مخلوق ناتوان خدا نمیبرد زیرا او مطمئن است یگانه نیروی تاثیر گذار در امور خداوند است.
در این توکل حقیقتی نهفته است که دستیابی به آن انسان را به ارزشها و مراتب والایی میرساند.
اما نکته مهم در این امر راههای دستیابی به این جایگاه ارزنده است.
این جاست که مسئله توسل و اهمیت آن مطرح میشود. اگر راههای رسیدن به حقیقت را در اسلام بررسی کنیم وحی، عقل و نقل سه روشی هستند که میتوان گفت حلقههای معرفتی را تشکیل میدهند.
با دسترسی به این حلقه و پس از توسل به آن، فرد آماده میشود تا مراتب کمال را با توکل به خدا طی کند.
این امر در بعضی از افراد و در قلب آنان چنان تاثیری دارد که موجب دگرگونی زندگی و رفتار و منش آنان میشود و حتی تا مرحله ای پیش میرود که امام(ره) در واپسین روزهای زندگی خود اقرار فرمودند: « با دلی آرام و با قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص و به سوی جایگاه ابدی سفر میکنم.»