درس هايي از مكتب سياسي امام رضا(ع)
3- رهبر و زمامدار اسلامی و وظیفه مقابله با فساد اقتصادی برای رفع تنگناهای معیشتی مردم
در میان انواع فسادی که پیش از این در میان مردم جامعه از آنها یاد کردیم، "فساد اقتصادی" از اهمیتی بیشتر برخوردار است و این سخن به این معنا نیست که سایر انواع فساد از خطر و زیان کمتری برخوردار میباشند، بلکه به این مفهوم است که فقر و تنگناهای معیشتی همواره مردم را در رنج مکرر و مشقت مستمر میافکند و لحظات عمر آدمی را تلخ مینماید و چنان که مرتفع نشود تداوم حیات آدمی سخت میشود و گویی حصاری به گرد جسم و روح کشیده شده و جز ظلمت و تاریکی و مرگ تدریجی حاکمیت ندارد و این واقعیت شرنگزایی است که در متون دینی عامل ذلت جان و سرگردانی عقل و جلب کننده اندوهها[1] معرفی میشود و برای نمایاندن شدت خطر و رنج آن، "موت احمر" نام میگیرد[2]
وقتی در رهنمودهای حضرت امام رضا(ع) به صراحت اعلام میشود که امامت و رهبری و زمامداری اسلامی موجب "نظام مسلمین" و "صلاح دنیا و عزت اهل ایمان" [3] است، فقر ستیزی و تلاش عملی و مستمر به منظور رفع تنگناهای معیشتی مردم و سامان دادن به مشکلات مالی و مقابله با فساد اقتصادی در جامعه، از مهمترین وظایف و مسئولیتهای رهبر و زمامدار اسلامی خواهد بود که هیچ گونه غفلت و مسامحهای نباید در تحقق آن مانع ایجاد نماید. و نیز وقتی حضرت امام رضا(ع) تأمین نیازهای "مادی" مردم در کنار برآورده کردن نیازهای "معنوی" را از وظایف رهبر و زمامدار و عامل بقا و تداوم حیات مردم معرفی مینماید.[4] باز هم اهمیت خاص امور اقتصادی و رفع تنگناهای معیشتی مردم نمایانده میشود.
برمبنای دیدگاه امام رضا(ع) یکی از راه و روشهای مقابله با فقر و تنگناهای اقتصادی مردم نظارت دقیق رهبر و زمامدار بر امور روزمره اقتصادی و مقابله با تورم، احتکار، گران فروشی و هرج و مرج در قیمت گذاریهای خود سرانه کالاها و تصمیمات خود خواهانه و نفع طلبانهای است که فروشندگان و تأمین کنندگان و توزیع کنندگان کالاهای اساسی و روزمره مردم مرتکب میشوند.
هیچ دلیل و مستند شرعی و عقلی وجود ندارد که اجازه دهد زمامدار اسلامی در تنظیم امور معیشتی مردم و مرتفع نمودن مشکلات و رنجهای مکرر آنان که ناشی از هرج و مرج در امور اقتصادی و خرید و فروش کالاهای ضروری میباشد، مسامحه و غفلت نماید.
دقت در سیره حکومتی حضرت امیرالمومنین (ع) به خوبی نشان میدهد که آن پیشوای بیدار و ناظر و حاضر در صحنهها و عرصههای مختلف جامعه چگونه بر مسائل و مشکلات مالی مردم نظارت داشتند و به بازرسی امور همت میگماشتند و در موارد مشاهده خلاف، برمیآشفتندو بازخواست میکردند و خلافکاران را مجازات مینمودند.
برخی از این تلاشها و مراقبتها و برخوردها را به نظاره مینشینیم و در آنها تفکر میکنیم و درس و راهکار میآموزیم.
1- حضرت علی(ع) هر روز صبح از محل حکومت به بازار کوفه میرفت و فروشندگان را این گونه مورد خطاب قرار میداد:
"... از خداوند خیر بخواهید و با آسان گیری بر مردم، به برکت روی آورید، خود را به خریداران نزدیک و آنان را جذب کنید، با مدارا زینت یابید، از سوگند خوردن بپرهیزید، از ناراستی و دروغ دوری کنید، از ظلم و ستم ورزی کناره گیرید، داد مظلومان و ستمدیدگان را بدهید، به ربا نزدیک نشوید، پیمانه و ترازو را تمام بدهید، از کالاهای مردم مکاهید و کم فروشی نکنید، در زمین به تباهکاری مپوئید."
2 - نقل است که حضرت علی(ع) به بازار در میآمد و میفرمود:
"ای بازاریان! از خدا پروا کنید و از سوگند خوردن بپرهیزید، که سوگند کالا را رواج و رونق میدهد، ولی برکت را از میان میبرد. همانا بازرگان، بدکار است، مگر آن بازرگان که حق را بستاند و حق را عطا کند."
3 - امیرالمومنین(ع) فروشندگان را به نیکی ورزیدن ترغیب میکرد و آنان را به ارزان فروشی ارزاق و در نتیجه برکت یافتن مالهایشان توصیه مینمود. آن حضرت پیوسته از قیمتهای کالا باز میپرسید.
4 - امیر مومنان به بازار خرما فروشان رفت و کنیزی را دید که نزد خرما فروشی گریه میکند. حضرت فرمود:
- تو را چه شده است؟
کنیز اشاره به خرما فروش کرد و به حضرت (ع) عرض نمود:
- او مقداری خرما به بهای یک درهم به من فروخت، اما صاحب من آن را باز گرداند و اکنون وی او را پس نمیگیرد.
امیرالمومنین(ع) خطاب به خرما فروش فرمود:
- خرمای خود را بگیر و پول وی را به او باز گردان، که او خدمتکار است و خود اختیاری ندارد.
خرما فروش امام(ع) را باز پس زد.
مسلمانان به او گفتند:
- میدانی چه کسی را باز پس زدی؟!
خرما فروش پاسخ داد:
نه، نمیدانم.
حاضرین گفتند:
- او امیرالمومنین است.
خرما فروش جا خورد و سریع خرمای آن زن را باز ستاند و پولش را پس داد و به امام(ع) عرض کرد:
- دوست دارم که از من خشنود باشی.
حضرت علی(ع) فرمود:
- هر گاه حقوق مردم را رعایت کنی و بپردازی، از تو خشنود خواهم بود.
5 - امیرالمومنین (ع) به سوی مردی شتافت که فریاد میزد: "برای خدا، یاریام کنید"
امام(ع) در حالی که ندا میداد: "یاری رسان تو آمد"، به سوی مرد رفت و او را دید که با مردی دیگر در آویخته است. با مشاهده حضرت آن مرد عرض کرد:
-ای امیرالمومنین، به این مرد جامهای به نه درهم فروختم و با او شرط کردم که پول معیوب و تکه شده به من ندهد. اکنون این درهمها را باز آوردهام تا عوض کند، لکن او سرباز میزند. من هم با او درآویختم و او به من سیلی نواخت.
با توجه به این که آن زمان شرط مزبور در ارائه پول مرسوم بوده است، امام(ع) مرد را مخاطب قرار داد و فرمود:
- پولها را برای وی عوض کن.
امام (ع) سپس رو کرد به مرد دیگر و پرسید:
- نشان سیلی او کو؟
مرد، نشان را به حضرت نمایاند: امام (ع) فرمود:
- اکنون قصاص خود را از او بستان.
مرد به امام علی (ع) عرض کرد:
-ای امیرالمومنین، من از او در گذشتم.
امام(ع) فرمود:
- همانا من میخواستم در حق تو احتیاط ورزم.
سپس نه تازیانه به مرد خاطی زد و فرمود:
- این، حق حاکم است.[5]
6 - حضرت علی(ع) در نامه حکومتی خویش به مالک اشتر برای زمامداری بر مصر و اداره آن سرزمین، ضمن نمایاندن اهمیت فعالیت بازرگانان و صاحبان صنایع و نقش آن در رونق اقتصادی، نظارت بر امور بازرگانانی که به خطا میروند و عرصه را بر مردم تنگ میکنند را این گونه خواستار میشود:
"... این را هم آگاه باش که در میان بازرگانان کسانی هستند که تنگ نظر و بد معامله و بخیل و احتکار کنندهاند و با زورگویی به سود خود میاندیشند و کالا را به هر قیمتی که میخواهند میفروشند، که این سودجویی و گران فروشی برای همه افراد جامعه زیان آور، و عیب بزرگی بر زمامدار است"[6]
امام علی(ع) سپس فرمان میدهد:
"از احتکار کالا جلوگیری کن که رسول خدا(ص) از آن جلوگیری میکرد. باید خرید و فروش در جامعه اسلامی، به سادگی و سهولت و با موازین عدالت انجام گیرد، با نرخهایی که بر فروشنده و خریدار زیانی نرساند، کسی که پس از منع تو احتکار کند،او را به کیفر برسان تا عبرت دیگران شود."[7]
7- حضرت امیرالمومنین(ع) در فرمان حکومتی به مالکاشتر، در باره رسیدگی به امور اقتصادی تودههای محروم و رفع تنگناهای معیشتی مردمی که اکثریت جامعه را تشکیل میدهند و همواره با رنج وسختیهای ناشی از تورم و گرانی درگیر هستند و لحظات زندگی را با تلخی و مرارت سپری مینمایند، دستورالعملهای صریح دارد.
امام(ع) افراد محروم رابه دو دسته تقسیم میکند. دسته اول که در اظهار نیاز و مشکلات خود، "خویشتن داری" میکنند و دسته دوم کسانی که اظهار رنج و نیاز مینمایند.
امیرمومنان(ع) درباره رسیدگی به هر دو گروه یاد شده، دستور میدهد بخشی از بیتالمال و بخشی از غلههای زمینهای غنیمتی اسلام در هر شهری را به آنان اختصاص دهد.
امام(ع) بسیار صریح و بدون ملاحظه اعلام میکند:
"مبادا سرمستی حکومت و قدرت، تو را از رسیدگی به حال مردم و مشکلات مالی آنان باز دارد." [8]
حضرت علی(ع) علاوه بر این که خود در بازار کوفه درمیآمد و تازیانه بر دست، محتکران و گرانفروشان و مفسدان اقتصادی را به مجازات تهدید میکرد،و علاوه بر این که به صورت خستگیناپذیر در بازار میچرخید و به راسته "گوشت فروشان" میرفت و از آنجا به سرای "خرما فروشان" میشتافت و سپس به راسته "ماهی فروشان" درمیآمد و در پی آن به منطقه "کناسه" - شامل روغن فروشان، مسگران، زنجیرفروشان، سوزن فروشان، صرافان، گندم فروشان و پارچه فروشان - سر میکشید و فعالیتهایشان را مورد توجه و ارزیابی قرار میداد، به فرمانداران و استانداران خود در سرتاسر کشور وسیع اسلامی با ارسال "نامههای حکومتی" رسیدگی به وضعیت معیشتی مردم را تکلیف مینمود و ماموران مخفی خود را به مناطق و شهرها گسیل میداشت تا عملکردهای حاکمانش را زیر نظر بگیرند و به او گزارش بدهند.
امروز با توجه به وسعت و توسعه شهرها، شیوه نظارت و ارزیابی و کشف تخلفات باید به شیوه غیرحضوری رهبر و زمامدار انجام گیرد، لکن این شیوه، با سرکشی و ارزیابی رهبر و زمامدار اسلامی به صورت موسمی و یکباره، تضاد و تنافی ندارد، همان گونه که حضرت امام علی(ع) به هر دو شیوه عمل میکرد و در مقر و مرکز حکومت، پی در پی به خرید و فروشها و معاملات و فعالیتهای اقتصادی نظارت حضوری داشت تا مانع فشار بر مردم و رنج و سختی آنان شود و نگذارد تورم و گرانی شدید و نرخ گذاریهای بیضابطه و متناسب با نفع طلبی گروههای سرمایهدار، گلوی مردم را بفشرد و راه تنفس آنان را تنگ و گذران لحظات حیات را تلخ و فقر را برای آنان همچون مرگ، هراسناک و دردناک سازد.
فقرزدایی و رفع تنگناهای معیشتی مردم و مبارزه با تورم و رشد سرسام آور نرخ کالاهای مورد نیاز جامعه با سخنرانی و موعظه و نصیحت امکانپذیر نمیباشد، که باید مانند حضرت علی(ع) هم سخن گفت و اندرز و هشدار داد و هم تلاش عملی نمود و بر نرخها و قیمتها نظارت کرد و خلافکاران را مجازات نمود و به این مسئولیت مهم چه در مراکز و سازمانهای "دولتی" و چه در "جامعه و بازار مسلمین" پایبند و عامل گردید.
*فقرزدایی و رفع تنگناهای معیشتی مردم و مبارزه با رشد سرسام آور و نرخ کالاهای مورد نیاز جامعه با سخنرانی و نصیحت امکان پذیر نمیباشد، که باید مانند حضرت علی(ع) هم سخن گفت و اندرز داد و هم تلاش عملی نمود و بر نرخها و قیمتها نظارت کرد و خلافکاران را مجازات نمود و به این مسئولیت مهم چه در مراکز و سازمانهای "دولتی" و چه در "جامعه و بازار مسلمین" پایبند و عامل گردید.
*در متون فرهنگ و معارف اسلامی "فقر و تنگناهای معیشتی"، عامل ذلت جان و سرگردانی عقل و جلب کننده اندوهها معرفی میشود و برای نمایاندن شدت خطر و رنج آن، "موت احمر" نام میگیرد
*حضرت علی(ع) در دوران حکومت و زمامداری خود با شیوه نظارت حضوری و مستمر خویش بر فعالیتهای اقتصادی و نیز به شیوه غیرحضوری با ارسال نامههای حکومتی برای کارگزاران در سراسر کشور و گسیل ماموران مخفی به منظور نظارت بر آنان و تهیه گزارش از خلافکاریهایشان، مانع میشد گرانی شدید و نرخگذاریهای بیضابطه و متناسب با مطامع گروههای سرمایهدار، گلوی مردم را بفشرد و راه تنفس آنان را تنگ و گذران لحظات حیات را تلخ و فقر را برای آنان همچون مرگ، هراسناک و دردناک سازد
*حضرت امام رضا(ع) رهبری و زمامداری اسلامی را موجب "نظام مسلمین" و "صلاح دنیا و عزت اهل ایمان" میدانند و به این وسیله به سامان آوردن امور مختلف جامعه و تأمین نیازهای مادی در کنار نیازهای معنوی و مقابله با هرج و مرج اقتصادی و تصمیمات خودخواهانه و نفعطلبانه را که موجب فشار بر مردم و ایجاد تنگناهای سخت معیشتی میشود، واجب و ضروری اعلام میکنند