نویسنده: آیتاللهالعظمی حسین مظاهری
اشاره: بخش اول این گفتار، بحثی بود در تعریف توبه و راهکارهای دستیابی به آن؛ همچون تضرع و زاری و در ادامه مقولاتی همچون تلقین، مطالعه، تفکر و تکرار آیات مربوط به توبه مطرح شد و اینک راهکار دیگر:
4. تحریک عواطف
یکی از راهکارهایی که به آدمی کمک میکند تا بتواند از گناه و معصیت خویش دست بردارد، تحریک عاطفه است. کسی که قصد توبه دارد، باید قدری با خود بیندیشد و از خود سؤال کند که اگر گناه کرده و مرتکب معصیت میشود، قدرت انجام گناه و نیز عقل و شعوری را که برای نافرمانی خداوند به کار میگیرد، از کجا آورده است؟ چه کسی به او نیرو و امکانات عطا کرده که او چنین سرکش و گستاخ شده است؟
پاسخ منصفانه این است که گناهکار در ملک خدا و در محضر او و با استفاده از نیرو و امکاناتی که از جانب پروردگار به او عطا شده است، نافرمانی خدا را میکند. در واقع در مقابل مولا و ولی نعمت خود، ایستادگی کرده و مخالف دستور او عمل مینماید و این واقعاً شرمآور است! توجه حقیقی به این مطلب، باید انسان را سرافکنده کند و او را وادار به توبه نماید.
شخصی خدمت امام حسین(ع) آمد و گفت: «یابن رسول الله، عادت به گناه دارم و نمیتوانم گناه را ترک کنم، شما چه توصیهای به من میکنید؟» امام حسین(ع) متوجه شدند که از راه عقل و استدلال و قرآن و روایات نمیشود این شخص را قانع کرد؛ لذا تصمیم گرفتند که عاطفة او را تحریک کنند و فرمودند: پنج کار انجام بده و پس از آن هرگناهی خواستی بکن:
اول: اگر معصیت میکنی، روزی خدا را نخور!
دوم: از ملک خدا بیرون برو و گناه بکن،
سوم: در محضر خدا گناه نکن؛ یک مکانی برای گناه کردن انتخاب کن که خدا تو را نبیند،
چهارم: معصیت کن؛ اما هنگام آمدن ملکالموت، اجازة قبض روح به او نده!
پنجم: گناه کن، ولی وقتی که میخواهند تو را به جهنم ببرند، داخل نشو!(بحارالأنوار، ص 75، ج 126)
واقعاً انسانی که تا این اندازه ضعیف است، چگونه میتواند در محضر خداوند، با او مخالفت کند؟ بهراستی چقدر پستی میخواهد که آدمی با این شرایط گناه کند! انسان اگر حقیقتاً بخواهد منزل دوم سیر و سلوک را با موفقیت پشت سر بگذارد، باید چنین درکی برایش پیدا شود؛ یعنی همه جا را محضر خداوند تعالی بداند و در اولین فرصت ممکن، توبه کند.
برای روشنتر شدن مطلب، به این مثال توجه کنید: شما تصور کنید در خانة خود میهمان دارید و به او بسیار احترام گذاشتهاید و از وی پذیرایی مفصلی کردهاید؛ اما ناگهان میبینید که میهمان شما، مخفیانه در حال سرقت از خانة شماست و در واقع به شما که آن همه به وی محبت کردهاید، خیانت میکند! چقدر از این موضوع ناراحت میشوید؟ حال در نظر بگیرید که آن شخص، بفهمد که شما او را دیدهاید. چقدر شرمند و سر افکنده میشود؟ از خانة شما بیرون میرود و تا آخر عمر نمیتواند با شما مواجه شود!
ما باید در برابر خداوند، چنین حالتی داشته باشیم؛ یعنی حقیقتاً در محضر ربوبی شرمنده باشیم و به درگاهش گریه و زاری و التماس کنیم و خجالتزده باشیم و بگوییم: خدایا، من هر چه دارم از توست. خدایا، اگر در محضرت نافرمانی کردم، من بندة رو سیاه را ببخش. خدایا، این همه نعمت به من عطا فرمودی و عزیزم داشتی، باز هم نافرمانی کردم!
سالک باید این حالت را در خود به وجود بیاورد و از راه عاطفی، نفس خویش را برای بازگشت به زیر پرچم حقتعالی تحریک کند، تا بتواند منزل دوم را سپری نماید.