دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

ارزش، آداب و آثار ایثار در زندگی

ايثار از برجسته‌ترين فضايل و ارزش‌هاى انسانى است كه در قرآن و سخنان نورانى پيشوايان اسلام، از آن ستوده شده است؛ ازجمله قرآن‌کریم درباره‌ی ايثار جانى حضرت على علیه السلام می‌فرمايد: «و برخی از مردم براى به‌دست آوردن خشنودى خدا جان خويش را فدا می‌كنند»...
ارزش، آداب و آثار ایثار در  زندگی
ارزش، آداب و آثار ایثار در زندگی

حسین جماعتی[1]

واژگان کلیدی: ایثار، زندگی، ایثار مالی، ایثار جانی، کمال اخلاقی، رستگاری.

1. معنای ايثار‌

«ايثار» در لغت از ريشه «أثر»، به‌معناى «برگزیدن» و «مقدم داشتن چيزى» (حسيني زبيدي، 1414: ‌6، 10؛ مصطفوى، 1368: ‌1، 32) است. ابن‌فارس، در معناى اين واژه می‌گويد: اثر (همزه و ثاء و راء) سه ريشه معنايى دارد: پيش انداختن چيز، يادكرد آن و صورت اثرِ باقى مانده. خليل گفته است: «قد أثرتُ بأن أفعل كذا»، اهتمام به انجام دادن تصميم است. وقتى می‌گويى: «يا فلان! هذا آثراً ما آثرَ [ذى‌] أثير»؛ يعنى هرگاه كارى را انتخاب كردى، انجامش بده يا رهايش كن. ابن‌اعرابى گفته است: معناى آن، چنين است: «آن را پيش‌تر از همه انجام بده» (ابن‌فارس، 1404: ‌1، 53).

2. ايثار، در متون اسلامی‌

ايثار و مشتقات آن، در قرآن در دو معناى متضاد به‌کار رفته است: الف. مقدم‌داشتن مثبت كه از بزرگ‌ترين ارزش‌هاى اخلاقى است؛ مانند اين آيه شريفه: «وَ يُؤْثِرُونَ عَلى‌ أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ؛ و [ديگران را] بر خويشتن مقدم می‌دارند، هرچند خودشان نيازمند باشند» (حشر: 9). این کاربرد، همان معنای اصطلاحی ایثار است که عبارت‌است از: بخشش مال به كسى، با وجود احتياج شخص بخشنده به آن (نراقى، بی‌تا: ‌2، 122)‌. این معنا؛ بيشتر در مقدم‌داشتن ديگران در امور مالى يا مقدم داشتن خواسته ديگران صدق می‌كند؛ اما ایثار انواع دیگری نیز دارد که بیان خواهد شد. چنان‌که در مصباح الشريعه، ايثارِ مثبت چنين تعريف شده است: «أصلُ الإِيثارِ تَقديمُ الشى‌ءِ بِحَقهِ؛ ايثار؛ در اصل، مقدم‌داشتن چيزى است به‌جا» (جعفر بن محمد، 1400: 164). نكته توجه اينكه؛ از نگاه اسلام، مطلقِ‌مقدم داشتن ديگران بر خود در تأمين نيازها و خواسته‌ها، ارزش تلقى نمی‌گردد؛ زيرا ترجيح بدون مرجح و تقديم نابه‌جا - چنانكه در آداب ايثار خواهد آمد - ارزش نيست.

ب. مقدم‌داشتن منفى؛ مانند: «بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَياةَ الدنْيا وَ الْآخِرَةُ خَيْرٌ وَ أَبْقى؛ بلكه زندگانى دنيا را ترجيح می‌دهيد، در حالى‌كه آخرت، بهتر و پايدارتر است» (اعلی: 16 – 17).

3. اهمیت و ارزش ايثار

ايثار از برجسته‌ترين فضايل و ارزش‌هاى انسانى است كه در قرآن و سخنان نورانى پيشوايان اسلام، از آن ستوده شده است؛ ازجمله قرآن‌کریم درباره‌ی ايثار جانى حضرت على 7 می‌فرمايد: «و برخی از مردم براى به‌دست آوردن خشنودى خدا جان خويش را فدا می‌كنند» (بقره: 207) و در دیگر جای درباره ايثار مالى خاندان پيامبر اعظم 9 می‌فرماید: «غذاى خويش را با آن‌كه آن را دوست دارند، به مسكين و يتيم و اسير می‌خورانند» (انسان: 8). همچنين از «انصار» -كه در حال فقر، از برادران مهاجر خود، با تقسيم اموال و خانه‌هاى خويش پذيرايى كردند و آنان را بر خود مقدم داشتند- اين‌گونه تمجيد می‌كند: «ديگران را بر خود مقدم می‌دارند، هرچند خود، فقير و نيازمند باشند» (حشر: 9).

در روایات از ایثار با عناوينى همانند: بالاترينِ مكارم اخلاقى (تمیمی‌آمدی، 1410: 54)، بالاترينِ مراتب نیکوکاری (همان: 49)، بالاترينِ درجات ايمان (همان: 90) و بهترينِ عبادت (همان: 61) ارزش‌گذارى شده است و در فرهنگ اسلام، كسانى شايسته نام‌بردارى به فضيلت، مروت و فتوت هستند كه از اين خصلت ارجمند، برخوردار باشند.

پيامبر اسلام 9 و اهل بيت : آن بزرگوار - كه كامل‌ترين انسان‌ها هستند- از بالاترين مراتب ايثار، برخوردارند و در اين خصلت زيباى انسانى و اسلامى، سرمشق ديگران‌اند. پيروان راستين آنان نيز از اين خصلت، بهره وافرى داشته‌اند و دارند. امام حسن مجتبی 7، در توصيف همنشينان پيامبر خدا می‌فرمايد: «يُوَقرونَ الكَبيرَ، وَ يَرحَمونَ الصغيرَ، وَ يُؤثِرونَ ذَا الحاجَةِ؛ به بزرگ‌ترها احترام می‌گذارند، با كوچک‌ترها مهربان‌اند، و نيازمند را بر خود ترجيح می‌دهند» (صدوق، 1378: ‌1، 318).

4. انواع ايثار

ايثار، انواع فراوانى دارد که برای نمونه؛ مهم‌ترین آنها بیان می‌شود:

1.4. ايثار در مال‌

بررسى متون دینی نشان می‌دهد كه در قرآن و حديث، بيشترين كاربرد كلمه «ايثار» و آنچه اين معنا را می‌رساند، در ايثار مالى است و اين، بدان جهت است كه نيازهاى مالى، از گسترده‌ترين و ضروری‌ترين نيازهاى انسان است. ايثارگر تنها آن قسمت از اموالش را كه به شخص خودش اختصاص دارد، می‌تواند ايثار كند و چنين حقى را نسبت به اموالى كه بايد صرف هزينه افراد تحت تكفل خود کند، ندارد و بخشش نفقه افراد ياد شده، نه تنها ايثار محسوب نمی‌شود، بلكه ناپسند و ممنوع است.

در زمان رسول خدا 9 مردى انصارى، همه‌ی دارايى خود را به‌هنگام مرگ- كه عبارت بود از پنج، شش برده- آزاد كرد و چيزى براى كودكان صغيرش باقى نگذاشت، مسلمانان پس از مراسم تشييع و خاكسپارى او، داستانش را براى پيامبر9 نقل كردند، آن‌حضرت فرمود: «اگر پيش از خاكسپارى مرا آگاه ساخته بوديد، اجازه نمی‌دادم او را در قبرستان مسلمانان دفن كنيد! او به چه مجوزى، فرزندان صغيرش را تهيدست گذاشته تا دست به‌سوى مردم دراز كنند؟!» (کلینی، 1407: ‌5، 67).

2.4. ايثار در جان‌

اهميت و ارزش ايثار در جان، فراتر از ايثار در مال است. كمتر كسى است كه حاضر شود زندگى ديگرى را بر زندگى خود مقدم بدارد. حتى فرشتگانِ برجسته‌ای، مانند جبرئيل و ميكائيل 8 از اين نوع ايثار تن می‌زنند (کراجکی، 1410: ‌2، 55). ايثار در جان، مرتبه انسان كامل است. از اين‌رو؛ ايثار امام على 7 در ليلة المَبيت مورد ستايش خداوند متعال قرار می‌گيرد و خداوند، اين‌چنين در نزد فرشتگان به آن مباهات می‌كند: «و كسانى از مردم، جانشان را براى به‌دست آوردن رضاى خدا، سودا می‌كنند» (بقره: 207).

ايثارگران به‌واسطه ايمان راستين، به‌راحتى در صف مجاهدان راه خدا درآمده و با ايثار جان و مال، دين خدا را يارى می‌كنند. كسى كه جان بركف از اسلام و مرزهاى اسلامى دفاع می‌كند، خود را به آب و آتش می‌زند و چه بسا خون پاكش در راه پاسدارى از اسلام و ارزش‌هاى اسلامى ريخته ‌شود، بالاترين درجه ايثار و محبوب‌ترين مقام را نزد خدا دارد؛ چنانكه رسول خدا9 درباره ارزش‌ خون پاک شهيدان راه خدا می‌فرمايد: «هيچ قطره‌اى در پيشگاه خداوند، محبوب‌تر از قطره خونى نیست كه در راه خدا ريخته می‌شود» (کلینی، 1407: ‌5، 53).

3.4. ايثار در دعا

از نكته‌های آموزنده در سيره اهل بيت عصمت و طهارت :، مقدم‌داشتن ديگران در دعا است. امام كاظم 7 از پدرانش چنين روايت کرده است: «فاطمه 3 هرگاه دعا می‌كرد، براى زنان و مردان پرهیزگار، دعا می‌كرد و براى خودش دعا نمی‌كرد. به ايشان گفته شد: اى دختر پيامبر خدا! شما براى مردم، دعا می‌كنى و براى خودت دعا نمی‌كنى؟ فرمود: اول، همسايه، بعد، خانه!» (صدوق، 1385: ‌1، 182). پيروان برجسته اهل بيت : نيز از فضيلت اين نوع ايثار، برخوردار بودند. زيد نرسى می‌گويد:

با معاوية بن وهب، در موقف عرفات بودم و او مشغول دعا‌كردن بود. در دعايش كنجكاوى کردم. نديدم كه حتى يک كلمه براى خودش دعا كند؛ بلكه براى يكايک مسلمانان، به‌نام و نام پدرانشان، دعا می‌كرد، تا آنكه مردم كوچ کردند. به او گفتم: عمو جان! از شما چيز عجيبى ديدم.گفت: چه ديدى كه تو را به تعجب وا داشته است؟ گفتم: در يک چنين مكانى، برادرانت را بر خودت مقدم می‌دارى و به ياد يكايک افراد هستى! به من گفت: از اين كار، تعجب مكن، پسر برادرم؛ زيرا من از مولايم و مولاى تو و مولاى همه مردان و زنان پرهیزگار - كه به‌خدا سوگند، آقاى گذشتگان و تمام‌ كسانى است كه بعد از پدران بزرگوارش باقى مانده‌اند- شنيدم - و كر باد اين دو گوش معاويه و كور باد دو چشم او و به شفاعت محمد 9 نرسد، اگر نشنيده باشد - كه فرمود: «هر كس پشت سر برادرش براى او دعا كند، فرشته‌اى از آسمان دنيا ندا در می‌دهد: «اى بنده خدا! هزار برابر اجر آنچه دعا كردى، براى خودت باد!» و فرشته‌اى از آسمان دوم، ندا در می‌دهد: «اى بنده خدا! و دويست هزار برابر آنچه دعا كردى، براى خودت باد!» و فرشته‌اى از آسمان سوم، ندا در می‌دهد: «اى بنده خدا! و سيصد هزار برابر آنچه دعا كردى، از براى خودت باد!» و فرشته‌اى از آسمان چهارم، ندا در می‌دهد: «اى بنده خدا! چهارصد هزار برابر آنچه دعا كردى، از براى خودت باد!» و فرشته‌اى از آسمان پنجم، ندا در می‌دهد: «اى بنده خدا! پانصد هزار برابر آنچه دعا كردى، از براى خودت باد!» و فرشته‌اى از آسمان ششم، ندا در مى‌دهد: «اى بنده خدا! ششصد هزار برابر آنچه دعا كردى، از براى خودت باد!» و فرشته‌اى از آسمان هفتم، ندا در می‌دهد: «اى بنده خدا! هفتصد هزار برابر آنچه دعا كردى، از براى خودت باد!». آنگاه، خداوند - تبارک و تعالى- به او ندا در می‌دهد: «منم آن غنی‌اى كه هرگز فقير نمی‌شوم. اى بنده خدا! هزار هزار برابر آنچه دعا كردى، از براى خودت باد!». پس، اى برادرزاده! كدام‌يک بهتر و بزرگ‌تر است: آنچه من براى خود انتخاب كردم، يا آنچه تو مرا به آن توصيه می‌كنى؟ (راوندی، 1407: 289 – 290).

5. عوامل ايثار

عواملى كه بر ايثار، مساعدت می‌كنند، عبارتند از:

1. بزرگداشت حقوق: اگر حقوق در نظر انسان، بزرگ داشته شود، آن را یکسره رعايت می‌كند و به آن جامه عمل می‌پوشاند و تباه كردن آن را ناگوار می‌داند و می‌داند كه اگر به مقام ايثار نرسد، حقوق را چنانکه شايسته است، رعايت نكرده است. بنابراين، ايثارش را براى مراقبت از حقوق قرار می‌دهد؛

2. نفرت از خست: هرگاه انسان از خست، نفرت پيدا كند و آن را زشت بشمارد، خود را به ايثار ملزم می‌كند و راهى براى نجات از اين نفرت كينه‌آلود، جز با ايثار نمی‌يابد؛

3. تمايل به مكارم اخلاقى: انسان بر حسب تمايل به خصلت‌هاى خوب اخلاقى ايثار می‌ورزد، براى اينكه ايثار، برترين درجه خصلت‌هاى بزرگوارانه اخلاقى است (بن‌حميد، بی‌تا: ‌3، 630).

به‌نظر می‌رسد كه اسباب ايثار به اين مقدار كافى نيست. درست است كه امورى مانند: بزرگداشت حقوق، و بيزارى از بخل و رغبت به ارزش‌هاى‌ اخلاقى در پيدايش خصلت ارزشمند ايثار کارساز است؛ ليكن پرسش اصلى اين است كه: اين ویژگی‌هایی كه عوامل ايثار شمرده شده‌اند، چگونه در انسان تحقق پيدا می‌كنند؟ و چه كسى به‌دلیل رغبت به ارزش‌هاى اخلاقى و نفرت از حرص و خِست و براى رعايت حقوق ديگران ايثار می‌کند و خواست ديگران را بر خواست خود مقدم می‌دارد؟

بررسى دقيق براى پاسخ‌دادن به اين پرسش‌ نشان می‌دهد كه ايثار، ريشه‌اى جز ايمان ندارد. تقويت صفات نيكويى كه به صفت ايثار منتهى می‌شوند نيز تنها در سايه ايمان امكان‌پذير است. از اين‌رو، در مكاتب مادى سخن از ارزش‌هاى اخلاقى، شوخى است و هدفى جز فريب‌دادن و گمراه‌كردن افكار عمومى ندارد. بر اين پايه، هرچه ايمان در وجود انسان تقويت شود، به خصلت ارزشمند ايثار نزديک‌تر می‌گردد و به فرموده امام على 7 «انسان، در بالاترينِ مراتب ايمان ايثارگر می‌شود» (تمیمی آمدی، 1410: 90) و به فرموده امام صادق 7؛ «بندگانی كامل‌اند كه در سختى، ديگران را بر خود، مقدم می‌دارند» (مجلسی، 1403: ‌64، 351).

انسان پرهیزگاری كه خود را در تحت تدبير خدا می‌داند و او را روزی‌بخش مهربان می‌شناسد، از بذل دارايی‌هاى خود -كه جملگى دارايى خدا است- واهمه‌اى ندارد. اگر انسان به وعده خدا ايمان داشته باشد و خود را در همه دادوستدها در تعامل با او بداند (نه در تعامل با مردم)، به او توكل می‌كند و هرگز او را بخيل و يا نعمت‌های بی‌كرانش را محدود نمی‌بيند. پس هرچه ايمان كامل‌تر شود، قدرت ايثارگرى در انسان افزون می‌گردد تا به مرتبه ايثار جان و جانبازى می‌رسد. و از موانع ايثار، ايمان نداشتن به پاداش الهى و تأثير آن در سعادت دنيوى و اخروى است.

6. آثار و برکات ايثار

ايثار نقطه مقابل استئثار (انحصارطلبى) است. هرچه استئثار براى جامعه مطلوب انسانى زيانبار و براى وحدت و انسجام آن ويرانگر است؛ ايثار، سودمند و سازنده است. اسلام، در مقابل مكاتب مادى - كه فرهنگ خودخواهى و خودپرستى را تبليغ و ترويج می‌كنند- خودخواهى را ريشه مفاسد فردى و اجتماعى می‌داند و با ترويج فرهنگ ايثار و از خودگذشتگى می‌خواهد اين ريشه خطرناک را بخشكاند. البته با نگاهی دقيق و عميق در می‌يابيم كه اسلام با اين اقدام خودخواهى فطرى انسان را هدايت و منافع واقعى و دراز مدت او را فراهم كرده است. ايثارگر، علاوه بر مزين‌شدن به بهترين فضیلت‌های اخلاقى و دستيابى به مقامى والا و ارجمند به بركات متعددى نيز می‌رسد كه برخى از آنها بیان می‌شود:

1. رستگاری: قرآن‌كريم در انتهای آيه ايثار، بركات فردى و اجتماعى آن را در جمله‌ای خلاصه كرده، می‌فرمايد: «و آنها كه از خست نفس خويش مصون بمانند، آنان همان رستگاران‌اند» (حشر: 9). فَلاح و رستگاری، از مهم‌ترين بركاتِ ايثار و مبارزه با خودخواهى و خست است و آن عبارت است از: كاميابى و رسيدن به همه‌ی خواسته‌هاى حقيقىِ فردى و اجتماعى؛[2]

2. كمال اخلاقى: ايثارگر قبل از ايثار، فرومایگی‌هایی همانند بخل، حرص، مال‌دوستى و... را زير پا نهاده، سپس از مرز فضیلت‌هایى چون پرداخت حقوق، سخاوت، انفاق و احسان نيز گذشته تا به مرز ايثار رسيده است. از اين‌رو، امام علی 7 می‌فرمايد: «مكارم اخلاقى، جز با عفت و ايثار كامل نمی‌شود» (تمیمی آمدی، 1410: 781). انسان‌هاى ايثارگر خود را می‌سازند و منافع حقيقى و هميشگى خود را فراهم می‌كنند و به تعبير قرآن‌كريم: «اگر نيكى كنيد، به خودتان نيكى كرده‌ايد» (اسراء: 7). به عكس، مادی‌گرايان و خودخواهان، خود را تباه می‌كنند و منافع حقيقى و هميشگى خود را از دست می‌دهند و به تعبير دقيق قرآن‌كريم، فراموشى خدا فراموشى خويش است: «خدا را فراموش كردند. خداوند هم آنان را دچار خودفراموشى كرد» (حشر: 19)؛

3. سرورى: امام علی 7 می‌فرماید: «با ايثار ديگران بر خويشتن، سرورى می‌يابى» (تمیمی آمدی، 1410: 302)؛

4. ارفاق و بهشت الهى: خداوند متعال در مناجات با موسى 7 - پيرامون ايثارگران- فرمود: «اى موسى! هر يک از آنان (ايثارگران) هر عملى كه در عمر خويش انجام داده باشد، از محاسبه آن چشم می‌پوشم و هر جاى بهشت را كه بخواهد، او را اسكان می‌دهم» (أبی‌فراس، 1410: 1، 173)؛

امام باقر 7 می‌فرماید: «خداوند، بهشتى دارد كه جز سه‌كس وارد آن نمی‌شود: مردى كه برضد خود به حق داورى كند؛ مردى كه براى خدا به ديدن برادرش برود و مردى كه برای خدا برادر پرهیزگارش را بر خويشتن مقدم بدارد» (کلینی، 1407، ‌2، 178)؛

5. محبوب خدا و خلق: گسترش فرهنگ ایثار در جامعه، نه تنها منافع شخصى ايثارگران را تهديد نمی‌كند، بلكه آنان را محبوب خدا (همان: ‌4، 41) و خلق (تمیمی‌آمدی، 1410: 302) می‌کند و موجب دستيابى آنان به بهترين زندگی‌ها در جهان جاويد می‌شود (مجلسی، 1403: ‌7، 211 – 212). علاوه بر اين، ريشه مفاسد اجتماعى را نيز می‌سوزاند و منافع مادى و معنوى جامعه بشر را فراهم می‌کند.

7. آداب ايثار

رعایت آداب ايثار شرط تحقق مفهوم ايثار به‌عنوان ارزشی مهم اخلاقى هست؛ ايثار، نشانه برترين امتياز در روابط انسانى، مردم‌گرايى و غم‌خوارى است كه از ايمان سرشار، محبت به‌خدا و مردم و احساس وظیفه اجتماعى سرچشمه می‌گيرد و با آداب ویژه‌ی خود صورت می‌پذيرد كه برخى از آنها بدين قرار است:

الف. اخلاص‌

نخستين ادبِ ايثار، اخلاص است. زيبايى و ارزشمندى ايثار در صورتى است كه اين كار سترگ در راستاى خشنودى خداى بزرگ و خالصانه انجام گيرد و هيچ‌گونه چشم‌داشتى از نيازمند و ديگران نداشته باشد. چنانكه اهل بيت پيامبر، هنگام ايثار نان شب خود به مسكين و يتيم و اسير، گفتند: «تنها برای رضای خدا به شما غذا داديم، هيچ پاداش و سپاسى از شما توقع نداريم» (انسان: 9). اگر اخلاص نباشد «مقدم داشتن ديگرى» تحقق پيدا نمی‌كند. وقتى كسى با انگيزه‌اى غيرالهى، چيزى را به دیگری می‌دهد كه خود بدان نيازمند است. درواقع، آن را به خودش داده است؛ چراكه انگيزه نفسانى و خودخواهى، او را وادار به اين عمل كرده است.

ب. علاقه‌مندى‌

دومين ادب ايثار، علاقه‌مندى به چيزى است كه ايثار می‌شود؛ امام باقر 7 درباره آيه شريفه: «و خوردنى را با وجود دوست داشتن آن، اطعام‌ می‌كنند» فرمود؛ «يعنى با وجود ميل و علاقه خودشان به آن خوراک» (صدوق، 1376: 261). اگر علاقه‌مندى به آن نباشد، «مقدم داشتن ديگران» بی‌معنا است.

ج. مقدم داشتن نزديكان‌

مقدم داشتن نزديكان و كسانى كه فراهم کردن نيازهاى زندگى آنان بر انسان واجب است، از ديگر آداب ايثار است؛ زيرا مقدم داشتن ديگران بر «نزديكان»، به‌عقل و شرع صحيح نيست. سماعه می‌گوید: از امام صادق 7 پرسيدم: مردى تنها خوراک روزانه خود را دارد. آيا كسى كه [تنها] خوراک روزانه خود را دارد، با كسى كه چيزى ندارد، همدردى كند [و خوراكش را به او بدهد]؟ و كسى كه خوراک يک ماه خود را دارد، با كسى كه كمتر از آن دارد، همدردى كند؟ و در مورد سال هم به همين‌سان؟ يا آنكه اينها همه، همان كفافى است كه ملامتى بر [اندوختن و ايثار نكردن‌] آن نيست؟ آن‌حضرت فرمود: «مطلب، دو تاست: [يكى اينكه‌] برترينِ شما كسى است كه در ايثار كردن و بخشيدن حق خود، حريص‌تر باشد؛ زيرا خداوند عزوجل می‌فرمايد: «و بر خويشتن، مقدم می‌دارند، هرچند خودشان نيازمند باشند». مطلب ديگر اينكه بر كفاف، ملامتى نيست. دستِ‌دهنده بهتر از دست‌گيرنده است و [در اعطا و ايثار] از خانواده‌ات آغاز كن» (کلینی، 1407: ‌4، 18).

د. مقدم داشتنِ اهل ايمان‌

ادب ديگر ايثار، مقدم داشتنِ اهل ايمان است. ايثار بايد هدفدار و حساب‌شده انجام گيرد و اين نهال مستعد در زمين قابل رشد كاشته شود و پرهیزگار، كسى را بر خويش مقدم دارد كه دست‌کم از لحاظ فكرى و عقيدتى هم‌طراز او باشد، نه اينكه دسترنج خويش را به افراد لاابالى، منافق يا كافر ببخشد و خود را بیچاره و زمين‌گير كند. چنانكه از امام على 7 روايت شده: «با ديگر مردمان، به انصاف رفتار كن و با پرهیزگاران، به ايثار» (تمیمی‌آمدی، 1410: 467).

هـ . مقدم داشتن نيازمندتر

اين ادب نيز از مقومات مفهوم ارزشىِ ايثار است؛ زيرا فراهم‌کردن نيازهاى ثانويه ديگران با هزينه نيازهاى اوليه خود ارزش محسوب نمی‌شود. از اين‌رو، امام على 7 درباره آيه ايثار می‌فرمايد: «آنچه را كه او (ديگرى) بدان نيازمندتر از توست، بهره خويش مساز» (کوفی اهوازی، 1404: 45).

