دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

راه رهايی از اضطراب‌ها چيست؟!

No image
راه رهايی از اضطراب‌ها چيست؟!

مي‌گويند ياد خدا آرامش‌بخش قلب‌هاست؛ اما من با اينكه سعي مي‌كنم از خدا غافل نشوم، آرامش ندارم؛ دليل اين اضطراب چيست؟براي بسياري از جوانان كه داراي جولان فكري و پيگير حالات معنوي خود هستند و به سالم‌سازي فضاي فكري خود مي‌انديشند، اينگونه فراز و نشيب‌هاي روحي، پيش مي‌آيد. اوج اين وضعیت ها، مربوط به سال‌هاي نوجواني و جواني است؛ زيرا جواني، از يك‌سو هنگامه نگاه نو به سنت‌هاي گذشته و عادت‌هاي بزرگان است و از سوي ديگر، هنگام پي‌ريزي بنيان فكري و ترسيم آينده زندگي است. در اين دوره، از جهت روحي و عاطفي نيز از يك‌سو وابستگي به خانه و پدر و مادر كم مي‌شود و از سوي ديگر، هنوز دلبستگي به كانون گرم ديگري حاصل نشده است و در ميانه اين خلأ عاطفي، هجوم افكار، فزوني مي‌يابد. بايد دانست كه ديري نمي‌پايد كه كشتي در ميانه امواج دريا، به ساحل نجات مي‌رسد و اگر در هنگامه طوفان، آدمي به ياد خداوند، دل خويش را آرام سازد و خود را در سفينه نجات اهل‌بيت عليهم‌السلام قرار دهد، به‌طور يقين، بحران‌ها تمام شده، انسان به آرامش مي‌رسد و شك‌ها، به يقين تبديل مي‌گردند.

 داشتن خدا و اين همه نعمت!

امنيت روحى‌:

 هرچه ياد خدا در دل آدمى بيشتر بنشيند و هرچه عظمت حق در جان انسان بيشتر جلوه كند، روح آدمى فربه‌تر مى‌شود و انسان از امور دنيايى كه مايه اضطراب و تشويش است، آزاد مى‌شود و از آنچه موجب حقارت و پستى است، نجات مى‌يابد. عظُم الخالِقُ فى أنفُسِهمْ فصغُر ما دُونهُ فى أعينهم‌. آفريدگار در جان آنان بزرگ بود، پس، هر چه جز اوست، در ديده‌هايشان خُرد نمود. شايسته است كه انسان چنين باشد: كسى كه جلال خداى سبحان در ديده جان او و منزلتش در دل او بزرگ‌ آيد، سزاست كه به‌خاطر اين بزرگى هرچه جز خداست، نزد او خُرد نمايد. انسانى كه عظمت خداوند در جانش بنشيند، به چنان امنيت روحى دست مى‌يابد كه در سختى‌ها و تنگناها و خوشى‌ها و گشايش‌ها خود را نمى‌بازد و از مسير درست بيرون نمى‌رود، چنان‌كه امام على(عليه‌السلام) آن را اين‌گونه مشخص كرده است: در پيشامدهاى زير و رو‌كننده آرام و استوار، و در ناخوشايندى‌ها بسى پايدار، و در روزگار آسايش بسى سپاسگزار. بر كسى كه دشمن دارد، به بيراهه ستم نرود و درباره كسى كه دوست دارد، به گناه آلوده نشود.

نفى گردن‌فرازى و گردن‌كشى‌:

چون آدمى به مقام بندگى خويش رو كند و عظمت حق جانش را لبريز سازد، ديگر جايى براى گردن‌فرازى و گردن‌كشى نمى‌ماند. تكبر انسان از آن است که خود را بیش از آنچه است بزرگ می‌پندارند، ولى چنانچه از اين توهم خارج شود، هرچه در مقام بندگى بالاتر رود، از تجبر و تكبر دورتر مى‌گردد. بى‌گمان آن‌كه عظمت خدا را داند، سزاوار نيست خود را بزرگ خواند. بلندى قدر كسانى كه بزرگى پروردگار را مى‌دانند، در اين است كه در برابر او فروتنى كنند و سلامت آنان‌كه مى‌دانند قدرت او تا كجاست، در آن است كه به فرمانش گردن نهند.

توجيه مسئوليت انسانى‌:

احساس حضور در محضر خدا، انسان را نسبت به خود و ديگران، نسبت به روش و رفتارش مسئول مى‌سازد؛ مسئوليتى كه در هر شرايطى برقرار مى‌ماند و تابع عوارض بيرونى نمى‌باشد. به رازها دانا و بر درون‌ها بيناست. بر هر چيز احاطه دارد و چيرگى او بر همه‌چيز است و بر هر چيز تواناست. در انديشه امام على(عليه السلام) اعتقاد به خدا و باور به توحيد چنان مسئوليت‌آور است كه انسان حقوق مردمان را چون حقوق الهى پاس مى‌دارد؛ زيرا حقوق انسانى در بنياد توحيد و يكتاپرستى پيوند خورده است و خداوند حقوق مسلمانان را با اخلاص و يكتاپرستى پيوند داده است.

وارستگى و پرواپيشگى:

 باور به خدا آدمى را پرواپيشه و حرمت‌نگه‌دار مى‌سازد. هرچه اين باور عميق‌تر باشد، وارستگى انسان از پستى و آلودگى، تجاوز و تعدى، و حركت انسان داخل مرزها و حريم‌هاى الهى و انسانى در آشكار و نهان بيشتر خواهد بود. از نافرمانى خدا در نهان‌ها بپرهيزيد، زيرا آن‌كه بيننده و گواه است، خود داورى‌كننده است و نزد آن‌كس كه مى‌داند نهانِ شما را (از شما بهتر) پرده‌درى نكنيد. پس، پروا كنيد از خدايى كه بر كارهاى شما بيناست.

عدالت‌پيشگى و ظلم‌ستيزى:

آن‌كه به خدا ايمان دارد، دست به ستم نمى‌گشايد و به عدالت اهتمام مى‌ورزد؛ زيرا مى‌داند خداوند، عدالت‌پيشگان را دوست دارد و از ظلم و ظالمان بيزار است. هيچ‌چيز چون ستم و ستمگرى موجب دگرگونى نعمت و شتاب در كيفر نمى‌شود. از جانب خودت و خاندان ويژه‌ات و از جانب هركس از شهروندانت كه به او گرايش و وابستگى دارى، دادِ خدا و مردم را بده، زيرا اگر چنين نكنى ستم كرده‌اى و هركه به بندگان خدا ستم كند، خداوند به جاى بندگانش به دادستانى از او برخيزد و دليل او را [در دادگاه دادگرى‌] باطل و نابود سازد و او با خدا پيوسته در جنگ باشد تا آنكه دست بكشد و توبه آرد و [جبران نمايد]. و هيچ‌چيز چون بنياد ستم نهادن، نعمت خدا را دگرگون ندارد و كيفر او را نزديك نيارد.

استقامت و پايدارى:

انس به حق، غربت آدمى را مى‌زدايد، وحشت او را از هر جهت زايل مى‌سازد و وى را به قوت حق قوى و با استقامت و پايدار مى‌كند. هيچ‌چيز مانند ياد حق و تكيه به خدا در سختى‌ها و مشكلات، انسان را استوار و راسخ نمى‌سازد و توانايى نمى‌بخشد. خدايا! تو از همه همدمان، با دوستانت بيشتر همدمى و براى كسانى كه كار خود را به تو واگذارده‌اند، از هركس كاردان‌ترى. غربتشان به وحشت اندازد، يادِ تو آنان را آرام سازد؛ و اگر مصيبت‌ها بر آنان فرو بارد، به تو پناه آرند و رو به درگاهِ تو دارند، چه مى‌دانند سررشته كارها به دست توست و سرچشمه كارها از قانونمندى حاكم بر هستى برپا شده از جانب توست.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS