3 بهمن 1396, 15:29
یکی از ویژگی های بارز اهل ایمان، دوری از گناهان و نگاهداری نفس از ارتکاب کردار ناپسند است. این صفت به قدری پسندیده است که خداوند سبحان در موارد بسیار آن را ستوده و دارندگان آن را مورد لطف قرار داده است. شخص با تقوا مورد احترام و اطمینان مردم است و همگان او را دوست دارند. خداوند متعال درباره پرهیزکاران می فرماید: «ان المتقین فی جنات و عیون؛ همانا پرهیزکاران در باغها (ی سرسبز بهشت) و در کنار چشمه ها هستند»(حجر/45). پیامبر اکرم (ص) در توصیف اهل ایمان می فرمایند: «قلبه تقی؛ قلب مومن از رذایل اخلاقی پاک است»(1). امام سجاد (ع) نیز در بیان علائم پنجگانه مومن می فرماید: «الورع فی الخلوه؛ از نشانه های اهل ایمان خودداری از گناه حتی در خلوت است»(2). از امام صادق نیز روایت شده است: «لاایمان لمن لاورع له؛ کسی که ورع و خویشتنداری از گناه ندارد، ایمان ندارد»(3).
ارتکاب گناه و خارج شدن از قلمرو اطاعت الهی از رذیلت هایی است که در آیات متعدد مذمت شده است. خداوند در سوره نساء پس از بیان برخی دستورهای الهی می فرماید:
«تلک حدود الله و من یطع الله و رسوله یدخله جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها و ذلک الفوز العظیم و من یعص الله و رسوله و یتعد حدوده یدخله نارا خالدا فیها و له عذاب مهین؛
اینها احکام الهی است، و هر کس از خدا و پیامبر او اطاعت کند، وی را به باغ هایی درآورد که از زیر (درختان) آن نهرها روان است. در آن جاودانه اند، و این همان کامیابی بزرگ است، و هر کس از خدا و پیامبر او نافرمانی کند و از حدود مقرر او تجاوز نماید، وی را در آتشی درآورد که همواره در آن خواهد بود و برای او عذابی خفت آور است»(نساء/13 و 14). همان گونه که در تربیت و سالم سازی بدن، از انجام بعضی امور و خوردن پاره ای از خوردنیها باید پرهیز کرد، در تربیت و تهذیب نفس نیز از انجام برخی کارها و استفاده از بعضی غذاها باید اجتناب ورزید. قطب راوندی از امام باقر (ع) نقل می کند که فرمود: «شگفتا که مردم از ترس بیماری در خوردن غذا احتیاط و امساک می کنند ولی از بیم آتش دوزخ از گناه خودداری نمی کنند»(4) البته این خویشتنداری و پرهیز بر خلاف تمایلات نفس انسان است و در آغاز قدری دشوار به نظر می رسد، لکن با ریاضت و مجاهدت، سرانجام، کارها آسان و راه ها هموار خواهد شد، چنانکه امیرالمومنین (ع) فرمود:
«در ترک گناه با نفس خویش دست و پنجه نرم کنید تا کشاندن آن به سوی طاعات و عبادات بر شما آسان شود»(5).
این جنگ و گریز در خودسازی و تهذیب نفس نقش اساسی را ایفا می کند که در فرهنگ اسلامی از آن به «تقوا» تعبیر می شود و اساس تمام ارزشهای اسلامی و انسانی است و هیچ عمل و کوششی بدون آن ارزش ندارد و در پیشگاه خداوند متعال پذیرفته نیست، چنانکه می فرماید: «انما یتقبل الله من المتقین؛ خداوند تنها از کسانی که دارای تقوا باشند می پذیرد»(مائده/27) بدون تردید هر عملی که نزد خدا مقبول نشود در اعتلای روح و صلاح و صفای آن هیچ گونه تاثیری نخواهد داشت، زیرا تنها کلام طیب و عمل صالح به سوی او بالامی رود و تنها انسانهای پاک و صالح به خدا نزدیک می شوند، که فرمود: «الیه یصعد الکلم الطیب و العمل الصالح یرفعه؛ به سوی او (خدای تعالی) سخنان پاکیزه صعود می کند و او عمل صالح را بالامی برد…»(فاطر/10). امام صادق (ع) می فرماید: «لاینفع اجتهاد لاورع فیه؛ هیچ کوششی بدون ورع و پرهیزکاری سودمند نیست»(6). آن حضرت در نامه ای خطاب به یکی از شیعیان می نویسد: «چنانچه بخواهی کارت به خوبی پایان یابد و از این دنیا در حالی رخت بربندی که به بهترین عمل مشغول باشی، حق خدای را بزرگ بدار، مبادا نعمتهای او را در نافرمانی صرف کنی و به حلم و بردباری او مغرور شوی…»(7) مفضل بن عمر می گوید: در خدمت امام صادق (ع) سخن از اعمال به میان آمد، عرض کردم من در مقام عمل بسیار ضعیف و سستم. حضرت فرمود: آرام باش و از خدا آمرزش بخواه. یعنی این اندازه ناامید مباش. سپس فرمود: «بی گمان عمل اندکی که همراه با تقوا باشد بهتر است از عمل فراوانی که خالی از تقوا باشد»(8)، مفضل می گوید: عرض کردم: چگونه ممکن است کسی دارای این همه عمل خوب باشد ولی تقوا نداشته باشد؟ فرمود: آری می شود، همانند افرادی که اطعام می کنند و با همسایگان مهربانند و در خانه آنها به روی مردم باز است، اما در اولین برخورد با گناه عنان از دست می دهند و به نافرمانی و عصیان می پردازند. ولی کسانی هم هستند که توفیق انجام این گونه خدمات و نیکوکاری را ندارند، اما در برخورد با گناه خویشتن دارند و خود را از آلودگی حفظ می کنند»(9). همان گونه که بیان شد، در سخنان معصومین (ع) ارتکاب گناهان از مهلکات عظیم به شمار آمده و بدین رو، بر دوری از گناهان بسیار تاکید شده است. در روایاتی از پیامبر (ص) آمده است: «عابدترین مردم کسی است که واجبات را بر پا دارد و کوشاترین مردم آن است که از گناهان دوری کند»(10) نیز فرمودند: «جبرئیل گفت: مَثَل این دین مثَل درختی استوار است که بنیاد آن ایمان، و رگ و ریشه آن نماز، و آب آن زکات، و شاخه آن خوشخویی و میوه آن دوری از محرمات الهی است. پس چنان که درخت جز با میوه اش کامل نمی شود، ایمان نیز جز با بازداشتن نفس از محرمات کامل نمی شود»(11). در بیان دیگری نیز فرمودند: «عجب دارم از کسی که به سبب ترس از بیماری، از غذا پرهیز می کند، چگونه از گناهان به سبب ترس از آتش جهنم پرهیز نمی کند»(12). پی نوشتها در دفتر روزنامه موجود است.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان