دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

شاخص‌هاى روشنفکرى دینى

خبرگزاری فارس: در این تحقیق روشنفکری دینی از دوعنصر عقل و دین تشکیل شده است مفهومی که هسته و دال مرکزی آن را همچنان حفظ کرده ، مفهوم عقل و عقلانیت است و ازطرف دیگرمفهوم دین که به معنی نوروروشنایی بوده و در مقابل جهل و تاریکی صف آرایی کرده است...
No image
شاخص‌هاى روشنفکرى دینى
با عنایت به اینکه جامعه شناسی سیاسی دارای سه سطح تحلیل است ؛ یک سطح تحلیل به رفتار شناسی فرد درحوزه قدرت و بیرون ازآن می پردازد، سطح دوم تحلیل به بررسی گروهای اجتماعی و تا ثیرات انها در جامعه می پردازد و سطح تحلیل سوم به بررسی ساختارهای سیاسی ،فرهنگی و اقتصادی و نقش آنها می پردازد.در این تحقیق سطح دوم تحلیل یعنی بررسی ویژگیهای گروهای اجتماعی و تاثیرات آنها در جامعه مد نظراست قبل از بررسی شاخص های روشنفکری دینی لازم است مراد خود از مفهوم روشنفکری دینی را بیان نمایم مراد از روشنفکری دینی ، مروجان اندیشه درحوزه مختلف فکری و علمی است جریانی که اتفاق افتاده است و مشخصات خود را دارد. اگر بپذیریم هرپدیده آغاز و فرجامی دارد ماجرای روشنفکری دینی نیز یکی از پدیدهای اجتماعی سیاسی است که آغازی ،سرانجامی و مراحلی را طی کرده است.البته این مسیر خاص در ایران خیلی یکنواخت و ساده و هموار نبوده است.در بحث مفاهیم، منطق تکرار پذیری به ما می گوید مفاهیم از استعداد جدا شدن از یک متن و حک و تکرار شدن در متن دیگر رادارند،بدون اینکه انسانها قادر باشند از این فرایند جلوگیری نمایند[1] . مفهوم روشنفکری دینی نیز چنین سرنوشتی دارد و برای رفع سوتفاهمات و فهم زبان یکدیگر باید تعیین مراد کنیم . زمانی ما می‌توانیم مفهوم روشنفکری دینی را تبین کنیم که مفاهیم سیال و شناورموجود دررابطه باروشنفکری با بصیرت وافق باز پیرایش و ویرایش شده باشد و به قول حافظ: داده ام باز نظر را به تذ روی پرواز باز خواند مگرش نقش و شکاری بکند در این تحقیق روشنفکری دینی از دوعنصر عقل و دین تشکیل شده است مفهومی که هسته و دال مرکزی آن را همچنان حفظ کرده ، مفهوم عقل وعقلانیت است و ازطرف دیگرمفهوم دین که به معنی نوروروشنایی بوده ودرمقابل جهل وتاریکی صف ارایی کرده است. بنابراین با توجه به اینکه روشنفکری دینی یک شان و موقعیت تاریخی و اجتماعی دارد . درواقع روشنفکری دینی هم مفهوم عقل را دارد و افق دیدش گسترده ترازعقلانیت ابزاری است وهم مفهوم دینی را دارد.که به حوزه فهم وتحقق دین عنایت دارد.شاخصهای روشنفکری دینی در چهار محورعمده تقسیم می شوند که دارای دوازده زیر مجموعه می باشد.شایان ذکر است که همه ویژگی های زیر به ندرت در یک طیف روشنفکری دینی می‌توان یافت، بنابراین مفهوم روشنفکری دینی تشکیک بردار ودارای شدت و ضعف است که پس از ذکر شاخص ها به نتیجه گیری خواهیم پرداخت : یکم:حوزه فرهنگ واندیشه شامل موارد زیر می باشد اهتمام به عقلانیت و عقل پای بندی به نظام دانایی دینی آزاد اندیشی وفرهنگ تعامل اندیش تفکر انتقادی و نوآوری دوم:حوزه سیاست وقدرت سیاسی تبیین کننده موانع سیاسی وشکاف های بین دولت – ملت معتقد به اصل نظارت وکنترل قدرت سیاسی معتقد به رابطه منطقی بین سیاست وفضایل معنوی سوم:حوزه اخلاق و هنجارها اخلاق پرسشگری وکنجکاوی اهتمام به ارزشها وفضایل اخلاقی معتقد به اخلاق عملی و کاربردی در جامعه چهارم :حوزه اقتصاد ومعیشت معتقد به عدالت اقتصادی و رفع فاصله طبقاتی اعتقاد به فرهنگ کار و تلاش و مبارزه با رانت گرایی حوزه فرهنگ و اندیشه اهتمام به عقلانیت و عقل یکی از شاخص های مهم روشنفکری دینی اهتمام به عقل وعقلانیت است منتهی روشنفکری دینی عقل ابزاری را یکی ازشقوق عقل می داند توضیح اینکه در انسان یک عقل بیشتر وجود ندارد و اینکه تقسیم بندی کرده ایم. به اعتبار مدرک عقل یا تفاوت در منشا مدرکات است عقل نظری در مورد شناخت امور دانستنی است و عقلعملی در مورد شناخت امور انجام دادنی است که به لحاظ متعلق شناخت یا مدرک عقل است[2] .بنابر این جدایی بین عقل ابزاری (عملی)و عقل نظری(منبع)امری اعتباری است پس هر گاه عقل تکیه بر دانایی خود کند منبع تلقی میشود و هر گاه بر توانایی خود تکیه کند ابزار تلقی می شود .علی الهذا انچه مهم است خرده گفتمانهای درون طیف روشنفکری دینی است که گروهی صرفا عقل عملی را لحاظ می کنند و در ساحت های زندگی و دین به مدد عقل ابزاری صرف به تجزیه و تحلیل می پردازند درواقع به بنیادهای مدرنیته باور دارند و عقل نقاد مدرن را سلاح خود در فهم سنت و دین قرار می دهند و گروهی دیگر به میراث فرهنگ ایران اسلامی یعنی میراثهای به جا مانده از ابن سینا ، سهروردی و صدرا توجه می کنند وسپس سایر شقوق عقل را مد نظر می گیرند و حیات اجتماعی و دین راتفسیر عقلی می کنند ،یعنی عقلی که اثبات می کند معرفت فرا عقلی داریم وعقل به عنوان منبع استنباط می شناسد منتهی نه انحصاری در معرفت شناختی و ساحت های زندگی و دین دارد بلکه توجه به پذیرش نقش عقل با عنایت به اسیب پذیر بودن آن ،درمجموع وجه مشترک همه خرده گفتمانهای روشنفکری اهتمام به عقل و عقلانیت است . بنابراین ما در مقام داوری امتیاز پایین تری به روشنفکران دینی که عقلانیت را به ایدئولوژی بسته ای تبدیل می کنند ،می دهیم.پای بندی به نظام دانایی دینی : منظور از نظام دانایی کل روابطی است که بر اساس معرفت شناسی در دوره خاصی شکل می گیرد و وحدت بخش مفاهیم آن دوره است این نظام می تواند متکی بر انسان محوری ،طبیعت محوری و توحید محوری باشد دراین تحقیق مراد از نظام دانایی دینی نطامی است که متکی بر نص و به تعبیری نص محور است[3] .روشنفکری دینی درمورد پای بندی به نظام دانایی دینی می تواند آنرا نقد کند ولی نمی تواند نفی کند یعنی هسته کانون نظام دانایی دینی را نمی تواند نفی کند وگرنه از حوزه روشنفکری دینی خارج می شود ان هسته کانونی نظام دانایی دینی وحی و نص است که خصلت تئوریک دارد درواقع کتاب و سنت منبع و مخزن روشنفکری دینی است .منتهی خرده گفتمانهای درون روشنفکری دینی وجود دارد که برخی راه حل تبیین دینی برای عصر جدید بر اساس محور عقلانیت قائلند و بعضی دین را عصری می کنند و نگاه حداقلی در حوزه فهم دینی و حوزه تحقق دینی دارند ، ما در تمام داوری به عنوان یک مفسر امتیاز اصلی را به گروهی می دهیم که در نظام دانایی دینی هم پایانی و هم پویایی دینی را لحاظ می کنند. آزاد اندیشی و فرهنگ تعامل: بدیهی است که ازاد اندیشی یکی از عوامل مهم تولید فرهنگ و علم است[4] وگسترش دانش بدون آزاد اندیشی تصوری بلا تصدیق است. در ازاد اندیشی ما هم به دنبال رفع موانع و اجبار برای انجام عمل هستیم و هم ایجاد مقتضی درونی تا با پرورش استعداد خود و استفاده از محیط بیرون برای رسیدن به رفاه وسعادت تلاشی منطقی صورت گیرد شاخص مهم روشنفکری ازاد اندیشی به اصل مهمی بر می گردد که انسانها ازادند و ازاد افریده شده اند واین روشنفکری دینی است که در چارچوب همان قرار دادها و قوانینی که با ما انزال الله مخالفت ندارند فعالیت می کند درخرده گفتمانهای درون روشنفکری دینی برخی نگاه فرد محوردر شاخص ازاد اندیشی دارند برخی نگاه اجتماع گرایانه دارند. بهترین نمونه روشنفکری دینی ازاد اندیش، احترام به فرد و اجتماع است .همین شاخص خود سه زیر مجموعهدارد .یعنی نفی تحجرو انعطاف پذیری و تعامل اندیشی است در نفی تحجر روشنفکر ازاد اندیش نمی تواند به دنبال ایستایی باشد نمی تواند نسبت به نیازهای متغییر انسان بی تفاوت باشد و دائما گذشته گرایی کند. زیرمجموعه دیگر انعطاف پذیری وتحمل نظر مخالف است. نه اینکه بپذیرد بلکه اجازه دهد گفتار و سخن رقیب طرح شود. وسپس با استدلال رد کند .و زیر مجموعه اخر یعنی تعامل اندیشی به این مفهوم که روشنفکر ازاد اندیش فرهنگ تعاملی را تقویت می کند نه فرهنگ تقابلی هر چند یکی از اسیب های فرهنگی در طول تاریخ ایران فرهنگ تقابلی و حذفی بوده است تلاش روشنفکر دینی بر این باشد که فرهنگ تعامل وگفتگو را جایگزین فرهنگ تقابلی وحذفی کند. تفکرانتقادی و نوآوری : با توجه به این که روشنفکری دینی در اندیشه تغییر،تحول وپیشرفت و ترقی است تفکر نقادانه مبتکی و مبتنی بر تحلیل بنیادی و اساسی هر پدیده است . به عبارت دیگر بازشناسی ،بازنگری و بازسازی میراث فرهنگی هنر تفکر انتقادی است . روشنفکر نقاد در مواجه با اندیشه رقیبان دارای مبانی مشخص وا ز پایگاه فکری معین به داوری می پردازد نکته مهم این که نقد یعنی جدا کردن سره از نا سره است . و لزوما بمعنی تخریب ، نفی و انقطاع تاریخی و فرهنگی نیست بلکه ساختار شکنی اندیشه های مندرس و ایستایی است که ممکن است به پویایی میراث فرهنگی بینجامد. نوآوری و نو اندیشی که از لوازم تفکر انتقادی است . سر انجام طراحی و مهندسی یک اندیشه کار امداست که به ساختاری نو ختم خواهد شد . در مجموع همانطور که تفکر نقادانه به دور از افراط و تفریط و پریشان گویی است نو اوری و نو اندیشی نیز به دور از طرد و ترک میراث فرهنگی دینی است[5] . کاشف و مستخرج معضلات جامعه این شاخص نمایان گر تعهد و مسئولیت پذیری روشنفکر دینی نیز می باشد . او باید مسائل پرسش ها و تضاد های موجود در متن جامعه را به نوعی به تفکر و تعقل درونی خود و دیگران منتقل کند و خواستار کاهش دردهای انسانی و اجتماعی شود در این راستا باید بین دنیای ذهنی و اندیشه حوزه روشنفکری با متن جامعه پل بزند. بنا بر این کاشف و مستخرج معضلات جامعه بدون مستلزم خود اگاهی ، مسئولیت پذیری و فرزند زمانه خود بودن نخواهد بود روشنفکری که داری دغدغه مشکلات مردم و جامعه خود است اگربه لسان قومش سخن نگوید تولدش غیر طبیعی خواهد بود و مانند ماجرای روشنفکری در دوره مشروطه خواهد شد. دوم-حوزه سیاست و قدرت سیاسی : -تعیین کننده موانع سیاسی و شکاف های بین دولت- ملت با توجه به اینکه ر وشنفکری دینی ، بیشتر محصول دوران دولت مدرن و تفکر اجتماعی است ، باید موانع سیاسی و شکاف های بین دولت – ملت را شناسایی کرده و به بررسی ان بپردازد[6] ، یکی از این موانع تمرکز گرایی و استبداد زدگی در قدرت و دیگری ضعیف بودن نهادهای مدنی در دوره مدرن است که در یک پروسه تاریخی به لحاظ فرهنگ سیاسی بین قدرت سیاسی و قدرت اجتماعی در ایران فقدان درک و تفاهم بوجود اورده است و روشنفکردینی در واقع تعیین کننده و ارائه دهنده راه حل جدید برای درک ، تفاهم وتعامل بین دولت و ملت می باشد و از حقوق سیاسی شهروندان نیز دفاع نماید . اعتماد به اصل نظارت و کنترل قدرت سیاسی همانطور که در فرهنگ اسلامی پذیرش عناصر نظارت و کنترل قدرت از قبیل امر به معروف و نهی از منکر، شورا و نصیحت ائمه مسلمین مطرح بوده است[7] و وجود این عناصر برای حفظ سلامت نظام واستراتژی بقا ضروری است اعتقاد روشنفکری دینی به این اصول او را در راستای اهداف نظارت و کنترل در نظام های سیاسی یاری خواهد رساند زیرا پرهیز از قبایح و بدی ها و رشد دادن خوبی ها و نیک سرشتی ها ، بهبود رفتار کارگزاران نظام سیاسی، ارتقای بینش کارگزاران به کارگزاری و احساس مسئولیت و سر انجام دقت و سرعت بیشتر در امور مورد نیاز مردم در حوزه نظام سیاسی از مهمترین شاخص های روشنفکر دینی تلقی می گردد. - معتقد به رابطه منطقی بین سیاست و فضایل معنوی با توجه به این که انسان معاصر دچار هرج و مرج اخلاقی شده وهدف زندگی اش را ازدست داده است وقتی هدف زندگی از بین برود دیگر بد و خوب معنا ندارد و نظام اخلاقی وجود ندارد و با رفتن اخلاق قدرت معیار خوب و بد می شود . انسان معاصر با جدایی سیاست از اخلاق هدف سیاسی اش صرفا مادی شده است[8] و چون روشنفکر دینی با توجه به نظام دانایی خودش ابراز عقیده میکند معنای زندگی را مرتبط باهدف توحیدی می داند بنا بر این یکی از خصلت های روشنفکر دینی اعتقاد به رابطه منطقی بین سیاست و فضایل اخلاقی است نه این که این دو را ترکیب کند بلکه بین انها رابطه منطقی می بینید و ان رابطه این است که هدف سیاسی و هدف فضایل اخلاقی از حوزه صرفا مادی فراتر می رود و به اصل توحیدی بازمی گردد. سوم :حوزه اخلاق و هنجارها -اخلاق پرسشگری و کنجکاوی روحیه پرسشگری وکنجکاوی جدای از کاوشی عقلی وعلمی نیست .روشنفکر در بدو تولدش در ایران ،محصول اخلاق پرسشگری و کنجکاوی نبوده تا پاسخگویی به یک نیاز باشد ، بلکه خودش نیازی را تولید می کرد وسپس اعلام می کرد که پاسخگوی ان نیاز است ولی روشنفکر دینی در جهت پاسخ گویی به یک نیاز جدی متولد شد[9]. وقتی به علل مختلف جامعه ایرانی با دنیای جدیداشناشد بتدریج دریافت که دنیای جدید با دین اوبی ارتباط نمی تواند باشد واین دنیای جدید بر دین و دیانت او تاثیر گذاراست از این رو احساس نیاز کرد که کسی میباید نسبت او را با این تازه وارد یعنی دنیای جدید را تعریف کند واین نقش را روشنفکردینی در ایران ایفا کرد البته روشنفکران دینی بر اساس عمق کاوش عقلی وعملی اشان دارای روحیه پرسشگری عمیق یا سطحی نگر هستند که این بستگی به میزان معرفت شناسی و وفاداری به نظام دانایی انها دارد . بهر حال به تدریج یکی از شاخص های روشنفکری دینی همین روحیه پرسشگری وکنجکاوی در پاسخ ورویا رویی با دنیای جدید شد. - معتقد به اخلاق عملی در جامعه با توجه به اینکه در روایات متعدد این مطلب امده است که عالم عامل و عالم بی عمل با هم متفاوتند عالم بی عمل مانند تیر اندازی است که کمانش زه نداشته با شد یا به قول سعدی به زنبور بی عسل می مامند دردوره پهلوی بودند روشنفکرانی که خود را به قدرتهای ضد مردمی فروختند و در تئوری ها خود قدرت های استبدادی را مورد نقد قرار می دادند ولی در عمل سازش کردند یا نسبت به ارمانها ی مردم خیانت ورزیدند روشنفکری دینی با عبرت از گذشته و سابقه روشنفکری اینک اموخته است که اخلاق عملی در جامعه را با خصلت تئوریک هماهنگ و متناسب سازد و اگر نقد یا حمایتی از قدرت سیاسی یا اجتماعی می کند در راستای هماهنگی باورها و عمل اوست و از اینکه به او صفت حمایتی یا نقادی بدهند واهمه ای ندارد . چهارم:اقتصاد و مشیت - معتقد به عدالت اقتصادی در جامعه و رفع فاصله طبقاتی در جامعه[10] هر چند مفهوم عدالت بر خوا سته از نظام دانایی دینی یک روشنفکر است ولی درتعریف عملیاتی عدالت به ویژه در بحث عدا لت اقتصادی در جامعه خواستار فرصت های برابر برای شهروندان جامعه اش است فرصت هایی که با برنامه ریزی وطراحی صحیح هیچوقت نباید تبدیل به تهدید اقتصادی علیه شهروندان شود وقتی عدالت تعریف عملیاتی شد آنگاه روشنفکر دینی وظیفه خود می داند در پی رفع مشکلات اقتصادی شهروندان برآید و بطور طبیعی کمک به رفع فاصله طبقاتی در جامعه خواهد شد؛ بنا بر این روشنفکر دینی خود را وابسته به طبقه خاصی نمی بیند و اگر از قشرخاصی هم باشد خاستگاه ا قتصادی ا و مهم است که باید در جهت اجرای عدالت باشد . درنصوص دینی مکررگفته شده است «لیس للا نسان الا ما سعی[11] » اهمیت به فرهنگ کار وتلاش برهیچ انسان عاقلی پوشیده نیست منتهی درصورتی که فرهنگ تبذیروهزینه های زیان باراقتصادی شیوع پیدانماید برروشنفکرلازم است با تفکرانتقادی خودبااین فرهنگ به مبارزه برخیزد وجامعه خود را از این بیماری مهلک نجات دهد. بنابراین یکی ازشاخص های روشنفکری دینی مبارزه بافرهنگ رانت خواری وراحت طلبی است نه تنها درحوزه اقتصادی بلکه سایر حوزه های غیراقتصادی راهم شامل می شود. نتیجه گیری: شاخص های ذکرشده ممکن است باهم ادغام ومختصرتر ویا تفکیک وگسترده ترشوند بهرحال این شاخص ها بر اساس عملکرد روشنفکری دینی و زمینه‌های شکل‌گیری اجتماعی فرهنگی سیاسی روشنفکری دینی درایران جمع‌آوری شده است و چون روشنفکران دینی بر حسب نگاهشان به عقل و حوزه دین دارای شدت و ضعف مفهومی نسبت به این واژه پیدا می کنند بر اساس نمودار زیر در صورتی که روشنفکر دینی اکثر شاخص ها را داشته باشد به مفهوم روشنفکر دینی مجدد( جامع نگر)[12] نزدیک می شود و به هر میزان که از شاخص ها دور شود به مفهوم روشنفکر دینی متجزی ومبتدی نزدیک تر خواهد شد. پی نوشت ها: [1] دین ، دموکراسی و روشنفکری در ایران،محمد رضا تاجیک ،تهران :موسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی ،ص 138. [2] -ر.ک جایگاه عقل در استنباط احکام،سعید قماشی ،قم :پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ، 1384،ص25. [3] - مردم سالاری دینی،مسعود پورفرد، قم : پژوهشکاه علوم و فرهنگ اسلامی،1384،ص30. [4] - نشست علمی رروشنفکری حوزوی – 21/2/85، دفتر جنبش نرم افزاری قم ، ص11. [5] - دین پژوهی معاصر ، علی اکبر رشاد ، تهران : موسسه فرهنگ دانش و اندیشه معاصر ، ص81. [6] - روشنفکری در گذراندیشه ها ، مقاله هادی خانیکی ، پژوهشگاه فرهنگ و معارف ، 1384،ص203. [7] - مردم سالاری دینی ، پیشین ، ص67. [8] - سایت دانش سیاسی اسلام ،مقاله علم سیاست از باز شناسی تا بازسازی . [9] - دانایی و معضل دینداری ، محمد رضا اسدی ، تهران : اندیشه امروز ، 1383، ص256. [10] - همایش علمی تهدید ها و فرصت های روشنفکری دینی –اصفهان ، دفتر جنبش نرم افزاری – 22/6/85 [11] - سوره نجم –آیه 39 [12] - منطور از روشنفکردینی مبتدی : روشنفکری است که دارای حداقل ویژگی ها باشد وروشنفکردینی متجزی : روشنفکری است که حداقل نیمی ازشاخص ها را دارا باشد و روشنفکردینی مجدد(جامع نگر) : روشنفکری است که متصف به اکثریت ویژگی ها با شد. ...................................................................... منبع:www.danaee.com
خبرگزاری فارس

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
Powered by TayaCMS