اقامتگاه، اصول اقامتگاه، تابعيت، محل سكونت، مركز مهم امور، فوايد اقامتگاه
یکی از عوامل تشخیص و تقسیم جغرافیایی اشخاص، اقامتگاه است. چنانچه تابعیت نیز از جمله این عوامل به شمار میرود. اقامتگاه عبارت است از رابطهای مادی و حقوقی که شخص را به محل معینی مرتبط میسازد.
به هر حال هر شخص بستگی به محلی دارد که در آنجا سکونت گزیده و خانواده، شغل، منافع و دیگر امور زندگی او در آنجا است. استقرار شخص در ان محل خاص، باعث نظم و ترتیب در روابط و اعمال حقوقی وی میگردد. در علم حقوق به این وضعیت اقامت میگویند و محل یاد شده، اقامتگاه نامیده میشود.
حقوق مدنی ایران برای هر فرد، محل اقامت مخصوصی تعیین کرده است که آن را محل اقامت قانونی گویند. اگر چه شخص مزبور در حقیقت و در عمل در آن محل نباشد. شخص ممکن است دارای چند محل سکونت باشد، امّا تنها یک محل است که زندگانی و امور مهم خود را در آنجا انجام میدهد، که آن را اقامتگاه گویند.
«اقامتگاه هر شخص عبارت از محلی است که شخص در آنجا سکونت داشته و مرکز مهم امور او نیز در آنجا باشد. اگر محل سکونت شخصی غیر از مرکز مهم امور او باشد، مرکز امور او اقامتگاه او محسوب میشود.» (مفاد ماده 1002 قانون مدنی)
در حقوق ایران اقامتگاه دو ویژگی دارد:
1) محلی است که شخص در آن سکونت دارد.
2) امور مهم شخص، در آن متمرکز است.
اگر محل سکونت شخص غیر از مرکز مهم امور او باشد، مرکز مهم امور وی اقامتگاه محسوب میشود. و اگر محلهای سکونت یا اقامت دیگری نیز داشته باشد، مهمترین آنها مرکز مهم امور وی و در نتیجه اقامتگاه وی است.
فرقی که محل سکونت و اقامتگاه با هم دارند، در این است که شخص با محل سکونت تنها یک رابطه مادی دارد، در حالی که با محل اقامت علاوه بر رابطه مادی، یک رابطه حقوقی نیز دارد و به صورت ضعیف دارای برخی از خصائص سیاسی است که بین وی و حوزه معین از قلمرو دولتی وجود دارد.
و فرقی که اقامتگاه با تابعیت دارد، آن است که تابعیت رابطهای است معنوی، سیاسی و حقوقی در حالی که اقامتگاه رابطهای است کاملاً مادی و حقوقی و دارای بعد ضعیفی از خصائص سیاسی، به این معنا که عامل اقامتگاه یعنی محل زندگی و اقامت در مکان خاص، کاملاً مادی است در حالی که عامل تابعیت یعنی تعلق معنوی، سیاسی و حقوقی به یک کشور، که با اقامت یا زندگی کردن در نقاط دیگر دنیا قطع نمیشود.
فواید بحث از اقامتگاه:
تعیین و تشخیص اقامتگاه شخص هم در سطح داخلی و هم در سطح بینالمللی دارای اهمیت فوقالعاده حقوقی است، و فواید عملی بسیاری دارد که عبارتند از:
1) از نظر احوال شخصیه: سابقاً دو مفهوم تابعیت و اقامتگاه یکی بوده است و در اغلب ممالک دنیا احوال شخصیه هر فرد تابع قانون اقامتگاه وی بوده است تا آن که در اوایل قرن نوزدهم این دو مفهوم از هم جدا شدند؛ گر چه هنوز هم بین دو مفهوم تابعیت و اقامتگاه رابطه و اثرگذاریهای متقابل وجود دارد. پس از جدایی این دو مفهوم در بیشتر کشورها مانند ایران، فرانسه و بلژیک احوال شخصیه بر طبق قانون ملی شخص یعنی قانون کشوری که فرد تابعیت آن را دارد، مقرر شده است؛ امّا هنوز هم در بسیاری از کشورها مانند آمریکا، انگلستان و ممالک اسکاندیناوی (سیستمهای کامن لا) احوال شخصیه را تابع قانون اقامتگاه میدانند.
2) از نظر تعیین صلاحیت دادگاهها: همانطور که در حقوق داخلی اصل بر این است که دادگاه اقامتگاه خوانده، صلاحیتدار است در حقوق بینالملل نیز طبق سنت و رویه متداول دادگاه محل اقامتگاه خوانده، دادگاه صلاحیتدار است.
3) از نظر تعیین قانون صلاحیتدار: در برخی موارد تعیین قانون صلاحیتدار و قانون حاکم منوط به تعیین اقامتگاه شخص است. در مواردی که قانون کشوری، شخص را تابع اقامتگاه آن شخص نموده است مانند برخی کشورها که احوال شخصیه را تابع اقامتگاه شخص میدانند، قانون حاکم بر موارد یاد شده، قانون محل اقامت شخص خواهد بود.
4) از نظر انجام برخی تعهدات یا تمتع از بعضی حقوق: بالاخره از دیگر فواید اقامتگاه و تعیین آن، در مورد انجام برخی تعهدات یا تشخیص حق تمتع از بعضی حقوق میباشد؛ مثلاً پرداخت مالیات یا حق انجام فعالیتهای انتخاباتی منوط به این است که شخص مقیم آنجا باشد یا برای تعیین اینکه چه کسانی در چه کشوری اقامت دارند باید به قانون همان کشور مراجعه کرد.