كلمات كليدي : زيارت، قبر، زائر، سيره، صحابه، مسلمانان ، علماء، زنان
نویسنده : مجتبی صداقت
(زیارت قبور در سیره مسلمانان و دیدگاه علمای شیعه و سنی)
اشاره: در دوبخش گذشته رویکرد دینی به زیارت قبور با توجه به قرآن و زیارت قبور در روایات شیعه و سنی مورد بررسی قرار گرفت. همانطور که وعده داده شد، در این بخش به سیره مسلمانان و نظرات علمای شیعه و سنی در این رابطه پرداخته میشود؛ در قسمت اول این بخش، سیره صحابه و سایر مسلمانان در اعصار مختلف، مورد بررسی قرار می گیرد و سپس نظرات علمای شیعه و سنی، در رابطه با زیارت قبر توسط مردان و زنان، مطرح میشود.
مقدمه:
رفتن به زیارت قبور، از مسایلی است که وهابیت به شدت به مخالفت با آن پرداخته است. بررسی سیره مسلمانان و نظرات علمای شیعه و سنی میتواند مؤید خوبی برای جواز این عمل باشد؛ علاوه بر اینکه در این مسأله جایگاه نظر وهابیت در بین اهل سنت مشخص خواهد شد.
صحابه و زیارت قبور
در کتب تاریخی و روایی گزارشهایی از رفتن زیارت قبر، توسط مردان و زنان از صحابه پیامبر به چشم میخورد که حکایت از جواز این عمل نزد آنان دارد. به عنوان نمونه میتوان به زیارت قبور رفتن مردانی چون حضرت امیر المؤمنین علیبنابیطالب(ع)[1] ، ابوبکر[2]، عمربنخطاب[3]، عثمان[4] ، عبداللهبنعمر (فرزند خلیفه دوم)[5] اشاره کرد. درباره زنان صحابی، میتوان به زیارت قبور رفتن حضرت زهراء(س)[6] و عایشه[7] همسر پیامبر، اشاره کرد.
علامه سید جعفر مرتضی ـ علاوه بر افراد مذکور ـ از واقدی نقل میکند که: از صحابه، سعدبنابی وقاص، ابوسعید خدری ، ابو هریره، امسلمه و فاطمه خزاعیه به زیارت قبور شهدای احد میرفتند.[8]
زیارت قبور توسط مسلمانان در طول تاریخ:
به گزارش علامه امینی، در جهان اسلام، قبورى وجود داشته و دارد که از دیرباز مورد توجه مسلمین بوده است و از راه دور و نزدیک به زیارت آنها مىرفتند که نشاندهنده سیره مسلمین در طول اعصار و قرون بر زیارت قبور است. برخی از صاحبان آن قبور عبارت است از:
بلال حبشی(م20ق)؛ سلمان فارسی(م36ق)؛ طلحةبنعبید الله(م 36ق)؛ زبیربنعوّام(م36ق)؛ ابو ایوب انصاری(م52ق)؛ رأس الحسینبنعلیبنابی طالب در مصر؛ عمربنعبد العزیز(م 101ق)؛ ابو حنیفه نعمانبنثابت(م150 ق)؛ مصعببنزبیر، (م157 ق)؛ لیثبنسعد حنفى(م 175ق)؛ مالکبنانس (م 179ق)؛ امام موسىبنجعفر علیهما السلام، (شهید در سال 183ق)؛ امام ابو الحسن علىبنموسى الرضا علیهما السلام؛ عبد اللّهبنغالب حدانى بصرى(م 183ق)؛ عبد اللَّهبنعون، أبو عون الخرّاز البصری؛ علىبننصربنعلى ازدى؛ ابو الحسن بصرى(م189ق)؛ معروف کرخى(م200یا201یا204 ق)؛ عبیداللّهبنمحمدبنعمربنعلىبنالحسینبنعلىبنابى طالب؛ أبو عبد اللَّه محمدبنإدریس الشافعیّ إمام الشافعیّة(م204ق)؛ ابو سلیمان دارانى(م205ق)؛ سیده نفیسه، دختر ابى محمد حسنبنزیدبنعلىبنابى طالب (م208ق)؛ احمدبنحنبل، امام حنبلىها(م241ق)؛ ذو النون مصرى(م246ق)؛ بکار بن قتیبةبناسد ثقفى بکراوى بصرى حنفى فقیه(م270ق)؛ ابراهیم حربى(م285ق)؛ اسماعیلبنیوسف ابو على دیلمى؛ علىبنمحمد بشار ابو الحسن(م313ق)؛ یعقوببناسحاق ابو عوانة نیشابورى اسفراینى حافظ شهیر(م316ق)؛ ابو محمد عبد اللّهبناحمدبنطباطباى مصرى (م348ق)؛ حافظ ابو الفضل صبحبناحمد تمیمى سمسار(م384ق)؛ حافظ ابو الحسن علىبنمحمد عامرى(م403ق)؛ ابو سعید عبد الملکبنمحمد خرگوشى(م406 ق)؛ محمدبنحسن ابو بکربنفورک اصفهانى(م406ق)؛ ابو جعفربنموسى(م470 ق)؛ ابو على حسنبنابى الهبیش(م420ق)؛ المعتمد على اللّه ابو القاسم محمدبنالمعتضد اللخمى اندلسى(م 488ق)؛ نصربنابراهیم مقدسى(م490ق)؛ ابو الحسن علىبنالحسن المصرى(م492ق)؛ علىبناسماعیلبنمحمد(م559ق)؛ خضربننصر اربلى(م 567 یا 569ق)؛ نور الدین محمودبنزنگى(م569ق)؛ قاسمبنفیره شاطبى(م590ق)؛ احمدبنجعفر خزرجى ابو العباس سبتى(م601 ق)؛ محمدبناحمد حنبلى ابو عمرو مقدسى(م607ق)؛ سیف الدین ابو حسن قمیرى(م653 ق)؛ اسحاقبنیحیى ابوابراهیم اعرج(م 683ق) ؛ شیخ احمدبنعلى بدوى(م 675ق) ؛ شیخ حسین جاکى(م730ق)؛ شیخ محمدبنعلوان؛ ابو عبد اللّه قرشى اندلسى؛ أبوعلیّبنبیان؛ شیخ ابو بکربنعبد اللّه عیدروس باعلوى(م914ق).[9]
زیارت قبور در کلام علمای شیعه و سنی
اگر بخواهیم نظرات علمای هر دو طائفه را بررسی کنیم باید بحث را به حسب زیارتکنندگان به دو قسمت کرد:الف: زیارت قبور توسط مردان، ب: زیارت قبور توسط زنان.
الف: زیارت قبور توسط مردان
در بین علمای شیعه بر استحباب این زیارت، اجماع وجود دارد[10]؛ تنها اختلافی که هست این است که برخی فقهاء، زیارت قبور برای مردان را مستحب مؤکد میدانند[11] و برخی فقط عنوان مستحب را ذکر کردهاند.[12]
نظرات علمای اهل سنت در این باره، متفاوت است. تقیالدین سبکی در کتاب«شفاء السقام» اقوال و فتاوای مختلف اهل سنت را در زمینه زیارت قبور توسط مردان چنین بازگو میکند:
«اجماع علماء بر استحباب زیارت قبور برای مردان است؛ حتی بعضی از ظاهرگرایان، به خاطر روایات، قائل به وجوب آن شدهاند. ابو زکریای نووی از کسانی که اجماع مسلمین را بر استحباب زیارت قبور توسط مردان ذکر کرده است. از طرفی در «مصنف ابن ابی شیبه» دیدم از "شعبی" که گفته است: «اگر رسولخدا نهی از زیارت قبور نکرده بود قبر دخترم را زیارت میکردم»، اگر این جمله صحیح باشد باید گفت :
این گفته شعبی حمل بر این میشود که ناسخ نهی از قبور به او نرسیده است؛ علاوه بر این که شعبی تصریح به قولی از پیامبر ، در این رابطه نکرده است. با این حال قول شعبی، هیچ ضرری به اجماع نمیزند. همچنین در همان کتاب دیدم از ابراهیم که گفته: «کانوا یکرهون زیارة القبور» (آنان زیارت قبور را مکروه و ناپسند میدانستند.)؛ ولی نزد ما ثابت نشده است و ابراهیم هم نقل نکرده چه کسانی کراهت داشتند و کیفیت آن کراهت به چه شکل بوده است؛ علاوه بر اینکه این جمله، حمل بر نوع خاصی از زیارت قبور - که ناپسند بوده - میشود نه مطلق زیارت قبرها. من راجع به کراهت داشتن زیارت قبور توسط مردان غیر از این دو اثر و نقل صحابه ، چیزی نیافتم که خصم بتواند به آن تمسک کند. امثال این دو نقل، توان تعارض با احادیث صریحِ صحیح و سنت مستفیضِ معلوم از صحابه و تابعین و بعد از تابعین را ندارد؛ حتی اگر صحت نقل شعبی و نخعی در تصریح به کراهت را بپذیریم این نقل از اقوال شاذی است که تبعیت از آن و تکیه بر آن جایز نیست.
نتیجه اینکه برای ما جواز زیارت قبور توسط مردان، قطعی و مسلم است».[13]
با بررسی بیشتر میتوان گفت: درباره حکم زیارت قبور توسط مردان در بین اهل سنت چهار قول مطرح شده است:
1. مباح بودن: در بین گروه مالکیه و حنبلیه این نظر دیده میشود.[14]
2. مستحب بودن : اکثر علمای اهل سنت زیارت قبور را برای دعا و سلامکردن بر آنها، سنّت دانستهاند. "نووی" ادعای اجماع بر این مسأله دارد.[15]
3. وجوب داشتن: "ابنحزم" قائل است که زیارت قبر برای مردان و لو یک بار در عمر، واجب است.[16]
4. ناپسند و مکروه بودن: در این دسته، افرادی مثل "ابراهیم نخعی" و "شعبی" را میتوان برشمرد.[17]
ب: زیارت قبور توسط زنان
· در بین فقهاء شیعه درباره زیارت قبر رفتن زنان، سه قول وجود دارد:
1. کراهت: محقق حلی قائل به کراهت است و این نظر را، نظر اهل علم میداند. ایشان در ابتدا برای جواز به سیره حضرت زهرا(س) در رفتن زیارت قبر حمزه در شنبهها و نیز رفتنِ عایشه به زیارت قبر برادر (که عایشه ـ در جواب انتقاد به این کار که مگر پیامبر نهی نکرده بودند ـ گفت: نعم، نهى ثم أمرنا بزیارتها) استدلال کرده است؛ سپس برای کراهت چنین دلیل آورده است که ستر و پوشش و صیانت برای زنان اولویت دارد.[18]
2. جواز:[19] علامه حلی مینویسد: دلیل ما ، روایتی است که جمهور (اهل سنت) از پیامبر نقل کردهاند: «کنت نهیتکم عن زیارة القبور فتزروها» این روایت به عمومش، زنان را نیز شامل میشود ؛ همچنین از "ابنابیملیکه" نقل شده: روزی به عایشه گفتم: ای امالمؤمنین از کجا میآیی؟» گفت: «از کنار قبر برادرم عبدالرحمن.» به او گفتم:« رسول خدا از زیارت قبور، نهی فرموده است» گفت:«آری، پیامبر نهی نموده از زیارت قبور ولی سپس به آن امر فرمود». از طریق خاصه(شیعه) شیخ از یونس از ابیعبدالله نقل کرده است که: فاطمه(س) هر روز شنبه صبحگاهان به زیارت قبور شهدا مىآمد و به سر قبر حمزه آمده از خداوند طلب رحمت و مغفرت براى او میکرد.[20]
3. استحباب:[21] مرحوم نراقی مینویسد: مقتضای اطلاق روایات، استحباب زیارت قبر توسط زنان است و این قول پیامبر: « لعن الله زوارات القبور»، به خاطر ضعفش نمیتواند اطلاقات را تقیید بزند.[22]
· درباره حکم زیارت قبور توسط زنان در بین اهل سنت اختلاف فتوا وجود دارد.
تقیالدین سبکی در کتاب «شفاء السقام» در ضمن بحث از زیارت قبر پیامبر اکرم(ص) چنین مینویسد:
«درباره زیارت قبور توسط زنان چهار نظر در مذهب ما وجود دارد:
1. قول مشهور آنها این است که زیارت قبور رفتن زنان، مکروه است. شیخ ابوحامد و ابنصباغ و جرجانی و نصر مقدسی و ابنابیعصرون و غیر آنان به این نظر، جزم پیدا کردهاند. رافعی گفته: «اکثر علماء، غیر این را نمیگویند» نووی نیز گفته: « جمهور به این نظر قطع دارند و تصریح کردهاند که کراهت تنزیهی [نه تحریمی] دارد».
2. جایز نیست. صاحب کتاب «المهذب» و صاحب کتاب «البیان» به این نظر پایبندند.
3. نه مستحب است و نه مکروه میباشد؛ بلکه مباح است. "رویانی" این نظر را دارد.
4. اگر برای نو و تازه کردن حزن و گریه به همراه ذکر کردن منقبت مرده و نوحهگری باشد ـ چنانچه عادت زنها بر این است ـ حرام است و روایات منع هم بر این حمل میشود و اگر برای عبرت گرفتن باشد ـ بدون ذکر کردن منقبت مرده و نوحهگری ـ کراهت دارد؛ مگر براى زنان پیرى که از آنها بیم فتنهاى نمىرود در این حالت کراهت ندارد؛ مثل حضور جماعت در مساجد. این نظر یکی از علماء به نام "شاشی" است. او فرق بین مرد و زن را چنین بیان کرده که: مرد خود را در زیارت قبر میتواند نگه دارد و قوت این را دارد که گریه و جزع نکند؛ بر خلاف زن.»[23]
در بین قائلین به حرمت نیز دو نظر وجود دارد:
الف: زیارت قبور مطلقاً بر زنان حرام است.
ب: اگر زنی از قبرستانی عبور کند، بدون اینکه به نیت زیارت قبر از آنجا عبورکرده باشد میتواند در آنجا توقف نماید و سلام مشروع را بخواند که آن، چنین است: «السلام علیکم أهل الدیار من المؤمنین والمسلمین وإنا إن شاء الله بکم لاحقون» و إلا اگر به نیت زیارت قبور برود مرتکب حرام، بلکه گناه کبیره شده است.[24]
چند نکته:
در پایان این قسمت یاد آوری چند نکته ضروری است:
نکته اول:
نکته قابل توجه این است که بحث رفتن زنان به زیارت قبور ، با یک بحث دیگر فقهی به شدت در ارتباط است و آن بحث از «جواز خروج زنان از منزل» میباشد. آیا بر زن جایز است از خانه خارج شود؟ آیا إذن شوهر در خروج زن از منزل واجب است؟ بر فرض «حرمتِ مطلق خروج» یا «حرمتِ بدون إذن شوهر»، آیا استثناءهایی در این مسأله وجود دارد که حرمت را بردارد؟ آیا زیارت قبور با این همه فایدهای که در روایات برای آن ذکر شده است، میتواند مجوز خروج برای آنها باشد؟
در شیعه، علت اینکه علامه حلی، پس از حکم به جواز، قائل به کراهت رفتن زن به زیارت قبور میشود، همین است.
در اهل سنت نیز این مبنا، در فتوای به حرمت دادنِ افرادی مثل"بنباز" تأثیرگذار است؛ به طوری که «لعن شدن زنان زائر»را در روایات، بر همین مسأله حمل کردهاند.[25]
برخی از اقوال، بر پایه این مبنا وجود دارد؛ ولی آن را با توجه به روایات عام جواز زیارت، تخصیص میزنند.
در برخی از نظرات میبینیم که با این مسأله به صورت تعبدی برخورد شده است و با توجه به روایات زیارت، قول خود را بنا کردهاند.
نکته دوم:
مشهور اهل سنت درباره زیارت قبور رفتن زنان، قائل به کراهت شده اند؛ ولی وهابیت امروزه، قول به حرمت را به پیروی از "إبنتیمیه" و "ابنقیم جوزی" ترجیح دادهاند و به شدت از زیارت قبور توسط زنان جلوگیری میکنند؛ این مخالفتی صریح با علمای اهل سنت است.
نکته سوم:
اسلام، دین فطرت[26] است و احکام و دستوراتش، خلاف فطرت سلیم نیست. زیارت قبور نزدیکان و کسانی که بر گردن انسان حق دارند امری فطری است. مؤید فطری بودن زیارت قبور این است که هر قوم و ملیتی در جهان (به جز وهابیت) بر آن رغبت دارند.[27]
اسلام، دین سهل و سمح[28] و رفق و مدارا است. پیامبر اسلام فرمود:
«ان هذا الدین متین فأوغلوا فیه برفق»[29]
آیین اسلام ، آیین استواری است و با آن به رفق و مدارا وارد شوید.
فرض کنید مادر مؤمنی ، فرزند رشید خود را از دست داده و جسد او را زیر خروارها خاک دفن کردند. قلب او سوزان است تنها چیزی که میتواند او را تسلی دهد، زیارت قبر فرزندش است . در این صورت بازداشتن مادر از چنین عمل عقلائی که در همه جهان، رواج دارد مایه فشار روحی وی خواهد بود. آیا ممکن است شریعت اسلام از چنین عملی، نهی کند، آنگاه دین را سهل و سمح نامید؟[30]
نکته چهارم:
بر فرض ما در مقام معارضه با اجتهاد وهابیان - که به صواب رفتهاند یا به خطا - نباشیم، لکن از آنها سؤال میشود: با چه مجوز شرعی مسلمانان را وادار میکنند از اجتهاد آنان که احتمال خطا و صواب در آن است تبعیت کنند؟ بلکه احتمال خطای آن بیشتر است؛ چون مخالف با رأی اکثر علما است. در صورتی که امور اجتهادیه، قابل معارضه نیست. چرا وهابیان، آزادی مذاهب مسلمانان را در امور اجتهادیه، سلب نموده و مسلمانان را بر متابعت عقاید خودشان با زور وادار میکنند!؟[31]
نکته پنجم:
درباره زیارت قبور رفتن زنان باید توجه به این باشد که باید از هر نوع گناه و خلاف پیراسته باشد.[32] این قید را در زیارت مردان نیز میتوان آورد.
نتیجه:
از آنچه گذشت روشن شد سیره مسلمانان(چه زن و چه مرد) از صدر اسلام تا کنون بر رفتن به زیارت قبور بوده است.
با بررسی نظرات علمای شیعه در این مسأله، جواز اعم (استحباب برای مردان، استحباب یا جواز یا کراهت برای زنان) بدست آمد.
نظرات اهل سنت برای مردان، جواز اعم ، گزارش شد. در رابطه با زنان، قول مشهور، کراهت است و در مقابل مشهور، وهابیون و عده کمی از اهل سنت، قائل به حرمت هستند.
مطالب مرتبط:
زیارت قبور از نگاه فریقین(1)
زیارت قبور از نگاه فریقین(2)