مرورگر شما از جاوا اسکریپت پشتیبانی نمی کند. این مسئله ممکن است باعث ایجاد عملکرد غیر صحیحی در سایت گردد.
بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی
خانه
درباره ما
تماس با ما
جستجو
بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی
جستجو
موضوعات
منو
اطلاع رسانی های علمی
معرفی کتاب
تاریخ
تبلیغ
تعلیم و تربیت
حدیث
دین
سیاسی
قرآن
مدیریت
فلسفه
اهل بیت
مهدویت
آداب و احکام اصناف
عمومی
فقه
اخلاق
مجموعه پرسش ها و پاسخ های دانش آموزی
مطالب نقد شده
نقد فیلم و سینما
نقد فیلم
معارف فیلم
تاریخ سینمای ایران
سینمای ایران
سینمای جهان
اندیشه
تلویزیون
مصاحبه ها
علمی
مذهبی
زندگی نامه
سیاسی
اجتماعی
اخلاقی
نشست ها وهمایش ها
معرفی نرم افزار
معرفی نشریات
معرفی مراکز پژوهشی
زندگی نامه
یادداشتها
بانک پژوهشگران وفرهیختگان
زندگی نامه فرهیختگان
معرفی پژوهشگران
اخبار
فرهنگی
حوزه و دانشگاه
اعتقادی
سیاسی
اجتماعی
جامعه
اخبار عمومی
خبرگزاری ها
معرفی سایت ها
پایگاه های علمی
پایگاه های مذهبی
پایگاههای عقائد
پایگاههای فرهنگی
پایگاههای جامع موضوعات
پایگاههای اندیشمندان اسلامی
پایگاه های پاسخ گویی به سوالات
پایگاه های پاسخ گویی به احکام شرعی
پایگاه های تاریخی
پایگاه های آموزشی
اطلاعیه
بانک محتوای تبلیغ
محتوای تبلیغی
سیره اهل بیت علیهم السلام
تربیت در قرآن
شرح جامع نهج البلاغه
مشاوره اسلامی
خانواده
پاسخ به شبهات
اخلاق
حکایات
منبرهای شما
معارف نهج البلاغه
نهج البلاغه
اخلاق وتربیت اسلامی
اخلاق اسلامی
تربیت اسلامی
معارف اسلامی
حلال و حرام
قرآن شناسی
مباحث تفسیری
معرفت در اسلام
ویژگی ایمان ومؤمن
مصادیقی از سبک زندگی اسلامی
علل وعوامل ترس از مرگ
شیطان از منظرقرآن و روایات
دین وجامعه دینی
دنیاو آخرت
تعاون و بررسی مسأله اعانه
توبه و امید به مغفرت
اهتمام به عمر انسان در اسلام
خداشناسی
امامت و ولایت
خطبه فدکیه و فضایل حضرت زهرا (س)
ویژگی های انتظارو عصر ظهور
زیارت و توسل
شرح خطبه قاصعه
فضایل پیامبر (ص) و اهل بیت (ع)
سیره معصومین (ع)
محبت اهل بیت (ع)
مقامات اهل بیت (ع)
ویژگی ولایت اهل بیت (ع)
راه توشه عاشورائیان
روضه ها
ذکر مصیبت پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم
ذکر مصیبت فاطمه الزهراء سلام الله علیها
ذکر مصیبت امیرالمومنین علیه السلام
ذکر مصیبت امام حسن مجتبی علیه السلام
ذکر مصیبت امام حسین علیه السلام
ذکر مصیبت امام سجاد علیه السلام
ذکر مصیبت امام باقر علیه السلام
ذکر مصیبت امام صادق علیه السلام
ذکر مصیبت امام موسی علیه السلام
ذکر مصیبت امام رضا علیه السلام
ذکر مصیبت امام جواد علیه السلام
ذکر مصیبت امام هادی علیه السلام
ذکر مصیبت امام حسن عسکری علیه السلام
ذکر مصیبت متفرقه
آموزش تبلیغ
آموزش فن خطابه
آموزش کلاسداری
روش بیان احکام
سیره تبلیغی علماء وارسته
سیره تبلیغی معصومین
کاربرد جامعه شناسی در تبلیغ
مقالات اخلاق و آداب در تبلیغ
مهارت های آموزش معارف اسلامی
روش تحقیق و منبع شناسی
ویژه نامه ها
ویژهنامه دهه آخر صفر
ویژهنامه محرم
ویژه نامه ماه رجب
رمضان؛ماه نیایش ودعا
اطلاعیه
احادیث موضوعی
عبرهای نجات بخش
سعادت در زیادها
شقاوت در زیادها
سخنرانی ها
سخنران ها
سخنرانی موضوعی
بانک مقالات
نوع مقاله
پژوهشی
نشریات
پاسخ به سوالات
احکام
احکام
جنبشهای معنوی نوپدید
سبک زندگی اسلامی
تربیت دینی
تاریخ
اسلام
ایران
تاریخ اسلام
تاریخ ایران
تاریخ انقلاب
سیاسی
تاریخ اسلام
اسلام
ایران
تاریخ انقلاب
علوم سیاسی
اجتماعی
زن و خانواده
فرهنگی
ارتباطات
جامعه شناسی
روانشناسی
پیشوایان معصوم
حدیث
فقه
اعتقادی
اخلاق
اندیشه ها و مکاتب
رذایل
فضائل
مبانی علم اخلاق
نامه های اخلاقی
پند و اندرز
حکایات
مدیریت
مدیریت و فقه اسلامی
خلاصه کتب مدیریت
مدیریت اسلامی
آینده پژوهی
مدیریت آموزشی
مدیریت زمان
اقتصاد
فرق و مذاهب
فرق شیعی
فرق غیر شیعی
ادیان
ابراهیمی
غیر ابراهیمی
علوم قرآنی
علوم حدیث
فلسفه
محض
مضاف
فلسفه اسلامی
کلام
اسلامی
جدید
فقه و اصول
حقوق
منتخب نشریات
ارتباطات
فصل نامه تربیت تبلیغی
پيش شماره اول فصلنامه مطالعات معنوی
پيش شماره 2 فصل نامه تربیت تبلیغی
شماره اول فصل نامه تربیت تبلیغی
شماره دوم فصل نامه تربیت تبلیغی
شماره سوم و چهارم فصل نامه تربیت تبلیغی
شماره پنج و شش فصل نامه تربیت تبلیغی
فصلنامه مطالعات معنوی
پيش شماره اول فصلنامه مطالعات معنوی
پيش شماره 2 فصلنامه مطالعات معنوی
شماره اول فصل نامه مطالعات معنوی
شماره دوم فصل نامه مطالعات معنوی
شماره سوم فصل نامه مطالعات معنوی
شماره چهارم و پنجم فصل نامه مطالعات معنوی
شماره ششم فصل نامه مطالعات معنوی
شماره هشتم و نهم فصلنامه مطالعات معنوی
شماره دهم فصلنامه مطالعات معنوی
فصل نامه سبک زندگی
علوم تربیتی
آئین دوست یابی
خانواده
پرسش و پاسخ
تقویم عبادی
اعمال شب
اعمال شبانهروز
ولادت
شهادت
اعمال ماه ها
اعمال روز
اعمال ماه محرم
اعمال ماه رمضان
اعمال ماه شعبان
اعمال ماه رجب
چند رسانه ای
آلبوم تصاویر
علماء
شخصیتهای برجسته
اماکن
رهبران دینی
انقلاب
جبهه و جنگ
مقاومت
مناسبتها
آرشیو فیلم
سخنرانی
مداحی
مذهبی
آرشیو صوت
مداحی
مذهبی
سخنرانی
علمی
مولودی
مرثیه
اخلاقی
ادعیه
متفرقه
قرآن
معرفی نرم افزار
احادیث
سخنوری
آیات قرآن
صبر
کمک کردن
اخلاق و رفتار
اعمال دینی
فرهنگ علوم انسانی و اسلامی
اقتصاد
اقتصاد خرد
اقتصاد کلان
اقتصاد مالی و بخش عمومی
اقتصاد کشاورزی و منابع طبیعی
اقتصاد توسعه
اقتصاد اسلامی
اقتصاد و ریاضی
تجارت بین الملل
مکاتب اقتصادی
پول و بانکداری
علوم تربیتی
تکنولوژی آموزشی
تحقیقات آموزشی
فلسفه تعلیم و تربیت
علوم کتابداری و اطلاع رسانی
روانشناسی تربیتی
مشاوره و راهنمایی
کودکان استثنایی
مدیریت آموزشی
برنامه ریزی درسی
پیش دبستانی و دبستان
مدیریت
مدیریت صنعتی
مدیریت تحول
فرهنگ سازمانی
مدیریت استراتژیک
نظریه های مدیریت
مدیریت منابع انسانی
مدیریت عمومی
مبانی سازمان و مدیریت
مدیریت بازرگانی
مدیریت دولتی
مدیریت رفتارسازمانی
مدیریت فرهنگی
روانشناسی
روانشناسی عمومی
روانشناسی بالینی
روانشناسی رشد
روانشناسی شخصیت
روانشناسی فیزیولوژیک
روانشناسی یادگیری
روانشناسی صنعتی و سازمانی
روانشناسی اجتماعی
آسیب شناسی روانی
روان سنجی
روان شناسان نامدار
فرا روانشناسی
بهداشت روان
منطق
ارتباطات
جامعه شناسی
ادبیات فارسی
ادبا و نویسندگان
بلاغت
نظم
نثر
تاریخ
تاریخ اسلام
تاریخ ایران
فلسفه تاریخ
علوم سیاسی
مسائل ایران
اندیشههای سیاسی
روابط بینالملل
ادبیات عرب
ادیان و فرق
ادیان ابراهیمی - یهودیت
ادیان ابراهیمی - مسیحیت
ادیان غیرابراهیمی
فقه و اصول
فلسفه
فلسفه علم
فلسفه اسلامی
فلسفه غرب
فلسفه اخلاق
کلام
کلام اسلامی
کلام جدید
قرآنپژوهی
انسان شناسی
پیامبر شناسی
امام شناسی
هستی شناسی
معاد شناسی
خدا شناسی
قصص و تاریخ
اخلاق
احکام و فقه
علوم قرآنی
تاریخ تفسیر و مفسران
تاریخ قرآن
علوم حدیث
درایه حدیث
پیش زمینه حدیث
اصطلاحات حدیث
رجال
اخلاق
فضائل
رذائل
عرفان
نظری
عملی
فرق و مذاهب
خوارج (غیرشیعی)
تصوف (غیرشیعی)
اصحاب حدیث (غیرشیعی)
اشاعره (غیرشیعی)
ماتریدیه (غیرشیعی)
وهابیت (غیرشیعی)
غلات (غیرشیعی)
سایر فرق اهل سنت
معتزله (غیرشیعی)
مرجئه (غیرشیعی)
مشترک
کیسانیه (شیعی)
اثنا عشریه (شیعی)
زیدیه (شیعی)
اسماعیلیه (شیعی)
واقفیه (شیعی)
غالیان (شیعی)
بهائیت (شیعی)
اهل حق (شیعی)
نصیریه (شیعی)
سایر فرق شیعی
اصول فقه
فقه
عبادات
معاملات
ملحقات
حقوق
آیین دادرسی
جرم شناسی
حقوق بشر
مالکیت فکری
حقوق بینالملل
حقوق عمومی
حقوق جزا و جرمشناسی
حقوق خصوصی
ویترین
یادداشتها
تست
درآمدى بر سیره مدیریتى پیامبر اعظم «ص» (قسمت اول)
25 تیر 1387, 0:0
درآمدى بر سیره مدیریتى پیامبر اعظم «ص» (قسمت اول)
نویسنده: محمدرضا احمدى
در سیره مدیریتى پیامبر اعظم نکات ارزشمندى وجود دارد که در این مقاله به فراخور هر یک از مـحـورهـاى آن مـواردى اسـتـخـراج شـده و مـورد تـجـزیـه و تحلیل قرار گرفته است .
چکیده
فلسفه رسالت رسول اعظم (ص)، ابلاغ پیام وحى به همه مخاطبان دین ، دعوت آنان به پـذیـرش این پیام و تربیت و هدایت ایشان براساس ارزشهاى وحیانى در جهت رسیدن به ((حیاة طیبه)) بوده است .
در این مـسیر، سیره مدیریتى آن حضرت در دو جنـه کاملاً مجزا و متفاوت قابل بررسى و الگوبردارى است :
الف ـ جنبه تطبیقى ، که موظف و مکلف بوده اوامر و نواهى خداى متعال را بى کم و کاست ابلاغ نماید و خود نیز با دقت و تعهد تمام بر اقامه ((حدود الله)) وفـادار بـاشـد.
ب جـنـبـه تـدبـیـرى ، کـه به تناسب شرایط و مقتضیات وبـراسـاس مـبـانـى عـلمـى ، عقلى و منطقى و با ملاحظه مصالح کلى جامعه و امت اسلامى در چارچوب شریعت اسلام به تنظیم و ساماندهى امور جامعه بپردازد.
در ایـن رابـطـه ، در تـمـام وظایف اساسى مدیریت که در فرایند عقلایى آن وجود دارد، در سیره مدیریتى پیامبر اعظم نکات ارزشمندى وجود دارد که در این مقاله به فراخور هر یک از مـحـورهـاى آن مـواردى اسـتـخـراج شـده و مـورد تـجـزیـه و تحلیل قرار گرفته است .
مقدمه
مـقـام مـعـظـم رهـبـرى ، در پـیـام نـوروزى خـود سـال 1385 را سـال پیامبر اعظم (ص ) اعلام و تاکید کرد که ((ملت ما درس هاى پیغمبر را بـایـد مـرور کـنـد و آنـهـا را بـه درس هـاى زنـدگـى و بـرنـامـه هـاى جـارى خـود تـبـدیل کند.)) این سفارش و تاءکید رهبرى اشاره به این نص صریح قرآنى دارد که مى فرماید: ((لقد کان لکم فى رسول الله اءسوةٌ حسنةٌ لمن کان یرجو الله والیوم الا خر)) (احـزاب / 21) و خـود آن حضرت نیز یادآور مى شود که ؛ ((الشریعة اءقوالى والطریقه اءفـعـالى والحـقـیـقـة اءحـوالى ...)). بـنـابـراین باید براى رهـیـافـت هـاى نـظـرى و مـعـرفـت شـنـاخـتـى خـود، بـه ((اقـوال )) پـیـامـبـر و بـراى جـنـبـه هـاى کـارکـردى بـه ((افـعـال )) پـیـامـبـر روى آورد تـا بـا حـقـایـقـى کـه آن بـزرگـوار کـمـال مـعـنـوى آن را ادراک نـمـود، آشـنـا شـد، زنـدگـى کـرد و بـه کمال حقیقى نائل گردید.
سیره پیامبر منشاء الهى و ربانى داشت و از هر نوع شائبه نفسانى و تمنّیات و اغراض غـیـرصـحـیـح مبرّا بود. ساده ، بى پیرایه و کاملاً کاربردى و عملیاتى ، و از هر نوع تشریفات زائد و ظـاهـرى و غـیـر ضـرور بـه دور بـود. نـوع مـحـل کـار، مـنـزل ، معاشرت با زیردستان و دوستان و خانواده ، نوع لباس ، غذا، شیوه فرماندهى و مدیریت پیامبر(ص ) هیچ نوع تکلف و شائبه اى نداشت . روش هاى مدیریتى و زندگى او صـادقـانـه و تـواءم با اخلاص ، خیرخواهى و دوراندیشى بود. روش و منش آن حضرت منطقى ، عقلایى ، عالمانه ، صالحانه و مدبرانه بـود و مهم تر از همه موجب عسر و حرج ، ضرر و زیـان و تـکـلف زیـردسـتـان و مـاءمـوران خـود نـمـى شـد و در هر شرایطى گفتار و کردارش بر پایه عدل و انصاف قرار داشت .
امـروز، در شـرایـطـى که رویکردهاى اصول گرایانه در ابعاد گوناگون مدیریت کلان نظام اسلامى مورد توجه و اقبال عمومى مردم مسلمان ، متدین و انقلابى ایران است ، انطباق کـارکـردهـاى مـختلف مدیریتى نظام با سیره نظرى و عملى پیامبر عظیم الشاءن اسلام در حوزه مدیریت و خط مشى گذارى امرى لازم و ضرورى است . این مقاله در حد بضاعت مزجات خود، در پى بررسى همین موضوع است و با استفاده از روش قیاسى ـ استنباطى و مطالعه اسـناد و مدارک موجود در زمینه سیره شناسى و مقوله بندى محتواى آنها، در دو بخش اصلى تـقـدیم خوانندگان گرامى مى شود. بخش اول تاءملى کوتاه بر مبانى مدیریت دینى با تـکـیـه بـر سـیـره نـبـوى دارد و در بـخـش دوم نـیـز سـیره نظرى و عملى نبى اکرم (ص ) بـراساس فرایند عقلایى و منطقى مدیریت و وظایف اساسى آن به اختصار مورد بررسى و تحلیل قرار گرفته است .
پـرواضـح اسـت که یک مقاله گنجایش پرداختن عمیق و مستوفى به این موضوع را ندارد و عـلى القـاعـده جـامـعـیـت و گـسـتـردگـى آن را نـیـز بـه طـور کامل پوشش نخواهد داد. و این عذر تقصیرى است به پیشگاه آن گرامى ؛ با این امید که با تـلاش هـمـه صـاحـبـان ذوق و نـظـر و پـیـروان راسـتـیـن آن بـزرگـوار بـه کمال خود نزدیک تر شود. ان شاءا...
مفهوم شناسى
ـ سـیـره : در لغت به مفهوم ((مشى )) و در اصطلاح ، به معنى شیوه یا حالت نهادینه شده رفتار و روش تدبیر و اداره امور و هدایت مردم براساس ارزش ها و آموزه هاى دینى است .
ـ سیره نبوى : از مفهوم سیره اخذ شده و به آن ، تاریخ غزوات و جنگها و وقایعى که به نـحـوى بـا زنـدگـانـى رسـول اعـظـم (ص ) مـرتـبـط بـوده اضافه شده است .
مهم ترین منابع قابل رجوع و معتبر براى شناخت سیره نبوى عبارت است از قرآن کریم ، ا حـادیـث مـعـتـبـر روایـت شـده از آن حـضرت و یا امامان معصوم علیهم السلام ، شرح مغازى و جـنـگـهـایـى که آن حضرت فرماندهى یا مدیریت کرده ، اسناد و مدارک معتبر تاریخى و یا منابع معتبر دیگرى که به توصیف معجزه ها، ویژگى ها و حالات آن بزرگوار پرداخته است .
ـ مـدیـریـت : از اصـطـلاحـات نـسـبـتـاً نـوظـهـور اسـت و براى آن در زبان انگلیسى دو واژه معادل وجود دارد.
الف ـ Administeration به معناى اداره کردن و کمک کردن ، یارى رساندن .
ب ـ Management بـه مـعـنـاى تـرتـیب دادن ، گرداندن ، سامان دادن ، از عهده چیزى یا کارى برآمدن ، درست به کار بردن ، تربیت کردن ، درست کردن ، نگهدارى کردن ، موفق شدن ، تدبیر کردن و مانند آن .
امـّا در مـنـابـع و مـتـون اسـلامـى و ادبـیـات عـرب از ریـشـه فـعـل ((ادارَ، یـدیـر، ادارةً)) گرفته شده و علاوه بر آن ، مفاهیم و واژگان چندى نیز وجود دارد که به نوعى با ابعاد مختلف مفهوم عام مدیریت مرتبط مى باشند. از جمله این مفاهیم و واژگان به موارد زیر مى توان اشاره کرد:
1. دائرة : بـه مـعـنـاى پـیـشـامـد، واقـعـه ، که به نوعى مفهوم ساختار و سـازمـان امـروزى از آن قـابل استفاده مى باشد.
2. تـدبـیـر: بـه معنى در فرجام امور اندیشه کردن ، آینده نگرى ، عاقبت اندیشى .
3. إ مـرة : از ریـشه اءمر که امیر (فرمانده ) و ماءمور (فرمانبر) نیز از همین ماده است ، به مـفهوم دستور دادن به چیزى یا کارى و یا بازداشتن از چیزى و کارى است و با مفهوم عموم مـدیـریـت به صراحت مرتبط مى باشد. و در بیانات اولیاى دین و منابع اسلامى نیز با همین معنا وجود دارد.
4. قـدرت : مـفـهـوم کـلى قـدرت داراى مؤ لفه هاى گوناگونى مانند سیاسى ، اجتماعى ، فرهنگى ، اقتصادى ، نظامى و... است . شیوه کاربست منابع قدرت و چگونگى سازماندهى و رهـبـرى نـیـز یـکـى از مـؤ لفـه هـاى اسـاسـى قـدرت اسـت و بـه ایـن معنا در بیانات و رهنمودهاى اولیاى دین به ویژه پیامبر اعظم (ص ) و امیرالمؤ منین على (ع ) به کار رفته است .
5. سیادت : به معناى سرورى کردن و برخوردارى از حقِ دستور دادن و امر و نهى کردن ، از جـمـله مـفـاهـیـم مـرتـبـط بـا مـعـنـاى عـمـومـى مـدیـریـت اسـت .
6. سـیـاسـت : به معناى گروهى از مردم و یا بخشى از امور را براى تحقق هدفى مشخص هـدایـت کـردن ، و امـور جامعه را بر مبنایى مشخص تدبیر نمودن .
7. راعـى : از مـفـهـوم راعـى یـا سرپرست ، معناى مراقبت از خویش یا دیگرى اخذ شده و در قـرآن کریم و بیانات پیامبر اکرم (ص ) و سایر اولیاى دین هم به همین معنا مورد توجه بوده و به کار رفته است .
ـ مدیریت از نظر دانش مدیریتى : در یک تعریف جامع مى توان گفت مدیریت عبارت است از: فـرایـنـد مـنـطـقـىِ بـه کـارگـیـرى منابع و امکانات براى تحقق اهداف از پیش تعیین شده بـراسـاس یـک نـظـام ارزشـى خـاص ، کـه شـامـل بـرنـامه ریزى ، سازماندهى ، هدایت و کنترل مى شود.
ـ سـیـره مـدیریتى پیامبر اعظم (ص ): با توجه به مفهوم لغوى و اصطلاحى ((سیره )) و ((مـدیریت ))، مراد از سیره مدیریتى پیامبر اعظم (ص )، روش هایى است که آن حضرت در فـرایـنـدهـاى انـجـام رسـالت الهـى خـویـش ، بـراى ساماندهى امور جامعه اسلامى و هدایت مـسـلمـانـان در ابـعـاد مـختلف دینى ، فرهنگى ، آموزشى ، تربیتى ، سیاسى ، اقتصادى ، اجـتـمـاعـى ، نـظـامـى ، حقوقى و... به کار مى برده و یا توصیه مى فرموده است . و این روش ها در آیات قرآن کریم ، روایات معتبر و ماءثور از معصوم ـ علیه السلام ـ و اصحاب آن بزرگوار و کتاب هاى مربوط به مغازى وتاریخ زندگى آن حضرت و سایر اسناد و مدارک معتبر اسلامى منعکس گردیده است.
بخش اوّل ؛ تاءملى در مبانى مدیریت دینى
1. جنبه هاى دوگانه در مدیریت دینى
اساس شریعت اسلامى متکى بر وحى است و وحى نیز ثابت و لایتغیر است . و این در حالى اسـت که شرایط و مقتضیات امورى که مدیران باید براى مواجهه با آنها خود را آماده کنند و نـیـز در یافتن راهکارها و اتخاذ خط مشى ها و تصمیمات گوناگون مدیریتى ، با آن ها روبرو مى شوند، دائماً در حال تغییر و تحول و دگرگونى اند. بنابراین ، مدیریت به مـفـهـوم بـخشى از مسئولیت هاى مدنى مدیر که باید به اداره امور عمومى بپردازد، روشى اسـت کـاربـردى بـا جـنـبـه هـاى مـنـحـصـراً تـدبـیـرى کـه اقـتـضـاى مـاهیت آن نیز تغییر و تـبـدیـل است ؛ از این نکته مى توان نتیجه گرفت که مدیریت از جهت اخیر، موضوع فقه و اسـتـنـبـاط احکام شرعى نیست ، ولى از جهت تجربه عملى و کاربرد مشروع منابع قدرت و گـزینش رهیافت ها و اتخاذ تصمیمات ، بر اصول و مبانى تشریعى ثابت متّکى است که بـا تـغـییر شرایط و احوال دچار تغییر و تبدیل نمى شود. از هـمـیـن رو، مـدیریت دینى موضوع فقه بوده ، استنباط احکام شرعى از مبادى آن است .
به عبارت دیگر، احکام شرعى (چه به صورت نص فقهى و یا فتواى اجتهادى ) و چه به صورت حکم تکلیفى یا وضعى و یا چه به صورت واجب کفایى یا عینى و یا تعیینى یا تخییرى ، جزء مبانى ثابت و لا یتغیر مدیریت دینى است و مدیر مسلمان و متدین نمى تواند بـراى اداره امـور تـحـت سـرپـرسـتـى و مـدیـریـت خـود در آنـهـا دخل و تصرف نماید.
در نتیجه باید گفت : مدیریت دینى داراى دو جنبه اساسى است :
الف ـ ((جنبه تدبیرى ))که تابع شرایط و مقتضیات زمانى و مکانى امورى است که مدیر بـاید با فراست ، دانش ، تجربه و مهارت خویش براى آنها رهیافت ها و راهکارهاى مناسب پیدا کند.
ب ـ ((جـنـبـه تـطـبـیـقى ))، که تابع احکام ثابت و لایتغیر شرعى است و مدیر باید تمام رهیافت ها، راهکارها، دستورالعمل ها، رویه هاى جارى ، راهبردها و سیاست هاى خود را با این مـسـلمـات شـرعـى کـه ((حدود الله )) نام مى گیرد هماهنگ و منطبق سازد و حق ندارد تحت هیچ شرایطى کمترین تخطى از آنها را داشته باشد.
در سـیـره مـدیـریـتـى پـیـامـبـر اعـظـم (ص ) نـیـز رعـایـت دقـیـق ایـن دو جـنـبـه بـه طـور کامل و با صراحت تمام قابل مشاهده است : آنجا که ابلاغ پیام الهى و مراعات حدود الهى در کـار اسـت ، کـمـتـریـن مـلاحـظـه کارى و مماشات و تاءخیر و تاءنّى ، به معناى عدم ابلاغ رسـالت و عـدم انـجـام تـکـلیـف شـنـاخـتـه مـى شـود و خـداى مـتـعـال بـا قـاطـعـیـت تـمـام نـسـبـت بـه آن هـشـدار مـى دهـد. آن بزرگوار خود نیز حتى در برابر این که ماه را در یک دست و خورشید را در دست دیگرش قرار دهند حاضر نیست کمترین تخطى و کوتاهى یا تغییر در این زمینه را بپذیرد. و از جهت دیگر تمام اقوال و احوال و تدابیرى که آن حضرت اتخاذ فرموده ، تجلى روشن و کـامـل احـکـام شـرعـى و اوامـر الهـى در عـیـنـیـت اداره امـور و مـواجـهـه بـا مـسـائل و شـرایـط گـونـاگـون اسـت . بـه هـمـیـن دلیـل اسـت کـه خـداى مـتـعـال بـا صـراحـت اعـلام مـى کند: ((و ما آتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا)) (النـجـم / 4) چـرا کـه ((و مـا یـنـطـق عـن الهوى إ ن هو إ لا وحى یوحى )) (النجم / 4) خداى متعال به او فرمان مى دهد که ((قل انما اتبع ما یوحى إ لىّ من ربّى )) (اعراف / 203) و او نـیز با کمال خشوع و خضوع بیان مى دارد که ؛ ((إ ن اتبع إ لاّ ما یوحى إ لىّ و ما اءنا إ لاّ نذیر مبین .)) (احقاف / 9)
2. موضوع سلطه ادارى
آن چنان که از تعریف مدیریت قابل برداشت است ، موضوع سلطه ادارى دو چیز است :
الف . منابع و امکانات مادى و معنوى .
ب . عـامـل انـسـانـى کـه سـایر عوامل و منابع را در فرایندهاى منطقى ترکیب نموده کالا یا خدمات مورد نظر را تولید و عرضه مى کند.
اعـمـال سـلطـه ادارى بـر انـسـان ، بـه شـکـل اوامـر و نـواهـى ، دسـتـورالعـمـل هـا، بـخـشـنـامـه هـا رویـه هاى جارى ادارى یا هر دستور الزام آور و تدبیر سازمانى خاص آشکار مى شود که آزادى و اختیار کارکنان را در فعالیت هاى مباح و مشروع ، محدود کند. سلطه بر امکانات مادى (طبیعت ) نیز در انواع تصرف ها و کاربردها و تغییر و تبدیل ها و فراورى هایى که آدمى براى تاءمین خواسته ها و نیازهاى خود انجام مى دهد، مـتـجـلى مـى گـردد. در ایـنـجـا ایـن سـؤ ال اسـاسـى مـطـرح اسـت که مبناى جواز و مشروعیت اعمال این سلطه از سوى مدیران و سازمانها بر روى انسان (کارمندان ) و طبیعت چیست ؟
قـاعـده اولى عـقلى و نقلى در خصوص اعمال سلطه انسان بر انسان ، این است که از ناحیه هـر کـس کـه بـاشـد نـامـشـروع اسـت ؛ هـیـچ فـردى بـر فـرد دیـگـر ولایـت و حـق اعـمـال سـلطـه نـدارد. بـه حـکـم عـقـل و نـقـل ، ولایـت مـطـلقـه فـقـط و فـقـط بـراى خـداى متعال است : ((إ ن الحکم إ لاّ لِلّه ))
(یوسف / 40) ((الله ولى الذین امنوا)) (بقره / 257) ولایت الله نیز هم تکوینى است و هم تـشـریعى و موضوع آن هم مجموعه هستى و کائنات است و هیچ پدیده ، شیئى یا شخصیتى نـیز از این قاعده کلى مستثنى نیست ؛ به تعبیر امیر المؤ منین على (ع ): ((و لا یمکن الفرار مـن حـکـومـتـک )). بـنـابـرایـن ، خـروج از ایـن اصـل اولى و اسـاسـى فـراگـیـر، جـز بـا دلیل قطعى شرعى جایز نمى باشد. بر این اسـاس اعمال سلطه ادارى انسان بر انسان جز بر مدار احکام شرعى مشروع و جایز نیست و براى اعمال آن حتماً باید ادله قطعیه شرعیه اقامه نمود.
امـّا در مـورد سـلطـه انسان بر منابع طبیعى و امکان تصرف در آن از جانب انسان ، به حکم عقل و نقل ، اصل اساسى ((اصالة الا باحه )) جارى و سارى است .
قرآن کریم در این باره با صراحت تمام اعلام مى کند که :
سخر لکم ما فى السموات و ما فى الا رض جمیعاً (جاثیه / 12)
الم تروا اءن الله سخر لکم ما فى السموات و ما فى الا رض و اءسبغ علیکم نِعَمَهُ ظاهرةً و باطنةً (لقمان / 20)
والا رض وضعها لِلاْ نام (الرحمن / 10)
بنابراین ، انسان ـ بما هو انسان ـ اولاً و اصالةً حق تصرف و بهره گیرى از طبیعت و مواهب گوناگون آن دارد مگر آنکه شرع مقدس دستور خاصى در محدود سازى آن داشته باشد.
با توجه به این دو اصل اساسى که در خصوص مشروعیت سلطه ادارى بر انسان و طبیعت گـفـتـه شـد، بـه نص صریح قرآن کریم ، اعمال سلطه بر انسانها از جانب پیامبر اعظم (ص ) مشروع و در راستاى حاکمیت و سلطه الهى است ؛
یا ایها الذین امنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول (نساء / 59)
النبى اءولى بالمؤ منین من اءنفسهم (احزاب / 33)
و مـا کـان لِمـؤ مـنٍ و لا مـؤ منةٍ إ ذا قضى الله و رسولُه اءمراً اءن یکون لهم الخیرة من اءمرهم (احزاب / 36)
بـنـابـرایـن ، هنگامى که پیامبر اعظم (ص ) بر انسانها ولایت دارد و ولایت او نیز دقیقاً در جـهـت ولایت خداى متعال است ، به طریق اولى بر طبیعت و سایر ارکان هستى نیز ولایت و حق تصرف خواهد داشت .
3. ماهیت سلطه ادارى
حق سلطه و تصرف در اشخاص و اشیاء ـ آن گونه که قبلاً هم اشاره شد ـ به یکى از دو صورت زیر قابل تصور است :
الف ـ سلطه از باب ولایت ذاتى و یا جعلى
ب ـ سلطه از باب نیابت از جانب کسى که خود یا ولایت ذاتى دارد و یا ولایت جعلى
اگر ولایت شخصى ولایت ذاتى یا جعلى باشد، ((ولى )) نامیده مى شود، امّا اگر ولایت او بـه نـیـابـت از جـانب ولىّ باشد، ولایت او ((تولیت )) و خود او ((متولى )) نامیده مى شود. مـثال براى ولى به ولایت ذاتى ـ براساس اصول مسلم شرعى ـ ولایت پیامبر اعظم (ص ) و امام معصوم (ع ) و ولایت فرد واثق بر خود یا ولایت پدر و جد بر فرد قاصر است .
مـثـال بـراى ولى بـه ولایـت مجعول ـ براساس اصول مسلم شرعى ـ ولایت فقیه جامع الشرایط در عصر غیبت ، و یا ولى وقف به هنگامى است که واقف او را با اختیار تام متولى وقف کرده باشد.
از تـفـاوت مـیـان ((ولایـت )) و ((تـولیـت )) مـى تـوان دریافت که ماهیت سلطه ادارى براى پیامبر اعظم (ص ) از نوع سلطه ولایت است ، ولى در مورد سایر کارگزاران نظام اسلامى ـ در صدر اول ـ از نوع سلطه ((تولیت )) مى باشد. از این رو باید گفت امروز هم مدیران و کـارمـنـدان ادارى ، مـتـولى امور هستند نه اولیاى امور! آنها براساس دو جنبه تدبیرى و تـطـبـیـقـى کـه قـبلاً یادآورى شد، هر جا قوانین و مقررات موضوعه مشروعه و احکام قطعى شرعى و دستورالعمل ها و رویه هاى سازمانى ابلاغى مشروع وجود داشته باشد، صرفاً مجرى قوانین ، دستورالعمل ها و احکام شرعى اند و در مقام تدبیر هم مکلف اند همه تدابیر و رهـیـافـت هـاى خـود را بـا احـکـام و مـسـلمـات شـرعـى و قـوانـین موضوعه مشروعه مطابقت دهند.
بـنـابراین باید گفت مدیریت عمومى (بخش دولتى ) به هیچ عنوان جنبه شخصى ندارد و سیره رسول خدا(ص ) نیز به روشنى بیانگر این حقیقت است .
از آن بزرگوار، روایت هاى متعددى نقل شده که فرموده است :
ـ سـوگـند به خدا، ما به آن کس که به دنبال پست و مقام بوده ، براى به دست آوردن آن حریص باشد، مسئولیت واگذار نمى کنیم !
ـ خـیـانـت کارترین شما نزد ما کسى است که در پى کسب پست و مقام باشد!
4. مدیریت و نظام ارزشى
مـدیـریـت کـلاسیک در مفهوم رایج و عمومى خود (از جهت تدبیرى ) ماهیّتى علمى ، مهارتى ، فـنـى و تـنـظـیـمـى مـحـض دارد؛ یـعـنـى امـور مـشـخـّصـى را بـراسـاس فـرایـنـدهـاى مـعـقـول و مـنـطـقـى و عـلمـى خـاصـى سـازمـانـدهـى و رابـطـه مـیـان آنـهـا را تـنـظـیـم و کـنـتـرل مى کند تا اهداف خاصى را محقق سازد. از این نظر، مدیریت امرى روبنایى تلقى مـى شـود کـه بـه مـسـائل اعـتـقـادى و مـعـنـوى ، کـه بـه واقـع زیـربـنـاى اصـلى و عـامـل بـنـیـادین تکوین رفتار کارکنان است ، بى اعتنا و بى توجه بوده ، فضاى حاکم ، فضاى سکولاریسم رفتارى است .
امـّا در سـیـره مـدیـریـتـى پـیامبر اعظم (ص )، مدیران باید نسبت به این ارزشها در حیطه مـسـئولیـت و مـدیـریـت خـود کـامـلاً مـسـئول و مـتـعهد باشند؛ به عبارت دیگر، مدیران باید قـبـل از هـر چـیـز توجه کنند که انسانهاى تحت سرپرستى آنها تکویناً داراى کرامت اند و بـالقـوه شـایـسـتـه پـوشیدن کسوت خلیفة الهى ، و او باید در نقش یک مربى دلسوز و مـهـربـان و خـیـرخـواه و مـتـعـهد، به جنبه هاى تربیتىِ روش هاى مدیریتى خود نیز توجه نـمـایـد و بـیـنـدیـشـد کـه در جـهـت تـربیت ، تزکیه ، ارتقاء و پرورش استعدادهاى ذاتى کـارکنان تحت امر خود چه نقشى برعهده دارد و این نقش را چگونه ایفا مى کند؛ آن چنان که پیامبر عظیم الشاءن اسلام و همه انبیاء سلف ـ علیهم السلام ـ نیز این گونه بوده اند؛
یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب والحکمة (جمعه / 2)
5. جایگاه تخصص و تعهد در مدیریت دینى
قـرآن کـریـم بـا صـراحت تمام اعلام مى کند که ((و لا تقف ما لیس لک به علم )) (اسراء / 36) و هـرگـز کـسانى را که داراى دانش و تخصص اند با کسانى که از دانش و تخصص بى بهره اند یکسان و برابر نمى داند. (زمر / 9) امّا، آنجا که دانش و تخصص تواءم با ایمان و تعهد باشد، قطعاً و یقیناً ایـن تـفـاوت بیشتر مى شود. آنجا که خشیت الهى و مراعات ((حدود الله )) لازم است ، ((انّما یخشى الله من عباده العلماء)) (فاطر / 28)، و از این جاست که مؤ منان دانشمند و متخصص در درگـاه الهى به مراتب محبوب تر و مقرب ترند. (مجادله / 11) بنابر آنچه گفته شد و با توجه به جنبه هاى دوگانه تطبیقى و تدبیرى در مدیریت دینى ، پرواضح است که هـم ایـمـان و تـعـهـد دیـنـى در مـدیریت نظام اسلامى مهم است و هم دانش ، تخصص و مهارت تنظیمى (برنامه ریزى و سازماندهى ).
بـر ایـن اسـاس اصـل اولى در سـیـره مـدیریتى پیامبر اعظم (ص )، براى انتخاب مدیران داشـتـن تـعـهـد و تـخـصـص بـا هـم بـوده اسـت . امـّا سـؤ ال ایـنـجـاسـت کـه در جـایـى کـه بـه دلایلى تحقق تواءمانِ دو شرط تعهد و تخصص ممکن نـباشد، چاره چیست ؟ سیره عملى پیامبر اعظم (ص ) در این زمینه ، چنین بوده که پاره اى از مـسـئولیـت هـاى مـالى و عـمومى و والیان شهرهاى نومسلمان ، به مسلمانان نوپا سپرده مى شـد، مـانـند آنچه به گروندگان زمان فتح مکه سپرده شد، در حالى که پیامبر(ص ) مى توانسته از بین مهاجر و انصار و سابقون در اسلام در مسئولیت هاى یاد شده استفاده کند.
جلال الدین سیوطى در ((تاریخ الخلفا)) نقل مى کند که ((پیامبر(ص ) مردى را بر قومى بـه امـیـرى مـنصوب مى فرمود در حالى که در میان آن قوم افراد بهتر از او وجود داشتند. امـّا، آن مـرد بـه لحاظ ذهنى و آگاهى به فنون رزم نسبت به افراد آن قوم برتر و آگاه تـر بـود.))
بـهـتـریـن تـوجـیـه در ایـن رویـه مـدیـریـتـى ، ایـن اسـت کـه بـگـویـیـم بـه دلیـل مـحـدودیـت در وجـود افـراد مـتخصص و کارشناس در امور مدیریت و مملکت دارى در میان مـهـاجـر و انـصـار و سـابـقـون در اسـلام از یـک سـو و اهـمـیـت فـوق العـاده مـسائل مدیریت کلان نظام نوپاى اسلامى در مرکزیت آن یعنى مدینه ، در سایر بلادى که بـه تـدریـج در حـوزه حـاکـمـیـت اسـلامـى قرار مى گرفتند، بناچار از وجود متخصصان و کـارشـنـاسـان تـازه مـسـلمـان اسـتـفـاده مـى شـده ، ولى در عـیـن حـال بـا مـراقبت و نظارت دقیق و شدید مانع از آن مى شدند که احیاناً براساس عادت ها و رویـه هـاى جـاهـلى خـود بـا مـردم رفتار کنند.
بـراسـاس ایـن سیره نبوى ، یک اصل فقهى بنا شده که تخصص بر تعهد مقدم است و تا زمـانـى که فرد متخصص متعهد با تقوا یافت نشود، مى توان براى حفظ شیرازه امور کار را بـه افـراد مـتـخـصـص کاردانى سپرد که برخى ویژگى هاى ارزشى لازم را ـ احیاناً ـ نداشته باشند.
مساءله مهم دیگر جواز یا عدم جواز بهره گیرى از متخصصان و کارشناسان غیر مسلمان در پست هاى مهم و حساس مدیریتى در حکومت اسلامى است ؛ زیرا مدیریت ـ ماهیتاً ـ مستلزم سلطه و اقتدار مدیر غیر مسلمان بر کارمندان مسلمان و بخشى از حوزه حاکمیتى اسلام است .
بـه عـقـیـده علامه سید محمدمهدى شمس الدین ، در این رابطه برداشت کلى فقهاى شیعه از سـیره پیامبر اعظم (ص ) و نص صریح قرآن کریم عدم جواز است ، امّا برخى از فقهاى مسلمان وزارت (مدیریت ) را به دو قسم تقسیم نموده اند: 1. وزارت تفویض که با اختیارات تام منصوب مى شود تا در جنبه هاى تدبیرى طبق تـشـخـیـص خـود عمل کند. 2. وزارت تنفیذ که بدون اختیار تام منصوب مى شود و براى هر تـصـمـیـمـى بـایـد از مـافـوق مـسلمان خود دستور بگیرد. براساس این تقسیم ، ـ در مورد اضـطـرار ـ تـنـهـا انـتـصـاب مـدیـر تـنـفـیـذ غـیـر مـسـلمـان جـایـز اسـت .
امـّا در مـورد کـارفـرمـایى غیر مسلمان بر مسلمان ، سیره نبى اکرم و ائمه معصومین ـ علیهم السـلام ـ بـر صـحـت عـقـود اجـاره ، مـزارعـه و مـضـاربه و مانند آن بوده است . در احوالات امـیرالمؤ منین على (ع ) نیز آمده که از آبیارى باغ فردى یهودى اجرت گرفته است . نص صـریـح آیاتى مانند ((تجارةٍ عن تراض )) (نساء / 29) یا ((اوفوا بعهد الله اذا عاهدتم )) (نـحـل / 91) و آیـه ((اوفوا بالعقود)) (مائده / 1) و مانند آن نیز دلالت بر این دارد که اسـتـخدام مسلمانان در شرکت هاى بازرگانى ، صنعتى ، کشاورزى و خدماتى غیر مسلمانان در صورتى که عزت و حرمت اسلامى مؤ منان را مخدوش نکند، صحیح و بلامانع است .
ادامه دارد/
منبع : خبرگزاری فارس
درآمدى بر سیره مدیریتى پیامبر اعظم «ص» (قسمت اول)
نظر خود را بنویسید!
در حال حاضر هیچ نظری برای این مقاله وجود ندارد.
برای درج نظر خود درباره
درآمدى بر سیره مدیریتى پیامبر اعظم «ص» (قسمت اول)
فیلدهای زیر را پر کنید.
نظر شما
عنوان
این فیلد اجباریست.
امتیاز
-
1
2
3
4
5
این فیلد اجباریست.
نظر شما
این فیلد اجباریست.
اطلاعات شما(اختیاری)
نام شما
آدرس شما
پست الکترونیک
جستجو
این موضوعات را نیز بررسی کنید:
منتخب نشریات
اردیبهشت 94
جدیدترین ها در این موضوع
رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران
در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزشهای اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهمالسلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شدهاند با تلاشهای خود سعی بر بیارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
30 خرداد 1403, 15:48
تبیین و ضرورتشناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری
در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مسالهی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
30 خرداد 1403, 15:48
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری
در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
30 خرداد 1403, 15:48
دختر در آینه تعامل با پدر
یهود از پیامبری حضرت موسی علیهالسلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیهالسلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
30 خرداد 1403, 15:47
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل
با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
30 خرداد 1403, 15:47
پر بازدیدترین ها
اگر والدین به فرزندان ستم کنند فرزندان چطور برخورد کنند، بطوری که هم موجب ناراحتی آنها نشود و هم بتوانند آنها را امر به معروف و نهی از منکر کنند، و اگر نصیحت تأثیر نداشت چطور باید با آنها برخورد کرد؟
24 آبان 1393, 14:10
نسبت های چهارگانه (نسب اربع)
24 آبان 1393, 14:8
راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن
قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
11 دی 1396, 13:58
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران
این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نمودهاند.
4 تیر 1390, 0:0
رساله حقوق امام سجاد(ع)
اشاره: برخی محققان میراث علمی امام سجاد(ع) را به سه بخش تقسیم کردهاند: روایات، ادعیه (بهویژه در صحیفه سجادیه)و رساله حقوق.
15 اردیبهشت 1397, 19:5
سایت های پژوهشکده باقرالعلوم
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان
پژوهه تبلیغ
Powered by
TayaCMS