21 تیر 1397, 0:0
«ان الجهاد باب من ابواب الجنه فتحه الله لخاصه اولیائه؛
همانا جهاد دری از درهای بهشت است؛ خداوند، آن در را به روی دوستان خاص خود گشوده است»(نهج البلاغه، خطبه27).
برای وصول به رحمت و رضوان خداوند و بهشت برین الهی، اسباب مختلفی وجود دارد که در احادیث، به عنوان «درهای بهشت» معرفی شده که یکی از مهمترین آنها، جهاد است. در حدیثی از امام صادق(ع) آمده است: «بهشت، دری دارد به نام «باب المجاهدین» که آنان، به سوی آن حرکت میکنند و در را در برابر خود باز میبینند در حالی که شمشیرها را به کمر بستهاند. این، در حالی است که سایر مردم، در موقف حساب ایستادهاند و در انتظار حسابند، (اما مجاهدان، بدون حساب، به سوی بهشت میروند و در آستانه بهشت) فرشتگان، به آنان تبریک میگویند»(کافی، ج 5، ص2). تنها اولیای خاص الهی میتوانند این طریق را با نیت خالص و تا آخرین مرحله، بپیمایند و دیگران گاه با نیاتی آلوده و انتظار غنیمت و یا کسب نام و شهرت و یا امثال آن، در این میدان گام مینهند و تا آخرین مرحله پیش نمیروند. آنها هستند که در برابر تمام مشکلات جهاد اکبر و اصغر، صبر و شکیبایی به خرج میدهند و در برابر تمام شدائد این راه، میایستند و شیاطین جن و انس را با پایمردی خود، به زانو در میآورند. اما «خاصه اولیائه: دوستان خاص خداوند» در کلام امیرالمومنین علی(ع) چه ویژگیهایی دارند؟ در خطبه 182 حضرت(ع) بیان میدارد: «کجایند برادران من که راه حق را سپردند و با حق رخت به خانه آخرت بردند؟ کجاست عمار؟ کجاست پسر تیهان؟ و کجاست ذوالشهادتین؟ و کجایند همانندان ایشان از برادرانشان که با یکدیگر به مرگ پیمان بستند و سرهای آنان را به فاجران هدیه کردند». بی شک این گونه صدا زدن این افراد نشان از این دارد این بزرگواران که حضرت(ع) از ایشان به عنوان برادر یاد میکند جزء یاران خاص حضرت هستند. حضرت این سخن را بعد از جنگ صفین ایراد کرده است. از «عمار» یاد میکند؛ او که شهید سرفراز جنگ صفین است؛ همو که پیامبر در موردش فرمود: «عمار بر حق است و حق با عمار» (احقاق الحق، ج4، ص 173). از «مالک بن تیهان» یاد میکند؛ او که از پیشگامان اسلام و از نقیبان بیعت عقبه بود، با اینکه ثروت فراوان داشت همه را فدای علی(ع) کرد و در جنگ صفین به شهادت رسید. از «خزیمه بن ثابت»(ذوالشهادتین) یاد میکند؛ شهید وفادار جنگ صفین. ابن ابی لیلی گوید: در صفین بودم مردی را دیدم با ریش سفید و عمامه بر سر و نقاب بر چهره، فقط انتهای ریش او دیده میشد، سخت میجنگید، گفتم: ای شیخ با مسلمانان میجنگی؟ نقاب از چهره برداشت و گفت: بلی من خزیمهام از پیامبر خدا شنیدم که فرمود: «با همه کسانی که با علی میجنگند، بجنگ!»(اعلام نهج البلاغه، ص 12). در نهجالبلاغه آمده است که امام علی(ع) پس از یاد این شهیدان، دست بر محاسن خود گذاشت و مدتی طولانی گریه کرد و سپس فرمود: «دریغا! از برادرانم که قرآن خواندند و در حفظ آن کوشیدند. واجب را بر پا کردند، پس از آنکه در آن اندیشیدند سنت را زنده کردند و بدعت را میراندند. به جهاد خوانده شدند و پذیرفتند. به پیشوای خود اعتماد کردند و در پی او رفتند».از این تعبیر حضرت علی(ع)؛ «اهم ویژگیهای اولیاء خاص الهی دانسته میشود؛ اوصافی همچون «پایبندی به احکام اسلام و قرآن»، «اهتمام نسبت به اقامه حدود و واجبات الهی از جمله جهاد در راه خدا»، «زنده کردن و زنده نگاه داشتن سنتهای الهی»، «مبارزه و مقابله با بدعتها»، «ولایت پذیری و اطاعت بیچون و چرا از ولی و پیشوای خود»، «بیتفاوت نبودن در برابر فتنهها» و... اینان که اولیای خاص خدایند بر خلاف مردمی هستند که مولادر مورد آنها میفرماید: کاش شما را نمیشناختم هرگاه شما را به جهاد فراخواندم سردی یا گرمی هوا را بهانه کردید خدا شما را بکشد که دل مرا خون کردید.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان