24 آبان 1393, 14:8
نویسنده : مريم مظفّري
كلمات كليدي : حذف "تمييز"، تأخّر "تمييز" از عامل، جامد بودن "تمييز"، مفرد بودن "تمييز"، نكره بودن "تمييز"
اصل در "تمییز"، از مجموعه مباحث باب "تمییز" است که به صورت جداگانه مورد بررسی قرار میگیرد؛ از این رو به خوانندهی محترم توصیه میشود جهت فهم مطالب این نوشتار و شناخت جایگاه و اهمیت عنوان آن به مدخل "تمییز" و مطالب مذکور در آن مراجعه کند.
این نوشتار به بررسی چند اصل پیرامون "تمییز" پرداخته و در ضمن هر اصل از امکان مخالفت با آن و موارد مخالف در صورت امکان، بحث میکند.
اصل در کاربرد "تمییز" این است که در کلام ذکر شود؛ اما گاهی با این اصل مخالفت شده و تمییز از کلام حذف میشود و آن در صورتی است که نسبت به آن، علم وجود داشته باشد؛[1] مانند: «عَلَیْها تِسْعَةَ عَشَرَ»؛[2] در این آیه شریفه لفظ "تِسعَةَ عَشَرَ"، ممیَّز میباشد که تمییز آن (ملکاً)، با وجود این قرینه که آیه مذکور و آیات قبل به بیان حالات قیامت پرداخته و مامورین عذاب، فرشتگان هستند، معلوم بوده و از کلام حذف شده است؛ تقدیر عبارت "تِسْعَةَ عَشَرَ مَلَکاً" بوده است.[3]
در "تمییز" اصل بر این است که بعد از عامل خود ذکر شود ولی گاهی در تمییز نسبت با این اصل مخالفت شده و "تمییز" بر عامل خود مقدّم میشود. تقدّم "تمییز" نسبت بر عامل خود در صورتی است که عامل آن متصرّف[4] (غیر جامد) باشد؛[5] مانند: «أَنَفساً تَطیبُ بِنَیلِ المُنی؟»؛ در این مثال "نَفساً" تمییز نسبت بوده که بر عامل خود (تَطیبُ) مقدّم شده است.
نکته
در صورتی که عامل، فعل یا شبه فعل باشد قرار گرفتن تمییز بین عامل و معمول جایز است؛[6] مانند: «طابَ نفساً علیٌّ»؛ در این مثال عامل تمییز، فعل (طابَ) بوده و تمییز (نفساً) بین عامل (طابَ) و معمول (علیٌّ) قرار گرفته است.
اصل در کاربرد "تمییز" این است که جامد باشد اما گاهی با این اصل مخالفت شده و "تمییز" در کلام به صورت اسم مشتق ذکر میشود؛[7] مانند: «فَاللَّهُ خَیْرٌ حافِظاً وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمینَ»؛[8] در این آیه شریفه "حافِظاً" اسم مشتقی است که تمییز واقع شده است.
اصل در کاربرد تمییز، مفرد بودن آن است؛ از این رو تمییز در کلام به صورت جمله و یا شبه جمله[9] (مخالف اصل) واقع نمیشود.[10]
اصل در کاربرد "تمییز" این است که نکره باشد؛ اما گاهی با این اصل مخالفت شده و تمییز در لفظ معرفه و در معنا نکره میآید؛[11] مانند: «عَلامَ مُلِئتَ الرُّعبَ؟ و الحَربُ لم تَقِد»؛ در این مثال "الرُّعبَ" تمییزی است که در معنا نکره بوده اما در لفظ به جهت اتصال "ال" زائده، معرفه میباشد.[12]
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان