24 آبان 1393, 14:3
كلمات كليدي : منكوقاآن، اسماعيليان، هولاكو، ركن الدين خورشاه
نویسنده : علي ابراهيمي
هنگامی که چنگیزخان از ایران به مغولستان بازگشت فقط قسمتی از شرق و شمال شرقی ایران فتح شده بود. با اینکه مغولان یکی از سرداران خود را برای حکومت در متصرفات خوارزمشاهیان تعیین میکردند و ایران زیر نظر حکومت مرکزی مغولستان اداره میشد اما مردم به پشتگرمی سلطان جلال الدین خوارزمشاه مبارزات خود بر ضد مغولان را ادامه دادند به طوری که هر روز اخبار اختلال در امور و کانونهای شورش به خان مغول میرسید به ویژه اسماعیلیان که از هرج و مرج ناشی از خلأ قدرت خوارزمشاهیان سود برده به تقویت نیروی مادی و معنوی خود پرداخته علاوه بر استحکام قلعههای خود به فعالیت وسیعی در سراسر ایران و ماوراء النهر تا چین دست زدند. آنان با راهزنی و قتل شخصیتهای سیاسی ناامنی را در سراسر قلمرو مغول گسترش دادند به طوری که حکومت مغول مصمم به فتح کامل ایران شد.
پس از گیوک در زمان حکومت منکوقاآن که خزانه در اثر موفقیتهای قوبیلای در هند سرشار گشته بود زمینۀ جملۀ مجدد به غرب قلمرو به ویژه ایران فراهم شد. وقتی که بایجونویان یکی از فرماندهان مغول در ایران از شورشهای اسماعیلیان و مخالفتهای خلیفۀ بغداد نزد خان شکایت کرد و قاضی القضات قزوین نیز زرهپوش نزد خان حضور یافته از استیلای ملاحده (اسماعیلیان) و خطر آنها خان را آگاه ساخت منکوقاآن برادرش هولاکو را که که به شجاعت، دوراندیشی، تجربه و تعصب مذهبی معروف بود برای حمله به سرزمینهای اسلامی انتخاب و فرمان حمله به ایران تا مصر را صادر کرده او را به عنوان حاکم این نواحی روانه غرب کرد.
در سال 651 ه.ق هولاکوخان بر طبق فرمان خان مغول با لشکری جرار که یک پنجم مردان مغول در آن شرکت داشتند شروع به حرکت کرده قرار شد بایجو و جورماغون نیز که در ایران بودند به او بپیوندند. وی ابتدا فرماندۀ سپاهش ،کیتوبوقا، را به قهستان فرستاد او که جز تصرف شهر تون موفقیتی نداشت به طوس برگشت.
دو سال بعد هولاکو به سمرقند رسیده فرمانی خطاب به حکام ایالات ایران صادر کرد که اگر در سرکوبی اسماعیلیان همراهی کنند به سلامت خواهند بود در غیر اینصورت بعد از اسماعیلیان سراغ آنان خواهد رفت. به دنبال این فرمان ملوک ایران به جز اسماعیلیه به استقبال او شتافتند. هولاکو از محتشم[1] قلعههای قهستان درخواست اطاعت کرد چون پذیرفته شد در سال 654 همراه او عازم رودبار الموت شد. او ابتدا رسولی نزد رکن الدین خورشاه حاکم اسماعیلیان ایران فرستاد و او را وعده و وعید داد. در آن زمان خواجه نصیرالدین طوسی، اصیل الدین زوزنی، مؤید الدین و جمعی از بزرگان که نزد خورشاه بودند او را به اطاعت تشویق کردند ولی وی اهمال نموده به نشانه اظهار اطاعت برادرش را نزد هولاکو فرستاد. به دنبال این اقدام هولاکو دستور محاصره و حمله به قلعهها را صادر کرد به طوری که رکن الدین مجبور شد همراه بزرگان از قلعه فرود آمده تمام قلعهها و ذخائر را تسلیم کند. ولی سکنه قلعه مقاومت کردند لذا با شروع جنگ، قلعه ویران و اموال آنها غارت شد. پس از این فتح هولاکو محتشم قلعههای قهستان را به آن حدود فرستاد تا بیش از پنجاه قلعه که مانده بود ویران کردند جز قلعۀ گردکوه که بیست سال مقاومت کرد.
به این ترتیب بیش از صد قلعه مستحکم اسماعیلیه در ایران ویران شد و غنایم زیادی نصیب مغولها شد که هولاکوخان بین اطرافیان و سپاهیان خود تقسیم کرد و رکن الدین را به قرا قوروم فرستاد که در راه بازگشت کشته شد و به قدرت مادی و معنوی اسماعیلیان که به مدت دو قرن همواره در مردم و حاکمان ایجاد رعب و وحشت میکرد خاتمه داده شد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان