كلمات كليدي : مهر، مهرالمسمي،مهرالمثل، مهرالمتعة، احكام مهر، تعيين مهر، مالكيت مهر
نویسنده : داود بصارتي
مهر در لغت به معنای پول یا مالی است که به ذمه شوهر گذاشته میشود تا به زوجه بدهد. [1] مهر در اصطلاح حقوقی عبارت از مالی است که به مناسبت عقد نکاح مرد ملزم به دادن آن به زن میشود. [2]
با طلوع خورشید زن به کلی تغییر و بهبود یافت. از جمله قوانین حقوقی اسلام در باب مهریه که با هدف دگرگونی آداب پیشین وضع شد،این بود که شوهر حق باز پس گیری مهریه از زن را ندارد. اسلام همچنین نگرش جامعه به مهریه را تغییر داد. پیش از آن، مهریه را بهای زن میدانستند. اسلام این پندار نادرست از مهریه را اصلاح کرد و آن را هدیه، نه بهای زن معرفی کرد. [3]
انواع مهر در قانون مدنی مهرالمسمی، مهرالمثل و مهرالمتعه میباشد. شرح هر یک از احکام آنها زیر سه عنوان: تعیین مهر در عقد ازدواج، عدم تعیین مهر و اثر انحلال ازدواج در مهر، بررسی میشود. [4]
تعیین مهر در عقد ازدواج
مهرالمسمی
مهرالمسمی عبارت از مال معینی است که به عنوان مهر با توافق زوجین تعیین میشود یا شخصی که زوجین انتخاب کردهاند، تعیین مینماید.
اکنون به بحث از شرایط و عیب یا تلف مهر و مالکیت زن بر مهر و ضمانت اجرای آن میپردازیم. [5]
الف- شرایط مهرالمسمی
1. دارا بودن شرایط مورد معامله
قراردادی که زن و مرد راجع به مهر میبندند یک قرارداد تبعی و جدا از اصل نکاح ولی تابع عقد مزبور است. از این رو شرایط اساسی مورد معامله در مورد مهر نیز باید رعایت شود بنابراین:
- مهر باید مالیت داشته باشد. (م[6] 1078ق.م [7]).
- مهر باید قابل تملک باشد. (م 1078ق.م ).
- هرگاه مهر، عین معین باشد باید در زمان عقد موجود باشد.
- مهر باید معلوم باشد.
- مهر باید منفعت عقلائی مشروع داشته باشد.
2. مقدار مهرالمسمی
در حقوق ما برای مهر از نظر مقدار، حداقل و حداکثری معین نشده است و تعیین آن به تراضی طرفین سپرده شده است(مستنبط از م 1080ق.م ). قانون مدنی از قول مشهور فقها پیروی کرده است.
3. ضمانت اجرای شرایط صحت
هرگاه مهر فاقد یکی از شرایط صحت باشد باطل ولی عقد صحیح است. حال باید دید در صورت بطلان مهرالمسمی، شوهر چه مالی باید به زن بدهد[8]:
- اگر مهرالمسمی مجهول باشد یا مالیت نداشته باشد، زن مستحق مهرالمثل است. چون مهرالمثل با نزدیکی، بر ذمه شوهر قرار میگیرد باید گفت مقصود قانونگذار از مواد 1099 و 1100 قانون مدنی این بوده که زن، پس از دخول مستحق مهرالمثل است. ولی عدهای از حقوقدانان نزدیکی را شرط استحقاق مهرالمثل نمیدانند. [9]
- اگر مهرالمسمی مال غیر بوده و صاحب مال آن را تنفیذ (اجازه) نکند، زن مستحق مثل آن در صورت مثلی بودن و قیمت آن در صورت قیمی بودن خواهد بود. [10]
ب- عیب یا تلف مهر
طبق م 1084 ق.م[11] احکام عیب و تلف مهر را دنبال میکنیم:
اول- معیوب بودن مهر در زمان عقد
اسلام، مسأله حقوق هرگاه بعد از عقد معلوم گردد که مهر در زمان عقد معیوب بوده، شوهر ضامن عیب است. یعنی زن میتواند مهر را فسخ کرده، مثل یا قیمت آن را دریافت کند یا مهر را نگه داشته، ارش آن را طلب کند.
دوم- معیوب شدن مهر پس از عقد و قبل از تسلیم
نظر مشهور فقهای امامیه این است که زن میتواند فقط ارش بگیرد زیرا اصل، لزوم مالکیت زن نسبت به مهر است و شوهر به اقتضای قاعده ضمان ید، نسبت به عیوب قبل از تسلیم ضامن است.
سوم- تلف مهر پس از عقد و قبل از تسلیم
عقیده فقهای امامیه بر این است که در صورت تلف مهر قبل از تسلیم، مثل یا قیمت آن بر عهده شوهر است و ضمان شوهر در این مورد مانند ضمان عاریه گیرنده د رعاریه مضمونه[12] است که اصطلاحا آن را ضمان ید گویند. این نظر مورد قبول قانونگذار ایران در م 1084 ق.م واقع شده است. [13]
ج- مالکیت زن بر مهر و ضمانت اجرای آن
طبق م 1082ق.م ، به مجرد عقد، زن مالک مهر میشود و [...].
نحوه محاسبهو پرداختمهریه وجه رایج به قیمت روز: به موجب ماده 2 آیین نامه اجرایى قانون الحاق یک تبصره به م 1082ق.م قانونگذار در مورد محاسبه مهریه فرمولى تعیین نموده به این ترتیب که متوسط شاخص بها در سال قبل(پرداخت مهریه) تقسیم بر متوسط شاخص بها در سال وقوع عقد ضربدر مهریه مندرج در عقدنامه مىشود.
راجع به ضمانت اجرا، زن حق دارد که تا مهر خود را دریافت نکند از تمکین خودداری کند. مشروط بر این که مهر حال بوده[14] و زن با اختیار خود تمکین نکرده باشد. [15]این حق معروف به حق حبس است.
عدم تعیین مهر در عقد ازدواج
موارد عدم تعیین مهر با توجه به مواد قانونی[16] به یکی از صور زیر میباشد:
- ذکر نشدن مهر در عقد نکاح.
- شرط عدم مهر در نکاح.
- واگذار شدن تعیین مهر به یکی از زن و شوهر یا شخص ثالث.
در این قسمت احکام موارد مذکور را تحت دو عنوان عدم مهر و تفویض مهر بررسی میکنیم:
الف- عدم مهر
هر گاه در نکاح دائم ذکری از مهر نشده یا عدم مهر ضمن عقد نکاح شرط شده باشد، طبق م 1087 ق.م عدم ذکر مهر یا شرط عدم آن به صحت نکاح لطمه نمیزند. این ماده میگوید:
اگر در نکاح دائم مهر ذکر نشده یا عدم مهر شرط شده باشد، نکاح صحیح است و طرفین میتوانند بعد از عقد، مهر را به تراضی معیین کنند و اگر قبل از تراضی بر مهر معین، بین آنها نزدیکی واقع شود، زوجه مستحق مهرالمثل خواهد بود.
ب- تفویض مهر
تفویض مهر در اصطلاح این است که اختیار تعیین مهر ضمن عقد نکاح به یکی از زوجین یا شخص ثالث واگذار شده باشد. زنی که بدین گونه ازدواج میکند، مفوضةالمهر نامیده میشود. شخصی که تعیین مهر به او محول میشود داور به شمار میآید. حال اگر داور شوهر یا شخص ثالث باشد میتواند طبق م 1089 ق.م مهر را هر قدر بخواهد تعیین کند. ولی اگر داور زن باشد بر اساس م 1090ق.م نمیتواند بیشتر از مهرالمثل معین کند.
شیوه تعیین مهرالمثل را م 1091 ق.م چنین مقرر میکند:
برای تعیین مهرالمثل باید حال زن از حیث شرافت خانوادگی و سایر صفات و وضعیت او نسبت به اماثل و اقران و اقارب و همچنین معمول محل و غیره در نظر گرفته شود.
اثر انحلال ازدواج در مهر
الف- اثر انحلال ازدواج در مهرالمسمی
منشأ انحلال ممکن است فوت، طلاق یا فسخ باشد. اثر هر کدام را جداگانه بررسی میکنیم:
اول- مهرالمسی در مورد فوت
فوت شوهر هیچ گونه تأثیری در مهرالمسمی ندارد و زن میتواند پس از فوت همه آن را مطالبه کند.
دوم- مهرالمسی در مورد طلاق
مطلب را بر اساس م 1092ق.م [17]در دو قسمت بررسی میکنیم:
1. مهر هنگام طلاق در ملکیت زن باقی است.
با وقوع طلاق قبل از نزدیکی، نصف مشاع آن به شوهر تعلق میگیرد و مالکیت زن نسبت به آن زائل میشود.
أ. نمائات مهر
هرگاه بر اثر طلاق نصف مهر به شوهر برگردد نمائاتی که در فاصله بین عقد و طلاق در ملکیت زن حاصل شده اگر از نمائات متصل باشد نصف آن متعلق به مرد خواهد بود. اما نمائات منفصل متعلق به زن است. [18]
قول مشهور فقهای امامیه در این مورد این است که در نمائات متصل، نمائات متعلق به زن است و او اختیار دارد نصف عین یا نصف قیمت مهر را بدون احتساب نمائات به مرد بدهد و شوهر نمیتواند او را مجبور به دادن نصف عین کند. [19]
ب.حکم ابراء مهر از سوی زن[20]
در صورتی که زن شوهر را ابراء کند و طلاق پیش از نزدیکی واقع شود، شوهر حقی بر زن ندارد. زیرا مالی نپرداخته است که نیم آن را پس بگیرد. در مقابل این نظر، عده ای از حقوقدانان شوهر را مستحق گرفتن نیمی از مهر ابراء شده میدانند. [21]
ج. افزایش بهای مهر
هرگاه در فاصله بین عقد و طلاق، بهای مهر از سوی زن افزایش یابد، زن در آن افزوده سهم خواهد داشت. اما اگر افزایش بها به خاطر ترقی قیمت بازار باشد، زن حقی نسبت به آن نخواهد داشت.
2. مهر هنگام طلاق در ملکیت زن نیست.
هرگاه مهر در زمان طلاق، عین مهر در ملکیت زن نباشد برابر ذیل م 1092ق.م شوهر مستحق مثل نصف در صورت مثلی بودن و مستحق قیمت نصف در صورت قیمی بودن مهر، خواهد بود.
سوم- مهرالمسمی در مورد فسخ
بر حسب این که فسخ قبل از نزدیکی یا بعد از آن واقع شده باشد، حکم مهر متفاوت خواهد بود:
1. فسخ ازدواج قبل از نزدیکی
طبق م 1101ق.م [22] اگر نکاح قبل از نزدیکی فسخ شود، زن مستحق مهر نخواهد بود.
استثناء: با توجه به ذیل م1101ق.م هرگاه فسخ نکاح، به خاطر عنن[23]باشد زن مستحق نصف مهر میشود با این که نزدیکی هم واقع نشده است.
2. فسخ ازدواج بعد از نزدیکی
در این فرض زن مستحق تمام مهر خواهد بود(مفهوم مخالف م 1101ق.م ).
ب- اثر انحلال ازدواج قبل از تعیین مهر
اول- اثر انحلال قبل از نزدیکی
بر حسب این که علت انحلال، طلاق یا فسخ یا فوت باشد حکم مسأله فرق خواهد کرد:
- طلاق قبل از نزدیکی و تعیین مهر
بر اساس م 1093ق.م [24]در صورت وقوع طلاق قبل از نزدیکی و تعیین مهر، زن مستحق مهرالمتعه خواهد بود. [25]
- فسخ یا فوت قبل از نزدیکی
هرگاه قبل از نزدیکی و تعیین مهر، ازدواج به علت فسخ یا فوت یکی از زوجین منحل شود، زن مستحق مهر نخواهد بود. زیرا نه ضمن عقد مهری معین شده و نه پس از آن و استحقاق مهرالمثل منوط به وقوع نزدیکی است که انجام نگرفته است. مهرالمتعه نیز مخصوص مورد طلاق است و قابل تعمیم به مورد فسخ و فوت نمیباشد.
دوم- اثر انحلال بعد از نزدیکی
اگر مهر در عقد ذکر نشده یا عدم مهر شرط شده باشد و قبل از تعیین مهر نزدیکی واقع شود، زن مستحق مهرالمثل خواهد بود.
حکم مهر در نزدیکی به شبهه[26]
طبق م 1099ق.م [27]زنی که در حال جهل به حرمت با او نزدیکی شود، مستحق مهرالمثل خواهد بود.
احکام مهر در نکاح منقطع[28]
- در نکاح منقطع، باید مهر و میزان آن در عقد معین شود. یعنی توافق در باره مهر و نکاح با هم ارتباط دارد و بطلان یکی در دیگری اثر دارد.
- عدم ذکر مهر در عقد موجب بطلان آن است.
- طلاق در نکاح منقطع جاری نمیشود.
- مهرالمثل در نکاح منقطع راه ندارد مگر در نکاح باطلی که در آن نزدیکی واقع شده و زن به فساد آن جاهل باشد که مستحق مهرالمثل خواهد بود. (م1099ق.م ).