دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

در پی دارویی مشابه دین!‌

مقدمه: پیش از ورود به مباحث تعیین قلمروی رسالت و هدایت دین، نیاز به آن است که قدری از علت و ضرورت نیاز به دین و بحثهای مربوط به این مسئله سخن گفته شود.
در پی دارویی مشابه دین!‌
در پی دارویی مشابه دین!‌
نویسنده: هادی ثابتی

فلسفه دین: علت نیاز به دین(3)‌‌ ‌

مقدمه: پیش از ورود به مباحث تعیین قلمروی رسالت و هدایت دین، نیاز به آن است که قدری از علت و ضرورت نیاز به دین و بحثهای مربوط به این مسئله سخن گفته شود. ‌

در گام اول بیان علت و ضرورت نیاز به دین گفتیم که برای دانستن چرایی اینکه چرا آدمی به دین رو می‌آورد و در دین چه می‌بیند که از غیر دین نمی‌تواند آن را به دست آورد، باید هم معنای زندگی و هم معنای دین را بدانیم. سپس دین را با ارائه دو رکن تعریف کرده و در نهایت با توجه به تعریفی که از زندگی و دین ارائه کردیم، به طور مجمل و خلاصه، علل لزوم و ضرورت دین در زندگی انسانی را فهرست نمودیم.‌

گام چهارم در تبیین علت نیاز به دین: برای تبیین علت و ضرورت نیاز به دین می‌توان از روشهای تجربی، استدلالی و شهودی استفاده کرد (روشهای علمی، فلسفی و عرفانی)، اما نکته اصلی توجه به واقعیاتی است که حرکت در آنها از طریق تجربه، برهان و استدلال و یا کشف و شهود، امکان پذیر و قابل پیروی است. در ا ینجا برای نمونه به برخی از این واقعیات اشاره می‌کنیم:

1- تصفیه ذهنی بشر از آلودگیهای متنوع که او را از فعالیت فطرت، وجدان و عقل سلیم باز می‌دارد، با این تصفیه است که انسان آماده دریافت حقیقت می‌گردد، خواه این حقیقت مربوط به دین باشد، خواه نباشد.

2- بدان جهت که گرایش به دین با نظر به اصالت کمال گرایی و دریافت هدف نهایی زندگی در ذات انسان وجود دارد، لذا باید کوشش کرد و از راه دلایل عقلی و دریافتهای اصیل وجدانی مسئله فوق را اثبات کرد.

3- اثبات نظم و هماهنگی حاکم در دو قلمرو انسان و جهان از طریق قوانین علمی.

4- اثبات وابستگی اجزای هستی : بی شک چنین وابستگی ای ، ربط و نیاز اجزای هستی به یک حقیقت مستقل و غیر وابسته را اثبات می‌کند. این امر یک قاعده عقلی است.

5- یک احساس برین وجدانی؛ یعنی این احساس که اگر مبدا و معادی در کار نباشد، نه تنها چرخ و انجم و فضیلت و ارزشها، بیش از بازیهای حیات طبیعی- حیوانی چیزی نیست، بلکه جایگاه تنازع در بقاء و حاکمیت اقویایی است که جز خویشتن، چیز دیگری را در این دنیا به رسمیت نمی‌شناسند.

اگر مبدا و معادی در میان نباشد، این همه گذشتها و فداکاریهایی که انسانهای شریف و پاکدل برای سعادت و آزادی معقول و پیشرفت علم و دیگر وسایل رفاه و آسایش مردم- و به انگیزه- خدمت به بشریتی که وجود آنان مورد خواست خداوندی است متحمل شده اند، لغو و بیهوده خواهد بود. اگر مبدا و معادی نباشد، جان در راه حقوق انسانها باختن و دست از لذایذ مادی برداشتن، عین حماقت است.

6- هیچ عامل اصیل و ریشه داری در طول تاریخ وجود نداشته است که همچون دین موجب آسایش خاطر انسانها باشد.

7- شکوه عالی نوعی شهود برین در جهان هستی است که جز با گسترش «من انسانی» به هستی به دست نمی آید. این همان شهودی است که نه تنها عرفا بلکه دانشمندان بزرگ نیز از آن بهره مندند.

پنجم- آیا بشر، موجود دردمند و محتاجی است که این نیاز و درد او تنها با دین برطرف می‌شود، یا اینکه داروی دیگری می‌توان ساخت که از عهده اجرای نقش دین برآید؟

در بحث علت و ضرورت نیاز به دین به پاسخ این مسئله اشاره کردیم، حال به گونه‌ای مشخص تر و روشنتر به بررسی این مسئله می‌پردازیم. در پاسخ به قسمت اول سئوال باید گفت: بشر دردمند نیست بلکه وی گمشده‌ای دارد که نیازمند یافتن آن است. قطعی است که نام این حقیقت هرچه باشد باید پاسخگوی سئوالات اصلی او باشد که بدون پاسخ بدانها جز بن بست نهیلیستی منزلی دیگر پیش رو نخواهد داشت؛ همان بن بستی که بسیاری از انسانهای امروزی در داخل آن با کمال اضطراب در جا می‌زنند. این سئوالات عبارتست از: من کیستم؟ از کجا آمده‌ام؟ به کجا آمده‌ام؟ در ایجا با کیستم؟ برای چه آمده‌ام؟

پاسخ مثبت به این سئوالات به قدری حیاتی است که بشر -خصوصا بشر محصور در عصر جدید- به جهت بی‌اعتنایی بدانها توانایی پذیرش هیچ اصلی را ندارد. از این رو او در امروزهایی زندگی می‌کند که نه دیروزی داشته است و نه فردایی؛ یعنی اگر بشر در امروز خویش رفاه و آسایش و لذت گرایی اش را اشباع کند (که البته به دلیل دریا صفتی غرایز حیوانی هیچگاه اشباع نخواهد شد)، همه چیز و ازجمله گذشته و آینده اش را دارا می‌باشد و به همین جهت می‌توان گفت که انسان معاصر «اکنون» زده است. سر رشته تمامی اصول و قوانینی که تکلیف آدمی را در ارتباطهای چهارگانه مشخص می‌نماید در همان گمشده؛ یعنی دین است. این گمشده یک حقیقت خیالی نیست، بلکه اصالت بخش همه حقایق است و بدون آن هیچ واقعیت بد و خوب و وجدان و ارزشی نمی‌تواند مطرح باشد.

اما عاملی که باعث می‌شود آدمی خست خود را بیابد و سپس گمشده اش را صید نماید، توجه به این واقعیت است که بشر جزیی معنی دار از یک جهان معنی دار است که برای به ثمر رسیدن استعدادها و و سرمایه عالی شخصیتش در این جهان باید اموری را در بعد عمل و نظر رعایت کند که این امور و اصول در چهره دین قوام خود را همچون حکمت وجودی انسان، از مبدا هستی آفرین دریافت می‌کنند. با درک واقعیت مزبور است که آدمی ابتدا خود را و سپس گمشده‌اش رامی یابد.

اما در بررسی قسمت دوم مسئله، باید توجه داشت که اولا مدتی است بس طولانی که در برخی از جوامع، عده‌ای از مردم، از دین اعراض نموده اند و می‌خواهند مفاهیمی مانند اخلاق جهانی، حقوق جهانی و فرهنگ جهانی و به طور کلی اصطلاح جالب «اومانیسم» را جانشین «دین» نمایند و همانگونه که دیده‌ایم، این اصطلاحات نه از نظر استدلال و نه در قلمرو عمل، نتوانست گمشده اصلی بشر را به ارمغان آورد. ثانیا با فرض اینکه بشر بتواند مفاهیم مزبور را از قلمرو دانشگاهی و آکادمیک پایین آورد و آنها را مورد عمل و استفاده قرار دهد، تنها رهاورد آن، تامین زندگی صحیح و منطقی در طبیعت و روابط اجتماعی است، ولی آن گمشده حقیقی که باید با پاسخ به پرسشهای ششگانه گذشته پیدا شود، بدون دین پیدا نخواهد شد وگرنه جوامع شرق و غرب دنیای امروز، این همه ناله و شیون برای پوچی سر نمی دادند. آری گردانندگان بزرگ جوامع برای زدودن اصالت آن گمشده از عقول و دلهای بشر آمپول مخدری کشف نموده اند تا با تلقین و تزریق آن به عقل و روح آدمیان حداکثر بهره برداری را بکنند و آن مخدر چیزی نیست جز هستی داشتن و بودن به هر شکل ممکن.

مقاله

نویسنده هادی ثابتی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS