24 اردیبهشت 1390, 0:0
كلمات كليدي : استقلال، طرد استبداد، انقلاب
نویسنده :مصطفی یاسینی
هر انقلابی دارای اهداف و آرمان هایی است. هدف، آن مقصد نهایی است؛ ولی آرمان، آرزوهای مقدّس و متعالی را گویند. بدین ترتیب، اهداف ممکن است مرحلهای و یا نهایی باشد، امّا آرمانها مرحلهای نیستند، بلکه نهاییاند. برای نمونه، آرمانهای انقلاب اسلامی ایران همان اهداف سلبی و ایجابی است که مردم به همراه رهبران خود برای دستیابی به آنها، بر ضّد نظام سلطنتی پهلوی دست به اعتراض گسترده و همه جانبه زده و تا سقوط کامل آن رژیم از پای ننشستند. آرمانهای انقلاب اسلامی در حوزههای مختلفی قابل بررسی است.
از مهم ترین آرمانهای سیاسی انقلاب اسلامی میتوان به موارد ذیل اشاره کرد.
1. طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب و تنظیم سیاست خارجی کشور بر اساس معیارهای اسلامی؛ براساس قانون اساسی یکی از آرمانهای انقلاب اسلامی این است که کشور نه قصد استیلابر مقدرات سایر ملتها را دارد و نه سلطه هیچ قدرتی را برخود تحمل میکند. لذا انقلاب اسلامی با شعار نه شرقی و نه غربی، جلوهای از این اصل را که طبق آن جمهوری اسلامی ایران برای خود هویتی مستقل از نفوذ قدرتها و ابرقدرتهای جهان قائل شد و در چارچوپ این اصل خود را غیر متعهد دانست و از این طریق سیاست خارجی خود را بر اساس معیارهای اسلامی بنا نهاد. لذا طبق قانون اساسی، هیچ قانونی نه تنها در سیاست خارجی، بلکه در سیاستگذاریهای داخلی، فرهنگی، اقتصادی و... نبایستی با قوانین اسلام مغایرت و تضاد داشته باشد.
2) یکی دیگر از آرمانهای انقلاب اسلامی محو هر گونه استبداد و خودکامگی و انحصارطلبی و تامین آزادیهای سیاسی و اجتماعی در حدود قانون بود؛ بنابراین انقلاب اسلامی توانست با مبنا قراردادن حاکمیت قانون خدا بر مردم عملاً واژه استبداد که 2500 سال در ایران قدمت داشت را از بین ببرد و حاکمیت خودکامه شاهان بر سرنوشت مردم را موکول به خود مردم نماید. و این از طریق بنیان نهادن حکومت اسلامی (جمهوری اسلامی) صورت گرفت. «حکومت اسلامی، استبدادی نیست که رئیس دولت، مستبد و خودرای باشد و مال و جان مردم را به بازی بگیرد و در آن، به دلخواه دخل و تصرف کند. هرکس را ارادهاش تعلق گرفت، بکشد و هرکس را خواست انعام کند و املاک و اموال ملت را به این و آن ببخشد!». با از بین رفتن استبداد زمینه سعادت مادی و معنوی و توجه به رشد و بالندگی مردم فراهم میشود و مردم میتوانند در جنبههای مادی و معنوی، روحی و جسمی به رشد اجتماعی نایل آیند و از این طریق احیا و اقامه حق و دفع باطل میگردد و این باعث به وجود آمدن و تامین آزادیهای سیاسی و اجتماعی میگردد. آزادی که در زمان شاه به تمام معنی درهمه عرصههای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی وجود نداشته است؛ زیرا اگر شاخصه عدم آزادی را موارد ذیل بدانیم به جرات میتوان گفت که همه این موارد در زمان پهلوی مسدود شده بود. مهمترین شاخصههای عدم آزادی عبارتنداز: تعدی به مال و جان و ناموس و آبروی دیگران؛ تعدی به حقوق دیگران؛ ایجاد مزاحمت برای دیگران؛ تظاهر به منکرات؛ تخلف ازمقررات حکومتی و عدم رعایت مصالح نظام؛ اهانت به مقدسات و ...
از مهم ترین دستاوردهایی که انقلاب اسلامی موفق به کسب آن شد میتوان به کسب استقلال سیاسی و ایجاد نظام سیاسی مستقل اشاره کرد. استقلال واژهای گسترده و نسبی است و مراد از استقلال، معنی مطلق آن نیست؛ زیرا استقلال مطلق در دنیای کنونی وجود ندارد و همه ملتها و دولتهای جهان به یکدیگر وابستهاند و محتاج هم هستند. بنابراین وقتی بحث از استقلال میکنیم مراد آن است که هر کشوری در تصمیم گیری و اجرای تصمیمات ملیاش مختار باشد و جمهوری اسلامی با از بین بردن نظام استبدادی، طرد کامل استعمار، جلوگیری از نفوذ اجانب، نفی و اجتناب از پیمانهایی که موجب سلطه بیگانه بر منابع طبیعی و اقتصادی و فرهنگی و عدم تعهد در برابر قدرتهای سلطه گر توانست به این مهم دست یابد. ارتقای آگاهیهای سیاسی و تقویت بینش سیاسی مردم و حضور در صحنههای مختلف سیاسی از دیگر دستاوردهای انقلاب اسلامی بود. به دلیل فشار استبدادی موجود زمان پهلوی عملاً حضور مردم و جوانان در عرصه جامعه به شدت کاهش پیدا کرده بود و این به خاطر بسته بودن نظام بود که کسی جرات نمی کرد حتی در منزل و خانه خود از جامعه و سیاست بگوید. اما با وقوع انقلاب اسلامی بینش سیاسی مردم جهت حضور در اجتماع بیشتر شد و مردم از باب احساس تکلیف و عمل به وظیفه در این حضور یکپارچه شرکت نمودند و الگوی کامل مردمسالاری دینی را به جهانیان عرضه نمودند.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان