2 تیر 1397, 12:1
همان گونه که در شماره قبل اشاره نمودیم یکی از حوزههای اخلاق کاربردی، اخلاق تبلیغات است و برحسب گونههای مختلف تبلیغات مانند تجاری، سیاسی و دینی مباحث اخلاقی خاصی به میان میآید. در میان فضایل اخلاقی، برخی بیش از سایرین برای مبلغ ارزشمندند و سبب تسریع و پیشرفت وی در امر تبلیغ میشوند. به این گروه از صفات و ویژگیهای نفسانی خاص که در فراهم آوردن زمینه توفیق در امر تبلیغ، تاثیر بارز و بسزایی دارند، «اخلاق تبلیغ» میگوییم. در نوشتار قبل بیان کردیم که برای اینکه مبلغ بتواند از مزایا و فواید اخلاق در تبلیغ دین، به طور کامل استفاده کند باید از سه روش بهره گیرد: یکی عمومی و همگانی و یک روش در ارتباط با خودیها و یک روش در ارتباط با غیرخودیها. روش عمومی تبلیغ دین نزد همه انبیاء بشارت و انذار است که به تفصیل در این مورد بحث نمودیم. قرآن کریم در ارتباط با خودیها یعنی آنهایی که دعوت پیامبر را پذیرفته و در برابر او سر تسلیم فرود آورده اند، دستوراتی داده است که رعایت آنها بر جاذبه دعوت کننده میافزاید و پیروان دین را پایداری و استقامت میافزاید. مبلغ باید همین دستورات را الگوی تبلیغات خود قرار دهد. این دستورات عبارتند از «خفض جناح»؛ «حریص بودن برای هدایت انسانها»؛ «رحمت و رافت»؛ «همراهی با مردم با صبر و شکیبایی». توضیح هر یک از این موارد در مقاله قبل ذکر شد. اینک به برخی دیگر از اموری که یک مبلغ باید در ارتباط با خودیها رعایت نماید ذکر میشود: 1- طلب آمرزش: در برخی از آیات قرآنی، پیامبر اکرم (ص) مامور شده است که برای مومنان اعم از زنان، جنگاوران و گنهکاران استغفار کند. در مورد زنان میفرماید: اگر زنان بر ترک شرک و دزدی و زنا و کشتن فرزند و تهمت و معصیت با پیامبر خدا بیعت کنند، خدای متعال به پیامبر دستور میدهد: «با آنها بیعت کن و برایشان طلب آمرزش کن»(ممتحنه:125). همچنین مومنانی را که در امور اجتماعی مانند جنگ و جبهه بدون اذن و اجازه از پیامبر جدا نمی شوند، میستاید. سپس دستور میدهد که اگر مصلحت دید به آنها اجازه انصراف دهد و بر ایشان استغفار کند: «هر که را خواستی اجازه بده و برای ایشان از خدا طلب آمرزش کن»(نور: 62). قرآن کریم به گونه ای گنهکاران را تشویق میکند که بعد از ارتکاب گناه به محضر پیامبر اکرم (ص) تشرف یابند و خود استغفار کنند و او نیز بر ایشان استغفار کند.
در این صورت، مطمئن باشید که خدای متعال توبه پذیر و رحیم است و آنها را مشمول عفو و رحمت و مغفرت خویش قرار میدهد: «اگر آنها هنگامی که به خود ظلم کردند نزد تو میآمدند و از خدا طلب آمرزش میکردند و پیامبر برای آنها طلب آمرزش میکرد، خدای را توبه پذیر و رحیم مییافتند»(نساء: 64). در این آیه نشان داده شده است که پیامبر پیش خدای تواب و رحیم آبرو دارد و این هر دو، نسبت به گنهکاران لطف و عنایتی دارند و آنها باید از این زمینه لطف و محبت استفاده کنند و خود را در معرض دعای پیامبر و توبه پذیری خداوند قرار دهند. مبلغی که میخواهد پیام خدا و رسول را به مردم ابلاغ کند، باید همان لطف و خیرخواهی باشد و همواره دعای خیرش را بدرقه راه مخاطبان و گروندگان قرار دهد.
2- مراعات عواطف و احساسات مومنان: یکی از اصحاب پیامبر خدا به نام زید که آزاد شده و پسرخوانده اش بود، به همسرش که دختر عمه آن حضرت بود سازگاری نداشت و علی رغم اصرار پیامبر(ص) بر تفاهم و سازگاری از هم جدا شدند و آن حضرت برای اینکه نشان دهد که فرزند خوانده فرزند نیست و همسرش از محارم شمرده نمی شود، تصمیم داشت که برای شکستن یک سنت غلط عربی با او ازدواج کند ولی به خاطر رعایت عواطف و احساسات مردم، اقدام نمی کرد و سرانجام خدای متعال با نزول آیه ای نشان داد که این کار باید صورت گیرد: «به یادآور هنگامی که به آن کسی که مورد انعام خدا و تو قرار گرفته بود، میگفتی که همسرت را نگاه دار و از معصیت خدا بپرهیز و در دل خود پنهان میکردی آنچه را خدا آشکار میکرد و از مردم بیمناک بودی و خدا سزاوارتر است که از او بیمناک باشی بعد از آنکه زید از همسرش جدا شد او را به تزویج تو درآوردیم تا مومنان را در مورد همسران پسرخوانده هایشان پس از جدایی آنها مضیقه ای نباشد و فرمان خدا انجام شدنی است»(احزاب: 37).
رهبر دینی و پیشوای روحانی مردم باید به منظور کسب موفقیت بیشتر عواطف و احساسات مردم را مراعات کند و از کارهایی که هر چند خلاف شرع نیست، ولی عرف مردم آنها را نمی پسندند خودداری کند. البته مشروط بر اینکه رعایت افکار و عواطف و احساسات مردم، مستلزم مخالفت فرمان خدا نباشد که در این صورت مبلغ باید به جای اینکه از مردم بترسد از خدا بترسد. به عنوان مثال اگر پاره ای از تجملات و تشریفات مباح زندگی را مردم نمی پسندند و موجب بدبینی و انتقاد و گریز و نفرت آنها میشود باید از آنها بپرهیزد و ساده زیستی را شعار خود قرار دهد.
3- پرهیز از سیطره جویی:مبلغ باید توجه داشته باشد که وظیفه عمده او تذکر و یادآوری است. او میخواهد وجدان خفته مردم را بیدار کند و آنها را به فطرت الهی باز گرداند و نعمتهای فراموش شده را اعم از نعمتهای مادی و معنوی به یادشان آورد و چراغ معرفت یعنی عقل را در نهادشان برافروزد. در این صورت باید همچون یاری مهربان و دوستی صمیمی و معلمی دلسوز و رفیقی شفیق و انیسی خلیق در کنارشان باشد. روشن است که با سیطره جویی و پرخاشگری و خشونت، رسالت الهی خود را نمی تواند به انجام برساند. خدای متعال به پیامبر گرامی خود میفرماید: «فذکر انما انت مذکر لست علیهم بمسیطر؛ پس تذکر ده که تو تنها تذکر دهندهای و بر آنها سلطه گر نیستی»(غاشیه: 21 و 22).
اما وظیفه مبلغ در ارتباط با غیرخودیها: هدف انبیاء این است که هم خودیها را حفظ کنند و هم غیرخودیها را در حوزه جاذبه خود قرار دهند. تندروی و خشونت هم خودیها را نومید میکند و هم غیرخودیها را از ساحت تبلیغ و هدایت و ارشاد دور میسازد.
فرعون کسی بود که ادعای خدایی میکرد و مردم مصر را به سوی شرک و گمراهی سوق میداد. خدای متعال موسی و هارون را مامور میکند که برای ارشاد و هدایت او دست به کار شوند و خود را برای هر گونه پیشامدی آماده سازند؛ ولی حتما باید از تندروی و پرخاش خودداری کنند در غیر این صورت پیشاپیش سند شکست خود را امضا کردهاند و هرگز امیدی به موفقیت خود نباید داشته باشند ولی اگر با نرمی و ملایمت سخن گویند ممکن است موفق شوند. دستور خدا به موسی و هارون چنین است: «اذهبا الی فرعون انه طغی فقولاله قولالینا لعله یتذکر او یخشی؛ بروید به سوی فرعون که او سرکشی کرده است با او به نرمی سخن بگویید باشد که تذکر پذیرد یا از خدا بترسد»(طه:43 و 44).
موسی و هارون از دیکتاتوری و استبداد فرعون وحشت داشتند و میترسیدند که او پیشدستی کند و به آزار و شکنجه آنها فرمان دهد یا خوی سرکشی خود را بروز و ظهور بخشد. مع ذلک خدای متعال به آنها دلگرمی بخشید و به آنها اعلام کرد که فرستاده پروردگار اویند و باید بنی اسرائیل را آزاد کند و از شکنجه آنها بپرهیزد و بداند که: «درود و سلام بر کسی است که هدایت پذیرد و عذاب خدا دامنگیر کسی است که به تکذیب و مخالفت روی آورد».
مبلغ راستین دین اگر با زبان دیگری با غیر خودیها رو به رو شود و تندی و خشونت پیشه کند، هرگز نمی تواند به وظیفه الهی خود عمل کند. به همین جهت است که خدای متعال رمز موفقیت آخرین پیامبر خود را حسن خلق و نرمخویی و مهربانی و پرهیز از درشتخویی معرفی کرد و فرمود: «فبما رحمه من الله لنت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک؛ به واسطه رحمت الهی بود که برای مردم نرمخو و مهربان شدی و اگر درشتخو و سنگدل بودی، از اطراف تو پراکنده میشدند»(آل عمران: 159).
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان