6 بهمن 1390, 0:0
كلمات كليدي : مردمسالاري ديني، حكومت اسلامي
نویسنده :محمد رضا متانت
زعم بسیاری از صاحب نظران عرصه سیاست یکی از مهمترین کارویژههای هر حکومت سیاسی کارآمدی است. اساسا کارآمدی نظام سیاسی را توانایی آن نظام برای بسیج منابع در جهت انجام کارویژههای خود، به طور موفقیت آمیز میدانند . شاید مشخص ترین شاخصههای کارآمدی یک نظام سیاسی را بتوان در حفظ ثبات سیاسی؛ قدرت تطبیق نظام با شرایط جدید؛ جلب مشارکت، تبعیت و حمایت مردم؛ برقراری عدالت، رفاه ، امنیت، آزادی و سایر ارزشها دانست. با این حال آنچه که غالبا از سوی مردم در خصوص کارآمدی یک نظام مد نظر میآید توسعه کمی و کیفی شاخصهای عدالت و توسعه است.
با این حال پس از پیروزی انقلاب اسلامی کارآمدی همواره یکی از مهمترین اهداف و وظایف نظام جمهوری اسلامی محسوب شده است و دولتهای پس از انقلاب همگی درصدد بوده اند تا شاخص توسعه و عدالت را در جامعه افزایش دهند. البته هرچند توجه مسئولین به عدالت و توسعه در نهایت موجب تضمین سلامت و بقای نظام میشود اما باید دانست اساس این توجه نشات گرفته از ذات و هویت انقلاب اسلامی میباشد که برخاسته از آرمانها و ارزشهای الهی است. دین مبین اسلام عدالت و پیشرفت را همواره مورد تاکید قرار داده است و دور از انتظار هم نیست که حکومت برآمده از چنین مکتبی پیشرفت و عدالت را در اولویت اهداف و برنامههای خویش قرار دهد.
اما گذشت سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و موفقیت کشور در حل بسیاری از چالشهای سیاسی اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی مهر تثبیتی بر کارآمدی نظام جمهوری اسلامی ایران زده است . عده ای از مخالفان همواره حکومتهای دینی را ناکارآمد توصیف میکردند و نظام مردمسالاری دینی را هم در همین حوزه جای میدادند اما نگاهی کوتاه و گذرا به موفقیتهای اقتصادی ، سیاسی ، فرهنگی و... ایران طی سی سال گذشته آن هم با وجود یک جنگ هشت ساله و محاصره اقتصادی نه تنها بحران ناکارآمدی نظام اسلامی را ملغی اعلام میکند بلکه اثبات مینماید نظریه مردمسالاری دینی میتواند در سخت ترین شرایط هم کارآمدی خود را تثبیت کند.
تنها در حوزه اقتصادی ایران توانسته است پس از انقلاب به شانزدهمین اقتصاد بزرگ جهانی بدل شود. چندی پیش اداره اطلاعات اقتصادی آمریکا در برآورد خود از تولیدات ناخالص داخلی 225 اقتصاد دنیا در سال 2009 ایران را شانزدهمین اقتصاد بزرگ جهان در این سال معرفی کرد.این اداره با ارائه تازهترین برآورد خود از تولید ناخالص داخلی 225 اقتصاد دنیا اعلام کرد ایران با تولید ناخالص داخلی 876 میلیارد دلاری خود بر اساس قدرت خرید به عنوان شانزدهمین اقتصاد بزرگ دنیا در سال 2009 شناخته شده است.بر اساس برآورد این مرکز اقتصاد ایران در سال 2009 با رشد 6/2 درصدی مواجه شده و تولید ناخالص داخلی این کشور بر اساس قدرت خرید از 853 میلیارد دلار در سال 2008 به 876 میلیارد دلار در سال 2009 رسیده است.
قبل از ایران اندونزی با تولید ناخالص داخلی 968 میلیارد دلاری در رتبه پانزدهم جهان قرار گرفته است. ترکیه نیز با تولید ناخالص داخلی 861 میلیارد دلاری بر اساس قدرت خرید یک پله پایین تر از ایران و در جایگاه هفدهم قرار گرفته است.
البته بررسی شاخصهای کارآمدی نظام جمهوری اسلامی کار دشواری است اما نگاهی کوتاه به جایگاه ایران در حوزه بهداشت و درمان، تولید علم و فناوری، آزادیهای سیاسی، رشد رسانهها، جایگاه زنان و... بیانگر این نکته است که جمهوری اسلامی توانسته است گامهای استواری در این زمینه بردارد. البته پرواضح است که گذشت دو دهه از آغاز جدی تلاش نظام اسلامی برای اثبات کارآمدی فرصت کوتاهی برای قضاوت است اما اگر آنچه را که در سند 20 ساله کشور مورد اتفاق قرار گرفته است مورد نظر قرار دهیم متوجه میشویم که نظام مردمسالاری دینی میتواند به یکی از کارامد ترین نظامهای سیاسی در جهان تبدیل شود.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان