دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

معنویت در انقلاب اسلامی

No image
معنویت در انقلاب اسلامی

معنويت در انقلاب اسلامي

رضا جاودان

انقلاب از دیدگاه شهید مطهری

این مسئله که جامعه بشری بدون آنکه هیچ گونه معنویتی داشته باشد قابل بقا نیست، منکر و مخالف ندارد، حتی مکتبها و پیروان مکتبهایی که مادی فکر می‌کنند اعتراف دارند که جامعه به نوعی از معنویت نیازمند است. باید ببینیم مقصود از این معنویت که مورد قبول همه، حتی مادیین است چه معنویتی است و راه تحصیل آن چیست؟ می‌توان گفت معنویت در این حد که همه آن را قبول دارند، یک مفهوم منفی است، یعنی منظور از آن، نبودن یک سلسله از امور است، اگر جامعه انسانی و افراد آن به مرحله‌ای برسند که خودپرست، خودخواه و سودجو نباشند، تعصب نژادی، منطقه‌ای و حتی مذهبی نداشته باشند، این نیستی ها به عنوان‌ معنویت به حساب می‌آیند. بر اساس این تلقی از معنویت، اگر این قیدها نباشد، در آن صورت افراد جامعه بشری همه برادروار به صورت «ما» زندگی خواهند کرد و «منیت» به کلی از بین می‌رود.‌

اگر از پیروان این طرز تفکر سئوال کنیم که چگونه می‌توان این معنویت منفی را ایجاد کرد؟ می‌گویند بشر در ذات خودش این صفات را ندارد و یک موجود اجتماعی - و یا به تعبیر مارکس، ژنریک - است، اگر بپرسیم پس خودخواهی و سودجویی و خودپرستی از کجا پیدا می‌شود؟ خواهند گفت ریشه همه اینها در مالکیت است، بشر ابتدا به صورت یک «کل» و در یک وحدت زندگی می‌کرد مرزی میان خود و دیگران قائل نبود احساس من و تو نمی کرد، اما از وقتی که مالکیت پیدا شد، منیت و انانیت نیز پیدا شد و اگر بتوانیم مالکیت را از میان ببریم، معنویت نیز - البته با تعریفی که کردیم - حکمفرما خواهد شد. مالکیت یعنی اینکه اشیاء و ابزارهای زندگی و سازندگی به انسان تعلق داشته باشد، وقتی مردم بگویند خانه من، اتومبیل من، مغازه من، سرمایه من این تعلق اشیاء به انسانها آنها را به صورت من هایی جدا از یکدیگر در می‌آورد، وقتی این تعلق ها در کار نبود، وقتی که به عوض من «ما» در کار بود، معنویت در کار خواهد بود. به این ترتیب در این نوع اخلاق، نه نام خدایی در میان است، نه نام غیب و ماوراء الطبیعه، نه نام پیامبر و دین و ایمان معنویت اخلاقی یعنی اینکه منیت و انانیت از بین برود، جانها با یکدیگر متحد شوند و اتحاد و وحدت در کار بیاید. در مقابل این نظر، نظر مخالفی هم وجود دارد، که می‌گوید اگر ما منشاء منیت ها را تعلق اشیاء به انسان بدانیم، نفی مالکیت و نفی این تعلقها در همه موارد امکان پذیر نیست، فرضاً این کار را در مورد ثروت انجام دادیم و وضع به صورتی درآمد که دیگر خانه من، اتومبیل من، درآمد من در کار نبود، با سایر موارد چه خواهیم کرد؟ یک جامعه بالطبع پستها و سلسله مراتب مختلف و متفاوتی دارد فی المثل حزب احتیاج به رهبر دارد، رهبر و یا دبیر کل حزب، خواه ناخواه یک نفر است، افراد دیگر هم به حساب مراتب و درجات خود متفاوتند و یا در مورد دولت، پست‌ها و مشاغل متفاوتی مطرح است، به این ترتیب حتی در اشتراکی‌ترین جامعه‌ها، باز بعضی از افراد، از نظر شهرت و معروفیت و محبوبیت جلو می‌افتند و بعضی دیگر در زاویه گمنامی باقی می‌مانند، از این مهمتر، در مورد مسائل خانوادگی است آیا زن و شوهر نیز باید اشتراکی‌ باشند و زن من و شوهر من در کار نباشد؟ یعنی اینکه اشتراک مالی باید به جنسی منتهی شود؟ می‌دانیم که این امکان پذیر نیست، به طور خلاصه اگر اضافه و تعلق اشیاء به انسان، انسان را تجزیه می‌کند و به انسان انانیت‌ می‌دهد، در هر حال تعلق هایی وجود دارد که به هیچ وجه قطع شدنی نیست.‌از سوی دیگر مخالفان نظر اول می‌گویند، آنچه که انسان را تجزیه می‌کند و معنویت را - به تعبیر شما - از او می‌گیرد، تعلق اشیاء به انسان نیست‌، بلکه تعلق انسان به اشیاء است، تعلق انسان به اشیاء، یعنی آن علقه و وابستگی درونی که در زبان دین، به محبت دنیا از آن تعبیر می‌کنند، اگر من‌ به این خانه وابسته شدم، آن وقت است که از انسان‌های دیگر جدا خواهم شد، در واقع به جای «خانه من» می‌شوم «من خانه» یعنی من وابسته به این خانه، من بنده و برده این خانه، پس به عوض اینکه مالکیت انسان را از اشیاء سلب کنیم، باید مملوکیت انسان نسبت‌ به اشیاء را از بین ببریم، یعنی باید انسان را در درجه اول از درون اصلاح‌ کنیم، نه آنکه صرفاً تغییراتی از برون برای اوایجاد کنیم. این سئوال مطرح می‌شود که به چه وسیله می‌توان مملوکیت انسان نسبت به‌ اشیاء را از بین برد؟ پاسخ این است که از راه بنده کردن انسان به حقیقتی‌ که جزء فطرت اوست، به حقیقتی که پدید آورنده اوست و انسان به او عشق ذاتی دارد. بندگی خدا در عین اینکه بندگی است، وابستگی نیست، زیرا وابستگی به‌ یک امر محدود است که انسان را محدود و کوچک می‌کند، وابستگی به یک‌ امر نامحدود و تکیه به آن، در عین وارستگی و عدم محدودیت است...

منبع: پیرامون انقلاب اسلامی، شهید مطهری، صص166-170 (با اندکی تلخیص)‌

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

در تقابل ایران با اسرائیل و آمریکا، همیشه گزینه حمله اتمی چالش‌برانگیز بوده و هست. عده‌ای می‌گویند: وقتی آمریکا و اسرائیل به عنوان دشمن اصلی ما سلاح اتمی دارند و تجربه نشان‌داده، اگر لازم شود هیچ تعارفی در استفاده از آن ندارند، پس ما هم باید سلاح اتمی داشته باشیم.
باغ خسروشاهی

باغ خسروشاهی

کی از شبهاتی که در سال‌های اخیر سبب تحریف امام در ذهن نسل جوان شده است این ادعا است که برخی می‌گویند امام در باغ‌های بزرگ و مجلل اطراف جماران زندگی می‌کردند و بااین‌وجود در رسانه‌ها به مردم یک‌خانه کوچک و ساده به‌عنوان محیط زندگی ایشان نمایش داده می‌شد
دوگانه نهضت و نظام

دوگانه نهضت و نظام

برخی دوگانه‌ها را ابتدا درک نمی‌کنیم ولی به مرور که مشغول کاری علمی می‌شویم یا طرحی عملی را به پیش می‌بریم متوجه آن می‌شویم و بعد بر سر آن دو راهی به انتخابی خاص دست می‌زنیم.
چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

شهید سلیمانی بی‌شک در زمره شخصیت‌هایی است که جامعه ایرانی بشدت از وی متأثر خواهد بود. احتمالاً در طول تاریخ هیچ بدرقه‌ای به میزان تشییع پیکر او شکوهمند نبوده است.
آب و برق مجانی می‌شود!

آب و برق مجانی می‌شود!

پر بازدیدترین ها

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
Powered by TayaCMS