و. برخورد خوش‌

ادب برخورد ايثارگر با طرف ايثار بی‌ترديد، رعايت اين ادب، شرط كمال ايثار است و بدون آن، گاه ايثار ارزش اخلاقى خود را از دست می‌دهد و به فرموده امام على 7: «خوش‌رو، از ترش‌روىِ ايثارگر بهتر است» (تمیمی‌آمدی، 1410: 726).

8. نتیجه‌گیری

 ايثار و ازخودگذشتگى از مكارم اخلاق اجتماعى در زندگی و از مهم‌ترين فضايل اخلاقى است‌؛ از این‌رو؛ براى هدايت جامعه و در همه زمان‌ها و موقعیت‌ها، موعظه و راهنمايى به تنهایی كافى نيست، بلکه بايد در مواردى ايثار كرد و متخلق به این اخلاق الهی شد.

ايثار و فداكاري كه پاى گذاردن بر هواى نفس است، به وارستگى از دنيا و رفع تعلقات مادى می‌انجامد. انسان با مقدم داشتن ديگران روح خود را از اسارت خواهش‌هاى دنيوى می‌رهاند. ايثار جان انسان را از تلاطم در مقابل كم و زياد زخارف دنيا حفظ می‌كند و ظرف وجودى او را می‌گستراند. تلطيف روح براى رسيدن به‌كمال و ايجاد روحيه وارستگى حاصل اين تلاش اخلاقى است. از این‌رو، رشد انسان، در سايه ايثار و سخاوت است که نشانگر نوع‌دوستى و دلسوزى و محبت است. اگر همه‌ی مردم از امكانات يكسان برخوردار باشند، زمينه‌اى براى بروز اين كمال اخلاقی؛ یعنی ایثار و نشانه‌های آن، باقى می‌ماند.

فهرست منابع

1.  قرآن‌کریم

2.  ابن‌فارس، أحمد (1404ق) معجم مقاییس اللغة، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول.

3.  بن حميد، صالح (بی‌تا) موسوعة النضرة النعيم فى مكارم اخلاق الرسول الكريم9، جده، دار الوسيله، چاپ چهارم.

4.  تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد (1410ق) غرر الحکم و درر الکلم، قم، دار الکتاب الإسلامی، چاپ دوم.

5.  جعفر بن محمد (1400ق) مصباح الشریعة، اعلمی، بیروت، چاپ اول.

6.  حسيني زبيدي، محمدمرتضى‌ (1414ق) تاج العروس من جواهر القاموس، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، چاپ اول.‌

7.  راغب اصفهانى، حسین بن محمد (1412ق) مفردات الفاظ قرآن‌، بیروت، دار القلم‌، چاپ اول.

8.  صدوق، محمد بن على‌ (1376ش) الامالی، تهران، کتابچی، چاپ ششم.

9.  صدوق، محمد بن على‌ (1378ق) عیون اخبار الرضا7، تهران، نشر جهان، چاپ اول.

10.   صدوق، محمد بن على‌ (1385ق) علل الشرائع، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول.

11.   قطب‌الدین راوندی، سعید بن هبة الله (1407ق) الدعوات (سلوة الحزین)، قم، انتشارات: مدرسه امام مهدی(عج)، چاپ اول.

12.   کراجکی، محمد بن علی (1410ق) کنز الفوائد، قم، انتشارات: دار الذخائر، چاپ اول.

13.   کلینی، محمد بن یعقوب (1407ق) الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم.

14.   کوفی اهوازی، حسین بن سعید (1404ق) المؤمن، قم، مؤسسة الإمام المهدی(عج)، ‌.

15.   مجلسی، محمدباقر (1403ق) بحار الانوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم.

16.   مصطفوى، حسن‌ (1368ش) التحقیق فى کلمات القرآن الکریم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي‌، چاپ اول‌.

17.   نراقى، مهدى بن ابی‌ذر (بی‌تا) جامع السعادات‌، بیروت، مؤسسه الأعلمي للمطبوعات‌، چاپ چهارم.

18.   ورام بن أبی‌فراس، مسعود بن عیسی (1410ق) تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورام، قم، مکتبة الفقیه، چاپ اول.



[1]. پژوهشگر

[2]. فلاح؛كاميابى و رسيدن به خواسته‌هاست، و بر دو قسم است: دنيوى و اخروى (راغب اصفهانى، 1412: 644).

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
Powered by TayaCMS