14 فروردین 1395, 10:44
دنيا هيچوقت بر وفق مرادم نيست
يكي از آرزوهاي بشري رسيدن به يك زندگي آرام و بدون دغدغه است و اين در حالي است كه اين خواست و آرزو با هدف و فلسفه آفرينش دنياي خاكي ناسازگار است چرا كه اين دنيا، دنياي سوختن و ساختن است؛ سوختن زشتيها و به پا داشتن نيكيها. به عبارت كلي آرامش هيچ فصل مشتركي با دنيا ندارد و آنان كه به زعم خودشان آرامشي دارند، آرامششان از نوع قبل از طوفان است. قرآن كريم ميفرمايد: لقدْ خلقْنا الْإِنْسان فِي كبدٍ «همانا انسان را در رنج و سختي آفرينش داديم» كلمه كبد به معناى رنج و خستگى است. اين رنج و سختي هميشه ناپسند نيست، روزگار دشمن آدمي نيست كه با روي آوري مشكلاتش دهان به مذمتش باز كنيم. در كلام حضرت علي عليه السلام به يكي از حكمتهاي آن اشاره شده كه در ادامه بدان ميپردازيم.
حضرت علي عليه السلام در حكمت 51 نهج البلاغه چنين ميفرمايند: عيب تو آنگاه كه روزگار با تو هماهنگ باشد پنهان است. هيچ يك از ما نميتواند ادعا كند كه انساني كامل و بدون كوچكترين عيب و نقصي است. هر يك از انسانها از كم و كاستيهايي رنج ميبرند كه يا از آن آگاه بوده يا هيچ گونه اطلاعي از آن ندارند، در اين حال فراز و فرودهاي زندگي ميتواند كمك شاياني در شناخت انسان نسبت به تواناييها يا كاستيهايش داشته باشد. از همين روست كه حضرت ميفرمايند تا زماني كه روزگار با تو هماهنگ باشد عيب تو پنهان است. چرا كه تا زماني كه در شرايط سخت قرار نگرفتهاي نميتواني ادعا كني چند مرده حلاجي. براي مثال شايد تصور شما از خودتان اين باشد كه انسان بسيار صبور و بردباري هستيد و اين باور تا زماني كه روزگار به كام است ذهنيت و عقيده شماست اما زماني كه خداي ناكرده مشكلات يكي پس از ديگري به شما روي آورد اينجاست كه ميتوانيد ادعا كنيد صبور هستيد يا خير، اگر به خدا گله و شكايت كردي يا دلتنگ و افسرده و نااميد شدي بدان صبر در تو معنايي ندارد.
فلسفه ابتلا اميرالمومنين عليه السلام در يكي از نامههاي خود كه به عثمان بن حنيف فرماندار خويش در بصره نوشتهاند اين قانون بيولوژيك را گوشزد ميكنند كه: در ناز و نعمت زيستن و از سختيها دوري گزيدن، موجب ضعف و ناتواني ميشود و برعكس زندگي كردن در شرايط دشوار و سخت آدمي را چابك و نيرومند ميسازد و جوهر هستي او را آبديده و توانا ميگرداند. شرايط ناهموار و تغذيه ساده از نيروي انسان نميكاهد. درختان بياباني كه از مراقبت و رسيدگي مرتب باغبان محروم هستند چوبهاي محكمتر و با دوام بیشتري دارند و برعكس درختان باغستان كه دائما مراقبت شدهاند و باغبان به آنها رسيدگي كرده است نازك پوستتر و بيدوام ترند. (نهجالبلاغه/ نامه 45) بر اساس فرموده حضرت علي عليه السلام يكي از حكمتهاي بلا، تربيت و پرورش انسان است. اين خصوصيت مربوط به موجودات زنده بالاخص انسان است كه سختيها و گرفتاريها مقدمه كمالها و پيشرفتهاي اوست. اين يك قانون كلي و سنت دائمي پروردگار است كه براي شكوفا كردن استعدادهاي نهفته و به فعليت رساندن آنها و در نتيجه پرورش بندگان، آنان را ميآزمايد يعني همانگونه كه فولاد را براي استحكام بيشتر در كوره ميگدازند تا آبديده شود، آدمي را نيز در كوره حوادث سخت، پرورش ميدهند تا مقاوم و آبديده شود، رسول خدا (صليا... عليه و آله) فرموده: مومن چون زرع تازه و لطيف است كه بادهاى چنين و چنان او را پرورش دهند و همچنين مومن را دردها و بيماريها پرورش دهند، و نمونه منافق چون عصاى آهنينِ راستى است كه آسيبى بدان نرسد تا مرگش فرا رسد و آن را يك باره خُرد كند. (أصول الكافي / ترجمه كمرهاى/ ج5 /93)
اين نظام، نظام ابتلا است، عالم دنيا عالم ابتلا است. هم آنجايي كه خداي متعال به انسان عطا ميكند و به حسب ظاهر، انسان نعمتهاي فراواني دارد در دنيا، و هم آنجايي كه نعمت از انسان گرفته ميشود و در تنگناي نعمتهاي ظاهري قرار ميگيرد در عالم دنيا هر دو به ابتلا گرفتار هستند، آنجايي كه ثروت فراوان به انسان ميدهند يك ابتلا است. آنجايي كه ميگيرند هم ابتلا است، به انسان سلامتي ميدهند ابتلا است، آنجايي كه سلامتي ميگيرند ابتلا و امتحان است؛ ابتلايي است كه بستر رشد انسان است، اين عالم كه عالم حركت است و ما در اين عالم سير به طرف خدا داريم و همه قواعد عالم قواعد حركت دادن ماست. همهچيز دنيا ابتلا است و نگاهتان بايد به دنيا نگاه ابتلا باشد. از امام صادق (عليه السلام) روايت شده، كه على بن الحسين (عليه السلام) مىفرمود: به راستى بد دارم براى مرد كه در دنيا به عافيت گذراند و هيچ مصيبت نبيند. (أصول الكافي/ترجمه كمرهاى/ج5/ 89)
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان