نویسنده: علیرضا سالمی
روزه یکی از عباداتی است که بر هر مسلمانی در ماه رمضان واجب میشود مگر آنکه عذر و بهانه ای شرعی داشته باشد که میبایست در صورت استطاعت در ماههای دیگر سال آن را بگیرد و قضا کند. هر چند که در لغت روزه به معنای خودداری از خوردن و آشامیدن است، ولی مفطرات روزه بیش از این است که میتوان با مراجعه به کتب فقهی آنها را شناخت. از جمله مفطراتی که در توضیح المسایل و کتب فقهی آمده، سرفروبردن در آب یا دروغ بستن به خدا و پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) است.
در آیات قرآنی روزه عاملی برای دست یابی به بسیاری از فضایل و کمالات انسانی دانسته شده که از جمله میتوان به صبر و تقوا و مانند آن اشاره کرد.
نویسنده در این مطلب بر آن است تا با مراجعه به آموزههای اسلامی نقش روزه را در زندگی بشر بیان کند.
روزه، نماد قدرت انسان و سلطه بر نفس
در حدیث قدسی درباره جایگاه و ارزش برتر روزه در میان عبادتهای دیگر شرعی آمده است: الصوم لی و انا اجزی به؛ روزه مال من است و خودم پاداش آن را به روزه دار میدهم.
هر گاه در آموزههای اسلامی امری به طور مستقیم به خداوند نسبت داده شود، به معنای ارزش و اهمیت آن امر در پیشگاه خداوند است. از جمله انتساب روح انسانی به خود که در برابر استدلال ابلیس مطرح میشود تا معلوم شود که روح انسانی غیر از ارواح دیگر موجودات است. (اعراف، آیه12)
در این حدیث قدسی که عبارت خداوند در غیر از قرآن است، خداوند روزه را به خود نسبت داده و پاداش آن را نیز خود به عهده گرفته است. علت این امر را میتوان در نقش بی بدیل روزه جست که آدمی را در مسیر درست قرار داده و بستر تعالی و کمال او را فراهم میآورد.
نکتهای که باید انسان، بسیار به آن توجه داشته باشد این است که آدمی هر چه بیشتر نسبت به امری شناخت و معرفت داشته باشد به همان اندازه انگیزه و شوق یا نفرت و بیزاری او افزایش مییابد؛ زیرا انسان شوق و انزجار به مجهول ندارد و آنچه اشتیاق و انزجار او را برمی انگیزد، میزان معرفت و شناختش به یک موضوع است. بنابراین، شناخت ارزش و اهمیت روزه میتواند عامل مهم در ایجاد انگیزه برای انجام آن باشد. بر همین اساس در آموزههای قرآنی تا آنجا که قابل درک و فهم بشر بوده علل احکام و یا فلسفه و حکمتهای آن بیان شده است. در مجموعههای روایی خاصی چون علل الشرایع شیخ صدوق نیز تلاش بر آن شده تا برخی از علتها یا حکمتهای احکام بیان شود.
از آنجایی که انسان موجودی مرکب از ماده و روح است. هنگامی که روح الهی در آدمی دمیده شد، روان آدمی و نفس وی شکل گرفت. روان به سبب حضور در کالبد مادی و به سبب تکیه بر آن، میبایست به نیازهای مادی نیز توجه کند. از این رو گرایشی در روان به سوی مادیات جهت پاسخ گویی به نیازهای مادی بشر به عنوان طبیعت و غریزه پدیدار شد. همان گونه که گرایش به معنویت به عنوان فطرت در او سرشته و نهادینه شده است.
اما حضور آدمی در زمین و استقرار وی تا زمانی که خود را به کمال برساند و نقش خلافت الهی را نسبت به موجودات دیگر انجام دهد، موجب شده تا نفس، گرایشی خاص به امور مادی پیدا کند که از آن در تعابیر اسلامی به هواهای نفسانی یاد میشود. هواهای نفسانی خواستههای مشروع و طبیعی بشری بودن انسان است؛ ولی گاه این گرایش شکل افراطی پیدا کرده و انسان را از گرایش فطری و معنوی باز میدارد که هدف اصلی حضور انسان در جهان ماده و دنیاست؛ چرا که دنیا و کالبد انسانی، همانند مرکبی برای سواری است نه اینکه انسان خود مرکب برای کالبد و تن خود شود و به جای اینکه کالبد، روان آدمی را سوار کند، این روان باشد که در خدمت تن درآید و او را سواری دهد.
سلطه هواهای نفسانی بر انسان همان چیزی است که در آیات قرآنی به فجور (شمس، آیات 7 و 8) تعبیر شده است. البته در آیات قرآنی و روایات، تعابیر و عناوین دیگری نیز با توجه به درجه و مرتبه تسلط هواهای نفسانی بر انسان آورده شده است که همه نوع ظلم و فجور و دریدگی و خروج از حالت اعتدال به سوی افراط و تفریط است؛ زیرا انسان به جای اینکه اعتدال را میان خواستههای نفسانی و معنوی ایجاد کند، در حق یک ظلم روا میدارد که در اینجا ظلم به معنویت و خواستههای تجردی روان آدمی است درحالی که انسان تنها به خواسته مادی جسم، توجه کرده و از دیگر سو غافل شده است.
روزه به سبب آنکه به نخستین خواستههای مادی و مباح نفس و جسم پاسخ منفی و محدود میدهد، شرایط را به سمت اعتدال میبرد و بستر را برای تحقق تعادل فراهم میآورد. هنگامی که انسان در روزه مثلاً از مباحاتی چون خوردن و آشامیدن خودداری میکند، بستری برای سلطه بر هواهای نفسانی فراهم میآید. از آنجایی که مفطرات روزه بیش از این موارد است، فرصتی استثنایی برای ایجاد شرایط مناسب اعتدال در جهان مادی برای انسان فراهم میآید تا از دایره افراط به سوی خواستههای نفسانی بیرون آید.
البته ناگفته نماند که از نظر آموزههای وحیانی، هرگونه سرکوب غرایز انسانی و عدم پاسخ گویی به آن به معنای از میان بردن شرایط مناسب برای تن و اوج گیری انسان است. از این رو پیامبران(ع) به عنوان اسوههای بشر در زندگی خویش راه اعتدال میپیمودند و از همه مواهب مادی برای رشد و کمال استفاده میکردند و هرگز رهبانیت در پیش نگرفتند، بلکه میخوردند و میآشامیدند و ازدواج میکردند و در بازارها و میان مردم میگشتند و در اجتماع زندگی کرده و از لذتهای مادی در حد اعتدال بهره میبردند. (فرقان، آیات 7 و 20)
به هر حال، روزه به انسانها کمک میکند تا شرایط زندگی را در دنیا به شکل اعتدال درآورده و در مسیر تعادل حرکت کنند و اجازه ندهند تا ظلمی به تن و یا روان آدمی شود و انسان در دایره افراط و تفریط بیفتد.
البته ایجاد تعادل در شرایطی که طبیعت زندگی در دنیا و مادیات، آدمی را به سوی افراط در مادیات و بهرهمندی از آن میکشاند، سخت و دشوار است. از این رو در برخی از روایات روزه به صبر تعبیر شده است؛ (بقره، آیات 45 و 153 و روایات تفسیری ذیل آن) زیرا آدمی را به شکیبایی و پایداری میخواند تا از مباحاتی که نیاز ابتدایی و طبیعی بشر است چشم بپوشد و ساعاتی در گرما و سرما، از خوردن و آشامیدن دست بشوید و بر شکم خویش سخت گیرد.
بر این اساس پیامبر اکرم(ص) فرمودهاند: الصوم جنه من النار؛ روزه سپری از آتش جهنم است؛ زیرا کسی که بتواند خود را از مباحات نگه دارد، در مسیر تقوایی حرکت میکند که او را از آتش باز میدارد؛ چرا که همه مشکلات بشر و بی تقواهایی او به سبب خوردن و آشامیدن و مسائل جنسی است.
امیرمومنان علی(ع) نیز میفرمایند:
فرض الله الصیام ابتلاء لاخلاص الخلق
خداوند روزه را واجب کرد تا به وسیله آن اخلاص مردم را بیازماید. (نهج البلاغه، حکمت 252)
در حقیقت انسان در این آزمون سخت گذشت از مباحات و خودداری از آن است که نشان میدهد تا چه اندازه خواهان تعالی و بهره مندی از معنویت و رسیدن به مقامات الهی و خلاقت خداوندی است؛ زیرا کسی که روزه میگیرد، خواهان نوعی تجرد از ماده و تقویت وجه فطری نفس است تا او را به سوی خداوند بالابرد و خدایی و ربانی سازد. این گونه است که درجه خلوص هرکسی در آزمون روزه شناخته میشود که تا چه اندازه اهل تجرد و خدایی شدن است و در این راه استقامت میورزد، چرا که بسیاری از مردم در مقام حرف مدعیان بزرگ فضیلتها هستند؛ ولی در مقام عمل گامی در راه رسیدن به آن بر نمیدارند. خوبیها را میشناسند و میگویند و حتی دیگران را به آن میخوانند ولی خود در مقام عمل کاری نمیکنند. (صف، آیات 2 و 3)
روزه به سبب آنکه در شرایط آرمانی در ماه رمضان گرفته میشود، فرصت استثنایی است؛ زیرا در این ماه فشار بیرونی و وسوسههای شیطانی وجود ندارد و انسان تنها میبایست بر هواهای نفسانی خویش و این دشمن درونی غلبه کند. در روایات آمده که امام رضا(ع) از پیامبر(ص) نقل کرده است که: فی اول یوم من شهر رمضان تغل المرده من الشیاطین؛ در روز اول ماه رمضان شیاطین در غل و زنجیر کشیده میشوند. (تهذیب الاحکام، ج 4، ص 152)
پس کسی که روزه میگیرد، انسان عزیز و قویی است که بر خود مدیریت و کنترل دارد و اجازه نمیدهد تا چیزی از درون، او را به سوی افراط و تفریط ببرد. چنین انسان عزیزی دارای سلطه ای بر نفس است که اجازه میدهد در برابر فشارهای بیرونی مقاومت کند و نوعی سامانه دفاعی مقاومتی ضربه ناپذیر و نفوذناپذیر در خود ایجاد میکند، به گونهای که اگر شیاطین پس از ماه رمضان آزاد شده و بر او هجوم آورند راهی برای نفوذ در او نیابند و او را به بی تقوایی سوق ندهند. از این رو خداوند کلاس ماه رمضان را کارگاهی عملی برای رسیدن به سلطه بر نفس تعبیر میکند که فرصت شدنهای کمالی را به او میبخشد تا در ماههای دیگر در یک فضای تقوایی حرکت کرده و از هر گونه فشار و سلطه ابلیس و شیاطین در امان ماند. (بقره، آیه 183)
از پیامبر(ص) روایت است که وقتی روزه دار روزه میگیرد چهره ابلیس و شیطان سیاه میشود؛ زیرا بر خلاف ادعائی که داشته و سوگندی که خورده بود نتوانسته است همه را بنده و برده خود ساخته و از راه خدا دور سازد و خلافت الهی را از ایشان سلب نماید. از این رو تقوای بندگان در شکل روزه داری، خشم ابلیس را برمی انگیزد و چهره او را سیاه میسازد. پیامبر(ص) میفرماید:
الصوم یسود وجه الشیطان
روزه روی شیطان را سیاه میکند.
آثار روزه داری در انسان
بی گمان نخستین اثری که برای روزه میتوان به دست آورد، رسیدن به تقوا و قدرت سلطه بر نفس و خواستههای نفسانی است. این نکتهای است که در آیات و روایات از جمله آیه 183 سوره بقره بیان شده است. اما برای روزه آثار دیگری است که در اینجا به بخشی از آن اشاره میشود.
یکی از آثار روزه داری، رشد متناسب برای بدن است. برخلاف تصوری که برای اکثریت مردم است، روزه نه تنها به تن آسیبی نمی رساند بلکه موجب بهبود وضعیت بدن میشود. انسان به سبب شناخت ناقص و علم و دانش محدود (اسراء آیه 58) گاه اموری را خیر میبیند، درحالی که برای او جز شر و بدی نیست یا برعکس امری را شر و بد میداند، درحالی که خیر او در آن است. (بقره، آیه 216)
مثلا انسانها مثلا دادن زکات را هدر رفت سرمایه خود میدانند و میگویند که اگر از سود کار خود چیزی را به دیگران بدهیم در حقیقت مالی از دست رفته است؛ درحالی که از نظر خداوند که عالم به همه چیز است، آنچه انسان ضرر و زیان میداند، عین منفعت و سود برای اوست. از این رو انفاق مالی خاص را زکات به معنای رشد و نمو دانسته است. به این معنا که این گونه انفاقات مالی در راه خداوند به بندگان نیازمند، به معنای افزایش سود و برکت است.
شگفت اینکه انسانها براساس همین علم ناقص و فقدان بصیرت و تشخیص کامل حق از باطل، بهرههای ربوی و نزول خواری را عین سود و منفعت میدانند در حالی که از نظر خداوند عالم به حقایق، چنین بهرههایی عین ضرر و زیان و بی حرکتی در مال و ثروت است و آنها جز آتش نمیخورند. از این رو درهمین دنیا خود و فرزندان ایشان هیچ بهرهای از زندگی سالم و شاد نخواهند برد؛ زیرا این مالهای آتشین دریک فرآیندی سلولهای سالمشان را از میان میبرد و دچار نوعی سرطان میکند که روح و روان و بلکه جسمشان را میسوزاند و خاندان آنها را بر باد میدهد. (بقره، آیات 275 تا 278)
از جمله اموری که موجب رشد انسان حتی رشد بدن اوست، روزه است، در حالی که انسان گمان میکند که روزه مثلابه سلامت او ضربه میزند و یا او را لاغر کرده و زمینه را برای ظهور بیماری و یا تسلط آن فراهم میآورد، در حالی که روزه گرفتن همان طور که به روح و روان آدمی کمک میکند تا به اعتدال و سلامت برسد، به تن آدمی هم کمک میکند تا به سلامت دست یابد. از این رو امام صادق(ع) روزه را همانند زکات دانسته است. به این معنا که اگر زکات مال موجب رشد و سلامت مال آدمی میشود، روزه نیز همچون زکات به تن آدمی بهبودی و سلامتی میبخشد. آن حضرت(ع) میفرماید:
لکل شیء زکوه و زکوه الابدان الصیام
برای هر چیزی زکاتی است و زکات بدنها روزه است.
آن حضرت(ع) همچنین برای روزه دو اثر دنیوی و اخروی قایل میشود و میفرماید که روزه عامل شادی انسان در زندگی دنیوی و اخروی خواهد بود. امام صادق(ع) میفرماید:
للصائم فرحتان: فرحه عند افطاره و فرحه عند لقاء ربه،
برای شخص روزه دار دو شادی هست: شادی هنگام افطار و شادی هنگام ملاقات با پروردگار.
این شادی در هنگام افطار غیر از انجام اطاعت، اجابت و تعظیم الهی و عمل به فرمان خداوندی و رسیدن به اخلاص و تقوا، به سبب سلامتی است که تن به دست میآورد، زیرا سلامت تن موجب شادی و بشاش شدن جسم و روان آدمی است. از سوی دیگر برای او در قیامت شادی را هم به دنبال دارد، زیرا وقتی با روزه، خود را از خشم و غضب الهی و دوزخ دور ساخته و سپری در برابر آن برای خود ساخته است و خود را در برابر جمال الهی مییابد، خشنود و شاد میشود.
بهرهمندی از رحمت الهی
از دیگر آثار روزه داری میتوان به بهره مندی از عنایت خاص خداوند و رحمت او اشاره کرد. کسی که روزه میگیرد خداوند گناهان پیشین او را میبخشد و او را دوباره پاک و پاکیزه میگرداند. پیامبر اکرم(ص) میفرمایند:
من صام شهر رمضان ایمانا و احتسابا، غفرالله له ما تقدم من ذنبه
کسی که از روی ایمان و در نظر داشتن خدا روزه بگیرد، خداوند گناهان گذشتهاش را هرقدر که باشد میآمرزد.
روزه دار، مستجاب الدعوه است. هنگامی که روزه دار بر سر سفره افطار مینشیند هر دعائی میکند اجابت میشود و از زمانهایی که دعا به اجابت میرسد همین زمان افطار است. پس در این زمان برای همگان از جمله مومنان و برادران ایمانی خود در حال و گذشته دعا کنید و حوایج دنیوی و اخروی را از خدا بخواهید. هنگامی که بر سر سفره افطاری نشستهاید فورا به خوردن شروع نکنید و از این امتیاز افطاری و پاداش خاص بهره برید و برای خود و دیگران دعا کنید که مستجاب است. امام کاظم(ع) در این باره میفرمایند:
ان لکل صائم عند فطوره دعوه مستجابه
همانا هر روزه داری هنگام افطار دعایش مستجاب میشود.
اگر همه دعاهای شخص اجابت نشود شک نکند که یک دعایش به طور قطع مورد اجابت خداوندی است، زیرا وقتی بندهای دعوت الهی را اجابت کرد و روزه نگه داشت، خداوند نیز دعوت او را اجابت کند و دعایش را پاسخ میدهد.
از دیگر آثار روزه آن است که خواب و بیداریاش عبادت است. پیامبر اکرم(ص) میفرمایند:
الصائم فی عباده و ان کان نائما علی فراشه ما لم یغتب مسلما؛
روزه دار در حال عبادت میباشد، حتی اگر بر بستر خوابیده باشد، البته تا زمانی که غیبت مسلمانی را نکرده باشد.
آن حضرت همچنین میفرمایند:
نوم الصائم عباده و صمته تسبیح،
خواب روزه دار عبادت و سکوت وی تسبیح حق تعالی به شمار میرود.
شکی نیست که تسبیح گویی خداوند آثار و برکاتی بسیار دارد که از جمله آنها رهایی از مشکلات (انبیاء، آیه 78) و رسیدن به مقامات تجردی و معراجی است. (اسراء، 1 و آیات دیگر)اینها تنها گوشهای از آثار مادی و معنوی و نیز دنیوی و اخروی روزه در زندگی بشر است. باشد که از این فرصت روزه داری در ماه رمضان به درستی بهره بریم و از آثار آن استفاده کنیم.