جایگاه
صبر در آموزههای دین اسلام، ویژه و ممتاز است و آنگاه که از پیامبر اسلام درباره
ایمان میپرسند میفرماید: «آن، صبر است». بشارتهایی که خداوند در قرآن کریم به
صابران میدهد، نویدهایی امیدآفرین و حرکتبخش است. خداوند متعال در سوره بقره،
صلوات و درود و رحمت خویش را نثار صابران میکند و میفرماید: بر اینان درود
پروردگارشان و رحمت او باد.» (بقره: 157) نیز در سوره زمر، به آنان مژده اجر بیحساب
میدهد: (زمر: 10) همانا پاداش شکیبایان، بیحساب و کامل به آنان داده خواهد شد.
پس در آیهای دیگر، خداوند به صابران مژده «همراهی خود با آنان را» داده است:
شکیبایی پیشه کنید که خدا با شکیبایان است.» (انفال: 46) بنا بر مفهوم این آیهها،
فرد مؤمن در سایه صبر و استقامت همهجانبه میتواند رستگاری ابدی را برای خویش به
ارمغان آورد. خداوند متعال در آیه پایانی سوره آلعمران میفرماید: ای مؤمنان!
شکیبایی و پایداری ورزید و آماده جهاد و دیگر عبادتها باشید و از خداوند پروا
کنید، باشد که رستگار شوید. توفیق بهرهمندی از بهشت و رضوان الهی، بدون انجام
دادن کارهای شایسته ناممکن است. خداوند متعال در اینباره میفرماید: (کهف: 110)
پس هر که آرزومند دیدار پروردگار خویش است، باید عمل صالح انجام دهد. در آیه 67
سوره مبارکه قصص نیز عمل صالح را بهعنوان یکی از راههای رسیدن به رستگاری برمیشمارد
و میفرماید: پس کسی که توبه کند و ایمان آورد و اعمال شایسته انجام دهد، پس امید
میرود که در شمار رستگاران باشد. تعبیر «عَسی» در این آیه شریفه، ممکن است بیانگر
این نکته باشد که این رستگاری، مشروط به ماندگاری و دوام این حالتها، یعنی توبه،
ایمان و عمل صالح است. برخی از مفسران نیز گفتهاند: این تعبیر، هنگامیکه از شخص
کریمی صادر شود، به معنای قطعی بودن مطلب است و از آنجا که خداوند متعال، اکرمالأکرمین
است، تعبیر «عَسی» رستگاری قطعی را برای عاملان کارهای شایسته بشارت و نوید میدهد.
دامنه نعمتهای الهی به قدری گسترده است که به تعبیر قرآن کریم، به شمارش درنمیآید:
(نحل: 18) و اگر نعمت الهی را بشمارید، نمیتوانید آن را [چنان که هست] شمارش
کنید. پروردگار رحیم، در آیههای فراوان از قرآن کریم، اهل ایمان را به یادآوری
نعمتها فرامیخواند. برای نمونه در آیه سوم فاطر میفرماید: ای مردم نعمتهای
خداوند بر شما را یاد کنید. آیا غیر از خداوند آفریدگاری هست. در سوره «الرّحمن»
نیز بارها خطر تکذیب نعمتهای الهی را گوشزد میکند و میفرماید: «ای گروه جن و
انس! کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟» یادآوری نعمتها، حس
شکرگزاری انسان را برمیانگیزد و توجه انسان را به خالق هستیبخش معطوف میسازد.
محبوبيت؛ رهاورد دنيوی تقوا
داشتن
تقواي الهي محور اعمال ديني است و داراي آثار دنيوي و اخروي زياد و بيشماري است
كه از جمله ميتوان به وجاهت، محبوبيت و منزلت اجتماعي اشاره كرد. تقوا دستور
خداوند متعال به بندگان است، اما تقواي الهي گذشته از اجر اخروي، نتايج دنيوي هم
دارد. يكي از دستاوردهاي تقوا وجاهت اجتماعي است. انسان با تقوا در نظر افراد خوب
و بد جامعه داراي عظمت و عزت است. فرد متقي در دل مردم، آبرومند و با فضيلت است،
گرچه ابراز نكنند. بر اساس قرآن مجيد در داستان زنداني شدن حضرت يوسف(ع)، دو نفر
با ايشان وارد زندان شدند، آنگونه كه از مكالمه حضرت يوسف(ع) با آنها بر ميآيد،
از ايمان بيبهره بودند. در عين حال تقواي حضرت يوسف(ع) توجه آنان را جلب كرد،
آنها نزد يوسف(ع) آمدند و خواب خود را بيان كردند و از او تعبير خواستند. به اين
خاطر كه يوسف در نظر آنها نيكوكار بود. به تصريح قرآن، تقواي يوسف و نيك بودن او،
آنان را متوجه خود ساخت و آن مقام بزرگ يعني خزانهداري كه به يوسف واگذار شد
نتيجه تقواي او بود. قرآن كريم در اين باره ميفرمايد: (فرعون) گفت يوسف را نزد من
بياوريد تا او را از زندان آزاد و از خاصان خود گردانم، چون با يوسف ملاقات كرد و
از هر دري سخن به ميان آمد، به يوسف گفت؛ تو امروز نزد ما امين و صاحب منزلت هستي.
يوسف گفت؛ پس مرا به خزانه داري كشور نصب كن كه من در حفظ دارايي دانا و بصيرم، ما
در حقيقت يوسف را در زمين به اين منزلت رسانديم كه هرگونه كه بخواهد مقام انتخاب
كند و هر كس را كه بخواهيم از لطف خويش بهره مند ميسازيم و پاداش هيچ نيكوكاري را
ضايع نميگردانيم.
قرآن
كريم بعد از آنكه برخورد و ملاقاتهاي يوسف با برادرانش را كه براي خريد گندم آمده
بودند، نقل ميكند كه گفت من يوسفم و اين بنيامين كه از مادر هم با يوسف يكي بودند
برادر من است. به تحقيق خدا بر ما منت نهاد كه البته هر كس اهل تقوا باشد و صبر
پيشه كند، نيكوكار است و خدا اجر نيكان را ضايع نميكند. البته اينكه انسان به پست
و مقام دنيايي برسد يا نرسد خيلي مهم نيست، اما اين مهم است كه شخص در نظر ديگران
كوچك نباشد و داراي منزلت باشد و اگر اهل تقوا و عمل صالح باشد.
بدون
ترديد از اين منزلت برخوردار خواهد بود. يكي ديگر از آثار دنيوي تقوا و عمل صالح،
محبوبيت اجتماعي است كه بالاتر از وجاهت اجتماعي است. محبوبيت اجتماعي به اين
معناست كه افراد جامعه يا عدهاي از افراد جامعه او را دوست بدارند.
قرآن كريم در اين باره در آيه 66 سوره مريم ميفرمايد:
به زودي خدا بر اهل ايمان و عمل صالح، دوستي در دل ديگران قرار ميدهد. مرحوم
علامه طباطبايي ميفرمايد؛ آيه مطلق است و دليلي بر تقييد به آخرت نيست. بنابراين،
اهل ايمان و عمل صالح، هم در دنيا محبوب دلها هستند و هم درآخرت. در اين زمينه
رواياتي هم قابل ذكر است: پيامبر اكرم(ص) فرمود: هيچ بندهاي قلب و دلش متوجه خدا
نميشود، مگر اينكه خدا دلهاي مؤمنين را متوجه او ميكند تا دوستي و رحمت آنها را
روزي كند. 1همچنين آن حضرت فرمود؛ هرگاه خدا بنده مؤمني را دوست بدارد، جبرئيل نيز
او را دوست ميدارد سپس در آسمان ندا ميدهد كه اي اهل آسمان خدا فلاني را دوست
دارد، شما هم او را دوست داشته باشيد، آنگاه در ميان اهل زمين هم مقبوليتي براي او
قرار ميدهد. امام خميني(ره) در كتاب ارزشمند چهل حديث مينويسد؛ پس اي عزيزم،
نام نيك را از خداوند بخواه، قلوب مردم را از صاحب قلب خواهش كن كه با تو باشد. تو
كار را براي خدا بكن، خداوند علاوه بر كرامتهاي اخروي و نعمتهاي آن عالم، در
همين عالم هم به تو كرامتها ميكند، تو را محبوب مينمايد، موقعيت تو را در قلوب
زياد ميكند، تو را در دو دنيا سر بلند ميفرمايد.2
منابع:
1- منهج الصادقين، ج 5-6، ص 461. 2- چهل
حديث، ص 41.