نویسنده: ناصر غفاری
در برخی اذهان عامه مردم مساله فکر و نیت گناه یک امر عادی و سطحی تلقی شده و این گونه است که اگر از آنها پرسیده شود آیا نیت گناه، گناه است؟ به سرعت و بدون درنگ جواب میدهند که خیرگناه نیست و در مقابل این سوال که آیا نیت خوب، ثواب و پاداش دارد باز هم بلادرنگ جواب مثبت میدهند اما با بررسی آیات، روایات و برخی از احکام به این نکته میرسیم که این مساله به این سادگی نیست و باید به طور دقیق مورد بررسی و تبیین قرار گیرد.
هدف این نوشتار بررسی این پرسش است که آیا همان گونه که نیت خوب پاداش دارد نیت بد نیز گناه است و کیفر دارد، ولو به مرحله عمل نرسند یا نه؟ اینک با هم قسمت اول مطلب را از نظر میگذرانیم: در کتب کلامی، عرفانی، اخلاقی، فقهی و روائی به بررسی گناهان و از جمله نیت و قصد گناه پرداخته شده که آیا نیت گناه گناه است یا خیر هر کدام از منابع فوق به این مساله پرداخته اند، که برخی آن را گناه پنداشته و برخی آن را گناه نمی دانند. مساله نیت، روح اعمال عبادی و حتی غیرعبادی است تا آنجا که از متون دینی چنین فهمیده میشود که چنانچه عملی غیر عبادی و مباح با صبغه الهی و قصد قربت انجام شود، عنوان عبادت به خود گرفته و دارای اجر و ثواب میشود و حتی بالاتر از این در روایات ذکر شده که نیت کار خیر ولو به مرحله عمل نرسد پاداش و اجر الهی برای آن نوشته میشود.
نقش نیت در جلب ثواب و عقاب
در تعریف نیت گفته شده که عبارت است از قصد و اراده انجام کاری به فرمان خدا و با نزدیک شدن به خداوند است که همان قربه الی الله، البته در کارهای دیگر هم هر انسانی که فکر و اندیشه و عملی را انجام میدهد بدون قصد و نیت و اراده و انگیزه نیست و براساس یک اصل فلسفی که میگوید: اول الفکر اخرالعمل یعنی اول فکر بعد عمل، منتهی نیت و قصدها دو قسم است، الهی و غیرالهی. بنابر این هیچ عملی از انسانها چه مومن یا کافر و مشرک ومنافق سر نمی زند مگر با نیت و قصد الهی یا غیرالهی.
در فرهنگ اسلامی نیت روح عمل است و براساس احکام اسلام خلوص نیت شرط قبولی عبادات میباشد. «انما یتقبل الله من المتقین» (مائده 27)(همانا خداوند اعمال متقین را قبول میکند) و یا در روایات آمده پیامبر فرمود: «انما الاعمال بالنیات» به درستی که کارها وابسته به نیت است. در قوانین الهی برای قبولی اعمال سه شرط قرارداده شده است: 1- حسن فعلی: یعنی کاری که میخواهی انجام دهی خوب باشد مانند نماز، روزه، کمک به دیگران و غیره 2- حسن فاعلی: یعنی کننده کار خودش خوب باشد. 3- حسن غایی: یعنی هدف از انجام کار چیست، خداست یا غیرخدا، این به نیت بر میگردد.
اسلام عمل با روح و نیت الهی میخواهد، نه عمل بی روح و یا هر عملی را، بنابر این اگر انسان نماز، روزه، حج و جهاد و غیره را انجام میدهد برای خودنمایی و ریاء قبول نیست. مطلب دیگر این که دایره نیت نامحدود است ولی دایره اعمال محدود است زیرا انسان عمر محدودی دارد لذا اعمالش هم محدود به زمان و مکان است. اما نیت چون یک امر و باور قلبی و مجرد است و وسعت آن شامل همه انسانها میشود یعنی انسان میتواند بانیت خوب و بد در تمام کارهای خیر و شر همه انسانها شریک شود و دیگر بقای نیت که ابدی است چون یک عقیده و فکر و اندیشه است لذا از امام صادق(ع) نقل شده است: اینکه اهل آتش همیشه در آتش خواهند بود. به این جهت است که نیت آنها در این دنیا این بود که برای همیشه گناه و نافرمانی خدا کنند و همچنین اهل بهشت در بهشت تا ابد بمانند برای این است که نیت آنها در این دنیا این بوده که همیشه خدا را اطاعت کنند پس بخاطر نیتها است که آن دست و این دسته مخلدند آنگاه امام این آیه را تلاوت فرمود: «کل یعمل علی شاکلته» یعنی هر کس بر طبق نیتش عمل میکند.روایت دیگر از امام علی (ع) است: در جنگ نهروان مردی برخاست و گفت خوشا به حال ما که در محضر شما با این گروه جنگ کردیم! امام علی(ع) فرمودند: سوگند به خدایی که دانه را شکافت و مخلوقات را آفرید گروهی در این جنگ با ما شرکت کردند که هنوز خداوند آباء و اجداد آنها را خلق نکرده است.
نیت در اعمال بر 5 قسم است: واجب، حرام، مستحب، مکروه و مباح در اعمال واجب، نیت نیز واجب است یعنی هر کار واجب و اطاعت واجبی را اگر بخواهیم انجام دهیم باید نیت کنیم مثل نماز، روزه، حج، جهاد و غیره.
نیت در اعمال مستحبی به دو نوع تقسیم میشوند: 1-اعمال مستحبی که نیت در آنها واجب است: مثل نماز یا روزه یا حج مستحبی 2- اعمال مستحبی که نیت در آنها واجب نیست مثل دعا، زیارت، تلاوت قرآن، یعنی نیت شرط عبادت نیست اما برای قبولی عبادت و مورد رضایت خداوند واقع شدن نیت لازم است و لذا در روایات و احکام آمده است که هر کار چه واجب و مستحب را برای رضای خدا انجام دهید تا به کمال و نتیجه مطلوب برسید.
فلسفه نیت و قصد قربت در عبادات
نیت و اخلاص در نیت عامل تقرب واقعی و قبولی اعمال در درگاه خداوند تبارک و تعالی است از این رو در آیات قرآن کلمه «فی سبیل الله» فراوان به کار رفته است، درباره فلسفه و حکمت میتوان گفت: 1-سبب رشد و بالندگی اعمال است یعنی اگر عمل با هدف و مقصود درست انجام شود عامل تکامل انسان میگردد.
2- دوری از پوچی و بیهودگی 3-شرافت اعمال آدمی بستگی به آن دارد زیرا نیت و اخلاص روح اعمال است.
4- تمرین برای انجام دادن اعمال خالصانه دیگر
5- دوری از غفلت و فراموشی: امام معصوم(ع) فرموده است: برای بنده لازم است در همه اعمال و عبادات در هر حرکتی و سکونی نیتی خالصانه داشته باشد زیرا اگر چنین نباشد آن بنده جزو غافلان به حساب میآید.
6- تعیین جهت و مسیر صحیح و نتیجه بخش.
7- در کارهای غیرعبادی هم نقش نیت تا حدی است که گاهی انسان را از مرگ حتمی نجات میدهد مثلااگر انسان با قصد قتل تیری به شخص بزند و او کشته شود ضارب با داشتن شرایط دیگر قصاص میشود، ولی چنانچه به قصد شکار حیوانی تیر بیندازد و اتفاقاً به فردی بخورد و او را به قتل برساند ضارب قصاص نمیشود و فقط دیه مقتول را میپردازد.
8- در گناهان نیز اگر با علم و عمد و قصد معصیت گناهی مرتکب شود مجازات دارد ولی اگر بدون آگاهی یا قصد، معصیت انجام دهد عقاب ندارد مثلااگر با علم به شراب بودن مایعی آن را بخورد عقاب دارد ولی اگر بدون علم این که این مایع شراب است آن را بخورد به خیال آب، گناهی مرتکب نشده است.
نیت گناه از نظر احکام
در فرهنگ اسلامی به مسئله نیت اهمیت بسزایی داده شده تا حدی که در روایت از پیامبر(ص) آمده که فرمودند: «نیه المومن خیر من عمله» و دیگر این که برای نیتهای خیر و خوب ثواب در نظر گرفته شده است روایات بسیاری در این باره ذکر شده که در بحث روایات به آن میپردازیم اما سوال این است که آیا نیت گناه از نظر احکام گناه است یا خیر؟
دو نظر در این باره وجود دارد: نظری که قائل است تا نیت به مرحله عمل نرسد گناه نیست و برای آن کیفر نیست مثلا دزدی قصد دزدی میکند اما این قصد او به مرحله عمل نمیرسد یا به خاطر عوامل یا پشیمانی از آن عمل این جا گناه نیست.
نظر دیگر این که قائل است حتی در برخی از احکام نیت گناه، گناه محسوب میشود ولو به مرحله عمل نرسد. معتقدین به نظریه اول استدلال به روایاتی که از اهل بیت عصمت و طهارت(ع) رسیده مینمایند مثلا این که امام صادق(ع) میفرمایند: (همانا مومن قصد کار بد میکند که آن را بجا آورد پس تا انجام نداده چیزی بر او نوشته نشود). البته این از رحمت و مغفرت خداست که مواخذه نمیکند ولی فکر و نیت آلوده قلب و روح انسان را تاریک و ظلمانی میکند که باید حتی المقدور از آن پرهیز کرد.
براساس نظریه دوم در برخی از مسائل احکام قصد گناه، گناه محسوب میشود مانند کسی که روزه است و قصد میکند روزهاش را بخورد ولی پشیمان میشود در این صورت روزه آن روز باطل است و نباید چیزی بخورد و بعداً باید یک روز قضای این روزه را بگیرد در این جا نظر برخی فقهای شیعه درباره قصد و نیت گناه ذکر میگردد:
1- شیخ بهایی میفرماید: حرام بودن قصد معصیت نزد فقهای شیعه، هم چنین نزد علمای اهل سنت امری قطعی است، بلکه این مطلب از ضروریات دین است.
2- انکار قلبی هر گناهی و عدم رضایت و ناخشنودی از وقوع هر معصیتی بر هر مکلفی واجب است صاحب کتاب جواهر محمدحسن نجفی میگوید: رضایت قلبی به فعلی حرام و وقوع آن حرام است و بغض و ناخشنودی قلبی از وقوع آن واجب است.
3- صاحب مستدرک میگوید: دراین که قصد و اراده فعل حرام، گناه و حرام است خلافی میان علمای شیعه نیست.
نیت و فکر گناه از منظر قرآن و روایات
منظور از فکر و نیت گناه چیست؟
فکر گناه چند حالت میتواند داشته باشد:
1- صرف تصور گناه و پیدایش خطورات ذهنی، یا به حسب طبیعت لذت جو و منفعت طلب نفس، علاقه و رغبت به گناه در فرد وجود دارد اما معرفت به حق تعالی و تقوای درونی یا ترس از عذاب الهی، مانع از گرایش به گناه و عزم و اراده بر انجام آن است چنین حالتی نه تنها گناه نیست بلکه به دلیل خودداری وکنترل نفس به خاطر خدا ثواب هم برای او نوشته میشود.
2- اگر منظور این است که قصد گناه میکند و تصمیم بر انجام گناه میگیرد اما دیر یا زود پیش از انجام آن، توبه میکند و از ارتکاب به گناه منصرف میشود، دراین صورت اگرچه قصد گناه، گناه است ولی توبه از آن کفاره اش میشود و اثر گناه را محو میکند.
3- اگر منظور این است که قصد و عزم بر فعل معصیت دارد، اما به عللی (غیراز تقوا و ترس از عقوبت الهی) نتوانست آن گناه را انجام دهد و اگر شرایط و مقدمات لازم آن آماده شود به آن مبادرت میورزد، قطعا چنین قصدی گناه است و استمرار و تداوم آن قصد، گناه کبیره به حساب میآید، چنان که آیات و روایات و فتوای فقهای سنی و شیعه بر حرمت عزم بر گناه دلالت دارد و توبه از آن را امری واجب و لازم میدانند.
شواهد قرآنی و روایی
آیاتی که بر حرمت قصد و عزم و اراده قلبی بر گناه دلالت دارند از جمله آیه:
(ان السمع و البصر و الفواد کل اولئک کان عنه مسئولا) (اسرا36)
در قیامت از گوش چشم و دل سوال میشود.
شهید سید عبدالحسین دستغیب میگوید:این آیه دلالت دارد براین که بنده به خاطر عزم به گناه مواخذه خواهد شد.
آیه دیگر:
«و ان تبدوا ما فی انفسکم او تخفوه یحاسبکم به الله» (بقره 284)
اگر آنچه در دل دارید آشکار و یا مخفی کنید همه را خدا در محاسبه شما خواهد آورد.
این آیه صریحا میفرماید از مکنونات قلبی و درونی شما حساب کشیده میشود.
البته روایات متعددی که میگویند: نیت گناه، گناه نیست در حکم استثناء از آیه کریمه است و احتمال دارد آیه درباره آن گونه افکاری است که خود نوعی عمل قلبی و درونی به شمار میآید مثل سوء ظن و مستقیما ربطی به بیرون و خارج ندارد، در مقابل افکاری که مستقیما مربوط به خارج است، مثل حسادت و بخل که فکر درونی درباره آن ولو مذموم و زشت است تا زمانی که در خارج پیاده نشده گناه محسوب نمیگردد.
آیه شامل تمامی عقاید و نیتهای خوب و بد و خیر و شر میشود یعنی هر عقیده و قصد و نیتی که در دل جای گرفت و مستقر گردید، همه آنها مورد محاسبه قرار میگیرد.
آیه
«ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشه فی الذین آمنوا لهم عذاب الیم فی الدنیا و الاخره» (نور19 )
کسانی که دوست دارند زشتیها و کارهای بد میان مردم با ایمان رواج پیدا کند، عذاب دردناکی برای آنان در دنیا و آخرت است.
در این آیه صرف گناه خواهی و محبت گناه که یک امر قلبی است را خداوند وعده عذاب و مجازات داده است.
آیه دیگر خطاب به یهودیان میفرماید:
«فلم قتلتموهم ان کنتم صادقین» (آل عمران 183)
چرا پیامبران را کشتید اگر از راست گویان هستید!
دراین آیه با این که قاتلان انبیای الهی گذشتگان بودند قرآن یهودیان زمان پیامبر را مخاطب قرار داده و میگوید: چرا پیامبران را کشتید علتش این است که آنان به کارهای گذشتگان راضی بودند، اگر چه دست به قتل نزده باشند شریک در جرم آنها میباشند لذا وقتی رضایت به وقوع جرم گناه است، قصد و اراده گناه و راضی نمودن نفس خویش به وقوع جرم نیز گناه است اگر چه تحقق نیابد.
مرحوم طبرسی میگوید: عزم به گناه کیفر عزم به گناه داده میشود، نه کیفر و عذاب انجام گناه مثلا اگر کسی قصد قتل کسی نماید ولی موفق به انجام قصدش نشود، اگر توبه نکرده باشد کیفر قصد قتل مومن را خواهد دید، نه عذاب قتل نفس را، ولی در عزم به طاعت خدا، از باب تفضل، جزای طاعت خدا به او داده میشود.
آیه دیگر ناظر به نوشتن نیتهای قلبی توسط فرشتگان است:
«ان رسلنا یکتبون ما تمکرون» (یونس 2)
همانا فرشتگان ما مینویسند آنچه را شما مکر و حیله میکنید.
مکر و حیله یک امر قلبی و درونی است. آیه دیگر درباره ظن و گمان میفرماید:
«یا ایها الذین آمنوا اجتنبوا کثیرا من الظن ان بعض الظن اثم»(حجرات 12)
ای کسانی که ایمان آوردید از بسیاری از گمانها اجتناب کنید زیرا بعضی از گمانها گناه است
منظور از آیه گمانهای بد است نه اصل ظن و گمان و نیز نه گمانهای خوب زیرا ظن نوعی ادراک نفسانی است و ناگهان وارد قلب و دل و ذهن میشود و جلوگیری از ورود آن به قلب مشکل است بنابراین کسی که دچار سوء ظن شود و به این سوء ظن ترتیب اثر دهد، اینها بد و گناه و حرام است.
آیه دیگر میفرماید:
«و ذروا ظاهر الاثم و باطنه» (انعام 120)
هرگناه و عمل زشت را در ظاهر و باطن ترک کنید.
بعضی گفتهاند منظور از گناهان باطنی فکر و نیت گناه است و یا گناهان قلبی مانند سوء ظن، برخی هم مراد از گناهان باطنی را گناهانی میدانند که زشتی آن را همه نمیتوانند بفهمند.
و آیه دیگر: «ویل لکل همزه لمزه » (همزه) وای برکسی که با اشاره و پلک چشم کسی را مسخره میکند.
نیت گناه در روایات
در برخی روایات نیت گناه، گناه است و برای نیت خوب و بد اثرات و نتایج فراوانی ذکر شد و دیگر این که رابطه نیت و عمل را یک رابطه اتحادی میداند و این دو را از یکدیگر جدا نمیداند دراین جا به ذکر چند روایت دراین باره میپردازیم:
حضرت امام علی(ع) در نهج البلاغه میفرماید:
(الراضی بفعل قوم کالداخل فیه معهم و علی کل داخل فی باطل اثمان اثم العمل به و اثم الراضی به)
آن کسی که از کار مردمی خشنود باشد چونان کسی است که همراه آنان بوده و هرکس که به باطلی روی آورد دو گناه برعهده او باشد گناه کردار باطل و گناه خشنودی به کار باطل.
بنابراین کلام رضایت و خشنودی به کار خوب و بد مربوط به نیت است که دو عقوبت برای انجام گناه است یکی عقوبت قصد و نیت و دوم عقوبت انجام آن است.
در روایت دیگر درباره فکر گناه میفرماید:
«من کثیر فکره فی المعاصی دعته الیها»
کسی که درباره گناهان زیاد فکر کند، گناهان او را به سوی خود میکشانند.
و یا در روایت دیگر فرمود:
«من استحسن قبیحا کان شریکا فیه»
هرکس کار زشتی را تحسین نماید در آن شریک است.
هم چنین آمده که:
«الدال علی خیر کفاعله»
راهنمایی بر کار خیر و خوب مانندکننده آن کار میباشد.
در روایت دیگر میفرماید:
(الفکر فی الخیر یدعوا الی العمل)
فکرکردن به خوبیها انسان را به انجام دادن خوبیها میکشانند.
حضرت امام رضا(ع) میفرماید:
« من احب عاصیا فهو عاص و من احب مطیعا فهو مطیع و من اعان ظالما و من خذل عادلافهو ظالم انه لیس بین الله و بین احد قرابه و لاینال احد ولایه الله الابالطاعه »
هرکس انسان معصیت کار را دوست بدارد خودش نیز گناه کار است و هرکس انسان اطاعت کننده را دوست بدارد خودش نیز اطاعت کننده است هر که ظالمی را کمک کند ظالم است و هرکس عادلی را خوار کند ظالم است بین خدا و هیچ کس دوستی نیست و هیچ کس به دوستی خدا نمیرسد مگر با اطاعت از او.
درباره اثرات نیت خوب و بد نیز روایات بسیاری بیان شده که چندنمونه از آن روایات را دراین جا ذکر میکنیم:
حضرت علی(ع) میفرماید:
«احسان النیه یوجب المثوبه»
حسن نیت پاداش میشود.
امام صادق(ع) نیز دراین رابطه میفرماید:
«من صدق لسانه زکا عمله، و من حسنت نیته زید فی رزقه، و من حسن بره باهل بیته مدله فی عمره»
هرکس زبانش راستگو باشد عملش پاکیزه باشد، و هرکس نیتش خوب باشد روزیش فراوان میشود و هرکس به خانواده اش نیکی کند بر عمرش افزوده میشود.
همچنین درباره نیت گناه میفرماید:
«ان المومن لینوی لذنب فیحرم رزقه»
همانا مومن نیت گناه میکند پس از روزیش محروم میشود.
در روایات از پیامبر(ص) نقل شده که فرمود:
در امت گذشته هرگاه کار خیری را نیت میکردند چیزی برایشان نوشته نمیشد و اگر اراده گناه میکردند برایشان گناه نوشته میشد اگر چه عمل را انجام نمیدادند ولی این قانون را از میان امت تو برداشتم پس هرگاه اراده گناه کنند ولی انجام ندهند برآنان چیزی نوشته نمیشود ولی اگر یک نفر از امت تو اراده کار نیک نماید برایش نوشته میشود.
امام صادق(ع) در مورد توصیههای حضرت عیسی(ع) به حواریون میفرماید: موسی(ع) پیامبر خدا به شما گفت زنا مکنید و من دستور میدهم حتی به آن نیندیشید چرا که هرکس فکر زنا در سر بپرورد چونان کسی است که در سرای نقاشی شدهای آتشی برافروزد که دود آن، نقشها را تیره میسازد گرچه اتاق نسوزد.
امام علی(ع) درباره رضایت به فعل بد میفرماید:
ای مردم بدانید که رضایت و خشنودی به وقوع کارهای حرام و منکرات و ناراحتی از رواج کارهای خوب و معرفت موجب نزول عذاب الهی میگردد.
سپس فرمود:
ناقه حضرت صالح(ع) را فقط یک نفر پی کرده و کشته است اما عذاب الهی دامن گیر همه آن قوم شد و همه را نابود و هلاک کرد چون همه آنان به کار آن مرد رضایت قلبی داشتند.
پیامبر(ص) دراین خصوص فرمود:
هرگاه دو نفر مسلمان دعوا کنند و به روی یکدیگر اسلحه بکشند و هریک قصد کشتن دیگری را داشته باشد و سرانجام یکی کشته شود کشنده و کشته-شده هردو اهل دوزخ هستند سوال شد رفتن قاتل به جهنم سزای عمل است ولی چرا مقتول؟ فرمود: چون او نیز قصد کشتن برادر مسلمان خود را داشته است اگر چه موفق به آن نشده باشد.