كلمات كليدي : منحنی درامد – مصرف؛ منحنی انگل، منحنی قیمت – مصرف،
نویسنده : حسین کفشگر جلودار
منحنی درامد – مصرف( Income–Consumption Curve)
در نظریه ذفتار مصرف کننده ما به دنبال کشف قوانین حاکم بر رفتار خانوارها هنگام مصرف کالا و خدکمات و یاعرضه عوامل تولید هستیم که از دو روش می توان این مطلب را توضیح داد : روش مطلوبیت و روش منحنی بی تفاوتی. در هر دو روش نقطه تعادل مصرف کننده جایی خواهد بود که
به عبارت دیگر به منظور حصول حداکثر رضايتمندي، مصرف کننده درآمد پولي را بايد چنان تخصيص دهد که مطلوبيت نهايي ناشي از هر دلار هزينه شده بر روي هر کالايي برابر با تمامي کالاهاي خريداري شده گردد. يک مصرف کننده براي تمام کالاهاي X وy با قرارگرفتن در نقطهاي از نقشه بي تفاوتي خويش مطلوبيت را حداکثر مي کند که در آن نقطه تساوي فوق حاصل مي گردد. لذا تعادل جایی است که خط بودجه بر بالاترین منحنی بی تفاوتی مماس گردد.
حال اگر درآمد مصرف کننده تغییر کند، خط بودجه به موازات خودش منتقل شده و مصرف کننده با تغییر درآمد مخارجش را نیز تغییر میدهد و نهایتا یک تعادل جدید از مماس خط بودجه جدید و منحنی های بی تفاوتی ایجاد میشود که از وصل این نقاط تعادلی به هم منحنی درامد –مصرف (Income–Consumption Curve) شکل میگیرد که به منحنی ICC معروف است.
تعریف منحنی درآمد- مصرف
مکان هندسي ترکیباتی از دو کالای مختلف X, Y است که تعادل های فرد را در حالی نشان می دهد که درآمد پولی متغیر و قيمت های کالاها ثابت است. [1]
شکل های منحنی درآمد- مصرف[2]:
با توجه به نوع کالاها، شکل منحنی درآمد –مصرف مختلف است:
- اگر ICC صعودی باشد، در این صورت دوکالای X,Y نرمال هستند و کشش قیمتی این دو کالا بین صفر و یک خواهد بود.
- اگر ICC نزولی باشد آنگاه یک کالا پست و کالایی که نمودار به سمت آن نزدیک می شود( مثل کالای Y در شکل زیر) کالای نرمال لوکس خواهد بود.
- اگر ICC عمود بر محوری باشد آن کالا مستقل از درآمد خواهد بود و کالای دیگر نرمال کوکس است. در شکل زیر کالای Y مستقل از درآمد و کالای X کالای لوکس خواهد بود.
منحني انگل (Engel Curve)
منحنی انگل که به افتخار انگل (Ernest Engel) (1821-1896)یک آماردان آلمانی قرن نوزدهم نامگذاری شده رابطه میان درامدهای پولی و مقدار مصرف کالایی را هنگامی که سایر عوامل موثر از جمله قیمت کالا ثابت نگه داشته شده است، نشان می دهد. این منحنی به حساسیت درآمد کالا مرتبط بوده و در مطالعات کاربردی اقتصاد رفاه و برای تجزیه و تحلیل الگوهای هزینه خانوار کاربرد دارد.[3]
همانند منحنی درامد – مصرف، منحنی انگل نیز رابطه بین مصرف و درآمد کالا را نشان می دهد اما در منحنی انگل یک مزیت وجود دارد و آن این که امکان تعقیب نحوه تغییرات مقدار تقاضا شده را در مقابل درآمد را در یک نگاه فراهم می کند[4]
تعریف منحنی انگل:
منحنی انگل مکان هندسي نقاطي است که مقدار تعادلي کالا را به سطوحي از درآمد پولي در يک مجموعه مشخصي از قيمت هاي نسبي مرتبط مي کند. [5] برای ترسیم منحنی انگل از منحنی درامد – مصرف استفاده می شود.
همه نقاط منحنی انگل شیب یکسانی ندارند بلکه ممکن است حالت های مختلفی داشته باشد. ممکن است با افزایش درآمد مقدار تقاضای کالا افزایش یابد در این صورت این کالا را کالای عادی و یا نرمال می نامند. ( مانند شکل بالا که تابع انگل صعودی و داراي شيب صعودي مي باشد) ممکن است با افزایش درامد، مقدار مصرف کالا، کاهش یابد در این صورت آن کالا پست است و تابع انگل به صورت نزولی (شیب نزولی)است و گاهی هم ممکن است یک کالا در سطوح مختلف درامدی معین برای یک فرد پست و در سطوح درامدی بالاتر برای همان فرد عادی باشد نمودار زیر نشان دهنده این نوع کالا است.[6]
منحني قيمت – مصرف(Price–Consumption Curve)
اگر فقط قیمت یک کالا تغییر کند در این صورت خط بودجه چرخیده و تعادل های جدیدی به وجود می آید که با وصل نقاط تعادلی جدید، منحنی قیمت- مصرف به دست می آید. با این بیان می توان گفت که منحنی قیمت مصرف (Price–Consumption Curve) که به صورت PCC هم خوانده میشود مکان هندسي نقاط تعادلي است که با ثبات درآمد پولي و قيمت ساير کالاها، مقادير خريداري شده از يک کالا رابه قيمت آن ارتباط مي دهد.
شکل های منحنی قیمت - مصرف
منحني قيمت - مصرف بيان مي دارد که چگونه با تغيير در قيمت، هزينه صرف شده بر روي ساير کالاها تغيير مي کند. تغيير قيمت هم داراي دو اثر مي باشد
- اثر جانشيني که حاصل از تغيير قيمت عبارت از تغيير در مصرف يک کالا در نتيجه تغيير قيمت آن کالاست.( اين مسئله با فرض ثابت بودن درآمد پولي و قيمت ساير کالاها با چرخش خط بودجه به سمت راست(در حالت کاهش قيمت)يا چرخش به چپ(درحالت افزايش قيمت)و حرکت در طول منحني بي تفاوتي اوليه نشان داده مي شود.
- اثر درآمدي که ناشي از تغير قيمت عبارت از تغيير در مصرف يک کالا که منحصراٌ منتج از تغيير در قدرت خريد است، به عبارت ديگر،تغيير در درآمد واقعي ناشي از تغيير قيمت،موجب تغيير در مصرف مي شود. اين مسئله با انتقال خط بودجه و شکل گيري نقطه تعادل جديد روي يک منحني بي تفاوتي جديد است.[7]
نکته :
- اگر کالا نرمال باشد هر دو اثر جانشینی و درآمدی هم جهت بوده و اثر کل منفی و برابر مجموع دو اثر است بنابراین تقاضای کالا در اثر کاهش قیمت به اندازه مجموع دو اثر جانشینی و درامدی افزایش می یابد.
- اگر کالا پست باشد اثر جانشینی و درآمدی مخالف یکدیگر بوده اما اثر جانشینی بیش از اثر درامدی است بوده و لذا با کاهش قیمت تقاضای کالا افزایش می یابد.
- اگر کالا گیفن باشد اثر جانشینی و درامدی مخالف یکدیگر بوده و اثر دؤامدی مثبت و قدری قوی است که اثر جانشینی را خنثی می کند و حتی از ان بزرگتر هم است لذا با کاهش قیمت تقاضای کالا کاهش می یابد.[8]
کشش تقاضا و منحني قيمت-مصرف[9]
رابطه بين تغييرات قيمت و مقدار تقاضا(کشش) را مي توان از روي شکل منحني -قيمت مصرف توضيح داد:
- اگر منحني قيمت-مصرف افقي باشد، تقاضا داراي کشش قيمتي واحد است.
- اگر منحني قيمت- مصرف داراي شيب منفي باشد، تقاضا با کشش است.
- اگر منحني قيمت –مصرف داراي شيب مثبت باشد،تقاضا بي کشش است.
[1] . محمدی، تیمور، اقتصاد خرد، تهران، موسسه پارسه، 1387، چاپ پنجم، ص 45
[2] . فرجی ، یوسف، تئوری اقتصاد خرد، تهران، شرکت چاپ و نشر بازرگانی، 1385، چاپ هفتم، ص 113- 115
[3] . موریس، اس چارلز و فیلیپس، اون. آر، تحلیل اقتصادی نظریه و کاربردها، ترجمه حسن سبحانی، تهران انتشارات دانشگاه تهران، 1385، چاپ ششم، ص 201
[4]. فرانک، رابرت . اچ، اقتصاد خرد، ترجمه حمید آماده و ذکریا فرج زاده، تهران، دانشگاه علامه طباطبایی، 1390، چاپ اول، ص 186
[5] . موریس، اس چارلز و فیلیپس، اون. آر، همان، ص 201
[6] . رجایی، سید محمد کاظم، اقتصاد خرد، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و موسسه امام خمینی، 1391، چاپ اول، ص 131
[7] . موریس، اس چارلز و فیلیپس، اون. آر، همان، ص 212- 216
[8] . فرجی، یوسف، همان، ص 128
[9] . محمدی، تیمور، اقتصاد خرد، تهران، موسسه پارسه، 1387، چاپ پنجم، ص 51