حقوق بينالملل عمومی، حقوق بينالملل خصوصي، مباني حقوق بينالملل، تابعين حقوق بينالملل
نویسنده : شعبانعلی جباری
به مجموعۀ اصول و قواعدی که دولتها، یعنی اعضای اصلی جامعه بینالمللی خود را ملزم به رعایت آنها دانسته و در عمل نیز آنها را رعایت میکنند، حقوق بینالملل عمومی اطلاق میگردد؛ که شامل قواعدی میشود که طرز تشکیل و وظائف سازمانهای بینالمللی و روابط این سازمانها را با یکدیگر و با دولتها را بیان نموده و حقوق و تکالیف هر کدام را تعیین میکند.
اقسام حقوق بینالملل
الف) حقوق بینالملل عمومی:
شامل قواعدی است که رعایت آن قواعد، برای تعداد بسیاری از دولتها الزامی است، مثل مقررات کنوانسیون 1949 ژنو در مورد رفتار با اسیران و زندانیان زمان جنگ، که میتوان گفت مقبولیت جهانی دارد.
ب) حقوق بینالملل خصوصی:
قواعدی که رعایت آنها برای دو یا تعداد محدودی از دولتها الزامی است.
خصوصیات حقوق بینالملل
الف) فاقد ضمانت اجرائی
به علت فقدان نهادهای قانون گذاری، اجرائی و قضائی مناسب، ضمانت اجرای کافی برای اجرای قواعد حقوق بینالملل وجود ندارد.
ب) سازش قواعد بینالمللی و قواعد داخلی
حقوق بینالملل عمومی با مشکل سازش قواعد بینالمللی و قواعد داخلی روبرو است؛ چرا که بیشتر مواقع حاکمیت ملی دولتها مانع پذیرش کامل قواعد بینالمللی است.
مبانی حقوق بینالملل
در مورد مبنا، ریشه، اساس و هدف حقوق بینالملل نظریات متعددی، ارائه شده است؛
1) مکتب اداری: که حقوق بینالملل، ناشی از ارادۀ دولتها است.
2) مکتب خصوصی موضوعی: اینکه مبنای حقوق بینالملل خارج از ارادۀ بشری و مستقل از ارادۀ دولتهاست.
امروزه مبنای حقوق بینالملل را عقل آدمی میدانند که براساس اصل وفای به عهد، جبران خسارت، اصل دفاع مشروع و احترام به آزادی دیگران، طرحریزی میشود.
رابطۀ حقوق بینالملل با حقوق داخلی
تنظیم روابط بینالملل، صرفاً توسط قواعد حقوق بینالملل صورت نمیگیرد؛ بلکه در برخی موارد قواعد حقوق داخلی در تنظیم آن سهیمند.
تابعین حقوق بینالملل
تابعین موجودیتهایی هستند که از اصول و قواعد این رشته از حقوق پیروی میکنند که عبارتند از:
الف) دولتها
دولت طبق ماده یک کنوانسیون "مونته ویدئو" با مشخصات زیر تعریف میشود: دولت باید دارای جمعیت دائمی، سرزمینی معین، حکومت و حاکمیت باشد؛ تا اینکه بتواند به عنوان تابع حقوق بینالملل شناخته شود و این چهار شرط مشخصه اصلی دولت میباشد.
فرق حکومت با حاکمیت
در حکومت اقتدار و مشروعیت معتبر است ولی در حاکمیت، اهلیت برقراری روابط با سایر دولتها است که به استقلال نیز تعبیر میشود.
ب)سازمانهای بینالمللی
به تجمعی از دولتها گفته میشود که براساس یک معاهده تشکیل و اعضای آن اهداف مشترکی را در نهادهای ویژه و با فعالیت خاص و مداوم دنبال میکنند که دارای طبقهبندی سازمانهای نظامی مثل پیمان آتلانتیک شمالی و سازمانهای اقتصادی مانند سازمان تجارت جهانی و سازمانهای آموزشی تربیتی مانند یونسکو میباشند.
ج) افراد
حقوق بینالملل معاصر، تحت عنوان حقوق بشر از حقوق افراد حمایت میکند. و افراد از دو طریق مورد حمایت حقوق بینالملل قرار میگیرند:
1) از طریق عام
از طریق حقوق بینالملل بشر دوستانه، مثل تصویب کنفوانسیونهائی راجع به بهبود سرنوشت مجروحین قوای نظامی در جنگ.
2) از طریق خاص
حمایت از افراد گروههای مختلف مثل حمایت از اقشار کارگران یا پناهندگان و یا اقلیتها که در قالب وضع کنوانسیونهائی، حمایت از این اقشار به عمل میآید.