دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

راه زندگی آرام

No image
راه زندگی آرام

 

به‌ یقین کسب آرامش و احساس رضایتمندی مهم‌ترین نیاز انسان جهان معاصر است. دنیازدگی و تنوع‌طلبی‌های افراطی و تجمل‌خواهی‌های غافلانه که از جمله بحران‌های اخلاقی عصر کنونی به‌شمار می‌آید، میل به خودخواهی، تکاثر، افزون‌طلبی و سستی روابط انسانی را رقم زده و احساس تنهایی، اضطراب و افسردگی را بر زندگی آنها سایه افکنده است. در نگاه اخلاقی امام علی (علیه السلام) در نهج‌البلاغه قناعت ریشه در پالایش روح، عزت نفس، بلندی همت، آگاهی و خردمندی، باور به گذرا بودن دنیا و تعقل و دوراندیشی دارد. حس رضایت از خدا، رشد روحیه امیدواری، مقاومت در برابر معصیت و مهم‌تر از همه رهایی از فقر از ثمرات قناعت است که سبب می‌شوند شرایط تنش‌زا و اضطراب‌آلود، از انسان دور و محیط ذهن و زندگی او همواره با یاد خدا و توکل بر عنایات بی‌پایانش به آرامش حقیقی نایل شود.

 قناعت در نگاه امام علی (ع)

امام علی (علیه السلام) قناعت را بهره‌مندی از دنیا به اندازه کفایت و رفع نیاز می‌داند. ایشان در تفسیر و ویژگی انسان قانع می‌فرماید: «کسی که به اندازه کفایت زندگی، از دنیا بردارد به آسایش دست یابد و آسوده‌خاطر گردد. درحالی‌که دنیا‌پرستی کلید دشواری و مرکب رنج و گرفتاری است». امام علی (علیه السلام) ملاک قناعت را مقدار و بهره‌مندی کم از دنیا نمی‌داند بلکه بهره‌مندی به اندازه کفاف و رفع نیاز را ملاک قناعت بیان می‌فرماید.

 معنای آرامش در نهج‌البلاغه

در زبان فارسی واژه آرامش در معنایی فراغت، راحت، آسایش، طمأنینه و سکینه، صلح و آشتی، ایمنی و امنیت آمده است. در نهج‌البلاغه، معنای آرامش درونی و طمأنینه در سه واژه متفاوت آمده است:1ـ «سکن» در خطبه 198؛ که حضرت اطاعت از خداوند را مایه آرامش معرفی می‌کنند و در آن کلام بهره‌مندی از نعمت‌های الهی مانند شب را موجب آرامش بیان کرده است.2ـ «سکینه» در خطبه اول: «ای مسلمانان! لباس زیرین را ترس خدا و لباس رویین را آرامش قرار دهید». 3ـ «مکیث». در وصف پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) آمده است که امیرالمومنین (علیه السلام) ایشان را فردی که با آرامش و درنگ، سخن می‌گفت معرفی می‌کند.

 رابطه قناعت و آرامش

بین قناعت و  آرامش رابطه‌ای مستقیم برقرار است. آرامش نیروی مثبت روحی و روانی است که به خودی خود حاصل نمی‌شود بلکه توسط عواملی دیگر حاصل می‌شود. مثلاً رضایت و خرسندی ناشی از قناعت عاملی آرامش‌آفرین است. امام علی (علیه السلام) در وصف و ستایش «خباب بن الارت» می‌فرماید: «خدا رحمت کند خباب بن الارت را، با کمال میل اسلام آورد و با اختیار هجرت کرد و به اندازه کفایت در معیشت قناعت ورزید و از خدا راضی گشت و با مجاهدت زندگی کرد». (نهج‌البلاغه، حکمت 43). برانگیخته شدن خوی قناعت محرکی است که شرایط ناهموار زندگی را برای انسان هموار می‌سازد. حیات طیبه که در قرآن آمده است در تفسیر امام علی (علیه السلام) همان زندگی همواری است که تنها با قناعت نصیب انسان می شود. عوامل نگرانی‌زا را می‌توان در دو قسم بیان کرد؛ عامل نگران‌کننده‌ای که از اختیار انسان خارج است مانند حوادث طبیعی چون سیل و زلزله و ... و عامل نگران‌کننده‌ای که اضطراب‌زا و در اختیار انسان و قابل کنترل‌اند که باید عامل کنترل‌ آن‌ را یافت و با آن آرامش را به‌دست آورد. انسانی که گرفتار حب دنیا و حرص است، قناعت می‌تواند آن‌ را کنترل و نگرانی‌ها را با توکل و امید به مدد الهی مبدل کند و باعث ایجاد آرامش شود. امام علی (علیه السلام) فرمود: «چه نیکو است فروتنى توانگران نسبت به بینوایان براى بدست آوردن ثواب و پاداشى از خدا، و نیکوتر از آن بى‌اعتنایى و گردنکشى بینوایان در برابر توانگران و امید و توکلشان به کرم خداى بخشنده است ...». (نهج البلاغه، حکمت 406) روحیه قناعت از عدم دلبستگی به دنیا ایجاد می‌شود. فرد قانع از انجام گناه و کسب مال حرام نگران است و این نگرانی او را از معاصی دور می‌کند. امام علی (علیه السلام) در توصیه به قناعت خطاب به پسر حنیف می‌فرماید: «به من گزارش دادند که مردی از سرمایه‌داران بصره، تو را به مهمانی خویش فراخواند و تو به‌ سرعت به ‌سوی آن شتافتی، خوردنی‌های رنگارنگ برای تو آوردند و کاسه‌های پر از غذا پی‌درپی جلوی تو می‌نهادند، گمان نمی‌کردم مهمانی مردمی را بپذیری که نیازمندانشان با ستم محروم شده و ثروتمندانشان بر سر سفره دعوت شده اند، اندیشه کن در کجایی؟ و برسر کدام سفره می‌خوری؟ پس آن غذایی که حلال و حرام بودنش را نمی‌دانی دور بیفکن و آنچه را به پاکیزگی و حلال بودنش یقین داری مصرف کن». (نهج البلاغه، نامه 45).خرسندی و رضایت حاصل از قناعت توأم با اختیار است و انسان قانع به اراده و اختیار خود از لذت‌هایی چشم می‌پوشد و این رفتار را منافی فطرت خود نمی‌یابد. چرا که شجاعانه و مبتنی بر یک جهان‌بینی توحیدی دنیا را ابزاری برای ابدیت خود می‌داند و دنیا را به‌اندازه‌ای می‌طلبد که مقدمه و پلکانی باشد برای آخرت و ابدیتی که بدان اعتقاد دارد و ملتزم است. منش قناعت‌جویی تشویش‌های ذهنی را زدوده و راه شناخت درست را فراروی انسان می‌گذارد. در کلام امام علی (علیه السلام) نیز قناعت عامل سلامت اندیشه بیان شده است. (نهج‌البلاغه، حکمت 371)

 حرص و طمع نقطه مقابل قناعت

امام علی (علیه السلام) نقطه مقابل قناعت را رذیله اخلاقی حرص دانسته و برای رسیدن به قناعت، ریشه‌کنی حرص را گام نخست شمرده ‌است. به فرموده حضرت: «قناعت به دست نمی‌آید مگر اینکه حرص نابود شود». طبق نظر امام علی (علیه السلام) نتیجه حرص و طمع، نابودی و کشتار خرد است: «بیشتر کشتارگاه خرد زیر برق شمشیر حرص و آزمندی است». (نهج‌البلاغه، حکمت 219) انسان قانع توانسته است بر هیجان مخرب حرص فائق آید و زندگی آرام و آسوده‌ای بسازد. چرا که در این صورت عقل و خرد، او را به نیازی واقعی سوق داده و نیاز فراتر از نیاز واقعی را مذموم می‌شمارد به این دلیل انگیزه‌ای برای طمع‌ورزی از شخص ایجاد نمی‌گردد. در دیدگاه امام علی (علیه السلام) با دنیاپرستی نیروی حرص و طمع شدید می‌شود و قوای معنوی انسانی در برابر قوای شهوانی کوچکتر می‌گردد. (نهج‌البلاغه، حکمت 228).امام علی (علیه السلام) به فرزند خود توجه به معنویات در سن جوانی و بلوغ فکری را سفارش کرده و آن را عامل رهایی از سرگردانی و تشویش‌های ذهنی و روانی می‌دانند. (نهج‌البلاغه، نامه 31).

 نتیجه

فضیلت قناعت و رذیله طمع‌ورزی دو کشش متقابل‌‌اند که هر کدام تأثیر روانی خاصی در روح و جان آدمی می‌گذارد و یکی عامل آرامش و دیگری باعث استرس و اضطراب می‌گردد. با توجه به خصلت قناعت، برای دستیابی به این خوی ارزشمند، ایمان و توکل به خداوند نقش اساسی را دارد. بر اساس آموزه‌های علوی به‌ ویژه در نهج‌البلاغه بین قناعت و آرامش همبستگی وجود دارد؛ به این معنا که هر چه روحیه قناعت‌جویی در آدمی بالاتر رود میزان نگرانی‌های مخرب او کمتر شده و زندگی او معنادار می‌شود، چرا که قناعت آدمی را به داشته‌های خود خرسند می‌سازد و در نتیجه آرامش روانی بر وجودش حاکم می‌شود.

 

 

مقاله

جمع آوری و تدوین رسول غفارپور

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS