8 شهریور 1395, 9:54
اگر در زندگي فردي و خانوادگي مان نگاهي به دستورات دينمان داشته باشيم، خيلي از مسائلي كه اين روزها به دنبال رفع و رجوع آن هستيم، پيش نخواهد آمد. در سبك زندگي اسلاميخويشان و خانواده جايگاه بالايي دارند؛ چيزي كه از آن به عنوان صله رحم ياد ميشود. در فرهنگ ما از احترام و رسيدگي به والدين گرفته تا اقوام دورتر وجود دارد و اينكه پدربزرگ و مادر بزرگي چشم شان به در خشك شود تا از آنها يادي شود اصلا پسنديده نيست. اما در سبك زندگي غربي كه در حال تحميل به ديگر جامعهها نيز از طريق ابزارهاي رسانهاي است، رابطه با خويشان جايگاهي ندارد و تنها خود فرد است كه اهميت دارد و اينچنين است كه بسياري از بيماريهاي روحي گريبانگير اين جوامع شده است و در اين جوامع هر روز با تعداد زيادي از بيماران افسرده مواجهيم كه يكي از نتايج بريدن رابطههاي خويشاوندي است. آموزههاي اسلاميو سبك زندگي اسلامياين روزها توسط تحقيقات علميو روانشناسي هر روز بيشتر و بيشتر اثبات ميشوند، در زمينه صله رحم نيز اين تحقيقات نشان داده است كه ارتباط رضايتبخش و يادآوري دوستان و خويشاوندان علاوه بر فوايد معنوي و روحاني، فوايد رواني بسياري دارد كه از آن جمله ميتوان دستيابي به منبع حمايت اجتماعي، يادگيري مهارتهاي اجتماعي از طريق يادگيري مشاهدهاي و پرداختن به ارتباطات مناسب، خودنظمدهي رفتارها در خلال ارتباط صحيح با ديگران را برشمرد. صله رحم موجب بالا رفتن مقاومت افراد در مقابل فشارهاي رواني گشته و باعث كاهش بيماريهاي قلبي-عروقي و رواني و بسياري فوايد و آثار ديگر است كه ميتوان با عمل به اين توصيه موكد اسلامي بهرههايي براي زندگي دنيوي و اخروي برد.
اين نياز از جمله نيازهايى است كه در هر مرحله از رشد در انسان وجود دارد و به گونهاى در پى تامين آن است. بستگى و ارتباط با گروه تنها براى تامين احتياجات مادى نيست، بلكه فرد خود را به وسيله گروه مىشناسد و از طريق گروه به ويژگيهای اخلاقى و استعدادها و توانمندىهاى خويش پى مى برد. علاوه بر اين، گروه سبب تحكيم شخصيت فرد مىشود. پذيرفته شدن از طرف گروه، موقعيت اجتماعى فرد را در نظر خود او و ديگران مشخص و محرز مى سازد. فرد طرز برخورد با ديگران، رعايت مصالح ديگران، تحمل افكار و عقايد مختلف و اعتماد به نفس را در گروه مى آموزد و در نهايت موقعيت اجتماعى خويشتن را استوار مى سازد. رحم، اقوام و خويشاوندان يك فرد مى تواند در حكم يك گروه منسجم اجتماعى باشد كه هر فردى در سايه متعلق دانستن خويش به آن، به تامين اين نياز روانى بپردازد. حفظ پيوندهاى خانوادگى و فاميلى و معاشرت با آنها مى تواند جلوی احساس طردشدن و عدم تعلق به گروه خاصى را بگيرد. شخص با تماس مداوم با اقوام و نزديكان خويش مطمئن مىشود مورد تنفر و خصومت ديگران نيست، بلكه به گروهى خاص تعلق دارد و در نتيجه احساس تنهايى نخواهد داشت. در پرتو تامين اين نياز از طريق ارتباط هاى خانوادگى و شناخت هويت جمعى و گروهى و تكيه بر توانمندى هاى خويش و گروه فاميلى است كه انسان كمتر دچار بيمارى از خود بيگانگى خواهد شد. مزلو نيز يكى از نشانگان اصلى افراد ناايمن را احساس تنهايى معرفى كرده است كه ما بر اين باوريم صله رحم نقش مهمى در از بين بردن چنين احساسى ايفا مى كند.
پژوهشگران در زمينه روان شناسى اجتماعى بر اين باورند كه فرد وقتى در گروه قرار مى گيرد و احساس تعلق و وابستگى به گروه در او به وجود مىآيد، از جهاتى چند دگرگون مى شود و تحت تاثير گروه به رفتارهاى مورد قبول اقدام مى كند. اين محققان اثر گروه را بر فرد در ابعاد گوناگون مورد بررسى قرار داده اند كه در اينجا مى توان به تاثيرگذارى تلقينى، تقليد، تسهيل اجتماعى و همنوايى گروهى اشاره كرد: تلقين، تاثيرى است عاطفى و بيواسطه كه شخص بر شخص ديگر مى گذارد و چون انسان موجودى است اجتماعى، نمى تواند بدون مساعدت و موافقت اطرافيان خود آسوده زندگى كند. بنابراين، نسبت به ديگران حساس است و مىكوشد تا توجه و موافقت آنان را به خود جلب كند، اينجاست كه وقتى، جمعى به تحريك عامل يا عوامل مشتركى گرد مى آيند متقابلاً در يكديگر تاثير مى گذارند. حال اگر انگيزه و عامل دينى و انسانى صله رحم و ديدار اقوام موجب گردهم آمدن يك جمعى شود، تلقين، روش مناسبى براى رعايت هنجارهاى اجتماعى و مورد قبول جمع مى باشد. شايد به دليل كم شدن ديد و بازديدهاي خانوادگي باشد كه اين روزها اينقدر بحث شكاف نسلها و دور شدن فرزندان از ارزشهاي خانواده مطرح ميشود. وقتي يك زنجيره قوي خانوادگي وجود داشته باشد، زنجيرهاي كه از عشق و صميميت سرشار است و فرزندان چيزهايي رابه عنوان دستور العمل دريافت ميكنند، در زندگي عزيزانشان و در رفتار آنهايي ميبينند كه پيوند عميقي بين شان حاكم است، خيلي بهتر و مشتاقانهتر قبول ميكنند. گاهي به دنبال راهحل ميگرديم، در حالي كه راهحل همين جاست، فقط بايد كميبه سنتهاي مان و دستورات دين مان نگاه كنيم...
لجاجت باعث تباهي و تيرگي عقل ميشود و نه تنها ضرر و زيان بر شخص وارد ميكند، بلكه دشمنان او را بیشتر ميكند، البته لجاجت و پافشاري در دستيابي به خواستههاي خوب و خدايي هنگام راز ونياز با پروردگار مهربان نه تنها نكوهش نشده، بلكه صفتي ستودني است. يكي از جلوههاي منفي و ناشايست افراط در كسب مقام و موقعيت اجتماعي لجاجت است كه به صورت اصرار بر حقانيت خود و پافشاري بر بطلان گفتار و رفتار ديگران خود را نشان ميدهد كه داراي دو چهره باطني است: حق بودن ما و باطل بودن طرف مقابل. در واقع و حقيقت ماجرا باطل بودن ما و حق بودن طرف مقابل در حقيقت و واقعيت موضوع. آغاز ورود ما به جامعه، شروعي شيرين براي اثبات شخصيت خود و در پي آن باعث شهرت و گاه محبت و محبوبيت در بين بستگان و همسايگان و حتي همكاران و همشهريان ميشود، به گونهاي كه حاضريم براي اين موقعيت ممتاز يعني ارائه شخصيتي مستقل و پايدار، فرصتهاي بسيار و ثروتهاي فراوان صرف كنيم تا در هر كوي و برزن، ناحيه و محله يا شهر و ديار ما را به بزرگي و عظمت بنگرند و با احترام خاصي از ما ياد كنند. اين ويژگي ذاتي و همگاني كه از آن به حب بقا يا عشق به جاودانگي در زندگي نام ميبرند گاه با اعتدال همراه است و در بسياري از مواقع با افراط عجين ميشود و راه انسان را به بيراههها و حتي پرتگاهها ميرساند. اعتدال با حفظ اصول و بنيانهاي تعريفشده در ارتباطهاي فردي و اجتماعي است كه از آن ميان حرمت نفس، عزت نفس واعتماد به نفس است تا در پرتو هريك خردمندانه اعتباري ماندگار نصيب و در پايان حيات خشنودي و خرسندي فراهم ميشود. و افراط آن يافتن موقعيت خانوادگي و اجتماعي با از دست دادن عزت نفس، حرمت نفس و اعتماد به نفس است، همانند كساني كه براي به دست آوردن دلها به انواع ذلتهاي شخصيتي همانند چاپلوسي و تملق تن ميدهند تا لبخند اطرافيان را به سوي خود جلب كنند و آنان را راضي نگه دارند، غافل از آنكه واژهها بار خاص و بوي ويژهاي به همراه دارد و بسياري از مخاطبان ما از درون پي به دروغ بودن كلمات و عبارات و رنگ و نيرنگ چاپلوسان ميبرند و با چشمان خود قضاوت دل و انديشه خود را بازگو ميكنند. در نگاه شخصيتهاي قدسي تعريف و تمجيد بستگان و اطرافيان هرگز بطور مستقل به دور از تاثيرگذاري خداوند در دلها و ديدهها فراهم نميشود، زيرا پروردگار مهربان مقلب القلوب است و چون قلبها به دست اوست، از مسير خداجويي و خداخواهي در تمام عرصههاي زندگي يعني انجام تكاليف و عمل به وظيفه به اين مهم ميتوان دست يافت و چونان قطرهاي به اقيانوس جاودان رسيد و ابدي شد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان